بحران بندگی، و فرشته مرگ و زندگی میان دوغ و دوشاب
به #شایعه دامن نزنیم! و قربانی #عملیات_مرصاد
شایعات سازمانیافته نشویم! هشیار باشیم! گویا مدعیِ تشویشاذهانعمومی در اتاقفکر
تولید صنعتی موش، خود با دوغ و دوشاب، دام میگستراند تا حقیقت را گم کند! کشف
رازِ بحران سیل و زلزله و کشتار آبانماه با سمبول کرونا در بهمن و اسفند ماه، به
خوانش حکم حکومتیِ ارباب و تمهید 2000 مزار بحران در قم و در آذرماه، در دست مردم
نیست!
روحانی ازپایان تور چند روزهی کرونا
در روز شنبه خبر داد! آیا او از رازکرونا آگاه است؟ ما نمیتوانیم جاهلانه راز
ویروسِ آزمایشگاهی کرونا را به صرف پیشگویی رمان نویسی بهنام "دین
کونتز" در دهها سال پیش، بر عهده امریکا و یا روس و چین و ایران بیندازیم.
هرچند شهر "ووان" دارای بزرگترین مرکز ویروس شناسی در ابرقدرت چین باشد!
در کشورهای مستعمره، رعایا به سند و منبع هیچ بحرانی دسترسی ندارند! کرونا سمبول
بحرانی تاریخی است که رازش در دست مافیای اربابان است!
.
فتوای میرفتاح:
در عصر قجر، "آخوند میرفتاح"
در تبریز فتوای جهاد علیه تزار روس داد و پاسکویچ روسی عباس میرزا را شکست داد و
تبریز را فتح کرد و با قرارداد ترکمانچای ایران را درید و همان میرفتاح با مقلدینش
به پیشوازش رفت و در قحطی و تحریم غلات، فتوای غارت انبار کاخ همان شاهزاده عباس
میرزا را داد! تا جایی که در تبریز وبا آمد و مردم برای تبرک و دفع بلا پای یکی از
نوادگان میرفتاح را بوسیدند، تا اینکه او هم به وبا مرد و مردم به توهمی شیرین
برای خود بافتند که او بلای وبا را به جان خرید! چنان ملت مقلدی که به قانون عرف و
حتی مشروطه، حاکم بر سرنوشت خود نباشد، وقتی با قانون نظام سلطه بیعت میکند،
ناگزیر است میان بحرانها و شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل، چون کشتی بی
لنگرِ مولانا هی کژ شود و مژ شود! چنان ملتِ مقلدی در بحرانهای طبیعی و حکومتی،
باید زبانش کوتاه باشد؛ چون پیشتر، سرنوشت خود را به حکم حکومتیِ سلطانی، تسلیم
کرده است! و البته: "خود کرده را تدبیر نیست!"
حالا حکایت روزگار ماست:
مردم مرغ عزا و عروسی اربابان داخلی و
خارجیاند! آنها سر و ته یک کرباسند! تنها دامنهی خودیهای اهل بیتشان فرق میکند!
از دیوانسالاران قجری تا درباریان پهلوی تا اهلبیت خمینی.
مردمی مقلد، ناآشنا به مکانیسم راستی
آزمایی علمی، دلبسته به تارِ سیبیلِ داییجان ناپلئون و قسمِ حضرتبعاسِ خانعمو دونکیشوت،
که اهلِ وادادن به قدرت برتر و توقع معجزه و #بیعت با قانون اساسیِ قادر مطلقهاند،
و از مقلدی چون هاشمی به خاتمی و از او به موسوی (ملتزم به قانونِ ولایتمداری چون
احمدینژاد) و روحانی(این امنیتیترین حقوقدان استراتژیستِ امینِ نظام) پناه میبرند
و در #قحطی و #جنگ و #سیل و #زلزله و #کرونا دچار آلزایمر شده و باز مینالند که
چرا قادر مطلقه سرنوشت وطن را با بالارفتن از دیوار سفارت به فتوای جنگ با اربابان
جهان فروخته و یک عمر تحریم شده و مردم را به فقر و فاقه انداخته و امنیت و ایمنی
زندگی را از استاندارد انسانی خارج کرده و از ترسِ سگلرزِ مرگ به تبِ دریوزگی
پناه برده و آن سرنوشت مچاله را برای ترمیم، به روس و چین تقدیم کرده و با مردمی
گورخواب و ملتمس دعا، ماسکهای بینوایان را به ابرقدرت اقتصادی جهان(چین) هدیه
کرده و حالا خود بدون ماسک باید در دخمههای فقر جان بکند و در راهروهایِ
بیمارستانهای بی تجهیزات بمیرد! و دلخوش باشد که 3 ماه پیشتر، 2000 گور معروف به
#مزار_بحران در #قم برایش تدارک دیدهاند که لابد قرار است برای تامین یارانه در
شب عید منبع درآمدی برای دولت ممالک محروسه باشد!
