Friday, January 28, 2022

عملیات مرصاد در استادیوم آزادی

#عملیات_مرصاد در استیجِ زندانِ #ورزشگاه_آزادی!
بانوان محترم ایرانی! با کمال احترام از استادیوم #گو_هوم (گورستان)












#عملیات_مرصاد در استیجِ زندانِ #ورزشگاه_آزادی!
بانوان محترم ایرانی! با کمال احترام از استادیوم
#گو_هوم (گورستان)
(نیم گام موقت به پس!... سه گامِ اساسی به پیش)

عملیات مرصاد یک پروژه ی فریب برای ناکار کردن قدرت دیگران است. اولین بار این عنوان برای دفع حمله #سازمان_مجاهدین از غرب ایران به‌کار برده شد. با تمارض به شکست و عقب نشینی و تحریک مجاهدین برای پیشروی و سپس سرکوب در یک #دام. این تاکتیک از ابتدای انقلاب و در تمام مناسبات مردمی بویژه #قانون_اساسی(غبن مردم در اصل 177 و اصول5+110) و متعاقبا تمام انتخابات‌ها، سرلوحه‌ی فعالیتهای نظام سلطه بوده است! آنها یک روده راست در شکم ندارند!
مکر و #خدعه با کفار و مردم مستقل و غیرخودی در دامچاله‌های زنجیره‌ای، راز حیات نظام سلطه در 43 سال است! ملت ایران با دغلبازی ارباب گروگان بین روس و انگلیس، میان کفتاران دریده میشود! آنها در تمام صحنه ها بی کم و کاست، بفرموده سیاستهای کلان را پیش می‌برند! و گاهی
#لوطی_میدان دو تا کشمش برای #عنتر_معرکه می‌اندازد!
لعنت به
#تکرار این چاه نمایی تئوریزه شده در تمام صحنه‌های سیاسی/اقتصادی/فرهنگی/نظامی(کاملا بر اساس اختیارات مطلقه‌ی قانون اساسی):
در بازی #فوتبال #عراق و #ایران در #استادیوم_آزادی: خواهران زینب و فاطمه کوماندوها و سلبریتیهای اسکورت سرویس مشغول تکلیف شادی، و زنان ایران با دستان خالی، حسرت به دل و پشت نرده‌ها به غبن و غمبادی
...
می‌گوید در
#بهار_آزادی... جای #دختر_آبی خالی... جای #فردوسی_پور پرتقالی...
ببینید! شیادی و عوامفریبی تا کجاست؟ کسی که بتواند انسان زنده را توی هوا جزغاله و پودر کند و ککش نگزد، آیا رفتارش خودبخود شبیه انسان می‌شود و مثلا به زنان آزادی می‌دهد؟
!
یکی نوشته بود خیلی خوشحالم! بالاخره زنان ایران به آرزوی دیرینه‌ی خود رسیدند!... عجب
!
شک نباید کرد که اینها یا شریکان دزد و کاسبان یک اعتبار دروغینند و یا بینوایانی جاهلند
!
.
با
#کمال_احترام #گو_هوم (گورستان)، #ایرانی!
اما آن روی سکه و باطن
#عملیات_مرصاد در ورزشگاه:
تعدادی گزینش‌شده از
#خواهران_زینب و #فاطمه_کوماندو و سلبریتی‌های #اسکورت_سرویس را از پیش جای داده‌اند و با وجود صندلی‌های خالی، هر بانوی مستقلی که خود را با اشتیاق رسانده به استادیوم، دو ساعت پیش از مسابقه، با #کمال_احترام مشایعت کرده اند به خانه... که بلیط تمام شد!!!!
آن
#کمال_احترام یعنی تیر خلاص قانونی به مغز و قلب و ساچمه‌ای ایذایی به چشمان به نیت کوری واجب قربة الی‌الله!
یعنی
#بغض کردم و اشکم درآمد برای آن شوری که پشت میله‌ها خشک شد!
صندلی‌ها خالی بود، اما تمام بانوان مستقل، پشت درب بودند
!
یعنی جای
#دختر_آبی روی سکو بود یا پشت در؟ و یا هنوز در گورستان؟... کجا بود؟ آقای پرفسور جیره‌بگیر عوامفریب!
که از تاکتیک یک گام امنیتی به عقب و سه گام به جلو پرده برنمی‌دارید تا این بحران نیز به خیر و خوشی بگذرد؛ از این ستون تا ستون بعدی
!
آنقدر از شیادی ایشان نباید ناراحت بود که از ساده دلی برخی از هموطنان باید غصه‌دار بود و از برخی از مباشرین و ماله‌کشان حرفه‌ای(بدتر از جنایت‌پیشگان) باید خشمگین بود! چون اینها با ماله‌کشی‌شان، هم شریک جرمند! و هم آدرس را نادرست نشان میدهند! و هم دزد اعتماد مردمند و هم برخوردار.... این یعنی یک
#لجن_حرفه‌ای!
یکی نوشته بود بیشتر از اینکه تیم ایران از عراق بُرد و به جام جهانی صعود کرد و دل خالی از نان مردم را با باد شاد کرد (و یا باد حق‌طلبی مردم را میان آتش، بی خاصیت و خالی کرد!) باید از اینکه بانوان آزاده و
#دلیر و بسیار عزیر ایران درِ استادیوم‌ها را #شکستند(؟!) و حضورشان کنار مردان در استادیوم #قند_مکرر شد، خوشحال بود...!!!
انگار مردم منتظرند که یک
#قدرت_مطلقه که گروگان #روسیه است خودبخود و بدون تغییر قانونی که تمام قدرت را به او داده، و بدون التزامی ضامندار، همینجوری در هپروت با التماس دعای ایشان آزاد شود و ناگهان انسان شود و تا ابد هم انسان بماند... تا مردم باور کنند خب الحمدلله اینها سرعقل آمدند و آدم شدند و از این پس میتوان به یک سلطان صاحبکران و یک #ولایت_مطلقه_فقیه بصورت دیمی و هیئتی و سنتی اعتماد کرد و افسار خود را به او و سپاهش سپرد(آنهم بدون امکان نظارت قانونی بر قوای سه گانه و سیاستهای کلان عمومی...) یعنی تا این حد بدبخت و واداده و مفلوک و سلطان‌پرست و آماده برای وادادن به یک قدرت‌مطلقه تا ابد؟ که با انرژی مثبت و به دل بد راه ندادن، عین یک #پدرسالار سنتی هرگز دیوانه و بیمار و مجنون و گروگان نشود و پدرانه تا ابد #شیر و #پستانکشان را تامین کند!

