اسب تراوای رعایا
در میهمانی ارباب
یک راهکار اورژانسی
برای نجات مام میهن در آخرین فرصت تا #روز_قدس
برای تبدیل جنگ
به صلح و توسعهی پایدار با یک حرکت بنیادی
آچمز و کیش و مات
با اسب تراوایِ "صلح هیبریدی" در #روز_قدس و نمازجمعهها تا نتیجه
متاسفانه اپوزیسیون
پراکنده از ملت پراکنده با مطالبات روبنایی متوقع است که بصورت مسالمتآمیز و پراکنده
در بیزمانی و بیمکانی قیامی بنیادی کند و کماکان معتاد به فلسفهی انتظار، با فحش
و صلوات منتظر زایش طبیعی نوزاد انقلاب از مام میهن است! یعنی آنکه خود ناتوان از
وحدت است از تمام مردم پریشان وحدت میطلبد!
در اوج رجزخوانی
بین سلاطین بومی و جهان، از محل خون ملت ایران، و برای تبدیل تهدید به فرصت پیش از
قرارگرفتن در مقابل عمل انجام شده در #بزرگترین_معامله_قرن بین امریکا و فلسطین پس
از ماه رمضان، بهجای پریشانی و نفله شدن در کوچه پس کوچههای مطالبات روبنایی و میادین
بدون مجوز سرکوب و سرخوردگی، و نظر بهاینکه " گل امید" با ادبیات مسالمتآمیز
در مکانی امن شکوفا خواهد شد و مردم از یک نقشهی راه معین و فراگیر در یک زمان و یک
مکان امن استقبال خواهند کرد، حال که قرار است فلسطینیها با ترامپ معامله کنند و بهانهی
صدور انقلاب به دیار قدس از دست نظام سلطه خارج شود، پیش از آنکه ملتِدریده به دریدن
بیشتر یکدیگر درافتند، و در زمانی که خانه در دست قانون دزد و قانونمدارانِ مکلف است،
اپوزیسیون خود از وحدت بر اساس یک فلسفه و استراتژی و تاکتیک برای بازپسگیری مسالمتآمیز
خانهی مشترک ناتوان است، سزاست که در یک اقدام فورسماژور، اپوزیسیون مستقل با جیب
خالی و پز عالی، دندان بر جگر خونفشان بگذارد و بهجای تحریک مردم غیرتشکیلاتی برای
انقلابی خونین از راه دور علیه سناریوهای رنگارنگ و پنهان اتاق فکر قدرت متمرکز، دندان
طمع از خوشهچینی در فرادی پیروزی ناممکن برکند و در یک اتحاد صحرایی در شرایط بحرانی،
در یک ستاد مشترک متحد شود و با فراخوانی عمومی مبتنی بر ادبیات ایجابی-جذبی (نه تنشآفرین
و سلبی-حذفی) به دعوت نظام برای حضور میدانی لبیک گوید و اکثریت مردم را در صفی مجزا
و با شعاری واحد به میهمانی ارباب دعوت کند تا بصورت شفاف تغییر قانون سلطه را به نفع
حضور تمام مردم برای نوشتن سرنوشت مشترک بخواهد و بنشیند و برنخیزد تا نتیجه! تا بتواند
با از سکه انداختن مشروعیت قانونی اقلیت، برای اکثریتِ قانونا مخلوع، اعتبار و مقبولیت
بخرد و در منظر تاریخ و در مقابل چشم جهان، خواستار خروج سرنوشت یک وطن هشتاد میلیونی
از کاسهی سرِ یک قادر مطلقه شود و این بارِ گران و کمرشکن را برای تمام مردم بخواهد!
تا ضمنا ببیند که آیا ملت همیشه در صحنه، کماکان بر سر بیعت حداکثری خود با قانون اساسی
و بازیگران ارباب سرنوشت در آخرین انتصخابات هست یا نه، خواستار تجدید رفراندوم 58
بصورت مسالمتآمیز است و برای در دست گرفتن سرنوشت خود، خواستار نفله نشدن در جیب یک
قدرت مطلقه است و فهمسده است که از دست تدارکاتچیان قانونی قادر مطلقه کاری جز پیمانکاری
یک کارفرما بر نمیآید و از پا نخواهد نشست تا استرداد و استقرار راده مردمی بر سرنوشت
مام میهن! در واقع کمترین کار اپوزیسیون فهم حقوق بنیادی مردم برای استقرار اراده مردمی
است، نه تعویض سلاطین. آیا اپوزیسیون در نشان دادن آدرس درستِ عدم بیعت مسالمت آمیز
برای تغییر ادبیات ارباب و رعیتی سابق، موفق بوده است؟ به باورم خیر! چون ادبیات سنتی
او کماکان ادبیات ارباب و رعیتی برای یافتن یک ناجی و جابجایی ناجیان است.. آن هم بر
اساس ادبیات سلبی-حذفی( براندازی و جایگزینی این و آن تا ابد) و نه ادبیات ایجابی جذبی
بر اساس اقتاع عمومی برای فهم خواسته، بصورت مسالمتآمیز در حاشیه به جای آلوده شدن
در متن قانونی که بن بست است. این است آن معرفت و فهمی که موجب احساس امنیت و حضور
فراگیر رعایا در میهمانی ارباب برای هدف استراتژیک "شهروند برابر شدن" خواهد
شد: حکومت پیمانکار و نوکر مردم است نه کارفرما و سالار او.
