جنگ جهانی سوم آیا آغاز شده؟
توهم توطئه؟ یا توطئه؟
جنگ جهانی سوم آیا آغاز شده؟
توهم توطئه؟ یا توطئه؟
#بهنود_بزرگ گفته: بی سند قضاوت نکنیم!
هشیار باشیم اما شایعه نکنیم! آیا #یگان
ویژه در کار شیوع ویروسِ #شیعیان_شایعه است؟! نمیدانیم! اما ناگزیریم که قانونِ
میان خطوط را بهدست گیریم، تا هیچ آبی گل آلوده نشود و دوغی درونِ دوشابیِ تبدیل
به پالوده نشود! تا بازی میان خطوط چپ و راست در دست ما نیست، همین آش است و همین
کاسه.
ما بیسندزادهگانیم و همواره محکوم.
آنقدر گیجوگم که قاضیِ میدانیم و نمیدانیم! چه کنیم تا بدانیم؟! نمیدانیم! چون
قانونا فاقد نظارت مردمی بر قدرت متمرکز سرنوشتیم!
به قول بهنود بزرگ: ما باید حرفهای
عمل کنیم و اخبار موثق را از خط بالا و خط پایین بگیریم.
اما نه قانون خط آسمان بالا و نه قانون
خط زمین زیر پا تا اسفل السافلین، در دست ما نیست!
گویا ما قوم سرگردان همواره در برزخ
مقدسیم.
باور نکردیم که خودیها هم میتوانند
در بن بست کرمان زیر دست و پای خویش بمیرند
فکر کردیم #کشتار_آبان سناریویی برای
متلاشی کردن ذهنِ جاسوسان و غیرخودیان است و این سناریو بسیار طبیعی بوده و کار از
فتنهی تک و پاتک و توطئهی دشمن خلقهای جهان نبوده.
شنیدم دیشب در #اینترنشنال #چین گفته:
یکماه پیش، اولین مسافر کرونایی، یک دانشجوی ایرانی بوده!
در منبع خبر چه نارنجکی کمین کرده و
راوی چه در سر داشته؟ ما نمیدانیم!
لابد دانشجویی که در بزرگترین مرکز
ویروس شناسی چین در شهر "ووهان" کار میکرده در بازگشت از وطن به مقصدِ
خود، از ابتدا یا انتها آلوده و بیمار بوده!... نمیدانیم!
باور نکردیم آدم فضاییها در سلامتِ ما
از موشهای آزمایشگاهی افریقا تا سلبریتیبازهای ایتالیا و کفتربازهای قم و اینک
لاکچریهای پاریس و لندن و آلمان و امریکا دخالت دارند تا باور پذیری کنند: کار
کار انگلیسها نیست!... آیا هست؟
ما نمیدانیم!
باور نکردیم که مهم است و تشویش اذهان
عمومی نیست که اگر اسپرهی کرونا پایش به سوئیس یا #کانادا برسد، یقهی که را باید
گرفت؟
باور نکردیم آنها در رادارها و در
خطاهای انسانی آدمکها با نویز وبی نویز، قصد ادرار در ولایتِ غیرخویش را دارند
و برای چزاندن دشمن و جزغالهکردن
مسافران هواپیماها، حکم کفالتِ باورمندانِ یک کیش را دارند!
چون انگیزش متنِ جنازههای این مستند
واقعی، بیسند است و ما سواد خواندن میان خطوط را نداریم... پس قضاوت نکنیم!
ما باور نکردیم که آنکه هیـــچ ندارد،
ترسی هم از دست دادن هیـــچ ندارد! پس چرا با او بیعت کردند قربانیان سبز و بنفش و
سرخ و سیاه؟
از واکینگهام تا کاخ سفید و ورسای و
کرملین... تا تصویری در خود ماه!
غول چراغ جادوی فضایی اما خوب میداند
که وقتی کاملا #آچمز است
#کرونا 14 روز در حالت نهفته و کمین
کرده در بدن هر انسانی میتواند جولان دهد و به ظاهر در سلامت ورجه وورجه کند!
پس هر ظاهر الصالح سالمی، الزاما سالم
نیست!
و به همین دلیل میان دوغ و دوشاب هم
بیمار و هم سالم نیازمند ماسک و دستکش و عینکند! ماسکی که از کارخانه ی خودی به
دیار غیرخودی صادر شده و در بازار مکاره قیمت خون را دارد برای شهروندان شهرهای
بمباران شده!
ما به نیت انسانها آگاهی نداریم!
امروز شنیدیم که در #بلاروس هم اولین
ناقل کرونا، یک دانشجوی ایرانی بوده
نمیدانم این خبر و صاحب خبر سالمند یا
نه؟
نمیدانم این دانشجوی آلوده از کدام
ناکجا به آنجا رفته؟
آیا در ایستگاههای بین راه، دست غیب یک
آدم فضایی در کار بوده؟... نمیدانیم!
ممکن است آن ناقل بینوا، از کره مریخ
به آنجا سفر کرده باشد!... ما چه بدانیم؟
تصدیق واقعیت در دست آژانش مسافربری
آقایان و وکیلهای آقایان است!
شاید او در بین راه در یک فرودگاه،
قهوهی تلخ رایگان یک پرستوی مهاجر را هم نوشیده باشد!... ما نمیدانیم!