اینها تمام کارهایشان تاکتیکی و موقت است... تنها به علت ترس از قدرت مردم. و برخی از رفتارها را بصورت نمایشی و عوامفریبانه برای القاء ادعای مردمی بودن انجام میدهند! پس از نمایش آن رفتارهای جعلی و دروغین هم، به محض اینکه خرشان از پل بگذرد، عین فنر به تنظمیات اولیه‌ی کارخانه‌ی آدمکسازی در یک پادگان ایدئولوژیک برمی‌گردند که در آن پادگان مردم جز بیعت ارزشی ندارند!( والبته تمام این مناسبات کاملا بموجب مبانی برده‌داری، قانونی است) یعنی اگر #ایران را از ادامه مسابقات حذف نمی‌کردند، این چند تا خواهر بسیجی و سلبریتی را هم راه نمی‌دادند! مثل دفعات قبل که موقع بازرسی فیفا، رفتارهایی نمایشی و جعلی و عوامفریبانه داشتند! (مثل جعلی بودن خصوصی سازی با هیئت مدیره حکومتی و ‌ اطلاعاتی/امنیتی و تیرخلاص زن در دو تیم پرطرفدار #پرسپولیس و #استقلال و حذف آنها از بازی‌های آسیایی به علت تقلب در پروتکل هویت تیم‌ها... اینهمه مدارک جعلی و کلاهبرداری در روز روشن چرا؟... چون نظام از واگذاری به قدرت به مردم می‌ترسد و برای حفظ قدرت متمرکز در دست یک فرقه‌ی غاصب، مردم را پشکل خود هم حساب نمی‌کند)
برای خاطر عزیزش نوشتم
:
بانوان عزیز مورد نظر شما را پشت نرده‌ها مچل و تلخکام و دربدر کردند! و کماکان با روش‌های آخوندهای روسی/انگلیسی خواهران زینب و سلبریتی‌‌ها را کنار برداران #قند_مکرر کردند! تا با تاکتیک #شل_کن_سفت_کن که مرامِ اکثر گاوچرانان و شکارچیان است، باز همه را بفریبند و کار خود را پیش ببرند
!
درهای استادیوم هنوز بسته است! و فریب امروزشان همچون فتوای حرام بودن #بمب_هسته‌ای، هیچ تضمینی برای فردا ندارد! خیال دیگری نباید کرد مگر آنکه شما هنوز به تکدستِ حضرت قانون مطلقه در ماه، امنیتِ حوالی ناف شکم را چرب کرده باشید... حقیقت این است! برای شما عین موز اسراییلی شیرین و عین کره دانمارکی چرب و چیلی
. این موز و کره سیمولیشن مراتب همین مذاکره است!
از محل اولین دریافتیهایی که آزاد شده، تعداد زیادی از تروریست‌هایشان را در کشورهای مختلف آزاد کردند! نمی‌دانم آیا حوالی شکم شما چرب شده؟ یا نه؟
!
اما ما در کنار اکثریت مردم مستقل قرار است در این روزمرگی سازمان‌یافته با #عملیات_مرصاد تا آخرین نفس، یا حذف شویم... یا فرار کنیم و یا تک تیرانداز و پاانداز و اسکورت سرویس بانوانشان شویم. و صد البته سهامداران شرکت سهامی خاص(نه عام) در شورای امنیت سازمان دُوَل(نه ملل) هم بر اساس تقسیمات جهانی، سهمشان را بردارند
!
تا بصورت دورهمی در یک جهل موروثی استثماری/استعماری به یاران #حریم_انس خوش بگذرد! نم نمک وقت خانه تکانی و غزلخوانی و مراسم استقبال از #نوروز_باستانی است
!
از این ستون تا ستون بعدی... عیش‌تان مدام
.

