موجسازی و موجسواری
بر جهلِ اپوزیسیون پریشان، و تخریب وحدت از اتاق فکر
بر جهلِ اپوزیسیون پریشان، و تخریب وحدت از اتاق فکر
چرا تظاهرات مردم غیرتشکیلاتی در دی 96 و پرموتکردنِ شعار سازمانیِ #رضا_شاه در 100 شهر، همزمان با کشف معجزهوار پیکر وی در شهر ری، کار نظام بود؟ هنوز شاهدیم که برخی از خوشخیالان ظاهربین، از راه دور و بدون در دست داشتن مکانیسم راستیآزمایی، دی 96 را نقطهی عطف مبارزات مردم علیه نظام میدانند! آرزو بر جوانان عیب نیست، اما چرا پبران اپوزیسیون بر این دروغ میدمند؟
این به این منزلهی نفی خدمات رضاشاه و نظام پهلوی نیست! مگر کسی میتواند حال و روز کشور را در اواخر دوران قاجار نادیده بگیرد؟ براستی در کدام حزب و سازمان پیشگام که مملو از اندیشمندان و برگزیدگان جامعه بودهاند، جنایتی رخ نداده است؟ و کدام نظام را در جهان میتوان مثال زد که بر بستری نیمه بدوی محصول جبرجغرافیایی تاریخی، عاری از خطا بوده باشد؟ آن که سمبول نظام شوراها بود استالین داشت.
با اینهمه تاکتیک تخریبچیهای نظام سلطه را در ویدئوی ذیل میتوان مشاهده کرد! تحریک برای #جنگدر نبردی نابرابر! این همان تاکتیک استراتژیک در مقابل ارباب بزرگ عالم است. حیات نظام وابسته به بحران در آب گل آلود است تا فرصت رفتار منطقی را از غیرخودی بگیرد و او بتواند ماهی خود را صید کند! جنگ با صدام هم با فراخوان قیام ارتش عراق علیه صدام توسط خمینی، 5 ماه پیش از حمله آغاز شد! تحریک کن تا اولین سیلی غیرقانونی را حریف بزند!
روی موج نارضایتی، مردم را تحریک میکنند و حتی داغ تر از مخالفین به ارباب خود فحش میدهند و بر تناقضات برملاشدهی خویش با منحرف کردن دلایل تناقض تاکید میکنند و زیربمباران اخبار مونتاژشده و دوغ و دوشاب تناقضات، مخالفین و غیرخودیان منحرف خود را در اهدافی سرکوبگرانه متلاشی و فریبخورده و سرخورده و منزوی میکنند! آنگاه این قوم لت و پار و پریشان عقیم را به روش خود دسته بندی کرده و جهت داده و به سمت بنبستهای دلخواه خود میکشانند تا شور و هیجان مبارزه به روشهای نادرست در جاده خاکیها تخلیه شود و اپوزیسیون پراکنده خیال کند که دارد مبارزه میکند. این بازی ایشان توسط مامورین قسمخورده و یا گروگان و مزدور در میان اپوزیسیون مسبوق است. نمود آن را میتوان در ویدئولایوهای سربازان سایبری در خارج از کشور مشاهده کرد که چگونه با هدایت فرماندهان داخلی و خارجی به یارگیری از کاربران بینوا مشغولند.
لازم نیست فردی در اپوزیسیون مستقیما مزدور باشد! کافی است #سرداران_ستادی که خود را مخالف نظام جا زدهاند، نقشه راه و خط و ربطهای کلی و جزئی را به افراد درون صف برای اجراء القاء کنند!
پرچم غیرخودی را با شعار...میدهند در دست استادِ هوار
به احتمال قریب به یقین، ویدئوی پیوست نیز تولید سربازان ارتش سایبری است.
ما شاهد مونتاژ دوغ و دوشاب در ویدئو هستیم. وصل کردن بخشهایی از سخنان با بخشهای دیگر و شیوع آن روی موج نارضایتی مردم. هدف چیست؟
کار تخریبچی، لوث کردن حقیقت میان دوغ و دوشاب است.
وقتی ویدئویی در سطح کلان تکثیر میشود باید شک کرد که این ویدئو توسط چه کسانی برای چه کسانی ارسال میشود تا با سوار شدن بر هیجان مخالفین برای تخریبشان، بهره برند!