و یا از آدمک یک کافیشاپ بینراهی در
فرودگاه مریخیها و زیر دوربینهایی که معنای پاسپورتها را میداند، یک کیکِ زرد
خریده باشد!... ما چه بدانیم؟
از گیتِ کنترل فرودگاه برای آخرین
پرواز که رد میشوی، آیا یاران عزرائیل در ساکت ویروس #کرونا میپاشند و روی
پاسپورتت مهر آغشته به #ویروس_کرونا میزنند برای ورود به دنیای بعدی؟... ما نمیدانیم!
و یا تقدیر ما در همان ایستگاهی رقم
خورده که صاحب کافی شاپ به دشمن گفت:
"عزیزان مافیای حاکم بر جهان! اگر
نشاشید شب دراز است!
و پس از جنگ جهانی اول و دوم، اینک در
آخرالزمان وقت جنگ جهانی سوم خیمه شب باز است!"... ما نمیدانیم!
بینوا مسافرانی که بیخبرند که در جنگی
بنیادی بین زمین و آسمان
ممکن است آدم فضاییها برای صدور خود
از کهکشانها به هر نقطه از زمین
آدمکها را دچار خطای انسانی کنند، تا
جزغاله شوند!
سندها در دست ما نیست و ما میان خطوط
در برزخی نامقدسیم
آن برزخ مقدسی که از آن سرودم و شما
لایک نکردید: همین بود!
ماهیگیری صیاادن از آب گل آلود کشتگان
آبان تا کرونای مقدس یعنی:
آب گل آلوده میتواند همین اذهان عمومی
میان دوغ و دوشاب باشد!
و ماهی صید شده هم، #عملیات_مرصاد آدم
فضاییها برای آچمز کردن هر غیرخودی و حتی خودیهای انتحاری و نخودی و بیخودی...
البته که جنگ سختی در کار نیست!
این جنگ، نه سرد است و نه گرم
بلکه جنگ نرمی است با ابزار سخت که
کمین کرده عین #ویروس_کرونا چون حکامِ تازه به دوران رسیده و زبان نفهمی، در خلوت
و جلوت تن و بدن هر وطنی...
آری این جنگ، جنگ جهانی سوم و #جنگ_ولرم
است!
گویی آدم فضاییها هم خودِ توطئه و هم
توهم توطئهاند!
چون ما غیرحرفهایها، هیچ سندی در دست
نداریم!
پس در آب گل آلوده شایعه نکنیم! که این
دست و پا زدن، توهمی در زمان و مکان است!
بلکه باور کنیم و ایمان بیاوریم که
باید و باید مردم آسوده بخوابند در #قرنطینه و سوراخ موشها... چون شهر در امن و
امان است!
حالا بیا و ثابت کن این فرودگاه کدام
فرودگاه بوده؟
خالقِ کرونا، اما خوب میداند که ناقلهایش
باید از کدام ایستگاهها بگذرند و در کجاها آلوده شوند!
چون: والله اعلم.
پس: خیر است انشاء الله.
ما فقط باید بیسند شایعه نکنیم و میان
خطوط همچنان گیج و منگ برقصیم
و به قول #بهنود_بزرگ: حرفهای عمل
کنیم!
و بدون در دست گرفتن قانون آسمان و
زمین: تنها هوش یک گوش باشیم!
پس: حرفهای باشید!
شاید #جنگ_جهانی_سوم آغاز شده باشد و
ما نمیدانیم!
نشده؟!... باز ما نمیدانیم!
اما خوب میدانیم که سران جهان در کدام
سازمان ملل و در کدام کاخها جمعند
و در این تنازع بقاء چگونه جان باج میدهند
و جان باج میگیرند
وگرنه در کوچه پس کوچههای بی کسی هیچی
ندارها
آنکه هیچ ندارد چیزی هم از دست نخواهد
داد!
اصلا بگذار دیگی که برای یک هیچی ندار
نمیجوشد کلهی سگ در آن بجوشد!
براستی در این نبرد نابرابر چه کسی
باید بترسد؟
جز آنانکه در ازای صنار دو شاهی برای
غول چراغ جادو بیعت خریدند و ندانستند
که قربانی بعدی خودشانند! دیر یا زود
دارد اما سوخت و سوز ندارد!
این را هم #گاندی خوب میداند و هم
مارتین لوترکینگ و هم #کندی و هم #سعید_امامی و هم اربابش #هاشمی و هم فرزندان نفر
بعدی ...!
اما جان که به لب برسد، هیچ زامبی
بینوا به زامبی بینوای دیگری رحم نخواهد کرد!
چون قدرت تصمیمسازی سرنوشت، بر نظارت
عمومی استوار نیست و تنها در دست یکی است! این رازِ سلاخی قربانیان از آغل تا
کشتارگاه است!
اما آیا میتوان با رساندن حق به دست
کل صاحبان حق، خواص را از خطرِ شراکت در سلاخی غیرخود و نهایتا خود رهانید؟
و از حکم حکومتی هر قدرت مافوق اراده
مردمی رهید و این کفه ترازو را به تعادل رساند و سرنوشت خود را از گیجی و گنگی
رهانید و از این جنایت زنجیرهای خلاص شد؟
ما نمیدانیم!... اما میتوانیم
بدانیم!
خیام ابراهیمی
9 اسفند 98