راز رهایی غول چراغ جادو
ما گروگانِ دریده در قانونِ سلطانِ گروگانیم... راه رهایی از قانون سلطه را چگونه میتوانیم؟
ما نیازمند یک شرکت سهامی عامیم!
چگونه میتوان یک سلطان صاحبکران را که #گروگان مافیاست از بند آزاد
کرد؟ تا آزاد شد!
نان، واکسن، آزادی! #گل_خاردار و یک #خبر_مهم
ما قانونا، قربانیانِ یک #کشتار_جمعی تدریجی
شدهایم! شبیه اوضاع اجتماعی ارباب و رعیتی در جنگ جهانی دوم. بجای بمباران روسی، #کرونا نصیبمان
شده. و حاکمیت هم بیاعتناءتر به مردم، گام به گام سکانسهای یک سناریوی قدیمی را
پیش میبرد؛ و ما هم قانونا یکییکی جان میدهیم و میمیریم! براستی اگر #سلطان، در دستان یک مافیای جنایتکار، #گروگان باشد،
چه باید کرد؟ بجز #آچمز مدنی
و مسالمتآمیز او برای احقاق تنها یک حق اولیه و بنیادی در یک هجمهی نور مردمی بر
تاریکی، و صدور #فرمان_مدنی بصورت نرم و اقناعی با یک سمبول معنادار به شکل #گل_خاردار!
1. استقلال حیات، با گدایی #نان #واکسن #آزادی از ارباب و با روش #نافرمانی_مدنی حل
نمیشود! مسئله با یکی دو تا #ماهی حل
نمیشود! مشکل مردم اما از #تضمینِ قانون
حق #ماهیگیری و
با #فرمان_مدنی بصورت
#مسالمت_آمیز میتواند
حل شود! گام اول ضروری است!
2. چه کسی بار تعقل و زندگی خود را بر دوش عکس پیوست نهاده؟ اگر
نه، پس چرا قرارداد پیشفروش اختیار خود را تا ابد به او واگذارده؟ و اگر نکرده، پس
چرا به تکالیف قانونی او اعتراض کرده؟! صاحب این عکس از 60 سال پیش تا حالا تمام
سلولهایش تغییر کرده. یعنی از لحاظ علمی: این، آن نیست! توی این فاصله هم هزار
اتفاق افتاده... مثلِ نوزاد معصومی که اول قنداق بوده و 40 سال بعد تبدیل شده به
یک جانی و یا #شهید_سعید_امامی (جاسوس
#اسراییل) و
یا رهبری گروگانِ #روسیه! یعنی
حتما باید تن و بدن یک #وطن #کاردآجین
و لت و پار و
تکه تکه شود، تا اثبات شود یکی خدمتکار است و یا جنایتکار؟... فکر کن!
.
وکیل تامالاختیار
اولا همین ابتدا بگویم هر کس بگوید مشکل از فرمانده مملکت است، یا مبانی حقوقی
مناسبات قدرت را در قانون اساسی متوجه نشده و ناخودآگاه در زمین دشمن مردم بازی کرده؛
و یا مغرض است و مامور و نفوذی یک درنده در میان مردم! بنابراین شک نکنید که هر
شهروندی(مثل #تاجزاده) این آقای آلوده و هر مسئولی(ازممدتامحمودوحسنوابراهیم) را مقصر
نابسامانی و فساد ویرانی مملکت بداند، به حقوق بنیادی خود آگاه نیست! و دلیل اصلی
اینکه سران عالم به مبارزات ما میخندند، همین عدم تشخیص حق بنیادی و روشِ علمی
احقاق آن طبق یک #نقشه_راه علمی
و مقدور با تبیین #آخرین_سکانس است!
و اگر هرکس قبلا نفهمیده که #قانون_اساسی اختیار
هر کافر به این آقا و امثالهم را تا ابد خریده و یا دزدیده، یعنی مغبون شده و ادعا
و اثبات #غبن هر
قراردادی را باطل میکند! خلاص! آیا تو مغبون و برده شدهای؟ یا آگاهانه بنده شدهای؟
چون از لحاظ حقوقی بر اساس این قانون اساسی #شهروند_مدنی نیستی!
.
اثبات #غبن در #ابطال_قانون
مقصرِ ویرانی مملکت بدفهمی قانون است، نه عملکرد قانونمداران! چون اولا در این
قانون، فتنه و ویروس تفرقه بین #مومن و #کافر به یک قدرت مطلقه، نهادینه شده و طبق
اصل 177 تا ابد لایتغیر است! یعنی یا باید تا ابد و با هر عقوبتی به او تسلیم
باشی؛ و یا حذف گردی! چون این شکاف بنیادی بین حق و باطل و خودی و غیرخودی، در
توزیع قدرتِ عمومی، مثل آن قدرت فرامردمی(طبق اصل 5) کاملا واقعی است! خیالی نیست!
