Tuesday, September 7, 2021

درد و درمان

درد و درمان
گاهی در نفس‌های آخر، جنگ ناگزیر می‌شود! ای سلطان!


از این پاییز تا پاییز بعدی هی کش می‌دهی مکر خود را تا برگریزانی دیگر را ناگزیر کنی! از این آبان تا آبانی دیگر، ای سیه طوفان! چون میدانی که ما پاسدار امنیت و صلحیم همچو سردار دلیران افغانستان: #احمد_مسعود! اما بدان! در آخرین گام، شیران ایران مجال نخواهند داد به فرقه‌ی کفتاران! و ایران پنجشیری بزرگ خواهد شد! آنگاه نه دیر است و نه دور... اگر همچو نسیم آرام و رام نشوی! پس، لحظه شماری کن! گاه #جنگ در دفاع مقدس از حیثیت و جان و در نفس‌های آخر، ناگزیر می‌شود! یا رام شو و یا منتظر بمان!
از تاریکی
#جنگ از ولایت پنج‌آب ناپاک‌ستان تا ایالت دره‌ی پنجشیر افغانستان
نور صلح در شرکت سهامی عام مردم افغان است و ایران و جهان
این است: نوشداروی دردهای تاریخی زخم مزمن استعمار انگلستان، بر تنِ اتمیزه و تنهای مردم جهان... در نبردی نابرابر برای هدف نهایی نئولیبرالیسم و گلوبالیسمِ سران برخوردار جهان
.
***
باور نمی‌کنم
!
آن ماسک سیاهِ فرانسوی، ساخت کارخانه‌ی سهامداران شورای امنیت سازمان دُوَل(نه ملل) را
...
آنها دست و پایت را می‌بندند با لبخند، چون اسیران... تا مهلتی برای زخم خنجر ابلیس در لباسِ خدایان بخرند
!
در پااندازی آلت قتاله‌ی مدارس حقانی طالبان ناپاکستان و غاصبان ایران
#پنجشیر یعنی خشکسالی انسان در معادن #تالک و #لیتیوم با مزدوران داعش خراسان... در بی آبی تجارت نفت آبادان... یعنی کشتار آبان
#رمدسیویر فروش می‌رود در #ناصر_خسرو در بن‌بست بیماری و کشتار با #اسپره_کرونا... به‌جای پیشگیری.
#رمدسیویر یعنی حضور طالبان... در پنجشیر استقلال و آزادی در هر زمان و هر مکان

داروی بی‌اثر و گرانقمیت درمانِ آن ویروس ضد ایمنی و امنیت‌کش در ایران و افغانستان... تا ذره ذره درآید از جانت توان...
در سرزمینی که بین دوگانه‌های دوست و دشمن، مؤمن و کافر، خوب و بد... بین سلامت و بیماری و تسلیم و بیداری... دریده و پاره پاره‌ای ای وطن
!
دارویی که کش می‌دهد شیره کشی تاجران را از توانِ منابع طبیعی و انسانی سرزمینِ دلیران تنگستان
...
به حکم انگلستان و به‌یاری ناکسانِ ایران و ناپاکستان... با همبستری مافیای چین و روس و پااندازی امریکا و فرانسه و آلمان.
داروی دروغین تجاری نجات از ویروس
#کرونا
که اگر راه تنفس تو را ویروسِ کنسرسیومِ چینی و امریکایی حبس نکند
نسخه‌ی تجارت داروهایشان خواهد کشت
!
هپروتِ خاورمیانه یعنی: سوء‌تفاهم میان پس و پیش اولویت‌های نسخه‌های تجاری
یعنی کارگذاری خشت تفرقه، میان قانون خیال در واقعیت
یعنی دوغ و دوشاب
یعنی آب گل آلوده با ماهی‌های تازه
یعنی
: #تفرقه_بینداز_حکومت_کن!
این را هم بانکداران لندنی و هم تکنوکراتهای امریکایی و هم کارخانه‌های چینی و هم ابزارهای ویرانگر اهداف مقدس روسی، نیک می‌دانند! این دانشی است که روابط عمومی فرانسه آن را پروموت می‌کند
!
سهامداران شورای امنیت سازمان دُوَل(نه ملل)...
ما
درکی از قدم زدن در یک ماه مشترک در آسمان مشترک نداریم
به جز پیامبری چون
#یوری_گاگارین که حالا مرده؛
مثل تو... مثل او... مثل همه... که می‌میرند
!
من درکی از بی‌وزنی خلاء در برزخ بی‌هوا ندارم
!
اما آنها در خاک مشترکی که زیر پایمان است
زمین واقعی را در تصرف اوراقِ روایت تصویر و تصوری که فهم نمی‌شود در آورده‌اند
ما قدم زدن روی ماه را نمی‌فهمیم اما آنها
...
سنگینی فراز و فرود زوایای روایت تصویر آن خدای سنگی را آنچنان بر زندگی زمینی‌ام بار کرده‌اند
که وقتی عالمان آن علم جعلی آواز می‌خوانند در هپروتِ مجازی آن مــاهِ دست نایافتنی
تَرَقّ و تَرَق استخوان‌های ما واقعا خرد می‌شوند
!
...
حالا
خرده‌های من در خرده‌های شریکان آلوده درهم‌آمیخته
و تو دیوانه‌وار... بیمار
...
هی رجز به آواز می‌خوانی
و من هر لحظه خردتر و خردتر می‌شوم
میان خرده ریز‌ها در
#پنجشیر
همچو خاک‌شیر می‌شوم... همچو ذرات معلقی در هوای خوزستان
...
خاکشیر میشوم... پنجشیر می‌شوم... که پنجه در افکنده در حجم بختک تو که مرا تصرف کرده‌ای با روایات آن آسمان خیالی بر خاک مشترک... در زمین مشترک... با سهم برابر... با توَهُم
#ژن_برتر
بین مؤمن و کافر... دوست و دشمن...خودی و غیرخودی
...
و ذرّه ذرّه غبار می‌شویم
که با نسیمی
ریزگردی ‌شویم در هوای تنفس
و تو مرا نفس کشی چون زهر
و من تورا... تا نفس گیر ‌شوم
...
ما در هپروت خاورمیانه
پودر می‌شویم مدام
مثل معادن تالک با آلت قتاله‌ی غاصبان و داعش و طالبان
#پودر_بچه می‌شویم در پوشکِ ملکه‌ها و ترامپچه‌ها و بایدن‌ها و مکرون‌ها و روسپوتینچینی‌ها و قاقازاده‌های تازه به دوران رسیده
از آسیا تا اروپا تا امریکای خوبان
از چین تا روسیه تا فرانسه و آلمان
تا به‌جای #هم_افزایی گردِ منافع مشترک در شرکت سهامی عام انسان
در رقابتی نابرابر...در میدانی نابرابر... چون آتشبیاری برای آتش‌به‌اختیاران... آتشِ
#تضاد_منافع بینِ حق و باطل شویم...
و انسان را وانهاده
همچو بردگان تولید خون و خونفروشی...خودفروشی...آدمفروشی
...
حمالان رایگانی برای استخراجِ نفت و آهن و آلومینیوم... مس و طلا و زمرد و لیتیوم و هر آنچه هدیه‌ی زمین مشترک است... تنها به کام اربابان شویم
!
این است حکم حکومتی
#ملکه انگلستان
در کمپانی هندشرقی خدایان بریتانیای لات و منات
با تقدیر بانکداران لندنی و تکنوکراتهای جمهوریخواه و دموکرات
در کارخانه‌های آدمکسازی و انسانسوزی چین و دلالان لیاخوف روسی در ایران
از سرزمین شیران پنجشیر و پاکان افغان تا
#دلیران_تنگستان ایران...
از یتیمان سوریه... تا آلتهای قتاله در جنوب لبنان
.
در سایه‌ی بختک شوم ملکه و چنبره‌ی پااندازانش بر خاورمیانه
این سرزمین همیشه سرگردانِ اسیران
.
خیام ابراهیمی
15شهریور 1400 اُمَوی