.
از شایعه، تا سندِ همیشه گمنام و
تاکتیک دوغ و دوشاب
1) وقتی نماینده استصوابی امتِ قم از
40 کشتهی راه کرونا پرده برداشت! 2) وزیر بهداشت گفت علت مرگ را میگویم تا سیه
روی شود هر که در او غش باشد! 3) فردا معاونش گفت کرونا خری نیست! 4) و پس فردا
خودش کرونا گرفت! 5) از سویی ظریف میگوید: کرونا مثل تروریسم خطرناک است و نیازمند
مشارت منطقهای! 6) و از سویی مینو محرز(عضو کمیته مشترک بیماریهای وزارت بهداشت)
میگوید: ابر قدرت چین اشتباه کرده شهر ووهان را قرنطینه کرده! قرنطینه روشی منسوخ
مربوط به جنگ جهانی اول است! امروزه مردم با رعایت نکات بهداشتی میتوانند از شیوع
آن پیشگیری کنند! (انگار این پزشک کارنشناس به ادب و آداب دیمی مردم آگاه نیست و
مصلحت یک کشور را وابسته ره رفتار مردمی میکند که عادت به رفتارهای دیمی و هیئتی
دارند نه گروهی) به نظر میرسد او مجری یک سیاست از بالا به پایین باشد! 7) و
نهایتا روحانی میگوید: از شنبه بازی #اپیدمی کرونا تعطیل میشود همه باید
سرکار.حاضر شوند! 8) از سوی دیگر کارشناسان دانشگاه، خطر اپیدمی را جدی اعلام کرده
و خواستار تعطیلی دانشگاهند! 9) آمارهای ضد و نقیضی از تعداد کشتگان از سوی مقامات
مختلف حکومتی اعلام میشود! انگار شهر هرت است و هر کلانتری از هر سو یک حکم میراند!
10) یکی خطر را جدی و دیگری بی اهمیت میخواند! و این وسط انگار کشوری که دارای
قدرت مطلقه متمرکز قانونی بر سرنوشت مردم است، دارای خط مشی واحدی از سوی شورای
امنیت ملی در مورد این ویروس خطرناک که قابلیت اپیدمی شدن دارد نیست! تو گویی عمدا
و بر اساس اصل دوغ و دوشاب، هر بازویی ازاین اختاپوس مجری یک سیاست برای اعمال
تاکتیکی امنیتی جهت صید ماهی از آب گلآلود است!
11) در چنین شرایط بلبشویی که بیانگر
دیمی و هیئتی بودن نظام تصمیم سازی علمی و کارشناسانه در کشور دارد، مردم به شبهه
در میافتند! 12) و در این میان دیروز #یگان_ویژه_مبارزات_با_شایعات، تعداد 24 نفر
از همین مردم را دستگیر میکند، نه مسئولانی را که تناقض آراء شان موجب تشویش
اذهان عمومی شده است!
13) و ظاهرا در این شهر هرت، هر لحظه
مسئولان یکی یکی کرونا میگیرند! اما این مردمند که تنها میمیرند!
.
تناقض و هرج و مرج(عامل بحران):
مردم بین پندار و گفتار و رفتارهای
متناقض و دروغهای مسئولین غیرپاسخگو، قربانی اصلی بحرانهای ناشی از تصمیمات کلان
سیاسی و اقتصادی و واقعیات و شایعات و حقایقی تلخند که خود در آن نقش و نظارتی
ندارند! پس نظام سلطه(از امریکا تا روس و چین و ایران) خود با درآمیختن راست و
دروغ و پروموتِ دوغ و دوشاب، مردم را به واکنش هیجانی و دامچالههایی در آبِ گل
آلود میاندازد که خود بانی آن است و تو در فقدان سندی که هرگز در دست تو نیست،
نمیتوانی اثباتشان کنی و چون ماهی تکافتادهای در میادینِ مینگذاری شده و
مرصادی، صیدشان میشوی! پس تنها حقیقت غیرقابل کتمان، درد ناشی از غبن و گیجی و
منگی و وحشت از مرگ تدریجی در برزخی زنجیرهای است، که چون بحران جنگ و سیل و
زلزله، اینک #بحران_کرونا سمبول آن است!