خیام ابراهیمی
7 بهمن 2022

.
پ.ن
:
#مرصاد = یعنی دام
در مبانی ایدئولوژیک خمینیسم، خدعه و مکر و دروغ مصلحت آمیز(مقدس) و گستردین دامچاله برای غیرمؤمنین به قدرت مطلقه ی ولایت فقیه که نایب امام زمانی مجهول برای مردم است، مبتنی بر تقلید از یک مُلَای جامع الکید واجب است
.
تاکتیک بنیادی این نظام بر مکر و کید با غیرخودی در جنگی بنیادی با کفارغیرمؤمن استوار است و حدود آن هم نامحدود است. حتی با خودیان و مؤمنین
.
آثار کتبی از سردمداران این فرقه و نیز آثار شفاهی ویدئویی از #خمینی در دسترس است که در همین صفحه بارها دانلود شد مبتنی بر واجب بودن دروغ، تجسس(علی رغم آیه قرآنی ولاتجسسو)، مباهته و بهتان و انگ بر هر کس(حتی مؤمنین صغیر)، و حتی زیرپاگذاشتن واجبات موروثی شرعی مثل شرب خمر و زنا و تجاوز و کشتار فله ای مؤمن و کافر، در قتال و جنگ با کفار وقتی مؤمنین سپر گوشتی کفارند برای حفظ نظام که از اوجب واجبات است! حتی تغییر فتوا... و شکستن هر تعهد دیروزی بصورت پنهانی... با الگو گرفتن از جنگ و صلح حدبییه که علی رغم قرارداد صلح 10 ساله از سوی مؤمنین به اهالی مکه #حمله و قدرت قلع و قمع شد
!
بنابراین تعجب نباید کرد، اگر یک روده‌ی راست درون نظام یافت نشود
!
یعنی به آنچه میشنوی به هیچ عنوان نمیتوانی اعتماد کنی تا حتی بنایت را بر اعتمادی دوستانه بگذاری. در نظام ایدئولوژیک خمینی احساس و عاطفه ارزشی ندارد! آنها در یک کارخانه‌ی آدمکسازی مسخند! با اینکه آیات متعددی هست به پیامبر که گفته تو قادر به مؤمن کردن هیچکس نداری و تکلیف تو تنها دعوت و تبلیغ است! همین! اما اینها حتی از تبیلغ هم تفسیری شیطانی دارند: رساندن پیام تا حد سیخ کردن در جان انسان
.
آنها براحتی هر #جنایتی را کتمان میکنند!(چون آنچه تو در عرف مدنی جنایت میبینی آنها عبادت میدانند و به همین دلیل با وضو فریدون و فروهر را قطعه قطعه و مثله میکنند) سند ارائه دهید حذف میکنند! با گرفتن آتو و پرونده سازی کاذب گروگان میگیرند! و آن گروگان را تا ابد راه میبرند! اطاعت نکرد حذف می‌کنند
!
در مقابل چنین قدرتی اگر بخواهی مسالمت آمیز از حیثیت انسانی خود دفاع کنی تنها آچمز کردن مسالمت آمیز فراگیر مردمی معنادار است. وگرنه باید با قواعد ایشان در نبردی نابرابر بجنگی
!
مافیای جهانی عاشق چنین حکومتی است! چون آنها براحتی قادرند که رأس هرم قدرت را که دارای قدرت مطلقه است با گرفتن آتو، گروگان خویش کنند! خمینی دارای چنین آتویی نبود! اما هر کسی جز او در ید مطلق مافیای عالم است. و تنها قدرت مردمی با شوراهای عام(که تصمیماتشان متکی به قدرت فرد نباشند) قادر است در مقابلاین مافیا قد علم کند! به همین دلیل است که از #شاهزاده و هیچیک از شخصیتهای اپوزیسیون کاری بر نمی‌آید! چون همه از جمله عزیزانشان زیر مگسکِ یک تک تیراندازند که به محض عدول از خطوط قرمز حذف میشوند
!

