Sunday, May 2, 2021

و چیست اصلاح جلب

و چیست اصلاح‌جلب؟


و چیست "شعرِدیداری" اِی آپولینر؟

جز گروگانگیری مقدس کفتار از کفترانِ بال‌شکسته

در نبردی نابرابر در پوستین صلح

که روحی است در کالبد کتابِ شعر سرنوشت...

که "جبرِ جغرافیا" در تمام فصـــولِ تاریخ، سرشت:

شاعر یعنی: شهروندِ قاصر

در پوستینِ مدرنِ "سنتی فاجر"

آویخته به پایِ لنگِ یک قاطر

که گم شده در جستجویِ دون‌کیشوتی...

...

و کله‌پاچه‌ی شاعر، یک "شعرِ دیداری" است!

مثل تابلوی گرونیکا که نقد میشود

در دخمه‌ی مرده‌خوارانِ شاعر

در دَوَرانِ دورانی که سرگیجه میگیرد شعر پژمرده

در چرخ فلک و نان و آب شنگولی؛

در دورانی که

گروگانگیری و خرید و فروش شعر و شاعر

کسب و کار تازه‌به‌دروان رسیده‌های پیشگامی شده

که چون معلولان جبرجغرافیا در محال

به جبرانِ مافات تکرار می‌کنند تکلیفِ سلاخی را

در واقعیت یک خیال...

و علیل و مارموزانه فعل را از فاعل جدا می‌کنند...

مثل اراده‌ی عضله و گوشت از استخوان...

...

کله پاچه‌ی شاعر، یک "شعرِ دیداری" است!

وقتی شاعر کله‌پز

روی صفحه‌ی سپید پیشخوانی چرک

قلمِ پای یک بره‌ی گرسنه و گمشده را که قرصشهایش را نخورده

از گوشت بتراشد به نیتِ کله‌جوش

تا گوشتهایش سهمِ شغال شود و حضرت موش...

و با دو انگشت میانی و نشانه‌اش، چشمانِ درشتِ گوسفند را درآوَرَد

زبانش را با سه انگشت میانی و شست و سبابه، پاک کند

و با هنری ظریف، حافظه‌ی مغزش را با چهار انگشت

جوری از کاسه‌ی سر تهی کند

که تکه تکه نشود

و قلفتی بگذارد روی پیشدستِ یک رسانه

جلوی چشمان کور یک مشتری... یک آه...

و بفروشد به دو پول سیاه

تا عینکی بخرد و یک قهوه‌ جوش و سیگاری و قلمی و کاغذی...

تا دود کند زندگی را و آنقدر ژست آپولینر بگیرد... تا بمیرد!

تا دل و قلوه‌ی بیقرارش از پشت دو شیشه‌ی عینک

آرام بگیرد

و دو دو نزَنَد در آرمانهای انقلابی...!

تا قادر شود با وسواسی چشمگیر

بره‌ها را سلاخی و دباغی و نقد ‌کند

در غیاب چوپانی قلابی

که کسب و کارش چوبداری و خرید و فروش بره‌ها شده.

تا ثابت کند در تجارت شاعران

کارِ هر بُز نیست خرمن کوفتن

گاو و خر می‌خواهد و دشت و دمن.

گردِ گودالی که در آن آبی نیست

اما تا دلت بخواهد، شناگر هست!

و همواره یک پیکاسو

و یک گرونیکای سلاخی شده.

و چند شاعر

به نام نامی آپولینر

در هوای سرودنِ یک کله‌پاچه

در نبردی نابرابر

در پوستینِ صلح

...

آه ای شاعرِ اصلاح‌جلب!

خیام ابراهیمی

8 اردیبهشت 1400 راهزنی

  

دودوزه‌ی مقدس

#دودوزه‌_مقدس در #عملیات_مرصاد نظام (بین میدان و دیپلماسی)

(وقتی اتاق فکر و ذکر امام، بنا بر مصلحت نظام، و به‌یاری بازوان و بازیگران نقشهای مخالفخوان خود در چند سناریو، اذهان عمومی دشمنان را مشوش می‌کند)
.


بسم ربّ توهم‌ التصویرالامام فی القمر، در عملیات گازانبری #مرصاد بین ظریف و سلیمانی.

