تهدید خاتمی
به عملیاتانتحاری ذیلِ حکمِ آتشبهاختیاریِ تمیز
آیا واکنش به عکسِ دوستان مهمتر است؟ یا واکنش برای امنیت ملیِ خود و شهروندان؟
رائفی پور: اگر خاتمی را پیدا کنم، بصورت فیزیکی و در دَم، بصورتِ انتحاری عملیات انجام میدهم و اگر در خیابان ببینمش خفهاش میکنم!
*واکنش سنجی شهروندان:
دوست فیسبوکی! آقای روحانی! واکنش شما چیست؟ شکایت؟ یا لبخند؟
=========
شهر در امن و امان است...مردم آسوده بخوابید!
این یک شوخی نیست! تعیینِ نرخ وسط دعواست! تهدیدِ یک ملت است! هدف بی حس کردن ملت است نسبت به خشونت در پندار و گفتار و رفتار... در استحالهیِ نیکی به بدی. و اینگونه نرم نرمک فرهنگی خشونتبار و زورگیرانه بر ملتی زورگیری شده تثبیت میشود و در کالبد و نسوجِ کوچه و محله و خانه روح میشود!
با شنیدنِ چنین خبری، شما به عنوانِ یک امیدوار به ادبیاتِ یکشبه و مردمسالارانهیِ روحانی که پوستین و پوششی امنیتی بر روحِ ضد اراده ملیِ قانوناساسی است، چه میکنید؟
شما بهعنوان یک اصلاحطلبِ دلسپردهی اخلاقِ انسانمدارِ خاتمی و کسیکه لابد برای رأی خود مثلِ ناموسش اهمیت قائل است و البته قانونا ملت غیرخودی خارج از امتش را ناموسِ دشمن می پندارد چه میکنید؟ آیا به این تعرض و تجاوز علنی به حقوق شهروندی تن میدهید؟ امید که با تن دادن به این زورگیری خود را برای زورگیری در حریم خصوصی خانه و کاشانهی شخصی خود آماده نکرده باشید!
من اما، شخصا رویِ هیــــچیک از جناحها و اشخاص حقیقی و حقوقی که به حرامخواریِ قانون اساسی از حقوقِ یغما شدهیِ ملتِ غیرخودی و محذوف از نظام تصمیمسازی بر اساسِ اولویتِ حق ایدئولوژی حصولی بر حق آب و گل طبیعی باور دارند، حسابی باز نمیکنم! چگونه میتوان به کسیکه از پایمال شدن حقوق شریکانِ خاک و ملکی مشاع و مشترک ککش هم گزیده نمیشود و خون و توانش را از ویژهخواریِ قانونی میگیرد اعتماد داشت و او را امینِ حقوقِ ملی دانست؟!
اما شما بهعنوان یک ایرانی و یک سیبلِ آمادهیِ آتشبهاختیاری متصرفانِ قانونیِ قدرت، در مقابل مدعیانِ حقبهجانبِ فردسالاری در پوستینِ مردمسالاری، چه میکنید؟ آیا بدون واکنشی صادقانه و بهسادگی و با بیاعتنایی از کنار آن میگذرید تا ککتان گزیده نشود و سری که درد نمیکند را دستمال نبندید؟
.
آقای روحانی!
شما به عنوان امنیتیترین حقوقدانِ نظام و نمایندهیِ امینِ قادر مطلقه برای دههها در شورای عالی امنیت ملی، بهجز نشان دادنِ دربِ باغ سبزِ شعارِ ارزان و عرضهیِ مُخدّرِ حرف و وعدهی گران، چه کار عملی برای حفظِ امنیتِ حقوقی و روانیِ یک ملت میکنید که کماکان سر ملت به تاق کوبیده نشده و گمراه و قربانی شعارهای مفتِ بدون تضمین نشوند؟
براستی، وقتی یکی چون شما متخصص سخنپراکنی در حاشیه است و دیگری متخصصِ عمل در متن، چه تصوری در مورد شما میتوان به ذهن متبادر کرد، جز آتش بیارِ آتش به اختیاری و فراهم آوردن زمینهی مناسب برای سرکوبِ ارادهی ملی در بسترِ امنِ ارادهی میلی برای تمامیتخواهان؟!