یعنی یا مومن به سیاستهای کلان تکنفره از جمله مُردنی(بموجب اصل 110)! و یا کافری
و باز آگاه به حذف و مردنی!
ثانیا قانونا
دستی بالای تکدستِ یک قدرتِ مطلقه غیرپاسخگوی غیرقابل نظارت نیست! چون او بموجب نص
صریح قانون، بالاتر از سایهی خداست و قانونا حق دارد تا ابد هر کاری اراده و حکم
کرد با هر عقوبتی و بدون التزام به پاسخگویی به ولی نعمتان خود(مردم) انجام بدهد!
چون قانونا حق دارد هرگونه التزام اشاره شده در قانون را به مصلحت خودش نادیده
بگیرد! بنابراین اگر مشکلی و یا جنایتی به چشم میخورد، ناشی از نقض غرض قانونی
پارادوکسیکال است که کاسبان و دلالان و پیمانکاران و اصلاحجلبان از باب منافع
دورِ شکم خانواده و فرقهی خود، خود را به جهلالعارفین زدهاند! چرا که تنها با
استقرار چنین قانونی میتوانند #ویژه_خوار باقی بمانند!
حالا اگر کسی
این مناسبات قدرت را نفهمیده باشد، در واقع از ابتدا مغبون شده است! و بموجب
ماده416 قانونمدنی، آنکه در یک قرارداد #فریب بخورد و مشمول #غبن_فاحش بشود، در
صورت ادعا میتواند آن قرارداد را #باطل اعلام کند!
آیا شما هم مطابق قوانین حقوقی آن را باطل میدانی؟ و یا شریک این فریبی؟
در واقع فتنه
از قانون است؛ نه مسئولین! چون این مسئولین بدبخت آلوده و کثیف، یک خدایی دارند
قانونا وظیفه شناس و تمیز، آن هم با قدرتی مطلقه که در کمال بیانصافی تمام بارِ
عقل یک ملت را بار او کرده اند. خب کمرش میشکند این #مستضعف بینوا! و این ملت
مفتخور است که باید نجاتش دهد؛ که نمیدهد! از بس مفتخور است و تمایل دارد بی عقلی
و بیانصافی خودش را فرافکنی کند! اگر جز این است، پس چرا حق خود را از خدمتگزار گدایی
میکند؟ و فرمان نمیدهد؟!
لذا بابت همین حماقت است که به جز بچهزرنگها و قاقازادهها و بخشی از محتضرین،
تا حالا #واکسن گیرش نیامده و دارد عین سگ از گرسنگی و هزار درد بی درمان میلرزد
و عین برگ پاییزی از درخت زندگی فرو میریزد و کک هیچ علف هرزهای هم نمیگزد؟!
نتیجه شده
همین درماندگی و گرسنگی سلولی و بلاها و بیماریهای زنجیرهای و صورتهای از خشم
کبود و دلهای داغدار... همسایه با یک مشت سلبریتی بیدرد و لاشی و لجن و عافیتطلب
و ساحلنشینی که در اجتماعیات، راز و رمز موفقیت خود را هوش برتر و بهرهمندی از انرژی
مثبت کائنات میدانند و میتوانند روی جنازهها شاد و شنگول زنده بمانند و برقصند!
.
#خبر_خیلی_مهم
(#واکسن):
۱۱ اسفند*
دولت شیوع اپیدمی ویروس را میان مردم رسما اعلام کرد. دلایل دولت برای شیوع این
بیماری تبعات اشغال نظامی ایران و کمبود خواروبار بود که حاصل آن سوء تغذیه است؛
همچنین استقرار نظامیان خارجی(مثلا حشدشعبی و حزبالله) که اغلب ناقل و آلوده به
بیماریهای ویروسی و واگیردار بودند، اعلام شد.
البته کمبود دارو و فقر مردم آمار تلفات را بالا میبرد. ویروس که ناقل عمده آن
شپش(چین) است تلفات سنگینی را برای پایتختنشینان دربرداشت. بر اساس آمار پس از
اعلام رسمی شیوع بیماری، در تهران مرگ ۱۰۹ نفر ازنوع کلاسیک و ۵۷ نفر از نوع جدید
گزارش شد. با تصمیم وزارت بهداری، ماموران بهداشت به محض شناسایی افراد بیمار
همسایهها را از رفت وآمد به خانه آنها و هرگونه ارتباط نزدیک مانند دیده بوسی و
در آغوش گرفتن منع کردند. مدارس تعطیل شدند و بعضی از کارخانهها هم بمدت۲۰ روز
چرخه کار و تولید را تعطیل کردند.