1. یا ایهاالجاهلون و الساده‌دلون و المتفکرون المحذوفین!

گفتیم اگر نقش روحانی در تاکتیک پاسکاری به سکانس بعدی نظام، با تعریف از ارتش مردمی، تهمیداتی باشد برای #حکومت_نظامی سپاه و ارتش ولایی؛ اینک اما در تداوم سکانسهای یک سناریوی امنیتی، نقش ظریف القاء دودوزه بازی با خودش است تا اینگونه تزریق کند که در نظامی که حقیر عزیزدُردانه‌ی امامش هستم، طبق دستورالعمل متخذه از امامم البته اختیار و اراده‌ی تسلیم وجود دارد؛ اما وزن حرکتهای ناموزنِ #میدان بیشتر بوده است؛ که انشاء‌الله با بصیرت امام و با نوید روحانی، #حکومت_نظامی در آینده آن را یکپارچه خواهد کرد تا از این بلبشو پیشگیری شود!

بر این اساس الحمدلله مِنّه، با تعدیل(نه تغییر) استراتژی تکنفره ی قانونی، #سپاه_قدس در حال حذف شدن از سوی صاحبِ مصلحت و تقدیر است و "هر از گاهی" یکی از فرماندهانش را سوزانده و به بهشت میبرد تا شاهد جایگزینی و ورود بازیگران و بازیچه هایی دیگر در سناریوهای جدید باشیم!

از سویی اگر در برزخِ سناریوی نفس‌گیریِ نظام، برای شیفت و گذر از بحران فعلی به حکومت نظامی، قرار باشد عامل حذف پلیس بد (سلیمانی)، اطلاع رسانی بخشی از نیروهای انتحاری(خائن) (مثل روحانی) و نیز بخشی از یارانشان(چون ظریف) باشد، و متعاقبا با رونمایی از زوایای پنهان، عده ای از مسئولین عملا تصفیه و قربانی شوند، آنگاه شاید با تغییر بازی دشمن، و تغییر سناریوهای بعدی روی میز، پخش کامل(4 ساعت باقیماند از فایل صوتی) بتواند جانِ مسئولینِ انتحاری را نجات دهد!

نهایتا سکانسهای بعدی این سناریو، هم بستگی به واکنش و بازیِ دشمن فرعی(درشورای امنیت سازمان دُوَل) و هم دشمن اصلی (مردم در انتصخابات و شورشهای احتمالی) و نیز عوامل غیرپیشبینی دیگر هم دارد.

.

#ظریف به اذن و بفرموده در پیام صوتی خود با یک تیر و چند نشان، اینگونه چاه‌نمایی کرد که دودوزه بازی شده است: #میدان سلیمانی بر #دیپلماسی او مسلط بوده است!

حال آنکه این دودوزه ی القائی، یک دروغ مهندسی شده است!

#اختاپوس که یک #اتاق_فکر و یک سر دارد و هشت بازو، از ابتدا یک بازوی خود را #پلیس_خوب (لبخند و تطمیع با پنبه) و بازوی دیگر را #پلیس_بد (رعب و تهدید شمشیر) تعریف کرده تا در نبردی نابرابر بیشترین امتیاز را در #عملیات_مرصاد، از دژمن بگیرد! غافل از اینکه روس در شرکت سهامی خاص شورای امنیت سازمان دُوَل(نه ملل)، شریکِ 5 سهامدار(دژمن) است! نشان به آن نشان که امریکا(دارای ژن برتر تکنولوژیک) با سرمایه‌ و ژن برتر بانکداران لندنی، در چین سرمایه گذاری کرده و فرانسه هم نقش میزبانی میهمانان را در نوفل لوشاتو برعهده دارد، تا گوشت قربانی مام میهن را در یک همبرگر میان روسپوتین و چین، لقمه کنند؛ تا شاید لقمه‌ی ششم و نواله‌ای دندان‌گیر گیرِ سوژه یا ارباب بومی آید! در این ضیافت خونین، اگر #نقش_ظریف #گارسون باشد، نقش سلیمانی #کارد_استیل است که قرار است همبرگر را بالسویه تقسیم کند!

.

2. یا ایهالمؤمنون القاتلون و المقتولین و السپریون چپ و راست و یمین و یسار و میانِ مایه‌ی نظام!

