هم آوایی
=====
زیـــرزَبانیهایِ قلبِ بیمارم را
همواره در مُشتی بــــــاز دارَم
تا مرا در بسترِ خویش آرام کند و فرو بَرَد تا اوج...
تا تویِ خواب پرسه زَنَم... و راه اُفتَم...
تویِ خواب پرسه زدهای آیا؟...
و راه افتادهای هیچگـــاه؟
خواب میبینم:
"خــــدا" فراتر از اینجا و آنجا
منتظر است هر جـــای...
و برایِ سرودِ زندگیِ "من"
مینوازَد در خواب و بیداری
با هر دم و بازدَم، در نت ها و آیه هایِ هر آن
تا با ترانهیِ خویش که تنها در "مـــا" زاینده و زیباست
به خودآیَم...
دیرگاهی است با هر نَفَس
زیرزَبانی میخوانم:
به خودآی!
که بی "تـــو" اَبتَرَم!
به خودآی!
که بی "تـــو" اَبتَرَم!...
......................
خیام ابراهیمی
11 بهمن 1394
.
ترانهای زیبا، که تعبیرِ خوابِ این روزهایِ تکاُفتادگی و زمزمههایِ زیرزبانیِ تنهایِ بُتگریز در بن بستِ اَمنِ خوابی در تنهاییِ عقیم است:
==========================
اون هم مثلِ من... حیران و پرسهزنان
اون... یِه گیتار میزد و یِه سازدهنی
من آواز میخوندم و اون هم در پیِ من...
من آواز میخوندم و اون هم ساز میزد: "وا... واراوان بِلمبِلــــم"
ما... اوّلاش فقط خودمون دو تا بودیم، اما بعد...
ده تا، بیست تا، صد تا، هزار تا آدم... همه پشتِ ما
بعد: شهر به شهر و ولایت به ولایت
همه با هم میرفتیم و آواز میخوندیم: "وا... واراوان بِلمبِلــــم"
"وا... واراوان واراون، بِلِم بِلِم... واراوان واراوان بِلِم بِلِم..."
...
همینه...!...آدَمایی هستند که همیشه، در زادگاهشون باقی میمونن!
یکی هم دنیا رو میگردِه و میرِه...
میرِه پشتِ یه گیتار و یه سازدهنی
من تویِ دلِ شب بِهِش چسبیده بودم!
و آسمونِ پرستاره سقفِمون بود... "وا... واراوان بِلمبِلــــم"
"وا... واراوان واراون، بِلِم بِلِم... واراوان واراوان بِلِم بِلِم..."
...
بعد... سپیده سرزَد و بیدارم کرد
اونوقتبود که خودَمو تویِ خونه دیدم
فهمیدم همهیِ اونا یه خواب بوده... چه غمناک!
انگــــــــار دنیا رویِ سَرَم خراب شد!
وَ اَشک تویِ چِشـــــام حلقه زد...
اما... یهو دیدم: پسرکی پایینِ خونهم قدم میزنه
اون یِه گیتار و یِه سازدهنی میزَد
نــــه!.... من خواب نبودم... اون خودش بود!
همون که به من نگاه میکرد و آهنگ میزَد : "وا... واراوان بِلمبِلــــم"
"وا... واراوان واراون، بِلِم بِلِم... واراوان واراوان بِلِم بِلِم..."
........................................................................
منبع: "چمتا"
fb.com/chamtashow
"یک گیتار و یک سازدهنی"
خواننده: نادا مالانیما
ترانهسرا: فرانکو میگلیاچی
آهنگساز: سالواتوره ریزی
=====
زیـــرزَبانیهایِ قلبِ بیمارم را
همواره در مُشتی بــــــاز دارَم
تا مرا در بسترِ خویش آرام کند و فرو بَرَد تا اوج...
تا تویِ خواب پرسه زَنَم... و راه اُفتَم...
تویِ خواب پرسه زدهای آیا؟...
و راه افتادهای هیچگـــاه؟
خواب میبینم:
"خــــدا" فراتر از اینجا و آنجا
منتظر است هر جـــای...
و برایِ سرودِ زندگیِ "من"
مینوازَد در خواب و بیداری
با هر دم و بازدَم، در نت ها و آیه هایِ هر آن
تا با ترانهیِ خویش که تنها در "مـــا" زاینده و زیباست
به خودآیَم...
دیرگاهی است با هر نَفَس
زیرزَبانی میخوانم:
به خودآی!
که بی "تـــو" اَبتَرَم!
به خودآی!
که بی "تـــو" اَبتَرَم!...
......................
خیام ابراهیمی
11 بهمن 1394
.
ترانهای زیبا، که تعبیرِ خوابِ این روزهایِ تکاُفتادگی و زمزمههایِ زیرزبانیِ تنهایِ بُتگریز در بن بستِ اَمنِ خوابی در تنهاییِ عقیم است:
==========================
اون هم مثلِ من... حیران و پرسهزنان
اون... یِه گیتار میزد و یِه سازدهنی
من آواز میخوندم و اون هم در پیِ من...
من آواز میخوندم و اون هم ساز میزد: "وا... واراوان بِلمبِلــــم"
ما... اوّلاش فقط خودمون دو تا بودیم، اما بعد...
ده تا، بیست تا، صد تا، هزار تا آدم... همه پشتِ ما
بعد: شهر به شهر و ولایت به ولایت
همه با هم میرفتیم و آواز میخوندیم: "وا... واراوان بِلمبِلــــم"
"وا... واراوان واراون، بِلِم بِلِم... واراوان واراوان بِلِم بِلِم..."
...
همینه...!...آدَمایی هستند که همیشه، در زادگاهشون باقی میمونن!
یکی هم دنیا رو میگردِه و میرِه...
میرِه پشتِ یه گیتار و یه سازدهنی
من تویِ دلِ شب بِهِش چسبیده بودم!
و آسمونِ پرستاره سقفِمون بود... "وا... واراوان بِلمبِلــــم"
"وا... واراوان واراون، بِلِم بِلِم... واراوان واراوان بِلِم بِلِم..."
...
بعد... سپیده سرزَد و بیدارم کرد
اونوقتبود که خودَمو تویِ خونه دیدم
فهمیدم همهیِ اونا یه خواب بوده... چه غمناک!
انگــــــــار دنیا رویِ سَرَم خراب شد!
وَ اَشک تویِ چِشـــــام حلقه زد...
اما... یهو دیدم: پسرکی پایینِ خونهم قدم میزنه
اون یِه گیتار و یِه سازدهنی میزَد
نــــه!.... من خواب نبودم... اون خودش بود!
همون که به من نگاه میکرد و آهنگ میزَد : "وا... واراوان بِلمبِلــــم"
"وا... واراوان واراون، بِلِم بِلِم... واراوان واراوان بِلِم بِلِم..."
........................................................................
منبع: "چمتا"
fb.com/chamtashow
"یک گیتار و یک سازدهنی"
خواننده: نادا مالانیما
ترانهسرا: فرانکو میگلیاچی
آهنگساز: سالواتوره ریزی
-4:05
5,138 Views