جای تاسف دارد که سیاست و تاکتیکِ تولید کنندگان سیستماتیک هجمههای امنیتی و روانی، همواره به جای متن بر حاشیه تمرکز دارد! تا هیچ مدعی حق تابعیت و هیچ اصلاحطلبی به متن نپردازد و بموجب مکانیسم اعتماد سنتی، کماکان مکانیسم اعتمادِ مدنیِ خود را به تار سیبیل داییجان و قسمِ حضرتِعباسِ خانعمو پیوند زده و دل خوش کند و به انتظاری تاریخی تسبیح بیندازد تا معرکهی انتصخابات و بیعتی دیگر فرا آید و موسمِ شعار و غم و شادی مفتِ دیگری بردَمَد و باز روز از نو و روزی از نو...!
گفتیم که بعد از بیعت در انتخابات، یکی از ابتکاراتِ امیدواران و اصلاح طلبان، برای نمونه میتواند تاسیسِ "ستادِ پیگیریِ مدونِ مطالبات ملی" برای احقاقِ شعارهایِ روبنایی مدعیان مردمسالاری باشد، تا طبقِ پیشبینیِ راقم این سطور، رای اعلام شده توسط برگزارکنندگان انتخابات تنها به عنوان یک دام امنیتی، تنها به کارِ بیعت نیاید! تا منتخب تنها فردی نباشد از میان سایر افراد، که تنها تکلیفش کارگزاری و تدارکاتچی یک نفر باشد ولاغیر...
حالا وقت آن است که شاهد آن باشیم که "شورای عالی اصلاح طلبان" روی این خبر حیاتی که طلیعهی دیگری از تاکتیکِ الرعب بالنصرِ سخت و میدانی است، چه میکنند؟! آیا باز به کنجِ مصلحت پناه میبرند؟ و یا آن را برجسته کرده و پیگیری میکنند؟
به باورم این یکی از نفحاتِ شومِ دولتِ اعتدال به نفع تثبیت تمامیتخواهی است!
یکی تحریک کند، دیگری تهدید کند! و یکی هم بخندد و نهایتا ملتِ مسخ شده بترسد و به سوراخ موش پناه برد!
شاید این اولین تهدید مستندِ انتحاری، برای ادایِ تکلیفِ تمیزِ #آتش_به_اختیاری نباشد! اما در واکنش به این سند ویرانگر به ما بگوئید: آیا شکایت میکنید؟ و یا باز لبخند میزنید؟
بدیهی است که مدعیالعموم، با شنیدن این ویدئو انگار مرده و صُمٌ بُکم عمیٌ، تنها لبخند میزند! اما شما چه؟ تنها حرف میزنید؟ و یا عمل میکنید؟
آقایِ روحانی! لطفا شکایت کنید و به جای لبخند، برادریِ خود را به امنیت ملیِ و ملت اثبات کنید! و در پوستینِ میانداریِ اعتدال، بین دعوایِ حقوقی ملت و امت، تنها "بهشعار بیبنیاد" و به واژهی ملت نچسبید، تا در میدانِ عمل، امتِ یک نفر ملتی را لت و پار کند!
وقتی در روز روشن، یک لمپنِ هفتسر بهنامِ استاد رائفی پور بهعنوان یکی از افسرانِ جنگ نرم و یک#آتش_به_اختیار فرهنگی، خیلی "تمیز" خاتمی را به عملیاتِ انتحاری تهدید میکند و شما با مشتی قرص مخدرِ شعار و حرف با لبخند سرپایین میاندازید و آب از آب تکان نمیخورد! یعنی کلاهِ ملت همچنان پس معرکه ستادِ بزرگعمامه داران است!
آقای روحانی! یکبار هم که شده، شکایت کنید! و انتحاریون آتش به اختیار را به پای میز محاکمه بکشانید!
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد!
تا اثبات شود آیا این سیاه بازیِ معرکهی اعتدال، براستی در راه امنیت ملی است؟ و یا آتش بیار امنیت میلی است؟
خیام ابراهیمی
(ستادِ خیالیِ پیگیریِ مطالباتِ ملیِ در سایه)
13 تیر 1396
---------------
پسنوشت ( دو ساعت پس از پست نمودن این استاتوس):
تهدید به ترور و سکوتِ تماشاچیان!
