سند بمباران
حیثیت و ناموس مردم
سند
بمباران حیثیت و ناموس مردم
همانطور که
مکانیسم استعمار و بمباران مدرن، سایبری شده، دیگر کشتیهای توپدار برای تصاحب
سرزمینهای دوردست، دست به جنایت پیدا نزده و بمب افکنها به صورت سنتی روی
هیروشیما بمب صلح و دوستی نمیریزند! بر همین سیاق، روش سلطه بر مستعمرهها نیز
دیگر نیازمند توپهای فیزیکی لیاخوف نبوده و بصورت مجازی و قانونی و زیرپوستی،
انسجام یک تن واحد را در دوقطبی ویرانگر خودی و غیرخودی، از درون متلاشی میکند!
بدلیل همین تاکتیک مجازی، اسناد بمباران ناموس مردم، در دسترس نیست! پس لابد بقول
بهنود بزرگ، (خبرنگار حرفهای بنگاه خبرپراکنی بی.بی.سی) نباید بدون سند قضاوتی
کرد و باید بین دوغ و دوشابهای مستند حکومتی نفله شد و توسط مالکان و پیمانکاران
پروژههای اتاق فکر نظام سلطهی لجن و بیناموس جهانی و بومی، در لاک خودپرستی،
پریشان و مغبون شد!
1. آیا در نظام امنیتی صاحبان قدرت در جهان، بازیگران خط مقدم سیاستهای کلان
و سناریوهایشان، دارای استقلال رای هستند؟ البته که نه!
این را میتوان در میان خطوط عبرتهای تاریخی، براحتی از دور باطل شل کن سفت کن و
نقش پلیس خوب و بد با مجرمی یاغی بنام نظام حاکم بر ایران، مشاهده کرد که چگونه
پرونده های متعددی را بازیگانی و ذخیره میکنند تا در اذهان عمومی به فراموشی رود و
در لحظه ای که طرف ایرانی امید به پیروزی بسته، صورتحساب آنها را رو کنند تا
کماکان نظام بومی از محل خون و منابع مردم بینوا، آنها پرداخت کند! بنابراین
همواره باید نظامی باشد که اول خطا کند و بعدا برای بقاء خود، صورتحسابهای پی در
پی قدیمی را پرداخت کند!
این یعنی نقش هر مهره در سناریوها و بازیهای صاحبان قدرت در جهان در اتاق فکر
سهامداران تعیین میشود؛ نه توسط بازیگران خط مقدمی چون اوباما و ترامپ و بایدن.
این یعنی تمایزی ماهوی جز شکل استیج و آکسسوار و دامنه و نقش شل کن سفت کن با
مستعمره ها، بین ترامپ و بایدن نیست!
2. آیا در نظام امنیتی قدرت در داخل ایران، منابع خبری اپوزیسیون در داخل، دارای
استقلال رای هستند؟ البته که نه!
ماجرای آمدنیوز و روح الله زم این را اثبات کرد که چگونه واسطه ها و منابع خبری در
داخل نظام امنیتی ایران، با هدایت نرم مدیریت شده در اتاق فکر، و روی دست و پا زدن
جناح اصلاح جلب، خودشان گروگانهای صدور اخبار دوغ و دوشابی به خارجند، تا در
سکانسی در آینده همه را مچل کنند و بعد مهره ها و دلالهای مستقیم و غیرمستقیم خود
را بسوزانند! و البته این وسط حاضرند برای باورپذیری ساده لوحان و تماشاچیان،
سربازان گمنام خود را نیز کنار آلتهای بازیچه قربانی کنند!
وقتی در بلبشوی دوغ و دوشاب اخبار دقیق میشویم، مشاهده میکنیم که با کمال تعجب و
بلااستثناء تمام صاحبان تریبون در اپوزیسیون دارای منابع اطلاعاتی در نظام امنیتی
اطلاعاتی سپاه هستند!
عجبا...! از تیم پشت پرده ی پنهان ما هستیم و همایون گرفته تا علی جوانمردی و
فخرآور و شومنی چون حسینی با ری استارت مورد نظر سپاه و استاد بیسواد کمالپور با
فحاشی زیر پرچم شاهزاده(؟!) گرفته، تا اساتید سکولار دموکراسی از قبیل کلاشان صاحب
منابع مالی نفوذی در فرشگرد و کنترل مستقیم و غیرمستقیم شخصیتهایی چون نوری علاء و
نوری زاده و سازگارا و داکتر مش حسن شریعتمداری در شورای گذار تا شاهزاده، و
تا منابع اصلی تری چون دلال سی.آی.ای و عربستان و روس و ایرانی چون شهریار
آهی و ... جملگی در نظام امنیتی و اطلاعاتی داخل و خارج از ایران، دارای
منابع خبری بظاهر مهمی هستند، که حتی اگر دوشابش بیشتر از دوغهایش باشد اما دیر
یا زود و نهایتا دروقت مقتضی نارنجک کارگذاری شده ای میان نارنج منفجر خواهد شد و
امید امیدواران را متلاشی خواهد کرد! تا تماشاچیان گیج به سوراخ موش بخزند و باز
روز از نو روزی از نو.
در واقع اختاپوس اتاق فکر با هر آلت خود یک سناریو و بازی را راه انداخته بمنظور
باور پذیری نقش تنورداغ کنهای گروگان در اپوزیسیون، تا بر اساس اصل تنش آفرین و گلآلود
کردن آب و داغ کردن تضاد منافع و ادبیات سلبی حذفی فحاشان در پوستین اپوزیسیون،
ماهی و مواد و متریال مورد نیاز خود را برای القاء بیعت مردم با قانون اساسی در
انتصخابات پیشروی به جهان حقنه کند!
