Tuesday, February 9, 2016

برخیز

برخیز!
"این قافله از قافله‌سالار خراب است!" *
وقتی حضورم اثباتِ توست؛ عدم حضورم، نفیِ تو و اثباتِ من است!
=====================================
برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست
گویی همه خوابند، کسی را به کسی نیست!
آزادی و پرواز از آن‌خاک به این‌خاک
جز رنجِ سفر از قفسی تا قفسی نیست!
این قافله از قافله‌ســــــــــالار خراب است
این‌جا خبر از پیش‌رو و بــاز پَسی نیست!
تا آیـنـه رفتم که بگیرم خبر از خویــــــش
دیدم که در آن آیِنه هم جز تو کسی نیست!
من در پیِ خویشم، به تو بر می‌خورم امـــا
آن‌سان شده‌ام گُـم که به‌من دسترسی نیست!
آن کهنه‌درختم که تَنَم زخمیِ برف است
حیثیتِ این باغ مَنَم! خار و خسی نیست!
...
شعر : هوشنگ ابتهاج
-------------------
*تکلمه: متاسفم که حتی برخاستنِ راستین برایِ اعتلایِ حقّ‌مسلمِ خویش در این دیارِ ماتم‌زده نیز با حُزن و اندوه همراه است؛ و با این تأنّی و خمودی، گویا چاره‌جویی -به‌عنوانِ عظیم‌ترین معضلِ هستی-، باید هزار سالِ کوری طول بکشد، تا مگر دستی و معجزتی و انفجاری ناخواسته نجاتبخش باشد! این برخاستن حتی به اندازه‌ی رای و تن‌ندادن به تثبیتِ مخالفِ قانونیِ خود به‌عنوانِ جلادِ اراده‌ملی سخت‌تر از تن‌سپردن به قادرِ مطلق و قافله‌سالاری است که هزاربار حضور تو را به حسابِ خویش واریز کرده و هر بار چماق را محکم‌تر بر سَرَت کوبیده! راحت‌تر ار برخاستن از آغوشِ‌ پرنیرنگِ قافله‌سالار در عدمِ همراهی با او در نمایشی برای تثبیتِ چماق، شاید لذتِ خفتن و تن‌سپردن به او باشد، تا مگر روزی و روزگاری، دلش به حالِ خفتگان بسوزد! هیهات...دامِ آغوشِ ویرانگرت را میانِ بازوانِ اختاپوسِ دلواپسان و دلخوشان "تحریم" میکنم، تا از غذایِ خوش‌خوراکی به نامِ "من" خالی بماند! از دامِ تو برخواهم‌خاست، تا جهان باور کند که در قانونِ تو، نه من تواَم، نه تو منی! من به قانونِ بازوانِ نا اَمن و ویرانگرِ تو باور ندارم!
از دامِ قانونی که تنها تو را فَربِه می‌کند، بَرخواهم‌خاست و در بازیِ دوسرباختِ تو، شرکت نخواهم‌کرد! تا اثبات شود مشروعیت‌اَت ربطی به امروزیان ندارد! وقتی حضورِ من اثباتِ توست، عدمِ حضورم، نفیِ تو و اثباتِ "من" است! این مَنَم که "رفراندومِ سلبی" را در آغوشِ خالی و نا اَمنِ تو اثبات خواهم کرد!
ما بیش از این، بارها بختِ خویش را بین بد و بدتر آزموده ایم: در دوری باطل، یک دور یکی چاه می‌کَنَد از جیبِ ملت...و در دورِ بعدی آن یکی همان چاه را پُر می‌کند، باز از جیبِ ملت! هر دو هم اصرار دارند اثبات کنند قانونا التزام دارند به غاصبِ قانونیِ جیبِ ملت، و نه خودِ ملتِ خلعِ‌یدشده در قانونی که با من نیست و بَر من است! من به این دامِ قانونی ایمان ندارم!
این بار برایِ برخاستن کافی است در خانه بنشینم و هوایِ تکه گوشتِ چسبیده به تله را از سرِ خود بیرون کنم و تله را فعال نکنم! شاید صاحبِ تله از گرسنگی بمیرد!
ما آزموده‌ایم در این شهر بختِ خویش ... بیرون کشید باید از این ورطه رختِ خویش (حافظ)
smile emoticon frown emoticon
خیام ابراهیمی
13 بهمن 1394
Sina Sarlak - Barkhiz سینا سرلک - برخیز
YOUTUBE.COM

No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...