Thursday, March 12, 2020

غمباد در حکومت نظامی ژله‌ای

تاکتیکِ جنگ جهانی ولَرم و حکومت نظامی ژله‌ای
میانِ دوغ و دوشاب مدنی، در کوچه باغ‌های عدنی


گلوله‌ای که در گلویت گیر کرده، از #کرونا نیست! عفونتِ #غمباد است!
غمباد گرفته‌اند کرم‌های طعمه در قلابِ ماهیگیرِ مُردنی!
ماهی بگیر میانِ آبِ گل‌آلودِ 100گیگابایت اینترنت رایگان و در خانه بنشین! پس از تیغ‌زدنی!
در آغاز فصلی سرد به خیابان مهر و آبان نیا! اینترنت قطع می‌شود و برگریزان می‌شوی!
در قرنطینه‌ی تالاب بهمنی تا مردابِ اسفند و گندابِ فروردین بمان! تا مانورِ خردادی که ماندنی است!
در انقلاب فصل‌ها، "خواب زمستانی نیلوفران" در رگِ بهاران می دود و هر چه روئیدنی است!
موریانه و باروت ببر به دخمه‌ی اذهان مشوشِ سلول‌های بی نان و آب و بمباران کن گلبول‌های سپید را! ویروس خریدنی است!
که "نفت" باجِ مرگ و زندگی، با تهدید و تطمیعِ موش‌های لندنی است!
به مؤمنِ کفتربازِ طوسی گفت #روحانی خاکباز، به خنده و ناز، در شامِ یکشنبه، زیر کرسی‌های آزادپریشی، با ظفرخند
که خوابش برده بود تشنه در صبح جمعه‌های انتظار، تا سرابِ عصرِ شنبه‌های نیامده‌یِ تاخت‌وتازِ جنازه‌ساز:
"
سمپاشی می‌کنند آیا مشرکان، ضریح معجزه را از ترسِ تصرفِ شیطانِ #کرونا، در امامزاده #فریدون دربند؟!"
متولّیِ بتخانه اما گفت به خیمه‌شب‌باز با اشارتی به پوزه‌بند:
با توکل زانـوی اُشترِ صدقات شفابخش را خیلی سفت ببند!
ای دراکولای عقب‌‍مانده از وقت و ساعتِ #قرنطینه‌، ای سید خندانِ پشت کوهی، ای آزمند!
که کسری بودجه‌ی خون‌بهای در جام زهر و این سم کشنده‌ی بر جام دهر، از وجوهِ صدقاتِ است گویا.... دروازه‌ی سرسبزِ باغِ آن فکِ فابریکِ باز را اندکی ببند!
ای راهزنِ غوغایِ حقوقِ شهروندی و تشنه‌ی خونِ هر شهروند!
در کدام دخمه لال مرده‌‌ای اینک ای امیرکبیر زمان، ای پرفسور کریمخان زند؟
که جنگ جهانی آزمایشگاهی است این؟ یا تمرینِ خفت‌گیری مردمسالارانِ بدنی؟
گیر کرده‌ایم درون دخمه و گروگانیم به دست دیو اعظم دیوانه‌ها
نجات دهنده در گور خفته و هنور خبری نیست از سوار اسبِ سپید و ناجی افسانه‌ها
بی نظارت انسانی بر قانونِ سرنوشت عمومی چه کنیم و چه بدانیم؟ ای ناخدا!
حکومت نظامی ژله‌ای است آیا این؟ یا حکم حکومتی اجنه است از پایین و از بالا؟!
کاین کرونای وحشی و کین شیطانی جنیان بینِ محمود و ابراهیم و حسن و اکبر و اصغرش تا خروسِ جوادجانِ لاری از قوم یاجوج و ماجوج
انگار که در جنگ بین علمای علم لدنی و دانشمندانِ علم مدنی
اسپره داده به دستِ آتشبیاران و آتش به اختیاران و خودسرانِ باغ وحش عدنی
سه تا پیف می‌کند در ولایت موش‌ها با دعا و سلام!
دو تا هم پاف می‌کند یکی در میان، توی ایالت گربه‌ها... و ختم کلام!
چه بدانیم حکایت این هزار داستان چیست؟!
بهنود بزرگ گفت: ما بی سندزاده‌گانیم و سندها در دست غول چراغ جادوست!
حرفه‌ای اگر عمل کنیم، همواره باید از میانِ راست و دروغ و دوغ و دوشاب اخبارِ حضرتشان، سکه‌ای از خون مردمِ منترِ لوطی را به رگِ غیرتِ عنتر بزنیم!
ما بی‌سندزاده‌گانیم و از کش‌آمدن توهم بینِ خیالِ قرص ماه در خیمه‌ی شب و حسرتِ قرصِ نانی بر سفره‌ی روز، حسابی غمباد گرفته‌ایم و شما روی جنازه‌های قانونا عقیم، از شنبه تا جمعه، می‌رقصید؟!
چه بدانیم؟!
ما شرعا بی‌سند زاده‌گانیم!
#بهنود 
بزرگ، این یکی را نگفت و بارها به اختیار، بیعتش را توی چشم بی‌اختیاران، پروموت کرد و از راز زر و سیم صندوقهای مارگیری لوطی و کدخدایی و کدخدایان، تنها زهرش ماند در دو چشمِ اعتماد، در جنگ جهانی ولرم ویروس‌هایِ جانی و عقوبت حکومت نظامی ژله‌ای.
خیام ابراهیمی
21
اسفند 98

Tuesday, March 10, 2020

پس از قرنطینه

پس از #قرنطینه در سوراخ موش، دراولین فرصت:

اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد...
من و ساقی به هم سازيم و بنیادش #براندازیم!
نفرت و کین و خشم بنیادی نهفته در قلبی بیمار، تمام سلول‌های بدن را تا حد مرگ و تجزیه فراگرفته!
ویروس‌ها دو دسته شده‌اند و در جنگی زرگری گویا در لباسی نوین و کاذب بین بی‌درمان و بادرمان، با تاکتیک و آرایشی نو؛ قصدِ تثبیت موقعیت خود را دارند!
ما باید پیروز شویم! اما نمی‌دانیم چگونه؟ چون نمی‌توانیم؟ چون پریشان و پراکنده و تنها و ناتوانیم! چون به قدرت ویروسی ناشناخته، ضعیف و نادانیم! چون قانونا به حکم حکومتی سرنوشت‌ساز ویروس قدرقدرت، تک افتاده در قرنطینه‌ایم و نمی‌توانیم! ما باید بر سرنوشت خود آگاه و مسلط شویم! اما قانون ویروس سرنوشت‌ساز مانع از انسجام دانایی و توانایی ماست!
ما قربانی تک‌خوری سلطان جنگجوی ویروسها و نابودی گلبولهای سفید صلحیم.
ما راهی نداریم جز امید به تصرفِ ویروسِ مستبد و آدمخوار و تمامیتخواه، برای شراکت در سلامتِ شادیِ همه با هم!
ما باید بتوانیم ناتوانی در تاریکی و مرگ تدریجی در قرنطینه و تنهایی را، به قدرتِ شادی و نور و هم‌افزایی در زندگی عمومی تبدیل کنیم!
ما باید بتوانیم رقابت برای حذف غیرخودی را، به هم افزایی انسانی تبدیل کنیم.
در پریشانی و تفرقه‌ی بنیادی قانون تنازع بقاء، این تن مثله و پاره پاره بین مومن و کافر، باید خود را جورچین و زنده کند! وگرنه کم کم می‌گندد!
آیا هنوز در نیافته‌ایم که اگر گلبول‌های قرمز متحد نشوند و به یاری گلبول‌های سفید نشتابند و با انواع ویتامین همه را گرد هم تقویت نکنند و با فراخوانی فراگیر در اولین فرصت، تمام گلبول‌های سفید دلسوز را با یک شاخه گل و به اولین دعوت ویروس دیوانه و ویروسک‌های جنی و جانی‌اش در حیاط خلوت متصرفه‌ی تن، لبیک نگویند و با روی خوش به آن روباه فریبکار نزدیک نشوند، تا رم نکند و بتوانند با تاکتیک جذب و هضم او را ببلعند، آنها هم شریک جرم و جنایت ویروس مرگبار و ویرانگرند؟!
آیا هنوز درنیافته‌ایم که در این وادادگی عمومی سرنوشت به دست امانتدار خائنی که خود را مالک بدن میداند، این درد مشترک سهامداران یک تن مشترک، جدا جدا درمان نمی‌شود؟
چه آنکه: تمام سلول‌ها، شریک در یک تنند و هیچ عضوی مالک یک بدن مشترک نیست!
این جهل تاریخی تا کی؟
این معلولیت سنتی تا کی؟
چرا برای تقویت و انسجام گلبولهای سفید در این بدن واحد، گلبولهای قرمز یک شرکت سهامی عام تاسیس نمی‌کنند؟
نکند آنها خود میکروب خوشه‌چین و ویروس آدمخوارند؟!
ما باید در اولین فرصت از #قرنطینه بیرون بزنیم و با هم‌افزایی و انسجامِ قدرت‌های تک‌افتاده، قدرتی شویم و پیروز شویم!
ما راهی نداریم جز امید به تصرفِ ویروسِ دیکتاتور و آدمخوار و تمامیتخواه و شراکت در شادیِ امنیت و ایمنیِ منافعِ همه با هم!
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد... من و ساقی به هم سازيم و بنیادش #براندازیم!
خیام ابراهیمی
20 اسفند 98



Monday, March 9, 2020

انتقام قم استبداد از گیلانِ مستقل و آزاد

انتقام "قم استبداد" از "گیلانِ مستقل و آزاد"!
و: معامله بزرگ قرن! توطئه؟ یا توهم توطئه؟ مسئله این است!
"11 قربانی کرونا در جامعه پزشکی و پرستاران، و برگریزان انسانی در گیلان"
این است خبری که باید پروموت شود! خطر جدی است! مردم به هزینه خود، خود را #قرنطینه کنند! آیا این سکانسی از سناریوی #حکومت‌_نظامی ژله‌ای است؟
1- توصیه‌های ارباب امنیتی و رسانه‌هایشان بر واکنش در لانه‌ی موش با مُسَکِن‌هاست.
2- در حالی‌که توصیه‌های کارشناسان مستقل، بر کنش و #تقویت قوای ایمنی بدن با ویتامین‌هاست.
این‌است راز #ترس از لولویی که اگر آنفلوانزا نکشد، کرونا هم نخواهد کشت! چون درصدبالایی از مبتلایان، بی‌آنکه هرگز به اغماء درافتند به دلیل پیروزی قوای بدن(گلبول‌های‌سفید) برطرف می‌شود.
این یعنی ماهی‌گرفتن از آب گل‌آلوده میان توهم و شک‌وشبهه و دوغ‌ودوشابِ اخبار، در حالی‌که کشته‌های #آبان_98 در سردخانه‌ها تلنبار شده و آماری اعلام نمی‌شود و تعداد مبتلایان به #کرونا بسیار بالاتر از آمارهای اعلام شده پس از آزمایش است؛ اما درصدِ کشتار آن بسیار کمتر از انواع دیگر آنفلوانزاهاست! به آمار بالای کشته‌های آنفلوانزای معمولی در سال‌های قبل و امسال در امریکا نظری بیندازیم.
فرق کرونا با دیگر ویروس‌های آنفلوانزا در این است که برای آن  2درصد مبتلایان ضعیف با بیماریهای زمینه‌ای، درمان ندارد. اما موضوع این است که بدن اکثریت جامعه که از وجود آن بی‌خبرند به دلیل مقاومت قوای بدنی، آن را دفع می‌کند و خود بی‌خبرند!
آیا پشت این هجمه‌ی رسانه‌ای، اگر نگوئیم عزم یک مافیا نهفته خوابیده، آیا یک توافق جهانی بین قدرت‌های شورای امنیت نهفته است؟
از خود بپرسیم چرا #هندوستان و #روسیه و #پاکستان از این بیماری در امانند؟ اما #چین و #ایران و #ایتالیا به آن درگیرند؟ و چرا برای باور پذیری این ایپدمی کشنده در جهان، در اینجا و آنجا جسته گسیخته تبلیغ می‌شود؟ اما کشته‌هایش بسیار و بسیار کمتر از آنفلوانزاهای دیگری است که شهری قرنطینه نمی‌شود؟
و چرا قم(کویر استبداد)، از مردم استان گیلان (شالیزار استقلال و آزادی) انتقام می‌گیرد؟
شاید این عجیب و خنده‌دار به‌نظر رسد! اما آیا مردم از پشت صحنه خبردارند؟! اینکه چرا روحانی مدام می‌خندد؟ و پوتین و ترامپ ککشان نمی‌گزد؟
فکر کنیم چرا نظام سلطه با این #فرشته‌_نجات، خونسرد و خوشنود است و به مردم کل کشور اینترنت رایگان هدیه داده تا 14 فروردین در خانه بنشینند اما از ابتدا قم را #قرنطینه نکرد؟! نه اینکه نفهمید! چه بسی آنها در این بحران‌های زنجیره‌ای به‌جای حکومت‌نظامی سنتی، اینک به ترسی عمومی و خودخواسته‌ توسط موش‌ها در سوراخ‌ها نیاز دارند. فقر و تورم در شب عید و تنلبارشدنِ مطالبات روبنایی و بنیادی تا تغییر قانون‌اساسی و از دست‌رفتن یک ارباب بومی لاجان در چنبره‌ی اربابان عالم برای دوشیدن خون ملت‌های آچمز در دهکده جهان و نیاز به تنفس و تثبیتِ نظام سلطه برای استقرار #حکومت_نظامی_ژله‌ای، که پیش‌تر بدان اشاره شد.
آیا این است #معامله_بزرگ_قرن؟
باید در پی منابع خبری در رسانه‌ها بود! چه قدرتی مواد اولیه را به رسانه‌ها می‌رساند و هدف تولید و پروموتِ آن چیست؟
از نمونه‌برداری میدانی و تجزیه‌ی نکات مشترک، می‌توان ترکیب میان خطوط را خواند.
باید هشیار بود!
آیا نظام سلطه، در حال تسویه‌حساب برای آچمزِ غیرخودی‌هاست؟
توطئه؟ یا توهم توطئه؟ مسئله این است!
آیا این همان معاله بزرگ قرن نیست؟
تاریخ قضاوت خواهد کرد که آیا فلسطین، معامله بزرگ قرن بود؟ یا معامله بر سر ایران و بین قدرت‌های برتر جهان است؟!
خیام ابراهیمی