مثلا به این ویدئو توجه کنید که چگونه بخشهای مختلف را کنار هم تقطیع کرده اند و برای برخی از افرادی که آمادگی دمیدن در هر آتشی را برای آتش به اختیاران دارند ارسال میکنند!
آنها هم به دست خویش شروع میکنند به تخریب خویش.
در ویدئو می شنویم که رهبر نظام سلطه میگوید باید این مردم میلیونی را زد.
در حالی که منظور او در سال 88 فتنه گرانی هستند که بدون مجوز و بدون رعایت مراتب قانونی مردم را با یک تهمت به خیابان کشیدهاند! و یا در سال 96 به دلیل بالارفتن نارضایتی خود آن را راه اندازی کرده و با القاء شعارهای دلخواه با سناریوی جسد رضاشاه بر آن دمیده اند تا نهایتا با سرکوب ملت بینوا و ترعیب فریبخوردگان و برخی از فعالین تشکیلاتی با یک تیر چند نشان بزنند. در همین اثناء هم برای به دام انداختن بینواها یک #ری_استارت را هم راهاندازی کردهاند تا شور انقلابی را در فاضلابها تخلیه کنند!
به این همه پریشانی، تنها عدم وحدت اپوزیسیون گرد یک #مرامنامه و در یک #ستاد_مشترک میدان میدهد!
.
البته که نظام بصورت بنیادی مخالف اراده مردمی است که از دید او صغیرند و تمام این بازیها هم به دلیل همان حق قانونی خداگونه مجاز است که انتخابات را مترادف با #بیعت_اکثریت با مناسبات قدرت در قانون اساسی القاء کند تا بنا بر اختیارات فراملی هر چه خواست برای حفظ نظام که از اوجب واجبات است بکند و در هر محکمه ای بتواند بگوید این همان اختیاری بود که مردم با امید به قانون اساسی و مناسبات قدرتش، بر حکومت تکلیف کردند! همان مناسبات قدرت در قانون اساسی که برای انتخاب یک تدارکاتچی و آبدارچی در قطار صدور انقلاب به دیار قدس که سوزنبانش قادر مطلقه است، مردم را به طمع شعارهای ناممکن پرچمداران سبز و بنفش به ایستادن در صف بیعت تحریک میکند! چرا که تمام مسئولین و کاندیداتورها قانونا همگام با قوای سه گانه ملتزم به رعایت سیاستهای کلان اقتصادی و سیاسی و نظامی و فرهنگی همان یک نفرند ( نه شعارهای خود و یا سفارشات مردم) و این یعنی: قانونا التزام دارند تمام منابع را در راه همان سرنوشت تک نفره خرج کنند! بنابراین قانونا نمیتوانند هیچ وعدهای خارج از سرنوشت تعیین شده از قبل به مردم بدهند! چون تعیین مصلحت نظام این است که فعلا در شرایط جنگی حزب و روزنامه بسته شود و تمام قوا در خدمت جنگ باشد، و هیچ اختیار دیگری جز تبعیت با رئیس جمهور و مجلس نیست و قانونا با رهبر است. پس شرایط همیشه بحرانی با شعار جنگ جنگ تا نابودی اسرائیل و فتح کاخ سپید و جهان تعیین میکند که تا ابد با این قانون اساسی، ملت و قوای سه گانه بر سرکارند!
حالا باز این روزها ویژه خواران سبز و بنفش و سرخ و سیاه، در یک جنگ زرگری القاء شده، به جای اینکه به مردم بفهمانند که راه از صندوق رأی و انتخاباتی که همواره برای حفظ نظام متکی بر تقیه و خدعه و مکر با غیرخودی (از جمله ملت صغیر که در خیلِ سپاه دشمنند) نمیگذرد و مشارکت یعنی بیعت با یک قدرت فراملی، باز ساز نو میزنند که اگر به ما رأی ندهید #جلیلی یا #لاریجانی مثل لولو شما را میخورد!
یعنی لاپوشانی میکنند که اگر #نلسون_ماندلا هم کاندیدا شود، حضور او در انتخابات قانون اساسی فعلی، ابتر است و نقشی جز بیعت با قدرت مطلقه و در راستای سرنوشت نویسی او برای 80 میلیون ملت قانونا عقیم ندارد!