در روزهای پایانی اسفند بود که وزیر بهداری* در مجلس شورا درباره موج جدید در کشور
گفت:
"یک میلیون واکسن قبلاً
دستور داده شده بود و این واکسنها به قاهره رسیده است. اخیراً اقداماتی شده
امیدواریم زودتر وارد تهران بشود ولی تصدیق خواهید فرمود که این اقدامات برای آن
منظور اساسی، کافی نیست! ما الان در بیمارستانهای شفا، نجات، و رازی، تقریباً ۳۰۰
تختخواب داریم که بیمارهای ویروسی را میپذیریم. ولی آنچه که مشهود است بیماری
زیادتر از این است و متاسفانه محلی برای نگهداری اینها نیست. باید حقایق را گفت! علاوه
بر اینکه بیمار زیاد است و برای آنها جا نداریم. متاسفانه بعد از معالجه هم چون
خوب مواظبت نمیشوند، تلفات داریم. اما خوشبختانه تلفات پس از درمان کم است! مطابق
احصائیهای که دادهاند از صد نفر ۹۵ نفر خوب میشوند؛ ولی توجه بفرمایید بعد از
معالجه برای اینکه بیمار زیاد داریم، مجبوریم آنها را مرخص کنیم؛ ولی نتیجه نداشتن
جای خوب و غذای خوب باعث میشود که همان بیمار خوب شده که باید در حالت نقاهت
راحتی داشته باشد، چون ندارد، دوباره مریض میشود!"
.
** و
اما خبر مهم اینکه این متن بالا، گزارشی مربوط به 80 سال پیش در زمان جنگ جهانی
دوم و یکسال پس از تجاوز روس لجن و انگلیس لجنتر به ایران بود!
پ.ن:
پرانتزهای متن فوق، از من است!
1. سال 1321
2. بیماری کلاسیک: تیفوس
3. بیماری جدید: تیفوئید
4. وزیر بهداری: امانالله اردلان(نه نمکی)
.
قانون اساسی #گروگان ساز
در پدیدآمدن وضعیت ناهنجار فعلی کشور، تنها صاحب عکس پیوست بعنوان خدای روی زمین
مقصر نیست! چرا که هویت و مقام او، این قابلیت را دارد که همچون سلطان قجر و
رضاشاه و یا محمدرضاشاه که دارای قدرت مطلقه بودند، گروگانی در دست روس و انگلیس
شود! تا هرگاه بخواهد بر خلاف تمایل ایشان برای مردم امنیتی آگاهیبخش پدید آورد او
را چپه کنند! شاید راز بقای این نظام همین تنش آفرینی میدانی باشد که مبانی آن با
مومن و کافر کردن مردم جهان، در قانون اساسی نهادینه شده است!
بر این اساس
از موضوع گروگان بودن یک قدرت مطلقه، تا زمانیکه مملکت کاملا بر باد نرفته، کسی
هم بو نخواهد برد! چون نظر بهاینکه قانون او را درون یک پیلهی غیرقابل دسترسی
محصور کرده، کسی از حالش خبر ندارد و هیچ شخصیت حقیقی و حقوقی هم نمیتواند احیانا
از آتویی که یحتمل از او گرفتهاند مطلع شود و یا از تهدیدی که برای بر باد دادن
آبرویش شده آگاه گردد، و یا از #تهدید_جان نزدیکانش به قصد باجگیری و فرمانبری
مطلع گردد و از ستمی که بر او و متعاقبا با تصمیمات ناگزیر او بر ملتی میرود،
پیشگیری کند و در یک کلام بر مکانیسم تصمیم سازی و عقوبت رفتارهای یک قدرت مطلقه
نظارت داشته باشد و او را پاسخگو کند! شاید قدرتی مافوق و اجنبی و یا داخلی از او
آتو گرفته باشد و با گروگان کردنش او را در زندان اوامر و منویات خود محبوس و
مجبور کرده باشد! متاسفانه لااقل 90 سال است که پس از حکومت پهلوی، به چنین اوضاع
ناامنی، یک قانون اساسی مطلقگرا و مستبدساز، میدان میدهد!