18 اسفند 98

Sunday, March 8, 2020

حذف یا جذبِ ویروس؟ مسئله این است گلبولهای سفید صلح

در صورت ابتلا به کرونا چه اتفاقی می افتد و چه باید کرد؟

وقتی نیروی مهاجمی چون ویروس‌های ناشناخته(و غیر قابل درمان) به بدن حمله میکند باید آنها را پیش از کشتن گلبوولهای سفید و تصرف بدن و بافت مورد هجوم مثل ریه، از کار انداخت.
توفیق به چنین امری، نیازمند سرباز کافی در بدن و تقویت آنهااست! و بهترین تاکتیک مبارزه همانا تقویت تعداد سربازان دفاعی و گلبولها ست که این تقویت با ویتامینها و نور و آب و هوارسانی صورت میگیرد. ( در واقع 4 عنصر کلیدی تقویت گلبولهای سفید عباتند از: نور+هوا+آب+خاک(ویتامین‌ها)
...
تاکتیک مبارزه با هر ارتش ویروس مهاجم: ادبیات ایجابی-جذبی (جذب و هضم در خود)
توسط سربازان دفاعیِ ایمنی امنیتِ هر بدن برای مقابله با حمله ویروس تخریبچی و مرگبار
روش دفاعی گلبولها نابودی مهاجم از راه دور نیست! بلکه جذب و بلعیدن و هضم ویروس است! بنابراین باید از نظر تعداد و تقویت نیروهای دفاعی از پس تعداد ویروسها برآیند تا موفق به حفظ سلامت بدن شوند!
.
"گلبولهای سفید" در بدن همچون سربازان دفاعی در سیستم ایمنی بدنند که در صورت حمله دشمن(ویروس) در 4 خط دفاعی به ترتیب به دفاع می پردازند:
نرخ کل ارتش دفاعی و سربازان: 4 تا 11هزار عدد در هر میکرو لیتر از خون
.
1) خط مقدم: گلبولهای سفید
نام: ماکروفاژهای بافتی: گلبولهای مستقر در بافتهای بدن( از قبیل بافت ریه، قلب، کلیه و ...)
شرح وظیفه: اولین مدافعان امنیت بدن در صورت تهاجم هر نوع ویروس در دقایق اول.
روش دفاع: فاگوسیتوز= بلعیدن و جذب و هضم ویروس‌های مهاجم
مهمات مورد نیاز: ویتامین‌های:
D , Z , A
.
2) خط دوم: کوماندوها و نیروهای ویژه
نام: نوتروفیل‌ها (استعداد و تعداد: 62 درصد کل ارتش دفاعی)
شرح وظیفه: کوماندوهای یاری رسان از خون، به منطقه تهاجم(مثل ریه) در صورت تلفات گلبولها در خط مقدم
روش دفاع: فاگوسیتوز=بلعیدن و جذب و هضم ویروسهای مهاجم
مهمات مورد نیاز: ویتامین‌های:
A , C + پرهیز از مصرف شکر
.
3)خظ سوم: گروههای نفوذی
نام گروهها:
3-1/ مونو سیتها( استعداد و تعداد: 5/3 درصد کل ارتش دفاعی)
3-2/ لنفوسیتها: (استعداد: 30 درصد کل ارتش دفاعی)
شرح وظیفه: گسیل به منطقه‌ی تهاجم با مکانیسم "تغییر شکل" برای یاری رسانی در صورت تلفات بیشتر خط اول و دوم.
روش دفاع: تغییر شکل و فاگوسیتوز: برای بلعیدن و جذب و هضم ویروس‌های مهاجم
مهمات مورد نیاز: ویتامین‌های:
D , A , E
.
4) خط چهارم: نیروهای تولیدی
نام: بازوفیل‌ها: ( اسعتداد و تعداد 4 دهم درصد کل ارتش دفاعی)
شرح وظیفه: تولید گلبول سفید از مغز استخوان برای اعزام به منطقه‌ی تهاجم و درگیری
مهمات مورد نیاز: ویتامینهای
A , E , B6
تنظیم از: خیام ابراهیمی
برگرفته از ویدئوی آقای دکتر اباذر حبیبی نیا از کانادا
17 اسفند 98
 


Saturday, March 7, 2020

بصیرت کرونا

 کرونا فرشته نجات یا ممات؟


بصیرتِ #صاحب_کرونا یعنی:
#تکرارِ همان تک‌تیراندازی، به سر و قلبِ بی‌سلاحِ فرزندِ صغیران‌و
پرچمِ زردِ مولایِ "جهادِ ولرمِ ژله‌ای" در سرد و گرمِ جهان و
بوی کبابِ فیله‌یِ یارانه‌‌ای در آتشِ بنزینِ گران و
مرغِ سربریده‌ی گورخوابان، در عروسیِ خوبان و
نوحه‌‌خوانِ نفوذی در عزایِ کافرانِ دوران و
مولودی در جشنِ "دماغ سوزان" و
تلنبارکردن کشته‌هایِ نهانِ آبان، در جنایتِ اوکراین‌و
کش‌آمدن جنونِ آقای جهان، با فرشته‌‌‌یِ نجات #کرونا از آسمانِ شهرِ ووان‌و
"14بدرِ99" نهفته در شهر ویروس سوهان، تا انتقامِ مقدس از مردم گیلان‌و
یکی در میان، انتحارِ سربازانِ هار کذایی، برای باورپذیریِ این‌ داستان:
بخوان!
بخوان: بِاسم ناخدای آچمز، الذی خلَق‌َالبحران
خَلَق‌َالبحران مِن‌الجنونِ قدرتِ‌مطلقه
و "جنونِ قدرت" به‌نـــامِ معرفتِ انسان و
به کـــام غریزه‌یِ درنده‌‌یِ حیوان.
و این پاتکی است از سویِ راهزنانِ خدای رحمان
به ازایِ تحریمِ بیرقِ زردِ تجاوز، در حسرتِ تپه‌هایِ جولان و
جنگِ جهانیِ سوم از جماران تا آنسوی جهان.
و بخوان! در جشنِ 13رجب و پیروزیِ گروگانگیران جانان:
"اشداء مع الکفار و رحماء بیهنم"
یعنی: ماسک و دستکش و کیتِ آزمایش، برای امتحانِ مؤمنین و حفظِ سرداران و
مرگ و میر برایِ مردمِ‌غیرخودی و کافران به هر سامان و
خوشا به‌حــــالِ سیدنا مولانا شیخ حسنِ نصرالله، در جنوبِ لبنان و
بدا به‌حـــالِ گورِ بی‌کفنان بی‌پدر و مادرِ کودکانِ خیابان!
و این است موجسواریِ شاه نامردان، از روسِ مازندران تا چینِ عُمّان و
سرسره‌بازی رویِ خونِ مردانِ بی‌آب و زنانِ بی‌نان در قرنطینه‌یِ سرگردان
از این ستونِ زندان
تا آن ستونِ زندان.
نامه رسان:
خیام ابراهیمی
2 روز قبل از عید 18 اسفند 98
پی‌نوشت:
1) دیگی که نجوشد برای‌شان... کله‌ی سگ در آن بجوشان!
2) پرچم زرد به معنای اعلان جنگ در صدر اسلام بوده و رنگ زرد پرچم ارتش مقاومت در جنوب لبنان به این دلیل است.