===================
آیا واکنش به سنگ قبر همسر علمالهدی مهمتر است؟ یا واکنش و یا اقدام برای حفظ حیثیت و امنیت ملی؟
چرا بر خلاف قوانین حکومتی، تهدید به مرگ، تشویش اذهان عمومی، و تسری جو زورگیری به عنف در تریبون عمومی توسط برخی از خودیهایِ نظام آزاد است؟
تهدید به مرگ اساسا جرم است ـ مجازات تهديد به قتل براساس ماده 669 قانون مجازات اسلامي بخش تعزیرات ، 74 ضربه شلاق يا زندان از 2 ماه تا 2 سال است. بدون اظهار نظر در مورد نوع جزا، اما آیا صرفِ محکومیت نمیتواند عبرتی شود برای پیشگیری از مواردِ مشابه... برای پیشگیری هر چند جزئی از زورگیریِ فرزندتان در مدرسه... پیشگیری از زورگیریِ همسرتان در کوچه و خیابان... پیشگیری از زورگیری خودتان در محل کار و خانه و جامعه...
چرا مدعیِ ریاست جمهوری سکوت میکند؟ چرا شما در مورد این نوشته سکوت میکنید و بدونِ واکنش میگذرید؟
چرا شهروندان اینقدر عافیتطلب و بیواکنش شدهاند؟
چه بر سر حساسیتِ فرهنگی و مدنیت ایرانیان آمده است؟
چه بر سر انسانیتِ شهروندان آمده است که از کنارِ آسیبهایِ امنیتیِ منافعِ مشترک بدون واکنش می گذرند، و کلاه خود را سفت و محکم میگیرند و رد میشوند؟ بی آنکه متوجه باشند که بدون واکنش در دراز مدت کم کم تبدیل به یک کرم و زالو و یا موش و نهایتا به یک پیچ و مهره در اسلحهیِ یک زورگیر خواهند شد!
دور از جان، نفر بعدی آیا تو دوست من نیستی که بیواکنش این تهدید را میبینی و گذر میکنی تا قضاوت نشوی و هزینه نپردازی و تنها بهره ببری؟
شاید تو این وطن را مالِ خود نمیدانی؟
چه حسی در تو مرده است؟
و چرا تمرین مرگ میکنی؟
اصلا توی این فضای مجازی و در این اجتماع چه میکنی و چرا عضو شدهای؟
در میان دوستان تا این لحظه این نوشته و این ویدئو بیش از 110 بازدید کننده در مقابل 16 لایک و یک اعلام خشم داشته است. موضوع تعداد لایک یا اظهار نظر دوستانی که اصلا با این نوشته برنخوردهاند نیست! موضوع این است که حدودِ هفت برابر کسانی که با دیدن این ویدئو به این موضوع واکنش نشان دادهاند، بدون واکنش از کنار موضوع رد شدهاند! انگار که این موضوع موضوع ایشان نیست! انگار که این خبر را در روزنامه و یا یک سایت خبری خواندهاند! انگار که یکی که ایشان دوستش میپندارند از ایشان پرسشی بی خطر نپرسیده؟ و یا اصلا اهمیت این تهدید امنیتی را که متوجه تمام شهروندان است را درنیافتهاند! و برایشان اهمیت ندارد که کسی از تریبون عمومی تهدید! فقط کافی است این تهدید نیمه شب در انتهای یک بن بست، وقتی کلید به قفل درب منزلشان انداختهاند نباشد!
آیا دوستانِ فیسبوکیِ ما هموطنان مسئولی هستند؟ آیا منی که به دوستی و مسائل اجتماعی حتی در وضعیت بی خطرش احساس مسئولیت نمیکنم، توقعم را از مسئولین و امنیتاجتماعی و از سایر دوستان بریدهام؟ آیا چنین وضعیتی نشانهیِ احساسِ ناامنی اجتماعی است؟
وقتی از 450 دوست، تنها 60 نفر به این امرِ خطیرِ بی خطر، واکنش نشان میدهند، آیا این به معنای آن است که تنها یک هفتم ( 13 درصد) مردم دارای احساسِ مسئولیتِ سازنده و مدنی و صادقانه هستند! آیا این یعنی حدود 86 درصد جامعه دارند زامبی میشوند؟
براستی اکثریتِ کاربران ایرانی بدونِ احساسِ مسئولیت اجتماعی در این رسانهی اجتماعی در پی چیستند؟ مخاطبشان کیست؟ و با وجود روحیات و خواستههایِ خویش، وقتی ابراز وجود میکنند در پی کدام گوش شنوا و در پی چه منفعتی هستند؟
اینجاست که باید گفت: از ماست که بر ماست!