پ.ن:
1. درد:
جنگ با تضاد منافع(گرد حقوق ثانویه از قبیل قومیت، ایدئولوژی و هر ژتن برتر)،
بینِ: شرکت‌های سهامی خاص سران

2. درمان: صلح با منافع مشترک(گرد حق اولیه در آب و خاک مشترک و ملک مشاع)
در: شرکت سهامی عام انسان

3. جابجایی اولویت‌ها در قانون... راز ویرانی است!
متاسفم از برخورد ساختار قدرت با استاد
#بیژن_عبدالکریمی
متاسفانه آنچه موجب بازی خوردن زنجیره ای اربابان بومی(بعنوان قدرت مطلقه ی قانونی) از مافیای جهانی و فریب خوردن مردم از اربابان بومی میشود فقدان قدرت نظارت مردمان مسئول و بی اعتنایی به خردجمعی مردم آگاه است و تغییر اولویتها در قانون و بالطبع خطای قانونمداران در ساختاری عوضی که اولویتهایش عوضی است... مردم آگاه یعنی مردمی که نقش مدنی ایشان در سازوکار قدرت بصورت مستمر تعبیر و شکوفا شود که سهامدار و تصمیم ساز اصلی در یک شرکت سهامی عام ایشانند و نقششان رعایایی عقیم نسبت به یک ارباب مالک نیست! چون مالک اصلی ایشانند نه کارگزارشان
.
ویرانی در جابجایی اولویتها در قانون است
...
از الویت حقوق ثانویه بر حق اولیه
از اولویت سنت بر مدرنیته
از اولویت حذف غیرخودی بر قدرت همه
از اولویت امر هپروتی و مجازی، بر امر مادی و واقعی
از اولویت جنگ بر صلح
از اولویت امور نسبی در پوستین قطعیت، بر امور قطعا نسبی
از اولویت شخصیت به جای شاخصه و ساختار
از اولویت قدرت شخص بر خردجمعی آگاه
از اولویت تاریکی و توهم، بر نور و روشنایی
.
نتیجه: در کشورهای در حال توسعه و کشورهای عقب مانده‌ای چون ایران و افغانستان، امر توسعه با اولویت توسعه‌ی اقتصادی بر سیاسی و بالعکس، به سامان نمی‌رسد و ممکن نمی‌شود
!
وقتی صدها سال عقبی، دیگر امر توسعه تنها موردی است که اولویت‌بردار نیست؛ بلکه نیازمند همگامی و همراهی است
... #توسعه_متوازن یعنی توسعه‌ی همزمان اقتصادی و سیاسی با سرعتی متناسب با بستر بومی، مبتنی بر تئوری #هم_افزایی در میدان عمل....از حضور در شوراهای محلی و بومی تا مرکزی...

لینک ویدئوی سخنان بیژن عبدالکریمی در کامنت‌ها ...

  

Tuesday, August 31, 2021

مهندسی معکوس جام زهر

سلاح فقر و ناامنی با #داعش_خراسان و سلاح کرونا
و مهندسی معکوس #جام_زهر سیاستهای کلان ولایی و مردمکشی


بر اساس سیاست‌های کلان قانونی، #کشتار_جمعی_کرونا در اولین کشوری که دچار اپیدمی شد همگام با فقر اقتصاد ولایی، بصورت روزافزون در اوج ادامه دارد!
چگونه می‌توان
#جام_زهر پروژه‌های مردمکش استعماری/استثماری را به مردم ذلیل و لذیذ نوشاند، نه به ارباب بومیِ عزیز؟
چگونه می‌توان در جنگهای نامنظم شهری با بمباران پیوسته‌ی عملیات مرصاد اقتصادی، برای تخلیه باد حیات مردم، آن شندرغاز یارانه 45 هزارتومانی را ماستمالی کرد؟ تا تنها طبقه برخوردار مورد دلخواه مافیای جهانی، باقی بماند و علی و حوضِ سلطانش
!
امروز این مشکل را اتاق فکر روسی برای رهبر مستضعفان جهان حل کرد: برای چزاندن بیشتر مردم باید دست پیش بگیری، تا پس نیفتی! اما چگونه؟
1. اول وزیر جدید بیکاری میگوید: یارانه چرت است
!
2. بعد #مخبر رییس دولت جوان
#راهزنان می‌گوید: باید بهای واکسن را از یارانه کسر کرد!
3. بعد رییس فرقه میگوید: باید یارانه نفت را به مردم نداد! لبنان و طالبان مگر دسته بزند؟