Thursday, March 5, 2020

کاشت امید و ناامیدی بین هیولاها و لولوها


راز امید و ناامیدی با کاشت نهال دو لولوی واقعی و خیالی

کاشت امید و ناامیدی بین هیولاها و لولوها

چرا #خامنه‌ای مقصر نیست؟ چون از کوزه همان برون تراود که در اوست. مشکل از کوزه‌گر و کوزه‌خر و کوزه‌فروش است! و چرا رمز بازپسگیری کوزه، در شکستنش نیست؟! چون کوزه‌ی شکسته به‌کار نیاید!
آیا راز دستکش ضدکرونای خدمتگزارِ مردم بی‌دستکش را دانی که چیست؟
دیروز به هر داروخانه و فروشگاه زنجیره‌ای‌سپاه و سوپرمارکت‌ رفتم از دستکش خبری نبود! ماسک و الکل و "کیت‌آزمایش" سیری چند؟
فهم ضرورت و راز علمی #قرنطینه توسط عالمان کودن و فضایی دو ماه طول کشید تا به دروغ و مصلحت و یا جهل کذایی، آن هم با تشدید تلفات مردمی در زمین، به روی نامبارک بیاورند!41 سال بر مردم بینوا چه رفته است توسط این فرقه در ولایت جهل و ادعا؟! هنوز هم فهم و تفقه علم و دانش مدنی، نفوذ نکرده در جنونِ فقیه نادان و جانی مدعی علم لدنی! با جان مردم چه می‌کنند این راهزنان کندذهن و دغلباز با آن دهانهای رجزخوان چون دروازه خندان و باز؟ ویروس دیوانه‌ی مرگ و جنون و کتمان، چه بفهمد راز سرایت ویروس کرونای مرگبار را در این بی‌سامان؟!
این است راز تداوم سلطه از دوران مشروطیت قجر، تاکنون:
بصیرتِ جبرجغرافیای بیابانگرد، چه بفهمد مناسبات و حقوق مدنیت را؟ که هنوز که هنوز است آن را شوخی گرفته ارباب کیش، در امنیت سوراخ موش اهلِ بیتِ خویش!
نه! تقصیر از #خمینی نیست!
مقصر اصلی بضات فهم لاغر بومی و مکانیسم اعتماد دیمی و بیعت اکثریت مردم با نوکری است که کل ثروت ملت را بدون التزام به پاسخگویی قبضه کرده و خود و گزمه‌هایش در امنیت ثروت یغما‌شده‌ سنگر گرفته و صاحبان حق را گرسنه و بیمار و آواره و قربانی و به حال خود رها نموده و در بحران سیل و زلزله و اپیدمی، نه پول دارد و نه بصیرت که یک ماه شهر را قرنطینه کند تا ویروس جان بکند! و جان می‌کند تا جان بدرد و علی بماند و حوضش! چون پنهان از چشم مردم و خودسرانه، ثروت ملی را در لبنان و سوریه و عراق و اقصی نقاط عالم بر باد داده و حالا با اخم و تخم جاخوش کرده و باورش شده مالک این سرزمین است و مردم مفتخورانِ دارایی خویش! لذا با حق‌به‌جانبی، برای ولی نعمت خود و هر صاحب حق معترض غیرخودی به عنوان دشمن رجز می‌خواند و دست پیش می‌گیرد تا مردم باور کنند زباله‌ و میکروبی بیش نیستند! لذا خود از ترس میکروب مردم و ویروس #کرونا، دستکش به‌دست کرده و می‌گوید: بینوایان! دل قوی دارید و از این لولوی واقعی نترسید! بلکه از آن لولوی خیالی که 41 سال است ما آفریده‌ایم و شما هزینه‌اش را پرداخته‌اید بترسید! چون بقای ما در بحران جنگ و فحش و رجز و خشونت ویرانگر میان لولوها و ویروس‌هاست.
مشکل ما از اعتماد دیمی و هیئتی مردم به قانون سلطه‌ی سلطان صاحبکرانی با ادبیات حقوقی #سلبی_حذفی است و دل بستن به گزمه‌های او و پیروان ملتزم به اختیارات مطلقه‌ی یک پادشاه فرامردمی و حکم حکومتی چنین سلطان و قانونش در قوای 3گانه‌ی سرکوب هر صاحب حق غیرخودی! که اگر دیوانه و مجنون شود، ملتی قربانی جنایت و جنون شود!
به دلیل همین جهل‌العارفین است که عوافریبانه فرمان صادر می‌شود که گورخوابها با جیب خالی به نیت 14 تن، تا 14 توله تولید کنند! و وقتی می‌گویند اینها گور ندارند تا کفن داشته باشند؛ آنگاه پاسخ و راهکار اقتصاد مقاومتی این می‌شود که بروند در بازار آزاد کار کنند! یعنی در فقدان نظارت ملی و مردمی، کل منابع طبیعی کشور و اعتبارات و ناامنی ناشی از تصمیمات کلان اقتصادی و سیاسی و شکل دخل و خرج و جنگ و صلح و سرنوشت مردم در دست یک امانتدار خودسر باشد و صاحبان حق هم بروند غازشان را بچرانند و اگر جیک بزنند سربریده شوند! آیا هیچ آدم عاقلی زاد و ولد و معاشقه و زندگی و مرگ و اقتصاد خانواده‌اش را یکجا به یک پیمانکار که دیوانه بودن و جنایتکار بودنش هیچ تضمینی ندارد، کنترات می‌دهد؟!
براستی اگر مردمی سنتی بدون یکبار خواندن قانون بین کارفرمایی که خودشانند و کارگزاری که خود مالکش کرده‌اند، به چنین قانونی امیدوار باشند، چه نام دارند؟
فهم عمق فاجعه به همین سادگی است: وقتی ملتی با چنین قدرت تشخیصی به فضلِ نیاکان خود افتخار می‌کند و یکبار از خود نمی‌پرسد که: براستی، از فضلِ پدر تو را چه حاصل؟! آنگاه چه می‌توان کرد؟
اگر یکبار به جبرتاریخی از جعبه مارگیری و "قوطی شانسی قدرت مطقله" رضاشاه بیرون آید، البته بار دیگر با بیعت و جهل مردم می‌تواند شاه سلطان حسین صفوی و یا #خمینی درآید! پس مشکل از قانون سلطه نیست! مشکل از جهل مردم و مردمسواران دیمی و هیئتی است که نمی‌فهمند: بیعت با یک قدرت مطلقه چه عواقبی دارد! و نمی‌فهمند که یک قدرت مطلقه، قابلیت جنایت دارد! قابلیت به گروگان رفتن دارد! و وقتی سلطانی دارای قدرت مطلقه باشد، به هر دلیل اگر گروگان اجنبی و خودی و غیرخودی و نفسِ خود شود، آنگاه در غیاب نظارت ملی و عدم مکانیسم پاسخگویی و راستی آزمایی، کل رعایا به باد فنا رفته‌اند و گروگان قدرت‌های پشت پرده از مافیای خودی تا مافیای #روس تا #چین و #اروپا و #امریکا و دعوای بین قدرتهای مطلقه بر عالم، شده‌اند! تا دیروز که مردم فدای شمشیر اعراب و چنگیزخان مغول بودند، باکی نبود! اما در دوران مدنیت و مدرنیته با وجود صندوق‌های رأی، مشکل حتی از #خمینی و #خامنه‌ای و هر قدرت مطلقه‌ی دیگر هم نیست! مشکل حتی از خطا یا ستمِ خدمتگزاران و مسئولین حکومتی، با فرمان اکثریت مردم برای پادشاهی ایشان نیست!