بدیهی است که تا بردهی بیاختیار و
تسلیم به قانونِ نظام سلطه باشی، همواره باید در بحران باشی! دوز و میزان و دوره
و عمر بحران را هم ارباب تعیین میکند! وقتی گفت سیل بحران نیست! تو باید غرق شوی
و پشت میکرفون صدا و سیمای میلی از روی نوشته اقرار کنی که سیل بحران نیست! وگرنه
محکوم به مجازاتِ شایعهای!
به قول امنیتیترین استراتژیست امین و
حقوقدانِ بنفش:
"بحران کرونا تا شنبه وقت دارد
تمام شود!"
بعد از کشتار مردم در دامچالهیِ
مرصادی آبان 98، وقتی "وکیلی" مدیر گورستان قم، خبر از ساخت 2000 مزار
بحران در آرامستان بهشت معصومه خبرداد، باید میفهمیدیم که این جهنم ناآرام به نام
ایران، لقمهای است به کام اربابان و به نام بحران!
.
کرونا #سمبول نظام سلطه
نظام سلطه یعنی بیعت با ولایتِ آقای
جهان تا آقای بومی. اهل بیت آقای جهان اگر ملتش باشد، اما اهل بیت آقای بومی، امتش
است. و این یعنی ملت یتیم ایران از انقلاب بهمن تا کشتار آبان، فدای تضاد منافع
القائی بین آقایان. خون رگهای نظام سسلطه از دوقطبی تحمیلی و جنگ سرد و گرم از رگ
مردم قربانی تامین میشود که نظارتی بر سرنوشت خویش ندارند! اگر ملت آقای جهان بر
سیاست داخلی خود نظارتی سیستماتیک دارند، اما ملت آقای بومی حتی بر سیاست داخلی
خود نظارتی ندارند. چه برسد به تغییر سیاست تضاد منافع بین خودی و غیرخودی، به
منافع مشترک و هم افزایی و صلح.
#کرونا که ویروسی است ویرانگر و
ناشناخته، در واقع سمبولی است برای همین بحرانهای تاریخی نو به نو که مرز مصیبت
تا خیانت و جنایت در آن مبهم است. درست مثل قتلهای زنجیرهای که بر گور سعید امامیاش
که از سوی آقای نظام منسوب به صهیونیسم شد، نام شهید را هک کنند اما گور مختاری
شکسته شود! این یعنی که طعم سلطه در ولایت مافیایی ما، بومی است! و به قول ظریفی
مردم ما خود این بلای قانونی را برگزیدهاند و حقوق بشر به کار ما نمیآید! حالا
جهان اول میتواند اثبات کند که آیا ایشان جنایتکار و دیوانهاند، یا خودشان؟ چرا
که جنایت بومی مربوط به قربانیان بومی است!
.
تستِ کرونا؟ یا تست جنون اربابان و
تاجرانِ جانی؟
کرونا فرشته نجات نظام سلطهی
جنایتکار؟ یا فرشته مرگ؟
چگونه میتوان به یک پدر و مادر دیوانه
و ولیِ فرزندان خانواده که جنون دارند، اعتماد کرد؟!
فرق جامعهی ولایتمدار با جوامع مدنی،
در مکانیسم نظارت مردمی بر سرنوشت عمومی است! اربابان عالم اگر با غیرخودیان
نامهربانند اما با مردم خود مهربانند! به همین دلیل دولت ژاپن بین مردم خود ماسک
رایگان عرض میکند اما دولتِ ایران بین قطب اقتصادی جهان یعنی چین ماسک عرضه میکند!
و نتیجه اینکه، مردم بینوا عین زامبیها
گیج و وحشت زده بهجان هم افتاده و منگ و حیران به در و دیوار میخورند. چرا که هم
شاهد رفتار حکام جهان با مردم خویشند و هم شاهد تناقض رفتار مسئولین حکومت با
مردمی یتیم و رها شده به حال خویش.