این پرسشی است که پاسخش را مشاور اقتصادی مخبرِ رهبر دلخواهِ انگلیسی/امریکایی/روسی، می‌داند و بس! همانکه برای درآمدسازی ولایی، دارایِ پروژه‌ی اقتصادی #گروگانگیری و #گروگانفروشی و #گروگانکشی (اسیرکشی) است! و این همان پروژه ی دلخواه مافیای جهان در راستای سیاستهای اتمیزه کردن مردم جهان در پروژه‌های گلوبالیسم است! معادن #لیتیوم افغانستان مال چین و روس+ معدن گاز #چالوس مال روس و چین!
لذا در راستای شوکهای اقتصادی باید کماکان عرصه را برای احقاق اراده و اختیار مردمی تنگ‌تر کرد! یعنی مردم زیادی را بدون نان و آب در سوراخ موش قرنطینه‌ی خودخوری کشت! یعنی برای همان 45 هزارتومان یارانه هم صورتحسابی تراشید
!
45 هزارتومان بهای 26 عدد نان بربری در ماه برای زنده به گوری است. میتوانی بمیری، اگر آن را نخوری! تا تنها طبقه برخوردارِ دلخواه شورای امنیت سازمان دُوَل(نه ملل) بماند و رهبر مسلمین جهان و امیرالمؤمنین افغان و گاز و نفت ایران و معادن مس و لیتیوم و تلک افغانستان برای پروژه‌های بیل گیتس و ایلان ماسک از راه پاکستان
.
پیمانکار هم چین و روس و طالبان و عمله هم اراذل و اوباش حواس پرتی در اتاق‌های کلاب هاوسی با طرح حواشی و حواس پرتی از متن قانون اساسی
.
همه در ساحل امن به خوشخوشانی انیرانی، مشغول به درآمدزایی و تفریحات سالم با شعار لنگش کن از بیرون گود گورستانی ایرانی
.
کجا دانند حال ما...؟ سبکبارانِ ساحل‌ها
...
...
پفیوزها با
#هدایت_نرم افسران اتاق ذکر ولایی با مدیریت اتاق فکر روسی/انگلیسی، پس از مدتها تخلیه‌ی توان مردم با موضوعات دست دومی(گرد حقوق ثانویه/نه حقوق اولیه در آب و خاک مشترک)، در زمانی که فرصت #هم_افزایی گرد #منافع_مشترک فراهم بود، هی بر طبل #تضاد_منافع گروهی و رقابت در زمین نابرابر کوفتند و در پشت تریبونهای اجاره‌ای #اپوزیسیون_اجاره‌ای، هی #دلار و #پوند و #یورو ستاندند و هی #ریال خرج کردند... حالا در این مردمکشان ولایی/مافیایی، در این روزهای سیاه تاریخی، از سیاست خسته شده‌اند و در یک ائتلاف بین داکتر شله‌زردی و سکولاردموغرازها در پاریس و لندن، #شب_شعر راه انداخته‌اند!
چرا؟
چون تئوریسین‌ها پیشتر گفته بودند که این خاورمیانه وجود خارجی ندارد و انتزاعی است... هر لحظه میتوان پیچاندش! چون مردمش در هپروتند و بر زمین واقعی نمی‌زیند!.... چون هنوز نفهمیده‌اند که در امر منافع مشترک مادی و امر زمینی، خودشان شریکانی برابرند و نباید دل به هپروت یک ارباب و اربابان بالادستی‌اش ببندند... چون در جبرتاریخی/جغرافیایی و نظام شبان رمه‌گی، هرگز فرصت فهمیدن نقش مالکیت خویش در آب و خاک مشترک را نداشته و یا زورشان نرسیده که مشارکت را تمرین کنند؛ لذا به همین دلیل است که التماس دعایشان همواره به سوی یک ارباب است و تمام ناله هایشان از سوی یک
#رعیت به درگاه یک ارباب است... گیریم همچون بردگان خیالباف... گیریم با چشمانی منتظر به پشت آن کوه بلند بنام قاف...

چون نواله‌خورانِ تریبونها و منبرهای تاریخی همواره با حواشی و روایات فرعی و جعلی، ایشان را به حواس پرتی و فراموشی درانداخته‌اند، تا فراموش کنند مالک و پرچمدار اصلی خودشانند... و کلیددار و امانتدارِ منابع طبیعی مردم، در واقع عمله و کارگزار مردم است نه مالک ایشان... و او حق ندارد شب آسوده بخوابد وقتی مردم عین شکوفه‌های سوخته دانه دانه عین برگ پاییزی از درخت زندگی روی زمین می‌ریزند و ککِ هیچ باغبان و چاکران هیچ درگاهی نمی‌لرزد و بانگ مرغی هم برنمی‌خیزد...

وقتی می‌گویی #جنگ_جهانی_سوم است و کدخدایِ دِه برای حفظِ خیکِ خود و کوتوله‌های درگاهش، مملکت را فروخته است تا باقی بماند بقایش... باز بچه زرنگ‌های آویزان به نان و آب درگاهِ اربابی می‌گویند: این #توهم_توطئه است!
ای ننگ بر هر چه هپروتِ واقعی ... که تا خودتان تکه تکه نشوید باور نمی‌کنید که روش‌های استعماری برای تکه تکه کردن مام میهن مدرن شده و سنتی نیست! و لازم نیست لیاخوفی با توپ تزاری مجلس مردمی را متلاش کند! کافی است به استقرار قانونی همت گمارد که ملتی واحد را بین مؤمن و کافر پاره پاره کرده باشد؛ تا در ادامه بتواند با شل کن سفت کن دو حزب دموکرات و جمهوریخواه و بانکداران لندنی، قانونمدارانش را نگاهبانی کند تا آخرین قطره‌ی نفت و خون و منابع طبیعی مردمی قانونا عقیم و ملتزم به حکم حکومتی
!
دور نیست آن روز... روزی که خواهی فهمید که این مهرورزی مفت و رایگان به مردم بینوا، تنها دروغی خیالی و باطل است... چون تو خود امروز آن را با بازی کردن با قواعد بازیگران مافیایی که بین خود دارای منافع مشترکند اما در منطقه
#تضاد_منافع را تشدید میکنند، در واقع ضد #منافع_مشترک‌ مردمی عمل میکنی و با نقضِ غرض ادعای خود را باطل کرده‌ای...
.
تداوم تاکتیک شوک درمانی با #آلت_قتاله
با میدانداری راهزنی قانونی بنام #مخبر و سایر نوچه‌های ولایی در استمرار شوک‌های وارده به مردم بینوا (پس از بیماری و بیکاری و قطع و وصل برق و آب و نان و اینترنت و...) و مرگ فله‌ای و روزمرگیِ قطره‌چکانی با #مهندسی_معکوس جام زهر در پروژه‌های فشل جهادی و مردمکشی، دیگر شکی نمانده که پروژه‌ای جز گروگانکشی قانونی مردم گروگانِ ایران در میان نیست!