مشکل از عقل مردم بینواست و بصیرتِ دلالان وجیه‌المله که آدرس را نادرست نشان میدهند و مناسبات قدرت را با چاه نمایی و به امید نواله‌ی قدرت، نادرست تشریح کرده‌اند. و مهمتر از این نواله خوران حکومتی در پوزیسیون، مشکل از اپوزیسیونی است که نتوانسته بر اساس یک فلسفه‌ی وحدتبخش و ضد استراتژی و تاکتیکهای تنش آفرین نظام سلطه، گرد حق مشترک(نه ایدئولوژی) متحد شوند و کاری کنند کارستان!
پس آدرس را نادرست نشان ندهید ای اپوزیسیونی که آتشبیاری برای رهبر آتش‌به‌اختیارانید و بازیچه و بازیگر قواعد قانونی او در زمین بازیِ او!
عمیق تر که شویم، مشکل ما از ادبیات سلطه است. از ادبیات #سلبی-حذفی که همه را گرد خود میخواهد. ما نیازمند ادبیات حقوقی "ایجابی-جذبی" هستیم! که همه را گرد همه بخواهد!
این یعنی تمام مردم باید در نوشتن سرنوشت خود حق داشته باشند و این سرنوشت خود را به تکددست یک سردار و یک شاهزاده و یک شاه و یک سلطان صاحبکران ندهند! که هیچ سرداری نمیتواند نه انقلابی را پیروز کند و نه ملت را نجات دهد!
دیروز در هیچ کجا، یک دستکش ضد کرونا، گیر نیاوردم! این نشانه ی شومی است برای عقوبت اقتصاد مقاومتی! اقتصادی که در خدمت رحماء و خودیان است، نه مردم غیرخودی.
حالا به راز تاکید خدمتگزار مردم، برای رحمت فرستادن مدام بر اهل بیت آتش به اختیار، و شدت با مردم مغبون و کافر، در هر صحنه و میدان از ابتدای انقلاب تا #آبان_98، ایمان بیاورید! آقای #خاتمی تدارکاتچی و #روحانی آبدارچی!
و آیا راز بیعت با قانون راهزنان دل و دین ناپاک، علیه مالباخلتگان حق مشترک آ ب و خاک، را دانی که چیست؟...
پاسخ: راز در جهل به قانون و بازی در متن و میدان آن قانون و قانونمدارانش است!
عقوبت اعتماد و امید اکثریت مردم به قانونمدارانِ قانونِ حذف غیرخودیان مالباخته، به نفع خودیان راهزن، نابودی منابع انسانی و طبیعی مشترک است! تا حدی که دستکش در داروخانه و مراکز بهداشت و سلامت نباشد، اما در بیت باشد!
البته بیشترین تاکید و تذکر در صفحه بیت خدمتگزار مردم این است:
اشداء مع الکفار و رحماء بیهنم.
مشکل از رهبری نظام سلطه نیست!
مشکل از بیعت اصلاح طلبان و میان‌مایه‌ها و فریفتن جاهلان با لبخند و دروغ، با این نظام قانونا غیرمردمی است.
مشکل از بیعت با قانون تقسیم یک ملت یکپارچه به مؤمن و کافر است، نه قانونمداری که اکثریت مردم با قانونش بیعت کرده‌اند! او مکللف به ناخدایی است!
مشکل از شریکان دزد و رفیقان قافله است!
مشکل از امثال خاتمی و پیروانش است!
راز امید اکثریت مردم در تغییر این قانون است تا یک نفر به جای 80 میلیون سرنوشت ننویسد!
می‌توان مراتب علم این تغییر بنیادی را با نظات مردمی و توبه از قانون اساسی و با یک روش امنیتبخش و مسالمت آمیز با یک شاخه گل در میهمانی امن ارباب، از او صراحتا در خواست نمود: که ممنون از تحمل این بار سنگین خونبار در 41 سال گذشته! لطفا کشور را به صاحبانش پس دهید! این یک فرمان مردمی-ملی-میهنی توسط اکثریت صاحبان حق است!
وگرنه بدون چنین فرمان قاطعی، او تا انقلاب مهدی آتش به اختیار خواهد ماند و در این سفره‌ی انقلابی، تنها آتش بیاران معرکه، به قیمت جان کندن و خون مردم بینوا، بهره‌مندند!
گیریم به قول مصباح یزدی دو نفر عِدّه داشته باشند و چند ارتش عُدّه(عدوات جنگی)!
به همین دلیل است که آبپاش‌های ضد شورش مجهزتر از آمبولانس‌هاست!
این نظام میان بحرانها قدرت را به مردم واگذار نخواهد کرد! بنابراین بحران کرونا اگر برای مردم فرشته ی مرگ است اما برای نظام سلطه، عین فرشته‌ی نجات است!
مردم بینوا دیگر چیزی ندارند که برای از دست دادنش مدارا کنند! موضوع مرگ و زندگی است!
به همین دلیل است که گورخوابهای کوخ نشین از #کرونا نمی‌ترسند! اما کاخ‌نشین‌ها و پیمانکاران و دلالانشان عین بید می‌لرزند و می‌ترسند! آنها برای حفاظت از نظامِ تمامیتخواه که در کمترین فرصتها دشمنی اش را با استقرار اراده مردم نشان داده، و برای امنیت و حفظ منافع و سلامتِ جان خودشان که از اوجب واجبات است، اگر لازم باشد، جان همه را خواهند گرفت! در این شکی نیست!
با این همه مشکل با فحش و شعار حل نمیشود! به عبرت تاریخی در این 41 سال، قربانی دادن مردم میان بحرانها همواره ادامه خواهد داشت! هدف مشترک یک امتیاز فوق العاده نیست! چرا که مهم‌تر از هدف مشترک، راه رسیدن به هدف است!
مشکل از روش بازپسگیری کوزه و نقشه‌ی راه و ادبیات مبارزات است!
و تا این مشکل حل نشود، مشکل این مردم حل نخواهد شد!
#مرامنامه از چنین روشی سخن می‌گوید! چه اپوزیسیون آن را بخواند! چه نخواند!
خیام ابراهیمی
16 اسفند 98