 

الکی میگه ملا پولکی

#الکی_میگه...الکی... #ملا_پولکی!



شنیدیم که باز "اَلَم‌الخطا" رجزخوانده تا ملتی را دودَره کند
!
که ما ترور می‌کنیم چو نوّاب، هر که را با "ما" مذاکره کند
!
اَلَم‌الخطا! چرا رَجزخوان مقدسَت! یکهو زِ منعِ مذاکره پُکیـــد؟
!
چگونه در جامِ زهر سمّی، ناگهــان جملگی "موز و کره" شُـدیـد؟
اَلَم‌الخطا! رجزخوانیِ نجس اما مقدسِ امـــامِ صغیر و کبیر؟! یعنی چه؟
مگر به نقابِ نام‌است "هدی"؟ رجز به زور و زر و تزویر؟ یعنی چه؟
الم‌الخطا! رجز خواندی که هرکه مذاکره کند، سگ است و این است حکم من
:
"در خونِ قاسم شریک است"و کنون دانستیم که خودت شریک بودی ای خفن!
تغییرِ استراتژی بود و حفظِ نظامِ پوتین که خروج از شام اوجب‌ِواجبات است
او گرا داد به ترامپ‌و تو نوشاندی جام‌ِشهادتی را که‌از حکمِ انتحارات است
!
الم‌الخطا! رجز خواندی مذاکره بدونِ زیرآبی، شعارِ مسجد ضرار است
قرارداد ناموس‌فروشیِ
 #چین اگر رو شود، استخر فرح در انتظار است!
الم‌الخطا! هر چه رجزخواندی از هپروت، در انتها برعکس شد! دیدی؟
!
دالِ مدلولَت مگر "را" شد، که خودت را زِ فضله‌ی سپـاه ابابیل چیدی؟
آیا تو نگفتی که لشکرِ یزیــــد با وضـــو، حسین‌بن‌علی را کشت؟
یا نگفتی معاویه بر نیزه و عَلَم‌اَش قرآن نهاد و به علی زَد مشت؟
پس چرا همچو شمر شده بابات و زیرِ عَلَمِ علی و حسین مرا کشت؟
!
یا چرا قاسم سلیمانت با پوتین زد و زنان و کودکانِ سوریه را کشت؟
گفتی که سپاه یزیــدیان همه، تخمشان از عقرب و شیطان بود؟
تو ثابت کن که کین شتریِ کژدم‌اَت نیامده تو را از صد پشت؟
بی بته! بر تخت سلطنت، هرزه گویی و رجزخوانی هنر نیست
!
با ادعا و خدعه، رجزپرانیِ کوران از جنسِ نورانی خبر نیست
!
الم‌الخطا! تو چرا بی مایه، با منطقِ حوزه و طلابِ اُمَوی
کرده‌ای خود را ترویستِ مؤتلفه‌ و اهل بیتِ نَوّاب صفوی؟
تو چرا بی ثبات و مشنگ و پر تب و تاب و اینقدر مغرضی
به بیرقِ اُمَوی عَلَم کرده‌ای شعـار عَلَوی و هی می‌رَجزی؟
گفتا: که پاره کنند اگر جزایِ برجام را، به آتش می‌کشیم و... نکشید
!
گفتا: که مذاکره سَمّ است و خیانت و حماقت است و... حالا چشید
!
گفتا به ملیجکان! که با شعر و شعار، هی رجز بسرایید؛ یا اُمّتی
!
ما درنده به رجزهای عصر حجریم، دریده‌ایم جـــان و مال ملتی
.
ما آتش به اختیاریم و حقوق میدهیم به آتش به اختیارانی که گدای نواله‌اند
!
که گفته عیال خدا و جان ومالش ملک توست و ملتزمین ولایت آلت قتاله‌‌اند؟
که عصر رجز و عربده گذشت! زمانِ خرد جمعی است و منطق مدنی
و رجزخوانی هپروتی غاصبانِ تخت و دین، مراست به قیمت کفنی
!
کلاهبردار ژن برتر!... لطفا سوراخ موش بخر و تا قیامت بگو: زوووووو
!
بیا پایین از حجره‌ی تجارتِ رجزخوانی و بیش از پیش، گنده مگو
...!
زِ بده
!