پس از مدتی که برق منازل بدون برنامه روزی چند ساعت و چند نوب قطع و وصل میشد، یکی دو هفته‌ای میشود که پس از گذر خرِ آلت قتاله(رییسی) از پلِ مردمیِ ولایت، دوباره برق و آب بدون برنامه قطع و وصل می‌شود. دستگاههای برقی یکی یکی می‌سوزد! و بر مشکلات زنجیره‌ای مردم گرفتار و بیمار و بینوا، یکی یکی افزوده می‌شود! و اما شوک بعدی(عملیات مرصاد اقتصادی)، چه بسا پشیزِ یارانه پَر+بنزین گران+ بلکه شاید #تکرار_آبان طبق اخبار واصله در میان خطوط می‌توان خواند که: در راستای سیاست‌های کلان داهیانه مقام خداوندِ زمینی، تاکتیک‌های اقتصاد مقاومتی/ولایی/دولت جوان وارد فاز شوک‌های رنگارنگ و مبتکرانه‌ی بعدی می‌شود! در واقع: جون میکنن تا یه جوری ملت رو بچلونن که تعدادِ نانخورانِ دورِ سفره‌ی راهزنانِ ولایی/روسی رو خلوت‌تر کنن. در واقع به حکم حکومتی، و طبق فرمان اتاق فکر روسی پشت اتاق ذکر ولایی، رهبر قوای سه‌گانه علی‌رغم تمام بلاهای ولایی، با ارتشی متشکل از انواعِ #آلت_قتاله بصورت پنهان و عیان، طبق یک نقشه‌ی راه استعماری و استثماری، سکانس به سکانس کارخودشونو پیش میبرن... حالا شما هی ناله کن و اپوزیسیون هم با مشت در هوا فحش بده، تا زمین پُر شه از جنازه‌ی مردم و بردگان!

1. امروز صبح مقام عظمای فرقه قانونی، در راستای یک سناریوی آبانی مکرر فرمود:
باید کاری کنیم که شکاف طبقات محروم با طبقات برخوردار کمتر شود! به چه دلیلی؟
خامنه‌ای استدلال کرد: دولت در سال 99 مبلغ 63 میلیارد دلار یارانه پنهان نفت برای فراورده ای نفتی به مردم پرداخته است که از بودجه سال 99 بیشتر است
!
2. وزیر کار هم دو روز پیش تنور را داغ کرده بود و گفته بود
:
یارانه 45 هزارتومانی اثر رفاهی ندارد.(اما لابد جمع جبری اش برای حکومت زیاد است! و آن کم را میتوان به نفع این نظام مستهلک کرد
!
3. امروز هم راهزن
#مخبر هم با کلی استدلال دیمی هیئتی با دروغی مقدس گفته: ما هم مثل همه پول واکسن رو باید از مردم بگیریم! مگه ما چیمون از #امریکا کمتره؟
تمام کشورهای توسعه‌یافته بهای واکسن رو از #یارانه_مردم کم میکنن ما هم میخوایم کارهای توسعه یافته انجام بدیم! (یعنی او هزار هزار دلارهایی که امریکا و کانادا و ... برای جبران خسارات قرنطینه به مردمشون کمک کردن+ بهای واکسن، یه قیمتی میشه مثلا 2100 دلار... اونا با کسر او ن 100 دلار، اومدن 2000 دلار به مردمشون یارانه دادن
.
پس الان هم باید ما از این یارانه 45 هزارتومنی که ربطی به یارانه کرونای امریکایی نداره، پول واکسن رو کم کنیم
!!
حالا شما بیا با این هیولاهای اقتصادی دیالوگ کن
!
با کیا؟ با همین مخبر و مشاور اقتصادیش داکتر محسن رضایی که قول داده بود با گروگانگیری و گروگانفروشی برای حکومت آقا درآمدسازی کنه
!
.
نتیجه
:
عزیزِ خلیفه‌ی مسلمین جهان!
اگر بنا نداری با تغییر قانون اساسی، برای اولین بار در طول تاریخ شاهد شکوفایی بیشترین قدرت مردمی در مقابل استعمارگران باشی و مایل نیستی نامی نکو از خود در تاریخ بگذاری و پذیرفته‌ای که باید آلت قتاله‌ی استثمارگران باشی، لااقل بذار ملت بصورت طبیعی نفله شن و از درد گرسنگی و بیماری و ناامنی، ناله و زوزه بکشن و لااقل روزی چند وعده گول نخورن و مغبون نشن! آیا همون یک #غبن حقوقی بموجب اصل 177 قانون اساسی که اون قرارداد 42 ساله رو از اول باطل کرده، کافی نیست؟!... حالا چه اصراری هست مومنین و بردگان رو اول اسکول کنی و بعدا مجاب کنی؟ اینهمه هزینه برای اینکه کلاب هاوس به یاری #نایاک حواس اذهان رسانه و مردم جهان رو منحرف کنه، که چی؟!... حالا اگر نایاک حکومت امریکا رو مجاب نکنه که شما در راستای سیاستهای کلان گلوبالیسم رفتار میکنی مثلا چی میشه؟
شما به جای اینهمه کارآفرینی برای ارتش سایبری، کما فی‌السابق و بی اعتناء به حواشی، با تمهیدات این دلقکهای ولایی، طبق سیاستهای کلان تکنفره و قانونی( بموجب اصول5+110 قانون اساسی) مثل 42 سال پیش کارتو پیش ببر...! اقناع ملت که نیازمند اینهمه دروغهای زنجیره‌ای و شامورتی‌بازی نیست!... هست؟
!

#خیام_ابراهیمی
8شهریور سالهای سگی و 1400 اُمَوی

 


پول رایگان

پول #رایگان... گرسنگی و بیماری و بدهکاری و بی‌پناهی... و دیگر هیچ...
باز هم خوابم نمی‌برد و خواب می‌بینم...