#آتشبهاختیاری و #عملیاتانتحاری
ویدئو از کانال تلگرامی بت شکن:
@Botshekan2
https://www.facebook.com/khayyam.ebrahimi/posts/1882488578677637
آیا واکنش به عکسِ دوستان مهمتر است؟ یا واکنش برای امنیت ملیِ خود و شهروندان؟
رائفی پور: اگر خاتمی را پیدا کنم، بصورت فیزیکی و در دَم، بصورتِ انتحاری عملیات انجام میدهم و اگر در خیابان ببینمش خفهاش میکنم!
*واکنش سنجی شهروندان:
دوست فیسبوکی! آقای روحانی! واکنش شما چیست؟ شکایت؟ یا لبخند؟
=========
شهر در امن و امان است...مردم آسوده بخوابید!
این یک شوخی نیست! تعیینِ نرخ وسط دعواست! تهدیدِ یک ملت است! هدف بی حس کردن ملت است نسبت به خشونت در پندار و گفتار و رفتار... در استحالهیِ نیکی به بدی. و اینگونه نرم نرمک فرهنگی خشونتبار و زورگیرانه بر ملتی زورگیری شده تثبیت میشود و در کالبد و نسوجِ کوچه و محله و خانه روح میشود!
با شنیدنِ چنین خبری، شما به عنوانِ یک امیدوار به ادبیاتِ یکشبه و مردمسالارانهیِ روحانی که پوستین و پوششی امنیتی بر روحِ ضد اراده ملیِ قانوناساسی است، چه میکنید؟
شما بهعنوان یک اصلاحطلبِ دلسپردهی اخلاقِ انسانمدارِ خاتمی و کسیکه لابد برای رأی خود مثلِ ناموسش اهمیت قائل است و البته قانونا ملت غیرخودی خارج از امتش را ناموسِ دشمن می پندارد چه میکنید؟ آیا به این تعرض و تجاوز علنی به حقوق شهروندی تن میدهید؟ امید که با تن دادن به این زورگیری خود را برای زورگیری در حریم خصوصی خانه و کاشانهی شخصی خود آماده نکرده باشید!
من اما، شخصا رویِ هیــــچیک از جناحها و اشخاص حقیقی و حقوقی که به حرامخواریِ قانون اساسی از حقوقِ یغما شدهیِ ملتِ غیرخودی و محذوف از نظام تصمیمسازی بر اساسِ اولویتِ حق ایدئولوژی حصولی بر حق آب و گل طبیعی باور دارند، حسابی باز نمیکنم! چگونه میتوان به کسیکه از پایمال شدن حقوق شریکانِ خاک و ملکی مشاع و مشترک ککش هم گزیده نمیشود و خون و توانش را از ویژهخواریِ قانونی میگیرد اعتماد داشت و او را امینِ حقوقِ ملی دانست؟!
اما شما بهعنوان یک ایرانی و یک سیبلِ آمادهیِ آتشبهاختیاری متصرفانِ قانونیِ قدرت، در مقابل مدعیانِ حقبهجانبِ فردسالاری در پوستینِ مردمسالاری، چه میکنید؟ آیا بدون واکنشی صادقانه و بهسادگی و با بیاعتنایی از کنار آن میگذرید تا ککتان گزیده نشود و سری که درد نمیکند را دستمال نبندید؟
.
آقای روحانی!
شما به عنوان امنیتیترین حقوقدانِ نظام و نمایندهیِ امینِ قادر مطلقه برای دههها در شورای عالی امنیت ملی، بهجز نشان دادنِ دربِ باغ سبزِ شعارِ ارزان و عرضهیِ مُخدّرِ حرف و وعدهی گران، چه کار عملی برای حفظِ امنیتِ حقوقی و روانیِ یک ملت میکنید که کماکان سر ملت به تاق کوبیده نشده و گمراه و قربانی شعارهای مفتِ بدون تضمین نشوند؟
براستی، وقتی یکی چون شما متخصص سخنپراکنی در حاشیه است و دیگری متخصصِ عمل در متن، چه تصوری در مورد شما میتوان به ذهن متبادر کرد، جز آتش بیارِ آتش به اختیاری و فراهم آوردن زمینهی مناسب برای سرکوبِ ارادهی ملی در بسترِ امنِ ارادهی میلی برای تمامیتخواهان؟!
