Sunday, June 4, 2017

سواد

سواد*
===
چگونه خواندی کتاب را وقتِ نزول، اِی راهِب؟
چگونه در لوحِ ناخواسته پیچاندی‌اَش در حکمتِ کاتِب
کتابِ زنده را به کشف و شهود، در فطرتِ بیدار
نه به زندانِ اوراقِ سنگیِ آبائنا، نه به الواحِ خُمار
که همچو تویی بُت نشود به غـــار!
تویی که مامور شدی، فقط به هشدار
به سیاهیِ سایه‌ها... میانِ بشارتِ انـوار
چگونه حبس شد زندگی در گــورِ این و آن بــاز... اِی راهب؟!
...
میان این همه شک و گمان در سایه‌ روشنِ سپید و سیاه
اکنون فکر می‌کنم چقدر باسوادَم؟
چقدر عالمم به علمی که می بارَد از هفت آسمانِ قامتِ بلوغ
در وسعتِ جبرِ تنگِ دستانِ کوتاهِ تکلیفِ تو
که در اختیارِ وسیعِ بختِ حیاتِ ما
جان می‌کند به جان‌گرفتن و جان نمی‌زاید
لا یُکلف‌الله نفسا اِلّا وُسعَها...
وقتی‌که غمبادُِ تکبّرم از تهوعِ نیـم قرنِ آزگار درس بود رویِ مـــاه
در دِل‌پیچه‌یِ مُـــدامِ دریافتن و دردادن و شش هزار سال عبادت در چاه...!
که هیچم نیفزود جز گردبـــادی میان توفانِ سنگسارِ چماقی
که دم‌به‌دم سخت‌تر شد و استحاله نیافت به قطره‌ای شراب...
گویی سراب بود بهشتِ آن خمره‌ها در قفسه‌هایِ کتاب...
از دریچه‌یِ تنگِ سوراخِ حُکمِ یک موشِ گوش‌بریده‌یِ بیهوش
که می‌جَوید شبانه روز و بی‌وقفه کاغذِ نشانه‌ها را در خواب.
وقتی لبِ خشکم از خنده پربــــاد بود میان ابر و باد و نیاز
اشکِ شوقِ رهایی، تروتازه از دارِ مکافات می‌چکید
قطره قطره... از قله‌هایِ خرداد تا برفِ بهمن و زخمِ مُرداد...
بر احساسی هیــــــــچ! در هوی‌پیمایِ بی‌روحِ یک خیمه‌شب‌باز
...
فکر می‌کنی چقدر گم شده‌ای؟
در ســـوادِ این سیاهی
میانِ ریزگردهایِ یک جهنم؟
حالا سخت دلتنگ و گرفتار است و مچاله
این گِلِ بد بوی رُسی
در دستانِ مجسمه ساز
یک اصولگرایِ اصلاح‌طلبِ معتدل‌شده...
که خیال می‌بافد هنوز
در خالِ لبِ دوستِ خفته در احرامِ فریبِ کافران
از زخمِ لاله‌یِ دمیده از خاکِ غریبِ خاوران.
خیام ابراهیمی
شب 14 خرداد 1396
-----------------------
پی‌نوشت:
 براستی طبق رهنمود یونسکو، رهبرانِ سیاسی چقدر با سوادند؟ باید به محصول عملکرد آنها در دراز مدت نگریست!
ویژگی‌هایِ "سواد" از دیدِ یونسکو:
1- سواد عاطفی: تواناییِ ایجادِ روابط عاطفی با تمامِ اعضاء خانواده و جامعه (نه تقسیم آنها بین خودی و غیرخودی، و حذف غیرخودی با شلاق نفرت و کین قبیله‌ای)
2- سواد ارتباطی: توانایی برقراری ارتباط و تعامل با تمامیِ اعضاء جامعه و آدابِ معاشرت و روابطِ اجتماعی (نه به عنوان یک زندانبان با سیلی و شلاق و چماق، در جدال با غیرخودیان و زندانیان محبوس و محصور میان دیوارهایِ قلعه‌یِ خویش)
33- سواد مالی: توانایی مدیریت اقتصادی درآمد، چگونگیِ پس‌انداز و سرمایه گذاری و مدیریتِ خرج ( نه با مدیریت منابع مشترک بر اساسِ ویژه‌خواری خودی-غیرخودی، با اولویتِ خیالات و حوائجِ فردی غیرپاسخگو، منجر به عدم همراهی و تقلب شریکان مالباخته و نهایتا فزونی هزینه بر درآمد و ورشکستگی)
4- سواد رسانه: توانایی تشخیصِ وثوقِ اخبار و پیام‌های جامعه و اینکه کدام رسانه معتبر و نامعتبر است؟! ( نه بازی‌خوردن بر اساسِ چاه‌نمایی لابی‌ها و موجِ شایعه و دروغ و آمار دستکاری شده، منجر به فریب و اتلاف منابعِ مادی و معنویِ مشترک)
5- سواد آموزش و پرورش: توانایی پرورش و توانایی تربیتِ تمامِ اعضاء خانواده برایِ همزیستی مسالمت آمیز، و نه جنگ و جدال و توسعه‌یِ جدایی و تفرقه بین دو قطبِ خودی و غیرخودی.
6- سواد رایانه: توانایی بهره‌گیری از مفاهیم پایه فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات کامپیوتری و اینترنت.
 در کنار این شش ویژگیِ اصلی یادشده، سوادهای دیگری نیز قابل طرحند: سوادهای کشاورزی، تحصیلی، فرهنگی، کارکردی، بوم شناختی، سلامتی، عددی، علمی و ...
نتیجه:
1- با نگاهی گذرا به عقوبتِ هر جامعه در شاخص‌هایِ امنیتِ معنوی و مادیِ رشد و توسعه در قرن بیست و یکم، می‌توان به میزانِ سوادِ مردم و کارگزارانِ هر نظامِ نوین و یا عصرحجری پی بُرد!
2- باسوادی و بیسوادی یک جامعه را، قوانینِ بَدَوی و یا مدنیِ حاکم، هدایت می‌کنند... با میدان دادن به مسئولینِ باسواد و یا بی‌سواد
https://www.facebook.com/khayyam.ebrahimi/videos/1867644410162054/