آیا شما بعنوانِ مقلدینِ کور و چشم‌بسته‌ی اصول 5 و 110 و 177 قانونِ امام امت، بالفعل مقتولید و شریک قتل و ایضا قاتلید؟

چرا فتوای حرام بودن بمب هسته‌ای، پشیزی نمی‌ارزد و به حکمِ خمینی خدعه است؟

و چرا ملت ایران، از تئوری‌های دیپلماتیکِ ممدجواتِ #ظریف تا عمل در #میدان حاج #قاسم_سلیمانی، سپرِ گوشتی یک نظام ولایتمدارند؟

چرا جان ایرانیان برای #قاسم_سلیمانی (شیخ فضل‌الله روسی، رفیق لیاخوف) پشیزی نمی‌ارزید؟

اهمیت سنگر گوشتی مردم ایران برای حفظ نظام که از اوجب واجبات است، ریشه در فتوای خمینی دارد:

آنجا که گفت: اگر صدام مسلمین را سپر گوشتی خود قرار دهد، باید همه را کشت! مؤمنین به بهشت خواهند رفت و کفار به جهنم.

نتیجه: آنکه با مادر مؤمنه‌ی خویش مدارا نکند؛ با مادر کفار چه‌ها کند؟

#التماس_تفکر آقای تاج بر سر!

شما بنا بر عبرت مجلس ششم و معجزاتِ صندوق 88 و 92 و 96، و جمع جبری اصول 5 و 110 و 177 به پیوست فتوای حضرت امام امت، یا کلاهبردارید و یا ناقص العقل و یا کاسب #بیعت برای امنیتِ میلی خود و #اهل_بیت

#خیام_ابراهیمی

هفتم اردیبهشت 1400 جهالت موروثی

.

پ.ن:

زنگ تشریح:

1. رونوشت به: کل تنورداغ کن‌های #بیعت با قانون برده داری و خدعه:

#تاجزاده #نوری_زاده #امامزاده #رانت_زاده #نوری_علاء #شهریار_آهی #حسن_شریعتمداری و کل لشکر صادراتی #اصلاح_جلب زاده، #ارتش_سایبری در اقصی نقاط عالم، و کل رسانه‌های: #ایران_نشناس و بی.بی.سکینه و مزدوران حرفه‌ای و موسسات تحقیقاتی و نظرسنجی دانشگاه #مریلند ( با سرمایه گذاری #نایاک آل_مژدبا) که با آمارهای مهندسان خود اکثریت مردم ایران را به سناتورهای امریکایی #اهل_بیعت معرفی میکنند! ... از #قم تا #رم

.

2. به یاد لقب انتسابی #شاه_شهید (ناصرالدین شاه/سلطان صاحبقران) به #ملیجک

خودت را به جهل الناکسین نزن، #پدرسوخته

(تو بخوان نواله خوران صندوق رای)

.

3. ملیجک الکرونا(داکتر نمکی) در پیام به وزیر بهداشت هندوستان:

"ما حاضریم بر اساس تجربیات خود پروژه‌ی موفق انسانکشی را به شما منتقل کنیم!

نشان به آن نشان که #اسراییل آرد کرونا را بیخته و ماسک را به دیوار آویخته و ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم."

افاضات: نمیخواد ملت هند را نجات دهی ای جاهل‌الناکسین!

هندوستان خودش استاد سیمولیشن و مَهدِ فیلم هندیه.

  

از تاج برسران، تا خاک برسران

خاک بر سر شده، ای تاج‌بَرسر!

دســــت بردار زِ سَرِ این سَــرِخر...

آنکه گوشش کره... اما گوشیش آیفونه!

اندر باب دعوتِ "از ما بهترون" به دخمه‌ی ولایی #کلاب_هاوس

عمو تاج برسر! آیفون عمومی میخواد، این منِ خاک برسر!


نمیشنوه...چون بصورت حرفه‌ای، نونخورش در ملاء‌عام دهنه... فقط عین بهنودملکه توی کلاب هاوس میشنوه. اونم از ضعیفه‌ها و ملک‌الملوک و شازده خانومهای قجری و درباری...