بندزدن گوشی چینی شکسته

بندزدن گوشی چینی شکسته



بندزدن گوشی چینی شکسته
پَنـــــــد نده! جِـر نَزَن!... گر می‌توانی ترَک‌ها را بنـد بزن!
بالاخره گوشی‌ چینی‌ام را کوبیدم به دیوار
!
کم آوردم در هم‌افزایی... در کورسِ حذفی و خودافزایی
قلب من‌وتو وسطِ بازیِ "نون‌بیار کباب‌ببر" می‌سوزد
!
بالاخره گوشی‌ چینی را کوبیدم به دیوار
...
از بس که هنگ می‌کرد، لاشخورِ بی‌مصرف و ولنگار
!
این گوشی قلبِ من نیست
!
چرا آیفون تعارف می‌کنی؟!

کالباسِ
#ترامپ فرق چندانی با سیب‌زمینی #بایدن ندارد!
هر دو محصول یک مزرعه‌ی خوک‌پرورِ لندنی است
که مالکش عاشق
#کباب_قفقازی در ضیافتی روسپوتینچینی است!
که شرابش فرانسوی و سس خردل و کچاپش آلمانی است
!
من آویزان نمی‌شوم با تو چو آونگی که کوکش قلبِ خوکِ لجنی است
دلم با تو کوک می‌شود!... دست خودم نیست
!
نون بیار... کباب ببر
!
این بازی بچه زرنگ‌هاست
!
که پندشان رگباری بر زخم‌های عقب‌مانده‌هاست
!
با کمال احترام اما
:
زرِ مُفت ممنوع
!
هرگز هیــــــــــچ جزغاله‌ای را میانِ زبـــانه‌‌هــای آتش، پند مَدِه
!
هرگز با تکه‌های هیچ گوشتی در سیخِ کبابی، از انرژی مثبت مگو
که "انرژی منفی" تو خودی
!
جیغ کشیدن وسط آتش حق هر انسانی است
!
که کبابت از بقـای شعله‌ها ماندنی است،... خوردنی است
!
گاهی که تو خود گریزان بوده‌ای
از پایداری برای هم افزایی گِردِ قرصِ نانی مشترک
برای لقمه‌ا‌ی کامل، با ودکای روسی در هولوکاست
که از سهم کباب‌اَت می‌کاست
!
اما برای همه نان و پنیر تبریزی میخواست
!
وقتی آویزان نباشی به جداسری
.
.
گوشی چینی‌ام را کوبیدم به دیوار تا برایم بیش از این زر نزنی
!
و وسط قاروقور دعوایی شکمی و شاعرانه، با نرخ شعاری مفت، جر نزنی
!
تا مگر با یکی نگـــاه بندش بزنی
!
هرگز با زرِ اضافی بر قبایِ خود زَرِ مشروع مدوز
!
که قبای تو قرینه‌ی توأمانِ همان عبایِ زربافتِ خمینی است
!
تو یــارِ ثابتِ یکِ دست‌رشته‌یِ مشترکی
و بالاخره روزی بینِ زمین و آسمان
سقوط خواهی کرد
!
و خواهی سوخت و جزغاله خواهی شد
!
چون تو خود شریکِ جرمِ یک گوشیِ خودبینی
که نشانه می‌گیرد لقمه‌ نانِ ما را
.
چه در هواپیما
چه در جیپِ فرمانده‌ی هوافضا
.
مشکل از قواعد این بازیِ حذفی است
مشکل از کورسِ رقابت و بچه‌زرنگی است
!
مشکل از خودافزایی در توالت مطلای فرنگی است
.
و من کم آورده‌ام در هم افزایی
.
.
نون بیار... کباب ببر
!
در این بازی حذفی... دیر یا زود خود کباب می‌شوی
!
و مصرف می‌شوی و کم می‌آوری و تمام می‌شوی
چون بی‌قراری و تابش را نداری
!
چون یکجور وُود وُودِ تاریخی داری
!
که در بده بستان ملیجک و میرغضب
زیرآبِ یک لقمه‌ی چرب را بزنی از دلِ آهو تودلی
در جاده چالوس یا دریاکنار یا چاتانوگا
آن وسط‌ها بی‌ما چیستی؟ جز یک سیخ و میخ؟
تو کاسبِ تولید سندرومِ سیخ و میخی
میخی در بستر مشترک قرار و سیخی در چشمان تا‌به‌تای فرار
تو گوشی می‌فروشی تا مصرف بفروشی
تا من مصرف کنم آنچه را که تو می‌فروشی
تا من کمی زودتر از تو تمام ‌شوم
تا نبض دلم در قلب تو بتپد
بی آنکه تولید کرده باشیم
...
.
پندت نمی‌دهم
!
اما می‌توانی تا دیر نشده
به جبران زخم‌ها، درمان شویم
!
حالا بیا با هم یک پرس سیب‌زمینی با یک ساندویچِ کالباس بزنیم با خیار شور و نانِ اضاف
با پپسی مشترک
کباب قفقازی بماند برای فردا
من گوشی‌ام را کوبیدم به دیوار
تا تو قلبت را با پند به من له نکنی
!
تا مگر این چینی تنهایی را بند بزنی
.
به من
#گوشی_آیفون هدیه نده!
من هزار تومان دارم
که ربعی از یک قرص نان بربری می‌شود
.
بیا آن را نصف کنیم... تا نمیریم
.
خواستی تو "مــــا" را میهمان کن نه "من" را
...
وگرنه هر دو می‌میریم
.
می‌دانم نمی‌صرفد
!
اهالی پند و شعار به مفتش خوشند
وگرنه حتی شعر را هم می‌فروشند
!
گوشی چینی که خرد می‌شود روی دیوار
یعنی عمر صوت و تصویر چون برف است و بی‌قرار
و چینی بند‌زن‌ها
سالهاست که مرده‌اند هنگام فرار
!
بیا دیگر برای گرم شدن خود، برای دیگری دروغ نبافیم
!
ما باید بزرگ شویم
وقت تنگ است
.
خیام ابراهیمی
5 بهمن 2022