غافل از اینکه اختاپوس هشت پای سرویسهای اطلاعاتی سلاطین جهان، برای عوافریبی
مردم، مارموزتر و استادتر از اتاق فکر امنیتی اطلاعاتی اربابان بومی اند! چرا که
نظام سلطه در ایران بهترین روزنه برای چاپیدن منابع طبیعی و انسانی ایران است. از
این ستون تا آن ستون بین ترامپ و بایدن و پوتین و بازوی کثیفی بنام چین. این شورای
پنهانی شبیه همان کرونای ویرانگر است که رسالتش توسعه ی ترس از آلودگی تا سوراخ
موش و خودخوری تا مرگ است!
با این وصف، بازی شطرنج بین امریکا و روسیه و چین با هدایت نرم انگلیس، برای دست
رشته با مردم ایران و منابع طبیعی اش با یاری نظام گروگان ایران، ادامه دارد.
ظاهرا برای تنورداغ کنی همایش بیعت در خرداد ماه(با هر تعداد مشارکت)، وظایف
نظارت استصوابی سران قوا از شورای نگهبان به روس و چین منتقل شده است!
اول ظاهرا کارچاق کنها و آلتهای دست دوم و بال و پر محمود احمدی نژاد را می شکنند،
اما به خود کرکس بال بریده ماموریت میدهند که برای فریب و تشویش اذهان عمومی گاه و
بیگاه جیغهای بنفش بکشد.
اخیرا شنیدیم که ممدجواد لاریجانی بزرگ فرمود: بازی اصلی انتصخابات بین 3 مهره ی
اصلی یعنی علی لاریجانی و قالیباف و رییسی است. او نگفت چه مردم مشارکت کنند وچه
نکنند، این بازیها بازب باورپذیری بیعتی جدید با قانون اساسی سلطه ی یک نفر بر یک
ملت است.
اول لاریجانی
در اوج فساد فرمایشی نم نمک مخفی شد! بعد عوافریبانه چو انداختند که از دور گردون
محو شد و بعد صاحبان تریبون دلخواه نظام در تریبونهای گروگان اپوزیسیون فرمودند:
حذف شد!
اما:
1. گازانبر گاوچران نظام، قالیباف در سفر روس مچل شد
2. رییسی در پیام به سیستانی در عراق مچل شد.
3. حالا نماینده ی سلطان(علی لاریجانی) باز از ریکاوری بیرون آمده، و حامل پیام
نظام به سفر به چین شده است!
پس رییس قوم لاریجانی ها بیهوده القاء نکرده که: علی لاریجانی، محمد باقر قالیباف،
و ابراهیم رییسی سه مهره ی اصلی اند و تنورداغ کن نظام یعنی محمود احمدی نژاد که
از بگم بگها کپی گرفته و چند جا پنهان کرده تا اگر ترور شد، آبروی نظام بر باد
رود، یک مهره ی نخودی برای گرم کردن بازار مکاره ی عوافریبی است. او با این تهدید
آبکی میان سیاهی لشکر هواداران بوقش گفته: دیگی که برای من نجوشد بگذار کله ی سگ
در آن بجوشد!
محمود با سری بالا گرفته گفت: خودشون میکشند و خودشان عزاداری میگیرند!
این یعنی دست پیش گرفتن نظام برای پس نخوردن. یعنی حقایق مسلم را یکی شایعه و باد
کند، تا دیگری در یکی از سناریوهای پیش روی در آینده، یا آن را بترکاند و یا فیل
را با آن هوا کند!
از اینسو خاتمی بعنوان خیرخواه نظام باز از گل چیدن در پشت کوه دماند بازگشته و
پیشنهاداتی را در 37 صفحه، ترکانده و ترقه در کرده که: ناجی بابای میهن، عقل من
است.
هیهات من الذله از این همه شامورتی بازی با اعتماد مردم برای چنبره بر حیثیت و
ناموس مردم.
معلوم نیست که میان این همه خوشه چین و تنور داغ کن و گرد و خاک و آب گل آلود برای
گرفتن ماهی دلخواه اربابان خارجی و بومی، توسط پیمانکاران و ائتلاف شرکتهای سهامی
خاص، چرا یک گروه آزاده و مستقل به تاسیس موقت یک شرکت سهامی عام اقدام نمیکند تا
مکانیسم اعتمادسازی علمی در مقابل چشم مردم و تماشاچیان، عینیتی موثر بخشد! چون
همه با اهداف گنگ براندازی( که هیچ تصویر و تجسمی واقعی از آن ارائه نمیدهند) باید
بعنوان پیمانکارهای دست اول و دوم و سوم، تنها سناریوهایی را بازی کنند که بر اصل
تضاد منافع برای نبرد در میدانی نابرابر به قیمت قربانی شدن اعتماد و امید مردم،
تکیه دارد!
تاریخ قضاوت خواهد کرد.
هر چند خیلی زود دیر شود.
لعنت بر خیانتکاران عافیت طلبی که دیر یا زود و یکی یکی، قربانی و حذف و سوخت
خواهند شد، تا کماکان سندها نزد علی بماند و حوض سلطانش که در چنبره ی بازوان
اختاپوس قدرتهای جهانی آچمز و گروگان است و قانونا ملتی بواسطه ی بازوان اختاپوسی
بومی، گروگانند.
خیام ابراهیمی
12 اسفند 99