هرگز لایک نکن! اما لایک بخواه! این رسم خبرنگاران حرفه‌ای است!
حتی پاسخ سلام و ارادتِ بزرگان هم یک آیکونِ شست زرد رنگ #رایگان است... نه بیشتر
...
مرگِ #رایگان هنگامِ فرار... مرگِ #رایگان هنگامِ قرار
.
1. شنیدیم خبرنگار افغان با فروش 60 جلد کتابش به 50 افغانی، در عملیات انتحاری فرودگاه کابل مُرد و به مقصد نرسید و رها شد
!
کار ما به جایی رسیده که در فرار و قرار دچار بلای مرگیم... چه ناگهانی و چه تدریجی... به شستِ چپ روی شیر توالت فرنگی مطلای ترامپ
!
.
2. او را نمی‌شناختم اما یکی را هر روز می‌بینم که دچار خودزنی است
!
چند ماهی است که پس از ده سال خودخوری و بیشترین تولید محتوی در تاریخ فیسبوک، بدون حقوق بازنشستگی و یا درآمدی، تمام اندوخته‌های منقول و غیرمنقول 30 ساله‌ی کار در بیابان را در راه مبارزات آگاهیبخش رسانه‌ای #رایگان و در راستای تئوریزه کردن راهکارهای نجاتِ تاریخی خود و همه در میان فرزندانِ گرفتار مام میهن، صرف کرد و بدلیل پایان یافتن اعتبار نزد کس و ناکس، بالاخره در صرافت فروش کتابها افتاد... اما دریغ از یک نفر که کتاب‌هایش را به قیمتی بیشتر از خمیرکاغذ بخرد
!
.
3. به یک شخصیت فرهیخته و تاجرپیشه و ایرانپرست که برای اعتلای ایران، مفت و #رایگان زیاد حرص می‌خورد و کارش بصورت حرفه‌ای خرید کتابخانه و اسناد تاریخی و کتابفروشی است و هزار آشنا دارد مراجعه کرد و رو انداخت... گفت: چشم رویش کار می‌کنم!... ده ماه گذشت و از خبرش خبری نشد که نشد
!
.
4. از ترس بی پولی، نه خورد و نه پوشید و نه خوابید و نه رفت و نه آمد و نه حتی بیمارِ پزشک شد... تا مگر بتواند صاحبان تریبون را به چالش بکشد و مجاب کند تا به منافع مشترک فکر کنند نه تضاد منافع... تا شاید امیدکی برای
#هم_افزایی و آن اعتماد فراگیر سرنوشت ساز باقی بماند... اما تریبون‌ها همواره صاحب داشتند و دارند... و #پول نفت با چند و اسطه و خیلی #رایگان نزد میهن‌پرستان پولپرستی خرج شد و می‌شود که معنای #تضاد_منافع را بهتر می فهمند و اساسا تمام هستی‌شان وابسته به پاسداشت همین مرزهای موجود و شکاف‌های ناشی از #تضاد_منافع است و رنگ‌آمیزی آن با هنرهای هفتگانه و لطایف‌الحیل...
و خط قرمز صاحبان منابع تریبونهایشان ورود به امر #منافع_مشترک شهروندی است
!
وگرنه سخن از هنرهای لاکچری و سنتی و حتی اخبار متفرقه و حواس پرت‌کنی چون شادیهای رایگان، البته ایرادی ندارد... یعنی از هر چه بگو الا از منافع مشترک... حتی میتوانی به تضاد منافع فحش هم بدهی... اما فقط به معارف و روش‌های میدانی دستیابی به
#منافع_مشترک نباید اشارتی شود!
.
نمی‌دانم چرا کسی کتاب را بیشتر از بهای خمیر کاغذ (پس از کسر هزینه حمل و نقل) نمی‌خرد؟
!
نمی‌دانم چرا نان و آب و برق و اینترنت را اینقدر گران می‌فروشند؟
نمی‌دانم چرا عمر این‌قدر #رایگان است؟
!
اما می‌دانم چرا روزنامه‌ها به صاحبان تریبون، پول می‌دهند
!
حتی مامور برق هم وقتی برای قطع برق می‌آید، نرخش تغییر کرده و دیگر دلش نمی‌سوزد
!
این یعنی مرگ زنده‌ها از همین مفتخوریِ اینترنتی آغاز می‌شود
!
و زندگیِ مرده‌ها نیز
...

#خیام_ابراهیمی
7شهریور سال‌های سگی و 1400 اُمَوی

.
پ.ن
:
به شاعری فراری به فرنگ که از عدم استقبال شعرهایش در
#فیسبوک نالان بود، امشب گفتم: سه سال پیش فهمیدم که ارتش سایبری دو کارمند در فیسبوک دارد که کارشان این است که بازدید متون #رایگان را از هزاران بازدید و چند صد لایک به بیست نفر برسانند و دلار بستانند و ریال خرج کنند! تو الان نمره‌ات 20 است! حالا می‌توانی با خیال آسوده بمیری.
وطن
#پشم است!
در فرنگ ایده‌های ناب و منتهی به ارزش افزوده را دولتها و تاجران می‌خرند و اینجا کاسبان و حکومتیان و هنربندان و روشنذکرانش، اجماعا می‌دزدند! و بابت هر لگد به زنده به گوران دلار می‌ستانند و ریال خرج می‌کنند
!
این یعنی: لاشی‌تر از شغالها و کفتاران سر سفره‌ی اربابان بومی و اربابان جهانی و نواله خورانشان، خودشانند
!

این یعنی: تو تنهایی و محکوم به مرگ تدریجی. بی‌صدا... 

Friday, August 27, 2021

از امیرالمؤمنین به رهبر مسلمین

از: امیرالمؤمنین تکفیری زمان
به: رهبرِ تکفیری مسلمین جهان!
حقوق بشر را رعایت کنید!



دوستمون گفت: قاچ حسین شریعتنداری، مسئولِ خط خطی کردن کاغذِ شیشه‌پاک‌کنی کیهان، اخیرا برای ماستمالی باجدهی رهبرمسلمین جهان به رییس کارخانه‌ی رهبر طالبان، یه تیری پرونده که پس ازآزادی لشکر 5000 نفره‌ی ول‌شده‌ی طالبانِ پیرو راه ملاعمر، توسط آفت‌الله #اشرف_غنی، الان دیگه تفکر امیرالمؤمنینشون 360درجه(؟!) تغییرات مکتبی کرده و با مالشویی و پند و هدایت ترامپ(ره) و بایدن(ره) از لحاظِ ادبیاتِ عوامفریبانه‌ی تئوریک و عقیدتی، حسابی تطمیع و متحول شدن و تنظیمات کارخونه‌ایشون شبیه خمینی شده و تغییر کرده! و با این نطقِ اخیر عبدالغنی(مترادف با تخمِ اشرف غنی) که حکم کرده نظام مرتد و مشرک عجمی، رفتارش در زندانها حقوق بشری نیست، الان باید بیاد حکم حکومتی رو تحویل بگیره و توضیح بده چرا این برادر از خودش این حرفا رو دَر کرده و گفته: کتک زدن اسیران و تجاوز به جسم و جان و شکنجه‌ی مبارزین در #دانشگاه_اوین کار خوبی نیست بالام جان! خودتو اصلاح کن! وگرنه بَد می‌بینی!

فراموش نکنیم که: این #حکم_حکومتی و #امر_به_معروف امیرالمؤمنین، فرمانی به رهبر مسلمین جهانه! #امر هم چه در لغت و چه در حکمت، اصلا به معنای پند و نصیحت نیست! امر لازم الاجراست و حتما باید محقق بشه! و به عبرت تاریخی در مکاتبِ مؤمن و کافرِ طلابِ چاکستانی و با خوانش این فرقه، اگه با حرف نشد؛ با پس گردنی! اگه نشد با شکنجه و تعزیر؛ و اگه نشد با تجاوز به عنف... و باز اگه نشد با #شمشیر!... تازه مرکزشون در چاکستان بمب هسته‌ای هم دارن که جنسش با #رجز_مقدس کلی فرق می‌کنه!