Tuesday, March 3, 2020

گزارش به تاریخ از گورستان ایران

گزارش به تاریخ از گورستان ایران

روح کرونا چگونه به ریش زندگی می‌خندد؟!
#روح_کرونا یعنی نفهمیدن فرق #قرنطینه مطلقه، با سیزده بدر ولایی میان مرگ مسری و بی‌درمان از روز شنبه
رهبر خفاشخوار #چین فهمید، اما #روحانی و آلتش #دکتر_مینو_محرز نفهمید!
بسته 5 میلیون یورویی #بریتانیا و #فرانسه و #آلمان هم فهمید که باید به #روح_کرونا یاری کند که به کسب و کار صادرات سپاه قدس محتکر #ماسک و تکمیل کشتار و قتل عام مردم بیاید نه مردم!
اقتصاد و فهم مقاومتی یعنی: شنبه پایان بحران ماست و آغاز #بحران_مردم!
روحانی در مقابل فهم عمومی، مقاومت می‌کند و ملت جان میدهند در مقابل چشم فرزندان!
مردم کم کم می فهمند عمق فاجعه را
که مدعی فقاهت مطلقه اگر نفهمد، میتواند ملتی را با خود به ته چاه اسفل السافلین ببرد
مردم کم کم جان می‌کنند و کم کم می فهمند معنای مرگ تدریجی را.
اینکه در مدیریت دیمی و هیئتی، نه ماسک و نه دستکش صدبار مصرف مقاومتی عامل نجات نیست و خود عامل تسری آلودگی است!
دستکش یکبار مصرف مخصوص اتاق جراحی است و بعد سطل زباله، نه بده بستان پول کثیف در جیب آلوده‌ای که روزی چند بار از خانه تا مغازه در تردد است و کرونا را به روی مبل و کمد لباس‌ها می‌برد و گیریم دستکش صدبار مصرف را آخر روز درون سطل زباله بیندازد!
مردم کم کم می فهمند، اما مدعی فقاهت اصلا نمی‌فهمد!
چون، اقتصاد و فقاهت مقاومتی در بحران اپیدمی مرگبار یعنی:
مقاومت در مقابل فهم امور نسبی و مطلقه که فقیه نمی‌فهمد!
چرا 1400ساله این روحانی به ریش همه خندیده؟
چون فقیه نمی‌فهد معنای قرنطینه‌ی مطلقه‌ی چینی و سوئدی را
و با این نفهمی، فهم خود را مطلقه کرده!
چون نمی‌فهمد معنای شلوار 100بارمصرف صندلی آژانسی را که با امنتاع و سفارش اورژانس، باید بیمار را به بیمارستانهای آلوده برساند!
و دستکش مقاومتی آلوده به کرونای پزشک اورژانس را که فقط برای خودش امنیت دارد، نه بیماران
اما رهبر خفاشخوار چین فهمید و با عبا و عمامه از شنبه با کرونای قاتل به سیزده بدر مرگ نرفت
و با شعر و رجز ولایی قمپز موشک و ماهواره را با خر یکبار مصرف هوا نکرد!
او نمی‌فهمد که چرا چینی‌ها لباس نانوی یکپارچه می‌پوشند و برای خرید به مردم اجازه نمی‌دهند خودسرانه بیرون بروند؟
چون مشکل تنها از دستکش یکبار مصرف رانندگانی نیست که صبح به دست می‌کنند و شب به سلطل زباله می اندازند
مشکل از نشیمنگاهِ شلوار بیماری نیست که ناچار شده با آژانسی به بیمارستان برود که شهر را آلوده می‌کند وقتی برگشت ماسک را برداشته با همان نشیمن روی مبل ولو شود
مشکل تنها از پولی نیست که دست به دست می‌شود در جیبی که خالی هم بشود اما باز آلوده است
مشکل از قدرت فهم فقیه است که نمی‌فهمد، اما فهمش را مطلقه کرده
آقای #خاتمی نفهم!
لطفا در #قرنطینه ویلای مردمسواری دیمی، استاتوس قبلی‌ام را بخوانید!
خانم دکتر #مینو_محرز_امنیتی شما هم در کتمان کارشناسی همکاران با شرف خود؛ وقتی بلندگوی عدم حساسیت عمومی شدید، در این جنایتِ عاقل اندر سفیه ولایی، شریکید!
خیام ابراهیمی
12 اسفند 98
دوشنبه سیاه
یک هفته در قرنطینه‌ی غار کهفیم و
نان خانه تمام شده و حتی به نان بسته‌بندی شده کارخانجات هم اعتمادی نیست! بگذریم از اینکه پول کثیف در جیب‌های پاک، هست یا نیست؟!
چون نظام کندذهن مقاومتی، درکی از سرعت سرایتِ ویروس مرگبار و بی‌درمان کرونا ندارد و قانونا اهل تقیه و دروغ و پنهانکاری و کشتار است!
چون او خود قانونا روح کرونای مرگبار بی‌وطنی است که در تن و کالبد زندگی یک وطن، احمقانه به ریش هر غیرخودی جز خود می‌خندد!