یعنی باز دارند زمینههای #بیعت مردم را برای شلوغ کردن صفهای سرسپردگی فراهم میکنند! هر چند ایشان در هر صورتی به مردم در صف صندوق و تحریمیان در خانه نیازمند نیستند. چون ریش و قیچی و عدد و رقم در دست خودشان است و دیوار حاشا هم بلند است! پس حالا که تعداد اکثریت و اقلیت مشارکت کننده در صندوق رای قابل اعتماد نیست، چگونه میتوان این تعداد را ثابت کرد تا بر اساس اتهام اختلال اقلیت در مشروعیت اکثریت، سرکوب و منکوب نشد؟
در چنین چنبرهی قانونی که ملت بینوا همواره بین زر و زور و تزویر گزمههای ارباب #آچمز است، آیا میتوان بدون اعمال خشونت، زورگیران را در یک بازی هوشمندانه #آچمز کرد؟ و ورق را برگرداند؟ به باورم #آری!
.
#آچمز مسالمتآمیز در میدان واقعی (نه مجازی)
به باورم، چنین نظام همه کارهای با تمام مهرههایش، تنها وقتی #آچمز میشوند که اکثریت خواست خود را گرد اقلیت و بصورت مسالمتآمیز نمایش دهد و مردم در مقابل صف قربانیان صندوق صف ببندند! و یا در کنار اجتماع اقلیت حکومتی، اکثریت خود را به نمایش بگذارند تا نتوان آن را کتمان کرد!
یعنی مردم در میدانهای امن در راهپیماهیی های حکومت در صفی جداگانه خواست بنیادی و واحد خود را صراحتا و یکصدا به نمایش بگذارند و نشان دهند! تا به نظامی که مدعی است پیرو خواست مردم است و مشروعیتش را از رأی اکثریت مردم میگیرد و چون مردم فلان خواستند، لذا بر ما تکلیف است از خواست مردم تبعیت کنیم، تا بتوان در مقابل دوربینها ثابت کرد که مردم اینند و چنین میخواهند! البته نظام بر خواست واقعی مردم که استرداد اراده مردمی است آگاه است و به همین دلیل تمام راهها را به صندوق سوراخ و خوانش خود منتهی میکند؛ پس وقتیکه تمام راههای بروکراتیک بسته است، راهی نمیماند جز اثبات خواست اکثریت در یک میدان امن که بهانه ی سرکوب و لوث کردن موضوع را نداشته باشد! و میدان ثبت آن منطقا باید جایی باشد که مجوز حضور صادر شده است. وگرنه باز همچون تظاهرات 88 با دو بهانه ی قانونی "عدم مجوز تظاهرات" و "تهمت تقلب" سرکوب خواهد شد!
بنابراین راهی نمیماند جز #تبدیل_تهدید_به_فرصت با استفاده از ظرفیتهای قانونی در حواشی امن (بدون مشارکت در متن).
یعنی به هیچ عنوان راه نه از مشارکت در بروکراسی نظام میگذرد و نه از تظاهرات پراکنده در کوچه پس کوچه های غیرقانونی سرکوب. راه در کنار اقلیت حکومتی در میادین امن برای همایش و نمایشی غیرقابل کتمان با شعارهای صریح برای استرداد قدرت مردم در قانون با تغییر بنیادی قانون میگذرد!
بر این اساس توقع از مردم برای تظاهرات نارنجکی است در میان نارنج استقلال و آزادی.
اما متاسفانه بخش عمده ای از #اپوزیسیون به پرچمداری #شاهزاده_رضا_پهلوی دارای اهدافی پارادوکسیکال هستند و آدرس را نادرست نشان میدهند!