نقشه راه گامبهگام
در #مرامنامه امید تا استقلال و آزادی بیان شده است.
پس بهجاست که
اپوزیسیون بهجای ناله و فحش و نفرتپراکنی و خشم و تفرقه و شعار کور از راه دور و
ملامت مردم بینوای غیرتشکیلاتی بهخاطر عدم قیامی خشونتبار و مورد دلخواه سلاطین زور،
که نتایج آن جنگ هفتاد دو ملت است، به یک عمل میدانی وحدتبخش و مسالمتآمیز اقدام کند
و خطر جنگ و اتلاف منابع مشترک ملی را یکبار برای همیشه از هستی و نیستی مام میهن دور
کند!
بنابراین تا دیر
نشده اگر از همین حالا با وحدتی در اپوزیسیون و با فرماندهی شخصی کاریزماتیک به فراخوانی
مسالمتآمیز برای حضور در صفی مجزا در روز قدس اقدام شود، مطمئنا بهانه از دست سلاطین
بومی و جهانی برای تداومِ دریدن تودههای میلیونی و فرزندان مام میهن خارج خواهد شد!
راه صلح و توسعه
پایدار و اعمال اراده و مطالبات بنیادی تمام مردم: تجدید رفراندوم 58 در 98 با نظارت
مردم مستقل از قدرت (بدون دخالتِ حاکمیت)
تا سیه روی شود
هر که در او غش باشد!
خیام ابراهیمی
28 اردیبهشت 98
----
پانوشت:
پیام به آقای طبرزدی
که مردم را به پارک لاله دعوت کرده.
آقای #طبرزدی!
هشدار! هشدار...
صدبار گزیده شدن
از یک سوراخ، شرط هوشمندی در دامچالهها نیست!
آن هوش سیاسی نخبگان
را چه شد؟
میتینگ پارک لاله
مجوز ندارد و استقبال نمیشود و اگر هم بشود از دامچاله 88 بزرگتر نیست! لابد مطالباتش
هم روبنایی است! فلسفه ندارد! استراتژی ندارد! تاکتیکش هم استمرار ندارد! و اگر داشته
باشد جز سرکوب و سرخوردگی ثمر ندارد! گیج و گم است! دست و پاانداختنی تکراری است! چون
بر اساس ادبیات سلبی-حذفی است! چون بر اساس ادبیات ارباب و رعیتی است و به ملت احساس
مالکیت نمیدهد و ملت را ذلیل و خوار میکند و بینوایان را در نبردی نابرابر برای انتقام،
سرکوب و پرخاشجو و کینورز میکند!
ملت ما امروز به
یادآوری و فهم راستین حق شراکت در آب و خاک مشترک نیازمند است! به اینکه او کارفرماست
و حکومت پیمانکارش. نه اینکه او پیمانکار و برده است و حکومت فرمانده و کارفرمایش.
به همین دلیل
#نافرمانی_مدنی از تاکتیکهای سنتی است که تنها شاید در یک بستر دموکراتیک (مثل ونزوئلا)
معنادار باشد و عملا هم غیرقانونی است و نهایتا در چنبره سناریوهای متنوع اتاق فکر
متمرکز، موجب گمراهی ملت غیرتشکیلاتی شده و به غبن و طعمه شدن و پریشانی منجر میشود!
ما برای یادآوری
مناسبات قدرت ناشی از یک حق مشترک در آب و خاک مشاع، به حضور در حواشی بستری قانونی
و امن با رویکرد #فرمان_مدنی بصورت مسالمتآمیز به حکومتی که خود را خدمتگزار مردم
میداند نیازمندیم.
ما در این دوران
خطیر به ادبیات وحدتبخش ایجابی-جذبی نیازمندیم که بتواند با یک زبان حقوقی مشترک موجب
مفاهمه "مردمی-میهنی" شود و ضمنا دارای مطالبات ساختاری و بنیادی بر اساس
حق مشترک آب و خاک تمام شهروندان باشد، تا با پایداری بر آن مطالبات شفاف بصورت مسالمت
آمیز، کسی نتواند آن را کتمان کند!