Monday, March 2, 2020

نامه ویروس مادر به الهه #کرونا

از: #آیواس (ویروسِ نامحسوس)
به: کرونایِ عزیز و #منحوس
عروسکم!
به عبرت تاریخی از سال 1304 تا 20 و 32 و 57، می‌دانی که بقای ما وابسته به تداوم بحران بین ما و حکومت‌هایِ دست نشانده‌ی خودمان است؛ تا یاغی نشوند و دُم درنیاورند و ناگزیر نشویم هر چند سال یکبار به هزینه‌ی خودشان، دُمِشان را کوتاه کنیم!
.
ویروسکم!
هر چند ما شطرنج را از اجدادشان آموخته‌ایم، اما همواره در شطرنج سیاسی مدرن، یک قدم جلوتر از آنهائیم. این بینواها هنوز برای تصرف غیرخودی آلوده به روش‌های سخت سنتی با کشتی‌های توپدارند! حال آنکه آنها همواره 400 سال عقبند و یک قرن است که این روش کهنه، منسوخ شده است! چون اتحاد بانک‌های جهان در دست ماست و اینها تنها در رگهایِ از هم جدای خود، خون دارند و هنوز خونبازی می‌کنند! پس ایشان همواره در دامچاله‌های پیش‌پای، یار تمرینی رایگانی هستند که با قواعد ما بازی می‌کنند و اینک که صاحبان رگهایشان در تدبیر وحدت علیه ارباب بومی دلخواه مایند، ماموریت تو به هم ریختن مواضع‌شان است!
همین روزها که آنها برای دستیابی به وحدت چکشی در بحرانهای زنجیره‌ای، سرگرم سوء استفاده از موهبتِ "تخریبگری‌آسمانی" چون تواَند، حتی حربه‌ی #طالبان در افغانستان را هم با پاتکِ دلارهای سبزترمان، از دست ناخدایشان ربودیم و حالا باید از حرص یا ناخنهایشان را بجوند و با باز خودشان را گاز بگیرند! این یعنی همه بدانند که هم مکر و هم عقل و بی‌خردی‌جمعی و هم دلارها مال خودمان است و هیچ شیطانکی نخواهد توانست از روی دست خودمان از ما تقلید کند و روی دستمان بلند شود! (یدالله فوق ایدیهم) مگر این‌که چندصباحی خودمان به این تازه به دوران رسیده‌های آتشین مزاج، میدان دهیم تا از این دامچاله تا دامچاله‌ی بعدی، خون ملت خود را در شیشه کرده و در رگ‌های همیشه تشنه‌ی ما تزریق کنند! که تا قواعد بازی بومی بر مدار سلطه بر خودی و غیرخودی چنین است، تنها صادراتشان به دیار قدس و به نفع ما همین است!
.
لعبتکم!
وقتی تو را آفریدیم، از همان روز اول به عقوبتِ اعقاب خود #سارس و #ابولا اشاره کردی و از واکسن ترسیدی و گفتی:
ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز
از روی حقیقتی، نه از روی مجاز
یک چند دراین بساط بازی کردیم
رفتیم به صندوقِ عدَم یک‌یک باز!
تو جوانی و خام! و شاید ندانی که اصلِ بقای ما در نبردی نابرابر است! ما بیش از یک قرن است که از قدرت تکنولوژیک خود مطمئنیم و برگ‌های رو نشده بسیار داریم و با برگزیدن تازه به دوران رسیده‌های عقب مانده، آنها را به این شبهه و گمان درانداخته‌ایم که تمام برگ‌های مدرنیته روست و آنها با #مهندسی_معکوس و مهارت خواهند توانست با تردستی در قمار کازینوی عالم برنده شوند! لذا تا در بهره گیری از یک ملعبه ماهر می‌شوند، برگی دیگر رو می‌کنیم، که در بازار آزاد روحشان بی‌خبر است! ما به آنها از عمد میدان میدهیم تا #تقلب کنند و تمام سرمایه و دارایی خود را به میدان نبردی نابرابر آورند و تا می‌توانند زیر و رو کشی کنند! ما تمام این حماقتها را به حسابشان می نویسیم و در وقت مقتضی دولا پهنا حساب می‌کنیم! اما احمق‌های آدمفروش و برادرکش، هرگز از تاریخ خود و جهان عبرت نمی‌گیرند!
و اینک تو برگِ جدید مایی در لباسی نوین! اما مطمئن باش که روحت که همانا بر اصل #تضاد_منافع بنا شده، جاودانه است! لااقل در یک قرن اخیر از کودتای پرولتری اکتبر روسیه علیه تزار تا امروز کسی این قاعده را به هم نریخته! خلقت تو سمیولیشن روحِ اجدادت در لباسی نوین است! این #استراتژی روح توست که از #مارکس آغاز شد! روح جاودانه همانا القاء تضاد منافع در جنگی نابرابر با غیرخودی است! تا بدین‌گونه هر که ذاتا تسلیم نظم نوین ما نشود را به دست و پا زدن بیهوده واداریم تا هی آب را به نفع صیادی چون ما گل آلوده کنند و ما از منابع طبیعی ایشان و پیروانشان "هی" ماهی تازه بگیریم! و تو که الهه‌ی جدیدی برای به هم ریختن ایمنی در هر تن و هر وطن غیرخودی صاحب همان روح قدیم اجداد استعمارمان در لباسی نوینی.
فتنه‌یِ دشمنی چون ما در این است که به هر دست‌پروده‌ی خود القاء کنیم که او می‌تواند از زور آبپاش‌های #ضد_شورش علیه تو نازنین استفاده کند و با افزودن چند قطره از جام زهری (که باز تو در آنی) به منبعِ آب آبپاش‌ها، علیه تویی که اینک در هوا و فضا معلق نمی‌مانی و تنها بر سطوح قدرتِ می‌چسبی، مانور قدرت دهد!
اما کور خوانده است!
ما اینبار بواسطه‌ی جاسوسان خلفِ #سعید_امامی به فرماندهان بیسواد و فریبخورده‌ی بینوا القاء می‌کنیم که به‌جای سمپاشی سطوح، تو را از لوله‌ی تفنگ‌ها و شلنگ‌ها بصورت هوایی دَر کنند و رعبی دروغین را بپاشند! ت تو بر زمین و هر سطح مادی بیفتی و بچسبی و ماموریت خویش را آغاز کنی! اینگونه تازه به دوران رسیده‌های "خر مردِ رندِ ابله"، با جهل‌العارفین و خود را به خریت زدن، تو نازنین را جوری تکثیر می‌کنند، تا تو در آرامش کامل بر هر سطحی که مایلی فرودآیی و به آن بچسبی!
و در آینه‌ای مقابل آینه‌شان جاودانه هی به ریششان بخندی: و مکرو و مکرالله و الله خیرالماکرین! تا از خود ابدیتی بسازی تا آخرین قطره‌ی خونی به نام نفت و اراده، تا انقلاب بعدی و... روز از نو روزی از نو.
.
الهه‌ی من!
تو چون #سیل و #طوفان و #زلزله، برایمان مصداقِ رحمتِ خدای قومِ موسایی! چرا که تو نازنین همچو سپاه ملخ‌های اعرابی، و چون لشکر پرندگان ابابیل، بلایی آسمانی بر سپاه فیل‌های ابرهه، در ولایتِ آقای مایی! و حیات ما به بقای بحرانی وجود ذی‌وجودِ چون تویی زنده است!
لذا بفرموده و با #هدایت_نرم تئوریسین‌های روسیِ هدف وسیله را توجیه می‌کند( که گروگان ارباب و نوکر خودمانند)، به دلقک بنفش‌شان القاء کرده‌ایم که به برای حفظ خود که از اوجب واجبات است با چاه‌نمایی امنیتی به هالوهای انگشت‌نما که در هر خیمه شب بازی انگشت جوهری و خونی‌شان را به هم نشان می‌دهند، به‌دروغ بگوید: " شنبه پایان بحران است!" حال آنکه شنبه باید روز تعطیل باشد و شنبه تازه آغاز بحران است!
ما از اسلافمان نیک آموختیم که وقتی در روز تعطیل ماهیگیری حرام است، با چه ترفندی آن را حلال کنیم، جوری که نه سیخ بسوزد نه کباب!
ما در یوم الله روز جمعه، آب دریاچه را به حوض‌ها و دامچاله‌ها هدایت نرم کرده و ماهی‌ها را در روز کاری به آنجا سوق داده‌ایم، تا به #اصحاب_سبت مجوز دهیم که در روز شنبه(سبت) که روز تعطیل کار است، بدون اینکه به تمرد و گناه آلوده شوند، از آب گل آلود ماهی بگیرند و آن را در سردخانه‌هایی که گاه کشته‌های کف خیابان در آن باد کرده‌اند، فریز کنند تا در اولین روز کاری ماهی تازه روی میزمان کباب شود! لذا سایر رقیبان در روز تعطیل که خفته‌اند، غافلند که تو در روز روشن مشغول جهادی و در #حوض_سلطان به عملیات مرصادی و زیر آبی مشغولی و در رگهایشان ویروسی نهفته‌ای! آن قربانیان بینوا خفته و تو در #غیبت و نهفته در جسمشان نزدیکتر از رگ گردن به آقا و سرورشان!
