Friday, September 20, 2019

عجب تصادفی


عجب تصادفی!


که در آینه نبینی:
در آزمونِ کاسبی از بند بندِ این تصادفِ علمی، از کارخانه هی با ریموت پیام می‌فرستند به سلول‌های خاکستری یک درنده که معلولیتش دیدنی نبود... که رحم کن ای پرنده از مسیر معلولیتِ بی بال و پرِ یک پرنده و خود را چال نکن میان گمانِ حادثه بین خزنده تا چرنده! ... ما برای وصل کردن آمدیم... نی برای فصل کرد آمدیم... این هم وصله پینه‌ای برای پوشاندنِ وجدانِ گزنده.
درنده اما خزنده خزنده پیام‌ها را به حکم خیال نشنیده و کافرانه چالش می‌کند در ریسایکل‌بین کامیپوتر و یا گوشی‌اش و هی پیچ و مهره‌ها را اوراق می‌کند از مرکبِ رمنده، تا مگر در جستجوی گنجی میان امواج آسمانی که نمی‌بیندش با چشمانِ غیرمسلح، تا آن مهره‌ی گمشده را پیدا کند و... نمی‌کند به انکارِ چشم بی سو!
که در آینه نبینی:
از گهواره تا جانِ افروخته تا گور... تا گورستانی که تا دلت بخواهد پر است از فرصت‌های سوخته...
تو همیشه پشت کنکوری کر و کوری به بچر بچر پشت تپه‌ها و انگار از بالای دیوار پریده‌ای توی زایشگاه و آرایشگاه و دانشگاه... تا تمام شوی و ندانی که گنج پشت‌ آن کوهها نبود... بال بال زدی اما بالِ پرواز جوانه نزد میان گل و لای وجود... و رگ نکرد میان دستان معلولی که مهره‌ی مفقودش تو بودی در سیه چاله‌هایی که گم کردی آن را...
افسوس!
که همواره خیلی دیر زود و خیلی زود دیر می‌شود... به درک که می‌شود... ای عزیز از دست رفته در پرت و پلای استراحتگاه خلایی که طلا نشد... راحت بچر...تنها بچر...بی ما بچر... بدر... ببر... بچر... چشم بند بخر... بچر... بی چرا در چرا بچر... بچر... بچر...
برایت یک سبد خزعبل از غزل چال کرده‌ام در خاک باغچه‌ای دریده که راهی بدان نیست بی پدر... آمدی آنها را نشخوار کن تا روز خطر(تو بخوان محشر)... تا راحت بمیری... بی درد بمیری... و راحت خاک شوی... و آرام بگیری چون مادر، خواهر، برادر...
که کوری نشود عصای کوری دگر...
که مُردی از باقلوایِ مردم مردمی نسیه، که حقیقتی تلخ چون ما نبودیم که نقد بودیم... هر چند بند بودیم میان مهره‌ها...
عجب تصادفی!
خیام ابراهیمی (بی هشتک) ... #
29 شهریور 1398
https://www.facebook.com/watch/?v=396648524583476

No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...