.
عبرت تاریخی
:
هرچند سروده‌اند که دو پادشاه در یک ملک نگنجند و در صورت تداخل امور نیاز به یک امپراتور چینی و تزار روسی هست که هر دو را از وسط به دو نیم برابر تقسیم فرماید! اما ظاهرا این تو بمیری از اون تو بمیری‌های آبدوغ خیاری و رجزخوانیهای پامنقلی مجالس فحش و عربده و هتک حرمت و مباهته و انگ و شعر شاعران انقلابی نیست! اینبار هاپوی اماراتِ عربی لندنی، گربه رو دَمِ حجله کشته! چون دیگه همه از جمله خواجه حافظ شیرازی خیلی خوب میدونن که از بادی بیلدینگ هپروتی آقا گربه، جز اسکلتی شش در چار، دیگه چیز دندونگیری نمونده و اگه دُمِشو بگیری، فورا فِلَنگِش دَر میره
!
برای درکِ بهترِ منظور قاچ حسین شریعتنداری، که همواره در عالم معنا و بالای ابرهای هپروتی درون دخمه‌های خفیه و ناپیدا، به نیّتِ چاه نمایی مکتبی، آدرس رو اشتباهی القاء میکنه و تصویر دیگه‌ای از ملّای ساختِ امریکا ارائه میده، لازمه که با فلسفه‌یِ استادِ ادبیاتِ آنگلوروسپوتینچینیش هم فاز بود! وگرنه دچار سوء تفاهم میشی
!
ظاهرا شاگردِ امنیتی و روابط عمومیِ استادِ ایشون، الان استادِ ملّاغنیه... و بر همه واضح و مبرهن است که شاگردهای این دوره زمونه هم خیلی کول‌اَن و هم بدجوری هول‌اَن... چون تازه به دوران رسیدن و از لحاظ غنائم و مانی، حسابی فولن! واسه همین مدام برای گرم کردن گعده، و از سر باد معده، یه چیزی می‌پرونن که یه ملت باید 40 سال تاوان بده
!

منظورِ قاچ حسین شریعتنداری از تغییرات 360 درجه‌ای و ماهوی و دیمی و هیئتیِ طالبان، یه چیزی توی مایه‌ی عکسِ تغییراتِ روبنایی معمار خدعه از #نوفل_لوشاتو تا قُمِه. یعنی هرچی اون ظالم بلا، اوّلش با درایت و با بصیرت برای همه دون پاشید و بعد وقتی جاپاش محکم شد، به روی جد و آباء همه گلاب پاشید... این برادر یه کم زیادی شاشش تنده و هنوز نرسیده به مبال، لوله‌ی آفتابه‌‌ی هویتشو گرفته به در و دیفال و نمدِ عموسامو حالا نَمال، کی بمال...
با پوزش از پیروان و نواله خوران کنسرسیومِ "ملکه(س) و لیاخوف(ره)" از جنوب تا شمال
.
.
و اما میدان گازی چالوس؟
!
گفتم شمال... میگن اخیرا یه جنی خبرداده به یه بیزنس‌من نفتی و ژورنالیست بنام #سیمون_واتکینز و اون توی سایت نشریه‌ی نفتی #اویل_پرایس افشاء کرده که توی #چالوس خودمون، دهمین میدان گازی جهان کشف شده... (در بازه‌ی زمانی "اخیرا" یه کم دقّت شود!) در واقع این میدان با جهادِ پوتین آلِ لیاخوف، مدتهاست کشف شده! اما یه هفته پیش ازش رونمایی شده... توی همین هیر و ویرِ رَد گم کنی #اتاق_ذکر مولا برای تصفیه حساب و حذف نیروهای قدیمی و از بین بردن اسناد فاجعه‌ی قتل عام‌ها و ظلم‌ها و تجاوزها و چپاولها توسط تیم مجرب و سابقِ لاجوردی‌ها در زندان‌ها، و جابجایی‌شون با نیروهای انقلابیِ تازه نفسِ خدمتبذارِ دولتِ جوان که از لحاظِ احساسات خام، عین جیب ملّا هنوز پاکِ پاکن و آلوده به قدرت و زخم و زیلی نشدن!...
آره... توی آدمکشون
#اسپره_کرونا و واکسن آبکی و تفکی و امنیتی برای بیزنسِ داروهای میلیونی، یه هفته پیش رونمایی شد که در میدان گازی چالوس در ایران تقریبا میشه 20 درصد گاز اروپا رو پوشش داد...!!!

#آقــــا #روسپوتین هم که جونِ عمه‌ش(کاترین صغیر) قبل از قرارداد راجع به این میدان گازی نوظهور که نیازمند تحقیقات گسترده‌ست، هیچی نمی‌دونسته و دلو زده به دریا و قرارداد رو بخاطر تار سیبیل رفیقش امضاء کرده و گفته سگ خور! اما الان دیگه با باجی که برای تداوم سلطنت ارباب بومی(دامش زیاداته) گرفته، خیالش تختِ تخت راحته که میتونه این قرارداد سِرّمخفی 20ساله رو بزنه توی رَگِ اون قرارداد فوقِ سِرّیِ 25ساله‌ی چینی و از معجونش یک راه شیری دربیاره که منابع معدنی و غنائمِ تحت تصرفِ امارَت اسلامی فغانستان رو(که ثروتمندترین کشور دنیا از لحاظ معادن مس و لیتیوم و تلک و دهها نوع سنگ معدن دیگه‌ست) بموازاتِ بزرگراه #چالوس_ترکمنصحرا بزنن به رَگِ حیاتی شرکاء و حالشو ببرن و سودشو با سرمایه گذاران لندنی و تکنوکراتهای گازانبر مقدسِ دموکرات/جمهوریخواه امریکن‌ماسون، تقسیم کنن! البته یه شیتیلی هم بدن به صاحبِ بزمِ #نوفل_لوشاتو در #فرانسه برای هوچیگری و بروکراسی دیوانی و روزنامه‌بازی و روابط عمومی دلالان و لابیان یوروپ و از این حرفا... که چی بشه؟... تا پنج سهامدار #شرکت_سهامی_خاص #شورای_امنیت_سازمان_دُوَل(نه ملل)، از گرسنگی و بینوایی و فلاکت هلاک نشن! و همه شون بتونن کاسه توالتهاشون رو عین کاخ موزه‌ی #ترامپ از جنس طلا کنن! بعش هم گوشت ما رو بخورن و استخونشو توی خلاء کنن! البته تمامی شرکتهای وابسته به گروه جی.هفت تحت حمایت ناتو هم متنعم میشن! یعنی #آلمان و #ژاپن و #کانادا هم بعله...