و آن نارنجک این است: "مردم هر وقت به میدان آمدند ما آماده برای رهبری ایشان هستیم!" مردم در فضای ناامن داخلی و امنیتی خود را متشکل کنند! یعنی کاری را که خودشان در مکان امن عاجز از آنند را از مردم بینوایی میخواهند که حتی تقاضای نخود و لوبیایشان سرکوب میشود! این یعنی نقض غرض. این فرافکنی و خیانت تاریخی سردمداران اپوزیسیون به هیچ عنوان بخشودنی نیست! که توپ را در میدان مردم غیرتشکیلاتی بیندازی و از ایشان چیزی را بخواهی که خود به هر دلیل( از جمله #کیش_شخصیتو یا گروگان بودن) ناتوان از آنی. حال آنکه نقش تو این است که اپوزیسیون را متحد کنی و بر اساس یک فلسفه و استراتژی و تاکتیکهای مناسب بصورت مسالمت آمیز بتوانی خواست ملی-میهنی را بر اساس یک نقشه ی راه گام به گام در میدانهای امن ( نه ناامن) اثبات کنی. چون اگر مردم غیرتشکیلاتی و پراکنده را به میدانهای ناامن بکشانی در غبن و خون ایشان شریکی. راه علمی کاملا ساده و مهیاست: التزام به یک #مرامنامه و تشکیل #ستاد_مشترک_اپوزیسیون با فراخوانی عمومی بر اساس ادبیات ایجابی-جذبی و نه ادبیاتِ پارادوکسیکال سلبی-حذفی چون #براندازی مسالمتآمیز #فرقه_تبهکار که نارنج مسالمت آمیزش با دو نارنجک براندازی و فرقه تبهکار آشی شلم شورباست و عملا ثمری جز گیجی و تهییج و بازی با هوش هیجانی نازل مردم گرد شعارهای آرمانی ناممکن در میدان ارباب سرکوب ندارد و ضد وحدت ملی است. به همین دلایل است که این گمان مطرح میشود که صبوری ایشان برای نفله شدن مردم مستاصل یک پیشفرض است و با جیب خالی و پزعالی عملا چشم ایشان به معجزهای از سوی ارباب جهان است. و این یعنی خیانت... هر چند نظام به دعوت بشار اسد در سوریه مردمش را بکشد و هر چند امریکا به دعوت شاه در سال 32 حضور یافته باشد!
.
این ویدئو میخواهد مخالفین را به آن نقطه از تحریک برساند که تنها راه را در یک آتشبازی بدون نقشه ببینند که هیچ رفتارش به برنامهریزی #ستاد_خمینی در 57 ندارد! این پریشانی و تنش آفرینی در راستای همان خواست نظام سلطه است، که برای آن ماموریت هم تعریف کرده است! این مأموریت بر عهده مامورین آتشبیار با نفوذ و تحریک اپوزیسیون برای بخش دیگری از مامورینی است که آتش به اختیارند!
پس با دوغ و دوشاب جامعه و ملت قانونا عقیم را در فشار فقر سیستماتیک و تنشهای عصبی و فحاشی و دریدگی و افسارگسیختگی و بدبینی و فرار و توسل به هر راست و دروغ و مغبون شدن با رونمایی از دروغ و محکوم شدن با شیوع دروغ در بستری چند قطبی، تک افتاده و #آچمز میکنند، تا با هر انفجار عدهای زخمی شوند و اعتمادشان را برای وحدت گرد یک حق بنیادی و مشترک از دست بدهند. در واقع هم تمرکز مردم را از فهم محتوای روش مبارزه گرد حق مشترک متلاشی میکنند و هم اعتماد ایشان را به یکدیگر و به شخصیتها میسوزانند! چون میدانند که اپوزیسون با ادبیات و روش مبارزهی چنین سردمدارانی که تریبونهایشان به هزار واسطه شارژ میشود، با هم وحدت نخواهند کرد. هرچند سوختن شخصیتهای حقیقی به نفع شخصیتهای حقوقی خوب است؛ چرا که وحدت اپوزیسیون در تشکیلات حقوقی موجب دلگرمی مردم و رغبتشان برای حضور در یک میدان واقعی میشود. به همین دلیل است که باید هر چه زودتر تهدید را به فرصت تبدیل کرد و با وحدت برجستگان اپوزیسون و با فراخوانی عمومی ملت را متحد کرد تا با یک استراتژی و تاکتیک مناسب برای خود اعتباری اکثریتی و مقبولیتی کارساز بخرد، تا مشروعیت قانونی اقلیت را علنا از سکه بیندازند، تا صراحتا تغییر بنیادی قانون اساسی به نفع تمام مردم، غیرقابل کتمان شود. این تازه آغاز راه تمرینِ هم افزایی مردمی از شوراهای محلی و بومی تا ملی-میهنی است...
خیام ابراهیمی
خرداد 98