متاسفانه مبارزات
ایدئولوژیک و حرکتهای متنوع اپوزیسیون سنتی نیازمند بستر امن پساآزادی است و در دوران
پیشاآزادی، ضد وحدت عمل میکند و ویرانگر است! مبارزات سنتی با ادبیات ارباب و رعیتی،
در دوران مدرن پاسخگو نیست. این روشهای پراکنده و سنتی با جیب خالی و پز عالی و بدون
نقشه راهی گام به گام و علمی بر اساس یک فلسفه و استراتژی و تاکتیکهای نامتناسب با
توان مردمی-میهنی، تنها سنگی در تاریکی است و جز گم شدن ثمری ندارد! چرا که سنگ محک
استانداردی در دست ندارد و نمیداند چگونه باید تهدید را به فرصت تبدیل کند!
بدون عزم اربابان
عالم در گوادلوپ، بدون یاری کارتر و اوناسیس به خمینی، بدون یک کاریزما که در مساجد
صدها نماینده برای بسیج عمومی داشته باشد، بدون از کار انداختن ارتش و ساواک توسط خائنینی
گروگان چون فردوست و قره باغی، بدون چریکهای فلسطینی برای خلع سلاح پادگانها و رادیو
تلویزیون، بدون نقشه راهی که پشت یک رهبر کاریزماتیک گام به گام هدفی معین را پیش برد...بدون
بیبیسی سال 57 و با وجود بمباران ضداطلاعاتی رسانههایی که بصورت پراکنده و پریشان
با خشونتی کور و با نیت مطالبات بنیادی به موجسواری بر مطالبات روبنایی مردم مشغولند
با چاه نمایی موجب تفرقه میشوند، چگونه خواهید توانست تنها با شعارهای سوءتفاهم برانگیز
که موجب وحدت مردمی نیست، موفق شوید؟!
لطفا با رفتار
و شعارهای عقیم و ناممکن، موجب دورکردن عزم ملی، از هدف منافع مشترک آب و خاک مشاع،
نشوید! شما با این حرکتها بیشتر موجب سنگرسازی بین یک سیستم متمرکز و ملتی پریشان،
و کور شدن گرهها میشوید! آن هم میان دو ارتش و دهها ساواک مجرب سازماندهی شده در یک
اتاق فکر با دهها سناریوی متکی به زور و زر و تزویر مقدس و مزدورانِ ایدئولوژیک. با
حمایت روسیهای که به عنوان یار تمرینی ارباب جهانی در یک جنگ سرد زنجیره ای بر اساس
فلسفه دوقطبی حق و باطل و دوست و دشمن و خودی و غیرخودی، هنوز در لباس همان لیاخوف
است که با قسم حضرتعباس دم خروسش بیرون زده و در غیاب نظارت مردمی با وعدههای غیرقابل
تضمین تنها میتواند با باجگیری، ارباب بومی به ته خط رسیده را بفریبد و برایش فرقی
نمیکند ملتی نابود شود یا نشود. لطفا با این سنگ اندازیها به شیشه ارباب زخمدیده،
با اهدافی مبهم بین مطالبات روبنایی و بنیادی و با سوار شدن بر هوش هیجانی نازل ملت
خفت شده در روزمرگی، بیش از پیش آب به آسیاب اربابان جهانی برای خونخواری از رگهای
ملتی بواسطه ارباب بومی، نریزید! و کاری کنید چون نور و هوا و آب و خاک طبیعی و رایگان
و فراگیر و بیدریغ و حیاتبخش! که از مرگ و نابودی و نفرت و تاریکی، زندگی زاده نمیشود
و هیچ تاریکی با تاریکی محو نمیشود! تاریکی تنها با هجوم امنیتبخشِ نور محو میشود،
بدون حذف هیچ عنصری، اما منجر به جابجایی! امنیت و تعادل و زایندگی در ذات آیات و نشانههای
طبیعت است. از این نشانه ها عبرت گیریم.
و اما راهکار و
نقشه راهی گام به گام و علمی و معرفتبار و وحدتبخش بین خودی و غیرخودی، در سه گام فلسفی،
استراتژیک، با تاکتیکهای تبدیل تهدید به فرصت برای استرداد اراده مردمی به عنوان بزرگترین
قدرت حفظ امنیت و اعتبار جهانی برای استقرار صلح و امید و هم افزایی و بالندگی و زایندگی:
...
1- فلسفه ماهوی (روان): راهکار فراگیری مژثر باید دارای چنین روحی باشد!
.
2- استراتژی: وحدت تمام اعضاء یک وطن در ستاد مشترک اپوزیسیون:
الف- لینک دانلود
مرامنامه امید و نقشه راه تا استقرار اراده مردمی
ب- لینک در وبلاگ:
.
3- تاکتیک تبدیل روز قدس به روز صلح با خود و جهان:
No comments:
Post a Comment