مردم شهیدپرورِ #چالوس این وسط چی گیرشون میاد؟... لابد یه لایک درشتِ مَشتی از سوی ملّا دَمَر میان هپروت #ژن_برتر قوم آریایی.
اگر هم غُر بزنن، لابد باید مهاجرت کنن از منطقه. البته نه با بمب افکن امریکایی به کانادا... بلکه به کویر لوت و نهایتا به طرقبه (به یاد کربلای صحرای نوادا)... چرا؟... چون: دیگه منطقه چالوس و نور و چمستان، کاملا در تصرف روسه و منطقه حفاظتی و امنیتیه. و کویر لوت فعلا جای پشکلای خوشگل پاپتیه!... تا آنجا هم نمونه برداری شود و فصلش بدمد! شاید معدنی چیزی پیدا شد
!
.
حکایت طمعِ فرصت‌طلبان
#اصولچرا و #اصلاح_جلب!
الان باز هم تازه به دوران رسیده‌ها و راهزنا و قاقازاده‌ها و اونایی که برخلاف ملت آگاه و همیشه در پستو، در جزئیات قرارداد سِرّمخفیِ بین اربابان اجنبی و اربابِ بومی، داخلِ حرم امنند و محرم اسرار هستن، زرتی میرن با تقلب و معارفه و رشوه از بانکها اعتبار می‌دزدن، به طمع ارزش افزوده‌ی ویلاها و زمینهای اون منطقه پس از آغاز عملیات حفاری و نصب تجهیزات استحصال میدان گازی، که البته این روزها اونارو مفت میفروشن، اعتبار و سرقفلی آتی رو به قیمت مفت پیشخرید میکنن! و البته نمیدونن که دیر یا زود روسپوتین دخلشونو میاره و یه جاده امنیتی میزنه به اندازه راه پارسی(در زمان جنگ جهانی دوم) کل ویلاها و زمینها رو با هفتصد تومن رشوه به یک شیخ فضل‌الله کوری دیگه، مُلّاخور می‌کنه، واسه استقرار کارگرای افغانی ملادَمَربرادر و پرسنل خودشون
.
.
#هفتصد_تومن
ماجرای
#هفتصد_تومان هم برمیگرده به یکی از علتهای اصلی وقوع #انقلاب_مشروطه
ماجرای فروش زمین وقفی به بانک استقراضی ایران و روس(برای احداث این بانک تا بتونه به شاه اسلامپناه هی وام بده تا اون بتونه بره فرنگ) توسط شیخ شهید فضل الله نوری که مخفیانه رکب زد به سایر آخوندهای ذینفع در زمین وقفی حوالی مسجد شاه تهران، که دو گروه ملایان مدعی بهره برداری از این زمین وقفی بودن... اونم پیش از غوغای مشروطه... و متعاقبا با دو ملّای دیگه بنامهای
#طباطبایی و #بهبهانی (از رهبران بعدی مشروطه) دعواش شد و همین شد که #شیخ_فضل_المال رفت پشت شاه اسلامپناه و در سفارت #روسیه پناه و گارد گرفت؛ و اونا هم لج کردن و رفتن جلوی سفارتِ پدرخوانده‌شون #انگلیس، و بدینگونه بر سر آن #هفتصد_تومان که شیخ به پشتیبانی شاه و روسیه، دودَوره کرده بود، بزن بزنی شد(چه بزن بزنی) و بعدش هم به همت و رشادت دولت فخیمه‌ی انگلیس، انقلاب مشروطه شد! تا بریتانیا خیالش از بابت دستمالی روسیه به ناموس ایران تا حدودی راحت بشه. (البته بعدا در هر دو جنگ جهانی با همدیگه شریک غنیمت شدن و دوتایی بهره بردن)

والله چی بگم؟!

ما شرعا و حرفن برای بیعت با دزدان راهزن و سرگردنه صاحب حقیم؛ اما شرعا و قانونا به مُفادِ قراردادهایِ اجنبیِ چینی و روسی با مالک زمین و آسمان، نامحرمیم! و حتی نمی‌تونیم طرفِ قرارداد رو اگر گروگانِ گرگان عالم شده باشه، با یک هجمه آچمز کنیم و از شرّ انیران نجات بدیم! چون ممکنه بفرموده از فرماندهی اتاق فکر روسی/انگلیسی به سرعمله‌ی اتاق ذکر بومی، حکمِ حکومتی بشه، با سیمونوف برادران لبنانی بزنین توی مخِ فرزندان مام میهن، و آسفالتشون رو کثیف کنین! ما هم در صورت خونین شدن آسفالت، کار نظافت و شستشوی خون جوانان وطن رو پیمان میدم به شرکت خدماتی برادران افغانی، تا یه جور بشورن که هیچ خطِ خونی نمونه در تداوم راه امام خمینی(ره)... وگرنه نعلین و عباتون بر باده! میدیم ملادَمَر رهبر داعش همه‌تونو بخوره و هسته‌تونو تف کنه در خلیج عربی!

خیام ابراهیمی
3 شهریور 1400 عربی/اُمَوی
.
پ.ن
:
1. برای حکومت هیچ زندانی کم هزینه‌تر از قرنطینه‌ی بی جیره مواجب پشکلهایی بنام مردم بینوا و مستقل، در سوراخِ موش نیست
!
پس خدا بده برکت... کشش بده این #نعمت_مکرر و جانشینِ #جنگ_سخت و #تحریم_مقدس را به یاری #اسپره_کرونا در جنگ نرم جهانی سوم
!
ارباب خارجی و بومی هر دو راضی. گور پدر هر چه ناراضی
.
.
2. لینک مقاله سیمون واتکینز در سایت اویل.پرایس در باب میدان گازی #چالوس

https://oilprice.com/.../Irans-Huge-Caspian-Gas-Find-Is-A...

.

3. راهکار و روش میدانی رهایی:
نظر باینکه، لااقل در 20 سال اخیر، حقیر همواره در هر بن بست و مقطعی در پی راهکاری برای رهایی و آگاهی به حقوق ابتدایی مردم طبق یک روش علمی و میدانی بودم، باز هم در این مقطع خطیر تاریخی فکر میکنم راهی هست برای یک #استحاله‌_نرم و مسالمت آمیز و آگاهیبخش، برای تغییر مناسبات قدرت قانونی.