جای تاسف دارد که سیاست و تاکتیکِ تولید کنندگان سیستماتیک هجمههای امنیتی و روانی، همواره به جای متن بر حاشیه تمرکز دارد! تا هیچ مدعی حق تابعیت و هیچ اصلاحطلبی به متن نپردازد و بموجب مکانیسم اعتماد سنتی، کماکان مکانیسم اعتمادِ مدنیِ خود را به تار سیبیل داییجان و قسمِ حضرتِعباسِ خانعمو پیوند زده و دل خوش کند و به انتظاری تاریخی تسبیح بیندازد تا معرکهی انتصخابات و بیعتی دیگر فرا آید و موسمِ شعار و غم و شادی مفتِ دیگری بردَمَد و باز روز از نو و روزی از نو...!
گفتیم که بعد از بیعت در انتخابات، یکی از ابتکاراتِ امیدواران و اصلاح طلبان، برای نمونه میتواند تاسیسِ "ستادِ پیگیریِ مدونِ مطالبات ملی" برای احقاقِ شعارهایِ روبنایی مدعیان مردمسالاری باشد، تا طبقِ پیشبینیِ راقم این سطور، رای اعلام شده توسط برگزارکنندگان انتخابات تنها به عنوان یک دام امنیتی، تنها به کارِ بیعت نیاید! تا منتخب تنها فردی نباشد از میان سایر افراد، که تنها تکلیفش کارگزاری و تدارکاتچی یک نفر باشد ولاغیر...
حالا وقت آن است که شاهد آن باشیم که "شورای عالی اصلاح طلبان" روی این خبر حیاتی که طلیعهی دیگری از تاکتیکِ الرعب بالنصرِ سخت و میدانی است، چه میکنند؟! آیا باز به کنجِ مصلحت پناه میبرند؟ و یا آن را برجسته کرده و پیگیری میکنند؟
به باورم این یکی از نفحاتِ شومِ دولتِ اعتدال به نفع تثبیت تمامیتخواهی است!
یکی تحریک کند، دیگری تهدید کند! و یکی هم بخندد و نهایتا ملتِ مسخ شده بترسد و به سوراخ موش پناه برد!
شاید این اولین تهدید مستندِ انتحاری، برای ادایِ تکلیفِ تمیزِ #آتش_به_اختیاری نباشد! اما در واکنش به این سند ویرانگر به ما بگوئید: آیا شکایت میکنید؟ و یا باز لبخند میزنید؟
بدیهی است که مدعیالعموم، با شنیدن این ویدئو انگار مرده و صُمٌ بُکم عمیٌ، تنها لبخند میزند! اما شما چه؟ تنها حرف میزنید؟ و یا عمل میکنید؟
آقایِ روحانی! لطفا شکایت کنید و به جای لبخند، برادریِ خود را به امنیت ملیِ و ملت اثبات کنید! و در پوستینِ میانداریِ اعتدال، بین دعوایِ حقوقی ملت و امت، تنها "بهشعار بیبنیاد" و به واژهی ملت نچسبید، تا در میدانِ عمل، امتِ یک نفر ملتی را لت و پار کند!
وقتی در روز روشن، یک لمپنِ هفتسر بهنامِ استاد رائفی پور بهعنوان یکی از افسرانِ جنگ نرم و یک#آتش_به_اختیار فرهنگی، خیلی "تمیز" خاتمی را به عملیاتِ انتحاری تهدید میکند و شما با مشتی قرص مخدرِ شعار و حرف با لبخند سرپایین میاندازید و آب از آب تکان نمیخورد! یعنی کلاهِ ملت همچنان پس معرکه ستادِ بزرگعمامه داران است!
آقای روحانی! یکبار هم که شده، شکایت کنید! و انتحاریون آتش به اختیار را به پای میز محاکمه بکشانید!
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد!
تا اثبات شود آیا این سیاه بازیِ معرکهی اعتدال، براستی در راه امنیت ملی است؟ و یا آتش بیار امنیت میلی است؟
خیام ابراهیمی
(ستادِ خیالیِ پیگیریِ مطالباتِ ملیِ در سایه)
13 تیر 1396
---------------
پسنوشت ( دو ساعت پس از پست نمودن این استاتوس):
تهدید به ترور و سکوتِ تماشاچیان!