 

  

Monday, January 24, 2022

ایده دزدی اصغرقاتل، هنرمند شهیر

اصغر قاتل
هنرمند شهیر و جایزه اسکار باطل


اصغر قاتل
هنرمند شهیر

ایده‌دزدیِ اصغرقاتل و جایزه‌ی اسکارش باطله؛ دوسَرباخته، تویِ کت‌اَم نمیره
نِقّ‌ونوق و تقّ‌وتوق! وام بگیر، ایده بدزد، چــار زن بچوق! ای نکره
!
تَقِّ جایزه‌ی اسکارِ سردار اصغرِ قاتلِ فرهـاد دراومده، خره

اما قابلیتِ انگشت‌نگاریِ حقوقی نداره، چون قانونِ نَـرِه
چون در شهرِ بی‌کلانتر، خودش یه لشکر کلانتره
و طرف‌حسابش یه ضعیفه‌ی یتیم و سرخره
و لمینتِ دندونایِ اصغرم مـارکِ رهبره
هیچ راهزنی‌‌رو ملامت نکنی بهتره
حال نگیر توی فرنگ خرکیفتره
هر کســی باید حالشو ببره
این حقِ موشِ کورِ نره
که ژنش ژنِ برتره
فقط یه‌بار میای
یه‌بار میری
جخ نزنی
می‌پره
خره
آره
دل میده
قلوه میخره
کاسبه سودمیبره
اعتبار می‌گیره و دلبره
گوش می‌بُرِه سوراخ‌موش میخره
بـو میکشه و صید میکنه و هوش می‌دره
جمع میکنه خوشگلارو، تجزیه و ترکیب میکنه
گیر میده و کف‌میکنه،با کفگیرش توتون توی پیپ میکنه
تیپ میزنه با چفیــه تو خاکیـا... تیپ میزنه با پاپیــون تو مافیا
یکی‌ دو تا سوارِ جیپش میکنه، میخ میریزه تو جاده پنچر میکنه، ریپ میزنه
بالا میره، پایین میاد، راهنما رو هم چپ و هم راست میزنه، آشو با جاش جیب میزنه
خونِ لقّ کپـی‌ رایت، که کلاژ دل و قلوه و تخم‌چشم و گیسوی گرونیکای آلت اصخره
اعتبــارش مالِ یه لشکره، که پولش قطره قطره جمع شده تا هـوشِت از سر بپره
سگلرز گرسنگی بزن، هـــی بزن، بازم بزن، عق بزن! بالا نیار، زشته، بده
اصخر دل داره، خوشحاله، حـالش می‌پره
گناه داره حیوونکی، زمستونه جانداره
یخ میزنه، دندونِ‌لـرزش نداره، کی فیلم‌کنه مارو سرِکاربذاره؟
کی گرونیکا بـاد کنه؟به‌‌سقفِ‌ رؤیا ببره، یواشکی وَربپره
کی واسه قالپاق‌دزدِ شهر، کف‌بزنه و ماشیـن بخره؟
کی بنازه به شاه‌پســـر؟! دل بـده، قـلـوه ببره؟
آخه هر چی نباشـه، امــروز روزِ مـادره
هرچند گرونیکای‌ِما،حالش‌بده دَربِدَره
راهی نداره بی‌‌پـدر؛ بی‌مادره
!
بی‌کــــــاره و بی‌ شوهره
بی‌خونه مثلِ خواهره
توی‌بالشتش پَرپَره
خیـسه... تَـره
بی‌ مادره
منتره
آره
دزد بهش زده، دو دَره‌ کرده ایدَه‌شو، اما اون اسکار برده و حیوونکی هی می‌چره
...
خرکیفه توی فرنگ، بـذار حالشو ببره،... چون‌که نَرِه!... اون نبَره، کی ببره؟
سگ‌خور؛ بخور! از شیرِ خر حلال‌تره! کوتوله‌‌رو ول‌کنی بالا می‌پَره
آخه اصخر کف‌زنه،... شیرینکاره،... اهلِ حـاله، حــال می‌خره
راستی‌راستی مگه‌این‌اصخره چیش از راسپوتین کمتره؟
اصخرم مثالِ پفیوزیسیـون، تنـور داغکُن و عنتره
لوطیش نشسته سرتنــور و هیزمش وَرمیپره
چاه می‌کنه بهر نوشـدارو و نون میبره
آبی دَرکار نباشه اما نونش مستمره
استمــرارطلب از درون دودَره
استمـرارطلبِ برون میخره
این‌از پاییـن‌‌و اون‌از بالا
نونِ هر دو توو کره
حالا بازبگو خره
اصفرقاتل نَرِه
نزنه نمیبره
عینِ کره
پَرپَره
آره
ب
ا
.
#خیام_ابراهیمی
3 بهمن 2022