پیرو سناریوی کلاب هاوسیِ ظریفی و تماشاچیان اعدامهای زنجیره‌ای با جرثقیل کاترپیلار در #میدان آن امام راحل و بَنّای گعده‌ی انقلابِ اربابان، ظاهرا اینکه تائید صلاحیت "اصلاح جلبِ ویژه خوار" در لباسِ میشه؟ یا بزه؟ زیاد مهم نیست! مهم مُد شدن جهل‌العارفین و خود رو به گیجی زدن پرچمداران موجسواری بر جهل عمومیِ ملتِ خفت‌شده در گور دخمه‌ای بنام خانه‌ی مشترکه، که قانونا مشترک نیست! و واسه همینه که پس از 42 سال، هنوز بازار مکاره‌ی اندرونیان در راسته‌ی چپ و راستِ ریلِ ثابت قطارِ صدور انقلاب قانونی به دیار قدس غیرقانونی، هنوز سکه‌ست! چون دعوی بر سر حقوقِ لکوموتیورانیه که منطقا و قانونا نمیتونه به فرمان مسافران و مردم، از روی ریلِ ثابتِ مولا، به چپ و راست بپیچه و به پایین و بالا... وگرنه قطار چپه میشه. خرِ سانچو نیست که افسارش در دست #دون_کیشوت باشه. ریل آهنیه... قانونا میخ شده به زمین! و سیاستهای کلان اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و نظامیش در دست رعیت جماعت نیست! مشکل قانونیه! بالام جان! اونم با تضمین لایتغیربودن مبانی پاره پاره کردن ملت واحد بین مومن و کافر طبق اصل 177، و توانایی تغییر اساسا ربطی به اپراتور و تدارکاتچی و آبدارچی و نیروهای امنیتیِ قطار نداره! قطاره...! بالام جان! شترِ صحرای حجاز که هر طرف خواستی برونیش... که اِله کنی، بلِه کنی! یه ملتو با تاریخش، نفله کنی!...

خب، چی میگی؟!

زیرآبی نری تو کلاب هاوس. و اگه راست میگی: اینو بگو! ریل قطار رو چطوری تبدیل به خیابون و جاده و خطوط هوایی میکنی؟ جوری که هر سهامدار این ملک مشاع تنها بر اساس حق شراکت(نه بردگی) بتونه سوار مرکبش بشه! بدون اجماع عمومی و میدانی اکثریت گرد اقلیت، مگه میشه؟

.

چون هر روز یک گله میمیرن و اصلا به تریش قبای مردم اسرائیل هم نیست که آردِ کرونا رو بیخته‌ن و ماسک نفسکُش رو به دیفال آویختن و... ما به سعی مکشور اولیاء موجسوار(س) هنوز اندر خم یک کوچه‌ی بهشت زهرائیم و خاوران.

.

خاک بر سر شده، ای تاج بر سر!

دست بردار زِ سَرِ این سَرِخر...

گذشته از اینکه #صف_بیعت فایده‌ش برای مؤمنین به ناخدایانِ قانونی در زمین چیه، اما:

مهم شکستن تمرکز بر سر راههای ایجابی اکثریت مردمِ غیرتشکیلاتی برای تغییر قانون اساسی راهزنانِ جان و مال و روان و دزدان و زورگیران عقیده، از اهل مکر و تقیه و خدعه، به مردم پریشان و پراکنده ست(تا از شوراهای محلی و بومی تا مرکزی برای تمرین هم افزایی گرد حق اولیه‌ی مادی/و نه حقوق ثانویه و ژن برتر/ تشکیلاتی بشن)؛ که "الحمدلله منه" تمام تریبونهای اپوزیسیون، به بدمذهب‌صاحبانی تعلق داره که با لطایف‌الحیل این تمرکز رو متلاشی میکنن و حواسِ صاحبان حق رو از حقوق اولیه در آب و خاک مشترک و ملک مشاع به حقوق ثانویه و نواله از دست ارباب منحرف میکنن!