باز هم فکر می‌کنم وقتی تمام راههای قانونی بدلیل بن بست قانونی(بویژه اصل 177 قانون اساسی) بسته‌ست، تنها یک راه بنیادی برای تاثیر گذاری از حاشیه در متن وجود داره؛ و اون چیزی نیست جز اعتمادسازی فراگیر توسط یک #شرکت_سهامی_عام(نه خاص) انسانی که خشت اولش بر حقوق اولیه مادی در آب و خاک مشترکه. این تنها راهیه که ادعاش بر حق بنیادی تمام ایرانیان بنا میشه و کتمان ناپذیره. یک تشکیلات موقتی و نوبنیاد عام، با ثبت نام که پس از هم پیمانی یک گروه مؤسس مستقل و امضاء یک #مرامنامه(مانیفست مادی) بتونه با یک تریبون به مردم بفهمونه که ارباب تمامی #ما هستیم! تا بتونه پس از تشکیل مجمع یک هیات مدیره انتخاب کنه که ادبیاتش ایجابی جذبی باشه و اون هیات مدیره یک فرد کاریزماتیک رو بعنوان سخنگو(نه رهبر با قدرتی مطلقه) انتخاب کنه تا امنیت تشکیلات وابسته به فرد نباشه و با ترور و یا گروگان گرفتنش از هم نپاشه. هدف این تشکیلات(شرکت سهامی عام) که به مردم احساس مالکیت(امانتداری مشترک) در #ملک_مشاع میده و اونا رو فرمانده میدونه(نه رعیت و نه برده و نه بنده)، این باشه که پس از #راستی_آزمایی از اعتماد و حمایت فراگیر مردم با یک #فراخوان_عمومی اکثریت رو با سمبول گل گرد اقلیت(گلوله) جمع کنه و بنشونه و بلند نشن برای احقاق یک #فرمان_مدنی(نه نافرمانی مدنی): #تجدید_رفراندوم_58 با #نظارت_تمام_مردم(و یا نمایندگان اونا همراه و بواسطه‌ی سازمانهای بین‌المللی به عنوان ناظر بر رفراندوم). این یعنی تغییر شیفت از مطالبات عمومی از حقوق ثانویه به حق اولیه در آب و خاک مشترک.

آنگاه: چون که صد آمد نود هم نزد ماست.

یعنی: #راستی_آزمایی_مشروعیت توسط نسل پس از #بهمن_57 که یک حق مسلمه، عملا موجب میشه که مردم بفهمن که این قانون اساسی دقیقا بدلیل اصل 177 سرنوشت همه را تا ابد پیشخرید کرده و داده به تکدست یک قدرت مطلقه(بموجب دو اصل 5+110) و چون هیچ شهروندی نمیتونه اختیار و اراده ی نسل نیامده را پیشفروش کنه، لذا عملا اون قرارداد اجتماعی مبتنی بر یک اصل غیرحقوقی مبتنی بر #غبن بوده. و هر قراردادی که مبتنی بر فریب و جهل و #غبن باشه از لحاظ حقوقی باطله... و باید برای تدوین یک قانون اساسی جدید که حقوق اولیه ی تمام مردم را تضمین کنه اقدام کرد... این روش با معرفی خودش روشی نرم و مسالمت آمیز و مجاب کننده در میدان است! و قطعا به نتیجه خواهد رسید.

این یعنی سرنوشت مردم در عرض یک روز تغییر خواهد کرد! اما آن یک روز نیازمند لااقل یک فصل تلاش تعدادی از شهروندان و ایرانیان مستقل وآزاده است! که مسلما برای به ثمر نشستن به منابع مالی نیازمندند! اون منابع مالی فراهم خواهد شد اگر آن اعتمادسازی عام و فراگیر مبتنی بر منافع مشترک(نه تضاد منافع ایدئولوژیک و هر حق ثانویه از قبیل قومیت و هر ژن برتری)... وحدت و صلح بر اساس قواعد بازی #منافع_مشترک به جای #تضاد_منافع نزدیکترین و به صرفه ترین و کم هزینه ترین و تنها راهیه که میتونه قدرت مردمی رو به رخ جهانیان بکشونه و بر دوران تحریم خط بطلان بکشه. میتوانه زبان همه را در مقابله ببنده چون قرار نیست کسی حذف بشه. چون ادبیات ایجابی جذبیه... بدیهیه که شکایات مردم به خاطر ادعای تضییع حقوقشون تا ابد قابل پیگیریه... اما این مهم پیش از استقرار قانونی سه قوای منفک و مجزا ناممکنه. چیزی که بسیار مهمه #هدایت_نرم مردم در این راه مسالمت آمیز تا نتیجه‌ست... این راه وحدتبخش تنها راهیه که میتونه قدرت فراگیر مردم را محقق کنه! برای تداوم آگاهی مردم به حقوق بنیادی مشترک در آب و خاک مشترک البته تشکیل شوراهای محلی و بومی تا مرکزی ضروریه... و البته حضور یک نماینده از هر خانوار برای دو جلسه در ماه در شوراها...برای تمرین مدنیت و بهره مندی از امتیازات اجتماعی...برای تمرین مکانیسم تضمیم سازی و تصمیم گیری... تا زمانی که شهروندان آگاه لایق مشارکت در احزاب بشن... این امر نیازمند یک گواهینامه ست. گواهینامه شهروند مدنی که اثبات کرده برای شریک مادیش در ملک مشاع در یک هم افزایی گروهی مشارکت کرده و پذیرفته که اجتماعیات و مدنیت نیازمند رعایت قواعد رعایت حقوق شریکه. بدیهیه که باورها و اعتقادات ایدئولوژیک امریه که ربطی به قانون اساسی نداره و میتونه در احزاب متبلور بشه... آنچه ما را به هم پیوند میدهد منافع مادی در آب و خاک مشترکه... این اصلیه که کشورهای توسعه یافته رو صدها سال از ما جلو انداخته... و تنها راه جبران مافات همین رعایت منافع مشترکه نه رقابت حذفی مبتنی بر تضاد منافع.

وگرنه باید به روش #خمینی و #طالبان با پشتیبانی از #مافیای_جهان اقدام کرد! و چون مافیای جهان بهتر از نظام سلطه در ایران سراغ ندارد، لذا تنها راه قدرت فراگیر مردمی با ادبیات #ایجابی_جذبی در یک هجمه ی مسالمت آمیز و نشستن و برنخاستن برای آچمز کردن اقلیت گلوله در میان اکثریت گلستان است! که #ادبیات_سلبی حذفی به نفله شدن مردم در نبردی نابرابر و بدون پشتیبانی از مافیای جهانی، منجر خواهد شد!

راه معلوم و شفاف است! رهرو نیست!
چون منابع مالی تمام تریبونهای اپوزیسیون(با روش‌های سنتی و نافرجام) وابسته به مافیای جهانی و یا ارباب بومی است
!


کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...