نظامی که عملا در این موقعیت بحرانی،
به بهانهی تحریم و کمبود امکانات و کیت آزمایشگاهی از ارائهی خدمات بیمارستانی
به مردم خود ناتوان است و از همراهان بیماران و مراجعین بیماران تست کرونا نمیگیرد
و آنها را به امان خدا رها میکند و با کتمان خطری مشهود به تائید پزشکان و
پرستارانی که قادر به رعایت پروتکل جهانی نبوده و فاقد تجهیزات ابتدایی هستند، با
فراکنی بر واقعیت یک جنایت ناشی از بی کفایتی و یا تاکتیکهای امنیتی چشم فرومیبندد،
گویا وقت خوشهچینی چشمشان به درآمد ناشی از فروش گور و کفن باز است، تا مگر فاجعه
را توی چشم جهان فرو کنند: "امریکا ملت ما را تحریم کرده و این جنازهها
عقوبتِ جنایت ایشان است!"
در واقع در بحران ناشی از عدم رعایت
پروتکل خدمات بهداشتی و کمبود و قاچاق ماسک و دستکش و کیت و دارو و نیز عملکرد
متناقض دولتِ ورشکسته (در صادرات تجهیزات ایمنی جان مردم درمانده به ابرقدرت چین)،
از سویی تاجرانی خودسر که از شلیک تک تیراندازانِ امنیتی (که پشه را روی هوا
میزنند) در امان ماندهاند، همین تجهیزات پزشکی را را دپو کرده و در غیاب نظارتی
سیستماتیک و ملی آنها را به قیمت خون مردم آزادانه در بازار آزاد قاچاق میفروشند!
و همچنان میفروشند و ککشان هم نمیگزد! اما شورایعالی امنیت نظام به قربانیانِ
شایعات خودساخته حساس است، نه تاجران جنایت پیشه!
.
بحران پریشانی در خانوادهها
پرسش: نتیجهی این موش و گربه بازی
امنیتی، چیست؟ جز تشویش اذهان عمومی از سوی صاحب قدرتِ زور و زور و تزویر و آگاهی؟
نتیجه اینکه، در بین خانوادهها میان وحشت و ترسِ وسواسگونه و وادادگی به دلیل
نبود امکانات بیمارستانی و خدمات دولتی، زیر بمباران مشکلات مادی و معنوی، و رعایت
و عدم رعایت امور بهداشتی بین مرگ و زندگی، پریشانی و اختلاف و جنگی پنهان در
جریان است!
این است عقوبت مناسبات قدرتی که مردم
در آن نظارتی ندارند و از سرنوشت خود در بستر سیاستهای کلان قانونی توسط یک نفر و
جیره بگیرانش، بیخبرند!
آیا این همه قصوراتِ مستند، از نقل قول
متناقض مسئولین و تناقض رفتار حکومت با ملت، از مصادیق تشویش اذهان عمومی
سازماندهی شده نیست؟
البته اگر پای مصلحت نظام در میان
باشد، تشویش اذهان عمومی از سوی قانونمداران امنیتی جرم نیست! اما اگر بر اساس
دامچالههای امنیتی و سازمانیافته، بخشی از صاحبان حق از سر ترس و یا خشم، از سر
خیرخواهی برای توجه دادن به علل بحران، قید شاید را ابتدای جمله نگذارند، البته
باید با ایشان برخورد قانونی صورت گیرد! تا عبرتی شود برای موشها در سوراخ موش تا
روز شنبهای که به قول استراتژیست امنیتی نظام، پروژهی کرونا پایان مییابد و
مملکت از #قرنطینه بیرون میآید! اما ماهیت کرونا چیست که میتواند سمبول بحرانی
امنیتی باشد؟ و چرا کرونا هم فرشته نجات است و هم فرشته مرگ؟
.
فرق کرونا با سایر ویروسها
جدای از زاد و ولد کروناهای چسبنده به
سطوحِ قدرت مثل سیستم ایمنی یک تن یا وطن، اما در عکس میبینیم که برخی از بادکنکها
روی هوا هستند و برخی روی زمین.
کرونا آن بادکنکهای روی زمین است!
1) کرونا ویروسی است سنگین که توی هوا
معلق نمی ماند و عین بادکنکی پر از زهرآبه، تلپ می چسبد به سطوح مختلف مثل دستگیرهی
درب بیتالمال یا آسانسور پیشرفت.
بنابراین فقط وقتی شخصی مبتلا به آن
توی صورت شما عطسه کند، کرونا روی صورت شما می نشیند و مثل ویروسهای دیگر توی هوا
معلق نمی ماند.
2) این ویروس تا مدتی روی سطوح زنده
میماند. بنابراین در دست داشتن دستکش کفایت میکند! دستکشی که نباید به پوست جاهای
دیگرمثل صورت و بینی برخورد کند!