 

 


Friday, January 21, 2022

از ترکانچای تا ترکمانچین


از تُرکمانچای تا تِرکمانچین

از تُرکمانچای تا تِرکمانچین
ای نعلِ بیچاره! تو را که کفش کرد؟... تو را که از زیلو خرید و بر فرش کرد؟
از کی تو با لیاخوف به مجلس شدی؟... چه گلی داشت بغل ممدعلیشاه؟ که شاه نداشت و از خارش رمیدی و با نـــازِ ملکه به لایِ لنگِ روس و چین، مورمور و بی‌حس و نجس شدی؟
1.
روح #چرچیل در #پوتین #کرملین*
ای‌پوتین! حضرت اِبـرام نه جولانگه توست!... خـــونِ ما می‌خوری و لاشه‌یِ خر می‌خاری؟
با ولیـــــــــعهدِ عرب، دولتِ اسراییلی... می‌خوری بـــاده و، با سَرخرِ ما بیگـــــاری؟
تو به تدبیرِ که افتادی به رویم از شمــال... نفتِ ایران را چرا سهمِ خودت پنـــــداری؟
گر جنوب را دارسی‌ اَز آلِ‌مظفر دَر رُبــود... رشوه داد مُلّای دربـــاری و زیرشلواری
تو چه کردی؟ جز تجاوز به حــــوالیِ خزر... جایِ نفت، خون زِ دلِ ما و به‌دشت مُرداری
آن تِزارَت بهرِ چه از زیرِ تفلیس هار شد؟... او زِ بـــالا، ملکه لنگ و.... تو نازک کــاری؟
گر که ارِث پدرت خوردنِ نصفِ خزر است... پس چرا سهم یکی را تو به پنـــج برداری؟
تو پدرسگــــتر از آنــان و زِ استــــالینی... او درید و تو به‌میدان، گــازِ چالــــــوس داری؟
این چه ترفندِ پلیدی است؟ گروگان‌گیری!... که تو قرآن بدهی فیک، به میهن‌خواری؟
گفته بودیم به مسیح‌اَت، که تو کرکس هستی... بمبِ وی آیه ز بالا و تو میدان‌داری
گر سلیمانِ خران تـــوپ بزند شهرِ حلب... خوشه‌چینی سهم تو، کارِ شهید بیگــاری
مگر ایـــن آلتِ قتــاله چه ویروسی داشت؟... که وِرا این همـــــــه دور از بَغلَت می‌کاری؟
آن چه میزِ بس درازی بـــود بین تو و او؟!... جیک‌توجیک با بنت امّـــا از خَرَت فـرّاری؟
!
تو همــــانی که به پـــایِ بِنِت‌ُالـنـفـتـــــالی... چون سگی می‌دَوی و گُــل به‌میـــان میذاری
!
این چه رسمی‌است که با نفتعلیِ اسراییل... بستنی می‌خوری؛ از کلبعلی‌اَت بیــزاری؟
!
آن چه سگ بود؟ که در کــاخِ کرملینِ تـــزار... چون لیــــاخوف بُرده بــــودی به نجس‌آزاری
تو نگفتی که نمازش به سگ آلوده شود؟... یا که سگپرور چینی و
... تو سگ آزاری؟!
سگخور نـــــازِ وجود تـــو و چین، ایرانست... سهم شورای سران است صله‌ی‌ درباری
.
تا که شـــورایِ ســران را سگِ بومی باشد... رَمه قربانی قانـــونِ سگ و چوبـــــــــــداری
ای تریبون‌های جنگی، دردِ مردم صلح است... چاه‌نمایی چه کنید؟ در آتشِ بیکـــــــــــاری
.
راه در
#تجدید_رأی است و به درگاهِ سگان.... عِـــرضِ خود می‌بری و زحمتِ ما می‌داری!
.
2.
تقسیم جهان توسط شرکت سهامی خاص(شورای امنیتِ سازمان دُوَل/نه ملل)*:
گـــفت چرچیل به روزولت‌و به استالین‌اَش... ما شریکیــــم به یک جبهه‌ و میهن‌خواری
عضــوِ ما پنــــج بُوَد، شرکتمان در شورا... سهمِ هر عضو به شرحی و وظایفداری
