Wednesday, October 11, 2017

از قلم تا قدم در عصرِ جمعه‌های سپید

از قلم تا قدم
در عصرِ جمعه‌هایِ سپید
------------------------
جا مانده‌ام از راه
چون غریقی در گردابِ جوهرِ یکی نقطه
در پایانِ وصیت‌نامه‌ای.
از سرگیجه منقلبم...دل آشوب
از قانونِ چرخ فلک
در گردباد و چرخشِ روزهایِ ناشادِ هفته

و توبه می‌کنم به جوانیِ بر باد رفته!
و از تک‌دستِ بازیگردانِ بازیچه‌یِ این شهرِبازی*
به گام‌هایِ خویش پناه می‌برم
می‌گریزم
به راسته‌یِ کتابفروشی‌های بسته در تمامِ پیاده‌روها
در عصرهای‌ِ جمعه‌‌هایِ انتظار
و با قدم‌هایِ رهگذران
سرنوشتِ خویش را می‌نویسم
و به پیش می‌روم در راه خویش...
پیاده رو
رها از شهوتِ پیشآهنگی است
که مرا گِردِ نقطه‌ی پایان برقصاند!
از قلم به قدمِ خویش پناه می‌برم
و برایِ زنده‌ ماندن
اعتبار می‌خرم
گام به گام و
دم به دم
از هوایِ آزادِ سپیده
در عصرِ جمعه‌های سپید.
خیام ابراهیمی
16 مهر 1396
..................
پی نوشت:
*اشتباه نکن!
اینجا پادگانِ انقلاب و مرگ و براندازی نیست
اینجا ورزشگاهِ عشق و حیات و مهرورزی است!
پس قرارِ ما عصرهای جمعه از انقلاب تا آزادی و غم‌سوزی!
برای تمرینِ آهنگِ استقلال با شعرِ پیروزی.



No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...