3) این ویروس جدید (ظاهرا آزمایشگاهی
در بزرگترین مرکز ویروس شناسی ووان چین که اتفاقا چند دانشجوی صادراتی هم درش
مشغول به کار بوده اند)، برای بدن ناشناخته است و هنوز درمان ندارد. اما میتوان با
تقویت روانی و جسمی بر آن فائق آمد. مبتلا نشد و در صورت ابتلا تنها 2 درصد اشخاصی
که ایمنی بدنشان کم است به تقویت قوای بدنی پاسخ نداده و کشته میشوند!
نتیجه: کرونا ویروسی چسبنده به قدرت
سلولهای پریشان و فقیر، تا متلاشی کردن و مرگ یک بدن مثل وطن.
کرونا: بادکنکی مرگبار پر از زهرابه و
تمامیتخواهی چسبیده به سطوح قدرت: دست نزنید!
شادی: بالونی متشکل از همافزایی
بادکنکهایی پر از هوای حیاتبخش حیات مشترک: با آن پرواز کنید!
.
اپوزیسیون شریک جرم و جنایت
بر این اساس اپوزیسیون متفرقی که به
ادعا خود را کنار مردم پریشان میداند، ظاهرا قرار است تا آخرین جنازهی مردم
غیرتشکیلاتی، متحد نشود، تا مردم متحد نشوند! و البته کنار تک تک مردم باقی بماند
و برای پروژهی 2000 مزار بحران در قم، کفن ببرد و بدوزد و بفروشد، تا مردهها
تنها نمانند!
بر این اساس امروزه، تمام اپوزیسیون(از
چپ و راست) شریک جنایت پوزیسیونند!
دیگر شکی نیست که اپوزیسیونی که از وحدتی
بنیادی امنتاع میکند، تماما یا گروگانند یا مزدور و یا نادان.
لعنت به اپوزیسیونِ صاحب تریبونی که در
دورانی پیشاآزادی که وطن نه به دار است و نه بار، با تکیه بر ایدئولوژی تفرقه
برانداز، گرد حق آب و خاک مشترک متحد نمیشود تا ابتدا با تمرکز قدرت و جذب اعتماد
تمام مردم، خانه ی مشترک در حال سوختن را نجات دهد و سپس به رقابت بپردازد!
اپوزیسیونی که نتواند اولویت را تشخیص
دهد، یا احمق است یا مزدور.
.
راهکار نهایی:
پرسش این است: با تکرار این بحرانهای
زنجیرهای که فرشتهی حیات سلطان صاحبکران است و فرشتهی مرگ و غمبادِ رعایا، برای
دستیابی به امنیت راستین و شادی ناشی از امنیت و اختیارِ سرنوشت خویش، چه باید
کرد؟
پرسش: چگونه باید امنیت و شادی را از
دلِ بحرانِ کرونای مرگبار نظام سلطه، بیرون بکشیم؟!
پاسخ: وقتی از قانونِ رعایای مقلد و
کور، رهایی یافته و با تدوین قانون مدنی به یک شهروند صاحب اختیار و مسئول و مؤثر
در نظام تصمیم سازی سرنوشت تبدیل شویم که باید سرنوشت جنگ و صلح ملک مشاع را خودش
با مشارکتی عام بنویسد، نه یک ارباب خاص با قدرت مطلقه! و این مقدور نخواهد شد جز
با تلاشی فراگیر برای تاسیس یک شرکت سهامی عام با حضور بیگزینش تمام مردم و بر
اساس همافزایی و فرمان مدنی در میهمانی امنِ ارباب طبق یک #مرامنامه!
کرونا بادکنکی است مرگبار پر از
زهرابه، چسبیده به سطوح قدرت، که نباید آن را لمس کرد و بدان آلوده شد!
امنیت حیاتبخش و شادی اما آبی است که
باید از دل بادکنکِ کرونای مرگبار نظام سلطه بنوشیم و در آن بدمیم تا با همافزایی
بادکنکها در یک بالون مشترک، برای تاسیس شرکت سهامی عام، از بندِ غاصبان قدرت
عمومی رها شویم، تا بتوانیم در امنیت و با استقلال در آسمان آزاد به پرواز درآئیم!
وگرنه دیر یا زود، نه از تاک ماند نشان
و نه از تاکنشان!
خیام ابراهیمی
8 اسفند 98
No comments:
Post a Comment