بعد از آن یاغیِ وِرسای، که
#هیتلر نام داشت... پس از این، یورش و غارت نکند آزاری
کارِ ما جنگ نه با خود، که به آتشبازی‌است... هر سگِ هار که یافتی، به منش بسپاری
دیپلماسی کــارِ من، کارِ شما میدانی... یک رییس و یک مدیرعامل، سه تن کارداری
در اتـــــاقِ فکرمان، هست ستادِ مشترک... بانکداران اعتبـــــــــــــار، خطِ مقدم‌داری
سـالِ مالی که تمام گشت، گزارش با من... نقشه‌ی راه بیابیــــــــم و سیاستکاری
هر یکی حوزه‌ی خود را به کف آرَد محدود... گـــاه با شوت‌و دریبل‌و گــــاه با پاسکاری
ما خران را برمانیـــم: به میدانِ فرانس... تـو درون را با چریک‌اَت به قیـــــام واداری
آن یکی ارتش و دربــــار، گروگــان گیرد... تا من از صندوقشان خــــرج کنم بسیاری
هیئت مؤتلفه، مذهب و پـــول و بــازار... اعتبار می‌دهمش خـــــــارج و داخلداری
از سه جبهه با سه تن ما در دل و سامان رِی... می‌دهیم میدان به ملایی که بـــود دوزاری
آن سه و یک من، چهاریم و زِ آغـاز چین را... چون خیارشور، به اتاقِ عسگراولاد داری
!
حالیا این گوی و میدان! هر که بی مردم شود... یا که آویزان یک بازو شود، یا زاری
کار استعمار نو، بی شرکت و شورا خطاست... هر که استقلال خواهد، بایدش بیداری
ورنه بیمار است و تیمارش میان لنگِ ماست... نسخه‌ی آلوده‌ خوابی است به مردارخواری
.
خیام ابراهیمی
1 بهمن 2022
***
پ.ن
:
1. *اندر باب سفر میرزاقشمشم به روسیه/ و رویکرد اصلاح‌جلبان به گرفتن خسارت از امریکا و رضایت به چین و گور بابای #توبه از #قانون_اساسی و #فرمان_مدنی مسالمت‌آمیز: به
#تجدید_رفراندوم_58 با نظارت تمام مردم در 12 فروردین 1401 برای راستی‌آزمایی مشروعیت و مقبولیت از رأی 80 درصد از جوانانِ نسل عقیم و پیشفروش شده و گروگان قانونی به سعی مشکور جهلِ نسل مُرده و فسیلِ قدیم!... چگونه #جبران_مافات می‌کنی؟
پروموت
#فرمان_مدنی مسالمت آمیز و نرم؟ یا مماشات و نواله خواری لایِ بازوان اختاپوس زمان بومی و جهان؟
.
2. *تفسیر مرده‌خواری اصلاح‌جلبانِ گروگان و کلاب هاوسیان با تریت کردن مغز و خون مردم برای نخود و لوبیای دیزی اربابی
:
آویزان شدن به چین و روسیه تنها راه حیاتِ اصلاح‌جلبان داخلی با گرفتن خسارت از منابع بلوکه شده‌ی ملت نزد امریکا، و نواله‌خواری اپوزیسیون خارج‌نشین با ادبیات سلبی/حذفی و
#براندازی و #سرنگونی و سیمولیشن بهمن57 و #انقلاب_خونین و آتشبازی با جیب خالی و پز عالی، و بدون #نقشه_راه تا #آخرین_سکانس، و به قیمت خون مردم فقیر و گیج و حیران است تا مرگ و بازنشستگی ساحل نشینان در امنیت اربابان!
(عجب نسخه‌ای برای استمرارِ مرده‌خواری از منابع طبیعی و انسانی مام میهن از پایین و خسارتگیری از بالا)
ای تف به بازی روزگارت استعمار
...

   

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...