آتش زننــــد بهخلقی کهبــــاخود جفا کنند!
========================
گفتند قـــرار بر این شد: که خرمن هوا کنند
بنشینم و بدوزم دو لَب، کهجان مبتلا کننـد!
یک قــرن نشسته رعیت، بهپایِ اربابِ عقل
آخر نشد میسرم، کهخلقی بهپـــــا کننــد!
ترساندیاَم همیشه، زِ لولویِ "سَرخرمَنی"
کـــآتش کشند هرآنکه دَم زَد، چهها کنـند!
لولویِ "سَرخرمَنی" بهانهشد،اِی کدخـدا !
تا ناکســــــــان توافقی با نـاخــــــــدا کنند.
آاااای اِی مردگانِ امیـــد بهتدبیرِ قتلِ خویش
ترسم بقـایِ شمایان، همه، بر فـنــــا کنند!
گفتی برون مَیا وُ قراری بگیر، هوا پَس است
اینجا قرار بر این باشدَت: که اُمّت ریــا کنند!
داستان، حکایتِ ارباب و رعیتاست: نقلِ ما
داستــانِ ناخدایِ اربابِ عقلِ مــــــا کـنـنـد!
قانـــونِ بینِمــا، گرچه از قطره تا شط است
بنیادِ حرفِ مـــا، دَر فصلِ نقطه تا خط است!
با این الف بِیِ حیـات، وَحدت چه ابتر است
با بندهای چو ما مُرده،وَحدت چه در بَر است؛
"لولویِ سَرخرمنی" بهانه بـــود، اِی "بیخدا"!
با "وهــــم"، همـــاره ملتیرا دَر هـــوا کنند!
خیام ابراهیمی
11 اسفند 1394
-----------------------------------
پی نوشت:
اساتید گرانمایه، لطفا از قصوراتِ اوزانِ عروضی درگذرند، که مقصود آن نیست و این نوشته فی البداهه و بهضرورت، بهصورتِ ضربتی و دفعتی و انقلابی، صرفا برایِ دفاع هنگامِ حمله، قلمی شدهاست!
========================
گفتند قـــرار بر این شد: که خرمن هوا کنند
بنشینم و بدوزم دو لَب، کهجان مبتلا کننـد!
یک قــرن نشسته رعیت، بهپایِ اربابِ عقل
آخر نشد میسرم، کهخلقی بهپـــــا کننــد!
ترساندیاَم همیشه، زِ لولویِ "سَرخرمَنی"
کـــآتش کشند هرآنکه دَم زَد، چهها کنـند!
لولویِ "سَرخرمَنی" بهانهشد،اِی کدخـدا !
تا ناکســــــــان توافقی با نـاخــــــــدا کنند.
آاااای اِی مردگانِ امیـــد بهتدبیرِ قتلِ خویش
ترسم بقـایِ شمایان، همه، بر فـنــــا کنند!
گفتی برون مَیا وُ قراری بگیر، هوا پَس است
اینجا قرار بر این باشدَت: که اُمّت ریــا کنند!
داستان، حکایتِ ارباب و رعیتاست: نقلِ ما
داستــانِ ناخدایِ اربابِ عقلِ مــــــا کـنـنـد!
قانـــونِ بینِمــا، گرچه از قطره تا شط است
بنیادِ حرفِ مـــا، دَر فصلِ نقطه تا خط است!
با این الف بِیِ حیـات، وَحدت چه ابتر است
با بندهای چو ما مُرده،وَحدت چه در بَر است؛
"لولویِ سَرخرمنی" بهانه بـــود، اِی "بیخدا"!
با "وهــــم"، همـــاره ملتیرا دَر هـــوا کنند!
خیام ابراهیمی
11 اسفند 1394
-----------------------------------
پی نوشت:
اساتید گرانمایه، لطفا از قصوراتِ اوزانِ عروضی درگذرند، که مقصود آن نیست و این نوشته فی البداهه و بهضرورت، بهصورتِ ضربتی و دفعتی و انقلابی، صرفا برایِ دفاع هنگامِ حمله، قلمی شدهاست!
No comments:
Post a Comment