پس پیش از اعلام #ظهور تو، به #اصحاب_سبت ماموریت دادیم که القاء کنند که هر چه زودتر، ماسک‌ها را به ابرقدرت اقتصادی #چین فروخته و با جهاد پاسداران درگاه، تمام تولید ماسک‌ها را به‌نفع امت خود، نایاب و برای تامین حق ماموریت سلاخانِ ماهی در بازار آزاد هرزگی قاچاق نمایند و #الکل را که‌ حرام بود بر سربازان نفوذی و جانسپاران راه خویش #حلال و بر مستضعفین غیرخودی و خودپرداز بانک‌های ورشکسته مجددا #حرام کنند و کیت‌های آزمایشگاهی را تنها به محتضرین و مردگان تخصیص دهند تا شهروندانِ خوابی که خود را سالم‌ می‌پندارند تا 14 روز غافل باشند و ندانند که تو را در نهاد خود نفهته پاس داشته و وقتی یکی یکی محتضر شدند و از ترس و دردِ دوران احتضار، گیج و درمانده و از بود و نبود خود پشیمان شدند، آنگاه کیت‌های آزمایشگاه را تلف کنند تا تلفاتشان بحران را تصاعدی کند!
هر چه بحرانشان بیشتر... طغیان گیج‌های از هم جدایشان بیشتر... و قدرتِ سرکوب مفتخوران جهان سومی بیشتر... و بقای دلال‌ها و آلت‌های بومی به نفع ما بیشتر...
بگذار توی بلندگوهای دیجیتال و ماهواره‌هایمان هی مفت مفت بگویند" هل من ناصرا ینصرنی؟!... بی آنکه بدانند یاریگر مستضعفین، خواه ناخواه خود از مستضعفین درگاه مایند و ملتمس دعایمان! لذا به این سفسطه در می‌افتند که اعلان کنند: همانا مستضعف واقعی از این پس خود ما وکیلانِ صاحبانِ آسمان و زمینیم! نه مستضعفین راستین جهان!
باشد تا با یک اپیدمی جانانه، خود بدست خود ما را به‌رایگان در کاستن از ملت مزاحم به نفع تاخت و تاز امّتِ مراحم، یاری رسانند! و با جهاد و تلاش تو روی سطوح قدرت، مزاحمین خلق را در سوراخ موش چپانده و مطرود کنند! با این بهانه که برای سرکوب عمومی هر مخالف و ذی‌وجود، اساسا فلوس لاموجود!
و به دلیل کسری بودجه، پس چه بهتر که از قدرت مردم کاسته و بر قدرت خود بیفزایند که ایشان بالاجبار بوزینه‌های لوطی و معرکه‌های آتش‌بیاری و آتش به‌اختیاری خودمانند! لذا هی شب و روز برای هر غیرخودی مزاحم، رمز پیروزی ما را به حساب خود و با #رجز بخوانند:
اشداء مع الفکار و رحماء بیهنم
یعنی با شهروندان صغیر با شدت برخورد کن و با اهل بیتمان با رحمت!
پس ماسک‌ها و دستکش‌ها و کیت‌ها و الکل‌ها و تجهیزات ایمنی را بین بینوایان تقسیم نکن! مستضعف واقعی خودمانیم، که باید به خودمان و خاندان چپ و راستمان رحم کنیم!
.
ملوسکم!
عروسک انتحاری بسیار کوچکم!
تو با این ماموریت تاریخی، تنها عمرِ حضور ما را کش خواهی داد تا در نوبت بعدی باز برایت لباسی نو ببریم و بدوزیم!
وگرنه روح تو همچنان همان #تضاد_منافع آباء و اجدادی است! وای به روزی که این تضاد بنیادی در آن قوم سرگردان، به #منافع_مشترک و #هم_افزایی مبدل شود!
41 سال پیش این روح تفرقه را در کالبد قانونی آن قوم سرگردان دمیدیم و تا امروز خونشان را مکیدیم. و در تمام دوران این تجارت پرسود، تریبون‌های ما در #اپوزیسیون_خودی در مقابل #پوزیسیون_خودی، هر گز این رخصت تاریخی را برای آن بینوا #مام میهن، فراهم نیاوردند و باز فراهم نخواهند آورد! چون #روح_سنتی ما در کالبد زخمی و پاره پاره‌ی ایشان جولان دارد و راز و #رمز_پیروزی و وحدت گرد آب و حق مشترک را نمی‌دانند! آنها با روح دیوانه‌ی همین خروس جنگی، اول از دیوار ما بالا رفتند و با دستاویزی همواره در نمک خوابیده، ملت خود را تحریم کردند و بعد دیوانه‌ای دیگر را انگولک کردند و 8 سال با #جنگ_تحمیلی صنایعِ ما را سیراب کردند و با #هدایت_نرم لابی‌هایمان، به سراغ هسته‌ی تف کرده‌ی #اتم خودمان رفتند و به یاری آلتِ روسی ضد تزار خودمان با همین روح "تضاد منافع" در آن دمیدند و تاکنون ایشان را دوشیدند و البته شتیل برادران و خواهران و همسران ما را هم از شرق تا #اروپا و غرب عالم دادند!
.
نازنین ویروسکم!
عمر پوستین تو با گرم شدن هوا در این بهار به‌پایان خواهد رسید و ما در بصیرتِ رقابتِ چند سلطانِ دیگر در استیج شورانگیز یک کشتی کچ امریکایی، لحظه شماری می‌کنیم و بلیطهایش را از اکنون پیش فروش می‌کنیم!
در این آخرین لحظاتِ پوست‌اندازی‌ات در آن ولایت، از راه دور می‌بوسم آن روی ماهت.
دست خدا به همراهت.
باقی بقایت...
مادرت: ملکه‌ی ویروس‌ها
فرزندِ خلفِ "آیواس" خدای جنگ و انتقام
.
بعدالتحریر:
به یاد آور که در چندم جمادی الاخر جمودِ روح آن معمار گرفتار که با رکب زدن و تیغیدن ما در سال 57 خیال می‌کرد سرمان را حسابی کلاه گذاشته، به تو گفتم که هرگز به رجزخوانی دیوانه‌گان دست رَد نزن! که ما خود مادر و پدر و خدای مکر و جنگ نرم و سرد و ولرم و انتقامیم و متوکل به یاری جنیان آخرالزمانی، این آیه را در کتاب شریعت از زمان آلیستر کراولی (جد بزرگوار حضرتِ بوش) پیشتر از بر بوده‌ایم: و مکرو و مکرالله والله خیرالماکرین!
بر این اساس کافی است که تو در هر ولایت نسبی و مطلقه، خود را وکیل مالک زمین بدانی! هر چند این وکالت از پایه کاذب و ناممکن و حرام باشد!
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم... چشم تبدار تو را دیدم و بیمار شدم!
فراموس نکن که این تب نوبه‌ای کشدار که 40 سال است ناشی از واکسن روح آن معمار گرفتار در کالبد فرزندان پریشان و غیرمنسجمِ مام میهنی بود، با ویروس‌های نوین و واکسن‌های پی در پی، ادامه خواهد یافت؛ تا آخرین قطره‌ی خون در بدن این وطن! مگر اینکه سلول‌های این تن واحد با یکدیگر متحد و ایمن شوند! وگرنه تا میان ایشان، کیش شخصیت رهبری میان رهبران هست، برای جنیان ما در این ویرانسرا امید هست! دست ما تنها وقتی از این تن تبدار کوتاه می‌شود که ایشان در یک شرکت سهامی عام، سلاطین و رهبران خود را، به سخنگوی مجلس عوام تبدیل کنند!
نامه رسان:
خیام ابراهیمی
12 اسفند 98
.
پی نوشت:
اگر پیروانِ آقای جاسوس جعلی و مشکوکِ شهید #سعید_امامی، پس از #قتلهای_زنجیره‌ای و رساندن اسناد حاکم ایران به اربابانش در اورشلیم توسط پیروانِ خلفش، هنوز در قید حیات باشند، از این نامه عبرت خواهند گرفت و بساط خود را هر چه زودتر جمع خواهند کرد! چون نامه‌رسان امید و رجاء واثق دارد که با نسخه‌اش در طی دو هفته، تمام فرزندان اپوزیسیون و پوزیسیون در دامن مام میهن، به امنیت نسبتا کامل خواهند رسید بی آنکه خونی از دماغ شهروندی بریزد! مگر آنکه بشنوند و باز خود را به جهل العارفین بزنند که در این صورت نه از تاک ماند نشان و نه از تاکنشان.
که بدون وحدت بنیادی تمام فرزندان مام میهن گرد آب و خاک مشترک، و با آدمفروشی ایدئولوژیک، ایشان در هیچ دخمه‌ای در #جهان_آیواس، امن نخواهند بود! چه خودشان و چه فرزندانشان!
این خط_ و این هم نشان!


کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...