===================
آیا واکنش به سنگ قبر همسر علمالهدی مهمتر است؟ یا واکنش و یا اقدام برای حفظ حیثیت و امنیت ملی؟
چرا بر خلاف قوانین حکومتی، تهدید به مرگ، تشویش اذهان عمومی، و تسری جو زورگیری به عنف در تریبون عمومی توسط برخی از خودیهایِ نظام آزاد است؟
تهدید به مرگ اساسا جرم است ـ مجازات تهديد به قتل براساس ماده 669 قانون مجازات اسلامي بخش تعزیرات ، 74 ضربه شلاق يا زندان از 2 ماه تا 2 سال است. بدون اظهار نظر در مورد نوع جزا، اما آیا صرفِ محکومیت نمیتواند عبرتی شود برای پیشگیری از مواردِ مشابه... برای پیشگیری هر چند جزئی از زورگیریِ فرزندتان در مدرسه... پیشگیری از زورگیریِ همسرتان در کوچه و خیابان... پیشگیری از زورگیری خودتان در محل کار و خانه و جامعه...
چرا مدعیِ ریاست جمهوری سکوت میکند؟ چرا شما در مورد این نوشته سکوت میکنید و بدونِ واکنش میگذرید؟
چرا شهروندان اینقدر عافیتطلب و بیواکنش شدهاند؟
چه بر سر حساسیتِ فرهنگی و مدنیت ایرانیان آمده است؟
چه بر سر انسانیتِ شهروندان آمده است که از کنارِ آسیبهایِ امنیتیِ منافعِ مشترک بدون واکنش می گذرند، و کلاه خود را سفت و محکم میگیرند و رد میشوند؟ بی آنکه متوجه باشند که بدون واکنش در دراز مدت کم کم تبدیل به یک کرم و زالو و یا موش و نهایتا به یک پیچ و مهره در اسلحهیِ یک زورگیر خواهند شد!
دور از جان، نفر بعدی آیا تو دوست من نیستی که بیواکنش این تهدید را میبینی و گذر میکنی تا قضاوت نشوی و هزینه نپردازی و تنها بهره ببری؟
شاید تو این وطن را مالِ خود نمیدانی؟
چه حسی در تو مرده است؟
و چرا تمرین مرگ میکنی؟
اصلا توی این فضای مجازی و در این اجتماع چه میکنی و چرا عضو شدهای؟
در میان دوستان تا این لحظه این نوشته و این ویدئو بیش از 110 بازدید کننده در مقابل 16 لایک و یک اعلام خشم داشته است. موضوع تعداد لایک یا اظهار نظر دوستانی که اصلا با این نوشته برنخوردهاند نیست! موضوع این است که حدودِ هفت برابر کسانی که با دیدن این ویدئو به این موضوع واکنش نشان دادهاند، بدون واکنش از کنار موضوع رد شدهاند! انگار که این موضوع موضوع ایشان نیست! انگار که این خبر را در روزنامه و یا یک سایت خبری خواندهاند! انگار که یکی که ایشان دوستش میپندارند از ایشان پرسشی بی خطر نپرسیده؟ و یا اصلا اهمیت این تهدید امنیتی را که متوجه تمام شهروندان است را درنیافتهاند! و برایشان اهمیت ندارد که کسی از تریبون عمومی تهدید! فقط کافی است این تهدید نیمه شب در انتهای یک بن بست، وقتی کلید به قفل درب منزلشان انداختهاند نباشد!
آیا دوستانِ فیسبوکیِ ما هموطنان مسئولی هستند؟ آیا منی که به دوستی و مسائل اجتماعی حتی در وضعیت بی خطرش احساس مسئولیت نمیکنم، توقعم را از مسئولین و امنیتاجتماعی و از سایر دوستان بریدهام؟ آیا چنین وضعیتی نشانهیِ احساسِ ناامنی اجتماعی است؟
وقتی از 450 دوست، تنها 60 نفر به این امرِ خطیرِ بی خطر، واکنش نشان میدهند، آیا این به معنای آن است که تنها یک هفتم ( 13 درصد) مردم دارای احساسِ مسئولیتِ سازنده و مدنی و صادقانه هستند! آیا این یعنی حدود 86 درصد جامعه دارند زامبی میشوند؟
براستی اکثریتِ کاربران ایرانی بدونِ احساسِ مسئولیت اجتماعی در این رسانهی اجتماعی در پی چیستند؟ مخاطبشان کیست؟ و با وجود روحیات و خواستههایِ خویش، وقتی ابراز وجود میکنند در پی کدام گوش شنوا و در پی چه منفعتی هستند؟
اینجاست که باید گفت: از ماست که بر ماست!
#آتشبهاختیاری و #عملیاتانتحاری
ویدئو از کانال تلگرامی بت شکن:
@Botshekan2
https://www.facebook.com/khayyam.ebrahimi/posts/1882488578677637
No comments:
Post a Comment