سَرشماری یا سِرّشماری؟
======
"سِرّ شماریِ نفوس" و مسکن سال 95، آیا مصداق تفتیشِ عقاید و تجسس است؟
"نقضِ غرض" و تعیین نرخ، وَسطِ دعوا در پرسشنامه چطور؟
با یکی از دوستان، گفتگو میکردیم که آیا در این سرشماری شرکت کنیم یا نه؟
گفت: صرف نظر از اشتیاقِ عُرَفا در ردیابیِ اَجِنّه پیش از معرکهیِ انتصاباتِ آتی، یکی از پرسشهایِ زورگیرانه در سرشماری نفوس و مسکن سال 95، که مملکت را بر باد داده و موجب تخاصم و جنگ و تحریم و نابسامانیهایِ این صدوپنجاه سالِ اخیر شده، پرسش از دین افراد است! انگار اسیرانِ خاک ناگزیرند بر خلاف تاکیدِ قوانینِ روبهان و دینِ مورد ادعایِ جاسوسان و مُـفَـتِـشان، حتما و الزاما تجسس شوند و تفتیشِ عقیده شوند و باورهایشان را بر ملا کنند، تا با یک انگ از حقّ مالکیت و اعمالِ اراده درمدیریت منابع ملی در ملکِ مشاعی بهنام وطن حذف شوند وتابعیتشان دروغین و سرکاری باشد و بهره برداری از منابع ملی بماند برای مدعیانِ الوهیت به خوانشِ صاحبانِ اسلحه! وگرنه باید دروغگو و ریاکار و دزد شوند تا بتوانند زنده بمانند! و بدینسان ریاکاری و فسادِ ملی نهادینه شود! بنازم نازِ شست و مُخِ استعمارگرانِ نفاقافکن را در تقسیم و تجزیهیِ قانونیِ یک ملت بین خودی و غیرخودی.
در پرسشنامه آمده:
دين هر يك از افراد خانوار را با توجه به گزينههاي زير تعيين نماييد:
- مسلمان
- مسيحيان آشوري يا كلداني
- مسيحيان ارمني
- ساير مسيحيان
- كليمي
- زرتشتي
- ساير
دوستم گفت: این سایرَش ما را کشته! هر یک را انتخاب کنی با دستِ خودت خود را اسیرِ زورگیرانِعقیدتی کردهای تا در روز جزا بر دارَت کنند! چون کافی است مطابق با الگوی پرده دارانِ بتخانهها و بتهایشان نباشی. این پرسش یعنی دین یک ایدئولوژی دربسته است که "لااکراه فی الدین" سَرَش نمیشود؛ و تو یا مؤمنی یا کافر!
گفتم: 38 سال است که دارِ خویش را بر دوش میکشیم؛ این چند سال هم رویاَش!
دوستم گفت: خب، چه باید کرد؟
گفتم: من گزینهیِ "سایر" را برگزیدم.
دوستم پرسید: خب به من بگو: دینت چیست؟
گفتم: به کسی مربوط نیست!
گفت: مگر میشود؟! اگر جزو یکی از آن چند گزینه نباشی یا باید بی دین باشی، یا هرهری مذهب و یا کمونیست، یا بودایی و یا شیطان پرست و ... راستی دینت چیست؟
گفتم: به تو چه؟
پرسید: یعنی به حکومت هم همین را میگویی؟
گفتم: جایی برایِ "به تو چه" نگذاشته! وگرنه میگفتم :)
گفت: وقتی گرینهی "سایر" را انتخاب میکنی، به این معناست که توی به ظاهر مسلمانزاده، مسلمان نیستی!
گفتم: معنایش به خودم مرتبط است نه به کسی. اما شما اگر خیلی اهل تجسس و تقتیش و علم و دانشید، باید وقتی معمار انقلاب گفت: در این انقلاب حتی کمونیستها هم میتوانند فعالیت کنند، باید این پرسش را از ایشان می پرسیدید: "مگر این مملکت ماهیتا میتوانسته کمونیست هم داشته باشد؟ که مسلمانزادهای بگوید: من کمونیستم! تا هر وقت اراده کردند، به جرمِ ارتداد سرشان را به خاکِ خاوران بسپارند؟
گفت: معمار کبیر با مردم ایران خُدعه فرمودند؛ تا سرِ کفار و مرتدها و ناخالصها را با مَکر (نعوذ بالله به زبان عامه: کلَکِ مرغابی) زیر آب کند! دیدی که اراده کرد و شد آنچه شد!
پرسیدم: تو برای رسیدن به این مقام و شأنِ اجتماعی تاکنون چقدر دروغ گفتهای؟
گفت: تا دلت بخواهد! از همان کلاس اول دبستان و پیش از بلوغ فکری که نمیدانستم دین و ایمان چیست دروغ گفتهام، تا همین امروز که استاد دانشگاه شدم و فرم استخدامی را پُر کردم. ما نسل اندر نسل پیرو حضرتِ آدم و نوحیم.
خیام ابراهیمی
26 مهر 1395
No comments:
Post a Comment