بدیهی است که
وقتی قدرت تصمیمساز و سرنوشت ساز، در ید قدرت مطلقه و متمرکزی حبس باشد، آنگاه با
گروگان گرفتن او میتوان سرنوشت ملتی را به #گروگان گرفت! این از معایب قدرت
متمرکز است که با گر شدن یک بُز، تمام گله گر میشود و آسیب میبیند! این یعنی
ناامنی سنتی برای یک کشور در عصر مدرن. حال آنکه اگر مکانیسم تصمیم سازی گروهی و
به انتخاب تمام مردم باشد، آنگاه تک تک تصمیم سازان را نمیتوان تهدید کرد و یا به
گروگان گرفت!
.
پرسش: آیا #روس و #انگلیس بلد نیستند یک سلطان صاحبکران را گروگان بگیرد؟!
بنابراین
باید او را از زیر بار سنگین تعقل و بصیرتی که یک مکانیسم راستی آزمایی استاندارد
مردمی بر آن حاکم نیست، نجات داد!
مگر کسی تمام امور خانهی خود را به یک قدرت متمرکز غیرپاسخگو اجاره میدهد که
سرنوشت عمومی را به یک نفر بفروشد؟
خب اینطوری چطوری میتواند بفهمد فرزندانش از آن خودش هست یا نیست؟!
.
راهکار: هجمهی مسالمتآمیز نور مردمی بر قانون گروگانساز تاریکی، با
#گل_خاردار
مردم اگر بقهمند که با این قانون مغبون شدهاند و نفهمیدهاند که این قانون اختیار
ایشان را تا ابد خریده، تنها راهشان این است که نظام را از یک سوءتفاهم نجات
دهند! چون آنها خیال میکنند که مردم فهمیده اند که قدرت مطلقه یعنی چه و تا ابد آن
را به یک قدرت مطلقه پیشفروش کرده اند! لذا سزاست که اجماعا در یک نشست با یک
#شاخه_گل_خاردار این را اعلام کنند!
مردم اگر با یک تشکیلات متمرکز(در یک شرکت سهامی عام(نه خاص) موقت، گرد منافع
مشترک مادی در آب و خاک مشترک/ملک مشاع) با یک سخنگوی ماریزماتیک(نه رهبر مطلقه)
برخاسته از سوی یک هیات مدیره، نسبت به تغییر هرچه سریعتر قانون لایتغیر و ابدی 42
ساله(مبایعه نامه اختیار نسلهای پس از تصویب تا ابد) برای تدارک چنان هجمهی
مسالمت آمیزی اقدام نکنند، و یا مطالبات خود را از #نخود و #لوبیا و #برق و #آب و
#نان و #اینترنت و لاستیک کامیون و روسری و ... به حق اولیه و بنیادی برای تضمین
اعمال اختیار و ارادهی تمام شهروندان در قانون اساسی تغییر ندهند، و در واقع اگر
بارکش عقلانیت خود را از حصر قانونی نجات ندهند؛ در واقع بصورت جدا جدا با شعارهای
خودسرانه و نیک نابجا که مختص دوران پساآزادی است(نه ویژهی دوران پیشاآزادی)، به
مرگ تدریجی خود رضایت دادهاند! و در صورتی که هر چه زودتر از رویِ شخصیتهایی که
تنها رهبر نظام را مقصر میدانند و قانون را مقصر نمیدانند رَد نشوند، تنها به
ویرانی ایران رضایت دادهاند!
یکی از کسانی که رهبر را مقصر میداند(نه قانون را) و آدرس را نادرست نشان میدهد،
زادهی تاج سروری است!
این تاجزاده به لایتغیری پاره پاره کردن مردم بین #مؤمن و #کافر به خدای روی زمین
باور دارد! این یعنی او به #ژن_برتر خریداران اختیار #نسل_فعلی توسط #نسل_قبلی معتقد
است! چون اساسا مشکلش نه ویژه خواری از ژن مومن از خون کافر است و نه اصل 177 که
این حرامخواری را نهادینه کرده است! چنین تاج برسر جزو فرقهای است که تاج سلطنت
را حق #مومن به باور خود میداند!
این فرقه یا خود گروگانند و یا به نیت ویژهخواری ابدی، قانون سلطه را کاسبکارانه
کش میدهند و آدرس را ندارست نشان میدهند و خدای روی زمین را مقصر میدانند!
این فرقه میتواند از خدای روی زمین خطرناکتر باشد!
وگرنه باید از این قانونی توبه کند و لااقل خواستار #تجدید_رفراندوم با نظارت
مردم باشد!
اما نیست!
خیام
ابراهیمی
10مرداد 1400
No comments:
Post a Comment