جانم تو راست، قاصدک

جانم تو راست، قاصدک!
=============
پَری از پَرهایِ پریشانِ قاصدک در بـــاد
رویِ تـــارِ سیبیلِ چرب و ریشِ خاکستریِِ "ایگورا رویالِ" امنیت نشست و
ککش هم نگزید
جانوری که هیــــــچ‌کاره نیست لابلایِ سکوتِ درختان...
امنیتی که تــــاب می‌خورَد میانِ دو درختِ خشک و سبز
بینِ دو رشته طنابِ رؤیاهایِ سرابِ یک خــوابِ خـراب در هزارتویِ جنگل
رویِ شطی از کشک و دوغآب
لابلایِ امواجِ قهقهه...
میانِ پیچ و تابِ پشمِ شعرگونِ بلندِ هق‌هقِ شاعرانِ بی دُم و یــــال...
که: "عدالت برده‌یِ قدرت بود...
نه لق‌لقه‌یِ پژواکِ حق‌ّحقّ مرغی بینِ دو کـــــوهِ بلند."
پنجاه و چهـــــار روز بی نان و نوا
نواله‌ها را واگذراده‌ به اشتهایِ شهوتِ سایه‌‌ها
تا زیـــرِ کرسی‌هایِ آزادپریشیِ هوی
که بِلُنبانند لقمه‌ها و... بجنبانند دُم‌ها
از سَحر تا افطار
از افطار تا سَحرِ یک انتحار
به امیدِ تدبیرِ دریدنِ گرگی که همه‌عُمــــر
سگِ امنیتِ شعار بود به درگـــــاه
با زوزه‌ای که در واق واقِ شعورِ شاعری تقطیع شده بود
مفتونِ خنده در ریشِ سپیده‌دمان
از نیزه‌هایِ ریشخندِ خورشیدی سیاه و نهان...
تفو بر شما ای خدایانِ بی‌معنایِ هنرِ آوانگاردِ غزل‌هایِ سنتیِ اعتماد.
که در عجزِ درکِ "شعر آتِنا"... و آن جامِ حنظل
شیری اندر بادیه جان می‌داد به پاسداریِ نَفَسِ شما و
شما نشئه‌یِ لیسیدنِ خونِ همید!
به پایِ صندوقِ عَدَم... یک‌یک باز...
شادی کنید اِی موش‌هایِ امیدوار
میان امواجِ بویِ لاشه‌ها!
که پَری از پَرهایِ قاصدک در بــــاد
رویِ نبضِ خوابِ خوشِ شب ننشست!
که قصد و قاصد و مقصود و قاصدکها
گروگان بـــاد بودند و آب و گل
و "روز" گِــروگـــانِ شب تاریک و بیمِ موج و گردابی چنین حائل.
...
در جهادِ عربده با سکوت و تک و پاتک
جانم توراست قاصدک!
خیام ابراهیمی
12 خرداد  1396

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...