چون لاجانی
سلولها میان درندگی اعضاء این وطن، مخفی است
چون در اعتماد امنیت این بدن: ادبیات کرونا، سلبی-حذفی است
هر چند ادبیات گلبولهای سپید، ایجابی-جذبی است.
کرونا یعنی نارنجکی درونِ نارنج تنِ اعضای پریشان ما
کرونا یعنی دریدن اعتماد در تاریکی و رگبار جنایت در پشت پرده و انفجاری در خفا
و محو سیهچالهی این اپیدمی، تنها در زایش نورانی وحدت سلولهای بدنیاست در عهد و وفا
ندیدهام در بلبشوی این معرکه، "ذرهای" به آچمز تاریکی در هجوم نور بیندیشید.
که هیچ تاریکی با تاریکی محو نخواهد شد!
راه هست!...راهی سهل و ممتنع برای شفا
سهل است! چون نور و آب و خاک و هوا
فراگیر و بیدریغ و حیاتبخش و بیبها
ممتنع است! همچون آن یک قدمی که باید از خود بیرون زنی... که نشدنی است!
و این امتناع، همان مانعِ منیعِ ذاتِ یک اپیدمی است!
تنها کافی است با زبانِ مادی و منافع مشترک، ادبیات ایجابی-جذبی را جایگزین معاملهی معنوی با ادبیات سلبی-حذفی کنی!
یکی غیرقابل انکار است و قابل مفاهمه با رویکرد صلحِ همه با همه
یکی سوءتفاهم برانگیز است و تنشآفرین و جنگآور در نبردی نابرابر در همهمه.
1) یکی در تدبیر تاسیس شرکت سهامی عام
2) یکی در بصیرت ائتلاف شرکتهای سهامی خاص و له شدن حاشیه نشینان بیرون از بار عام
راه وحدتبخش اما همان راه اولی است:
راه صلح با خود و نه راه جنگ با غیرخود
صلح گلبولهای سپید، #کرونا را در خود هضم خواهد کرد
و نیازی به اتلافِ توان یکدیگر نیست در حذف و جنگی ویرانگر
آنها اما در دو سوی میدانند و بینقشهی راهند و تنها در کار شلیکِ شعارند...
آنها که در گام اول وحدت با خویش بر سر یک هدف مشترک واماندهاند
و هرگز قادر نخواهند بود، که جز خود را برای دریدن نجات دهند
با پرهیز از وحدت همه با همه و به قیمت نابودی همه.
آنها در دو سوی میدان، کاملا شبیه همند
سوپاپ اطمینانی برای بقای همین کرونای چموش
گیریم چون #اپوزیسیون و آلودهگانِ ناپیدا، در صلحِ ناقلان خموش...
گیریم چون #پوزیسیون کاملا پیدا و در جنگ و در جوش و خروش.
خیام ابراهیمی
28 فروردین 1399
چون در اعتماد امنیت این بدن: ادبیات کرونا، سلبی-حذفی است
هر چند ادبیات گلبولهای سپید، ایجابی-جذبی است.
کرونا یعنی نارنجکی درونِ نارنج تنِ اعضای پریشان ما
کرونا یعنی دریدن اعتماد در تاریکی و رگبار جنایت در پشت پرده و انفجاری در خفا
و محو سیهچالهی این اپیدمی، تنها در زایش نورانی وحدت سلولهای بدنیاست در عهد و وفا
ندیدهام در بلبشوی این معرکه، "ذرهای" به آچمز تاریکی در هجوم نور بیندیشید.
که هیچ تاریکی با تاریکی محو نخواهد شد!
راه هست!...راهی سهل و ممتنع برای شفا
سهل است! چون نور و آب و خاک و هوا
فراگیر و بیدریغ و حیاتبخش و بیبها
ممتنع است! همچون آن یک قدمی که باید از خود بیرون زنی... که نشدنی است!
و این امتناع، همان مانعِ منیعِ ذاتِ یک اپیدمی است!
تنها کافی است با زبانِ مادی و منافع مشترک، ادبیات ایجابی-جذبی را جایگزین معاملهی معنوی با ادبیات سلبی-حذفی کنی!
یکی غیرقابل انکار است و قابل مفاهمه با رویکرد صلحِ همه با همه
یکی سوءتفاهم برانگیز است و تنشآفرین و جنگآور در نبردی نابرابر در همهمه.
1) یکی در تدبیر تاسیس شرکت سهامی عام
2) یکی در بصیرت ائتلاف شرکتهای سهامی خاص و له شدن حاشیه نشینان بیرون از بار عام
راه وحدتبخش اما همان راه اولی است:
راه صلح با خود و نه راه جنگ با غیرخود
صلح گلبولهای سپید، #کرونا را در خود هضم خواهد کرد
و نیازی به اتلافِ توان یکدیگر نیست در حذف و جنگی ویرانگر
آنها اما در دو سوی میدانند و بینقشهی راهند و تنها در کار شلیکِ شعارند...
آنها که در گام اول وحدت با خویش بر سر یک هدف مشترک واماندهاند
و هرگز قادر نخواهند بود، که جز خود را برای دریدن نجات دهند
با پرهیز از وحدت همه با همه و به قیمت نابودی همه.
آنها در دو سوی میدان، کاملا شبیه همند
سوپاپ اطمینانی برای بقای همین کرونای چموش
گیریم چون #اپوزیسیون و آلودهگانِ ناپیدا، در صلحِ ناقلان خموش...
گیریم چون #پوزیسیون کاملا پیدا و در جنگ و در جوش و خروش.
خیام ابراهیمی
28 فروردین 1399
No comments:
Post a Comment