و برای مزدورانِ گروگان در حوالی ناف شکم، اصلا فرقی نمیکنه که یه سرشون وصل باشه به تکدست قانونی آقای آقا مژدبا؟ و یا بازوانِ عربها و یا روسها و یا لندنیا و منهَتنیا و ناتانیاهوئیا و یا علی مددیا... چون اگه سَرِ خرِ همه‌شونو بگیری میرسی به یه آتو نزد ارباب بالاسری... میرسی به سرمایه گذاری بانکداران ملکه و عموسام در چین...و میرسی به حق وتوی چینیا(شریک دزدان و قاتلِ قافله) در شرکت سهامی خاص امنیت سازمان دُوَلی که ملل هم باشه افاقه نمیکته چون باید مردمی باشه که نیست!

نماینده هاشونو ببینین که اصلن هیچ نظارت مستقل تشکیلاتی و مردمی برای راستی آزمایی بر انتخاباتشون نیست که آیا مردمیه؟ و یا حکومتیه و مرتبط به ارباب بومی که در ایکی ثانیه میشه گروگانشون کرد و با حکم حکومتی بهشون فرمان داد:

"هووووی..... اربابِ بومی لذیذ!!!!

هرگز این و یا آن توافقنامه(قرارداد یا مبایعه نامه؟) بین من و خودت رو، واسه مردم و رعایای خودت نخون! که اگه بخونی، حسابت با کرام الکاتبینه!"

اونم بگه: "سمعا و طوعا یا کرام الکرونا! ... که مولانا فرمود: در پی علم علما تا #ولایت #سین هم بروید! باکی نیست!"

از این گروگان تاج بر سر پرسیدم:

با وجود شخصیتهای آستیگمات ولایی و امثال کدخدایی، با رویکرد سال 88 و 92 و 96 و "مکانیسم غیرراستی‌‌آزمایی مصلحتی" که در دست من و امثال من و مردم غیرتشکیلاتی و کافر به ویژه خواران و هارانِ تشکیلاتی نیست، آیا فکر میکنید نمایش #بیعت_عددی ( با تکلیفِ دخل و تصرفِ یا علی مددی) برای تثبیت قانون سلطه بموجب سه اصل 5+اصل110+اصل177 حاصل بشه؟!... یا نه؟

شوما که عبرتِ مجلسِ ششمو توی کارنامه‌ت داری،...شوما که خودت مهندسی... آخه چرا؟

بازم شوکولاتِ 88 دوست داری؟!

تا یکی در میون، امنیتِ دوران بازنشستگی بین بازوان یک اختاپوس و نواله خورانشون با میانداریِ امین‌ترین حقوقدانِ استراتژیست امنیتی تمام دورانها، بصورت عادلانه تسهیم و تامین بشه... چون همه‌شون به اتاق فکر و مغزِ درونِ یک سرقانونی وصلن!

و بالاخره: اگه، امنیت شما رو روحِ حاکم بر کالبد یک شرکت سهامی عام تامین و تضمین نکنه، با چنین قانون از ما بهترونی، کدوم شرکت سهامی خاص میتونه تامین و تضمین بکنه؟

شما که خودت استاد فن و معاون امنیتی بودی، بگو: ایران برای تمام ایرانیان بموجب اصل 177 یعنی چی؟ و چطوری امنیت شما تضمین و برای ملت اثبات میشه که مستقلی؟

فقط نگو ما ناگزیریم که هنوز بصورت سنتی به "تارِ سیبیل دایی جان ناپلئون" و "قسمِ حضرتعباس خانعمو دون کیشوت" اعتماد کرد! که بدون تضمین زنجیره‌ای و پاسخگو از شوراهای محلی(با حضور یک نماینده از هر خانوار ماهی دو بار با انگیزش یارانه) تا شوراهای مرکزی، این ره که میروی به ترکستان و #ایرانستان است!

اگه نگی، یعنی شریک درِ باغ سبزی... و باید بهت گفت:

بابا ای والله...! تو دیگه کی هستی؟
.

مالباخته: خیام ابراهیمی

(سهامدار شرکت سهامی عام، غصب شده توسط ائتلاف شرکتهای سهامی خاص)

7 اردیبهشت 1400 زورگیری عقیدتی.

.

پ.ن:

لینک دعوتنامه‌ی تاج برسر:

ورود خاک برسران ممنوع!

میگه: چرا نامزد شدم؟ خب معمولا معلومه، چون آدما وقتی نامزد میشن که بخوان ناموسشون را تثبیت کنن
 https://www.facebook.com/Mostafa.Tajzadeh/posts/10158207835113339

.


  

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...