Thursday, May 7, 2020

منافع میلی یا ملی

منافع میلی یا ملی؟ و علف‌های‌هرز از تئوری تا عمل

اردشیر زاهدی(داماد محمدرضاشاه): "کسی‌که از غرب پول بگیرد بی‌شرف است! در صورت جنگ، چکمه خواهم‌پوشید و برای وطنم در کنار خامنه‌ای خواهم‌جنگید!"

او ابتدا باید وطن را بین مصالح ناف یک قدرت برتر و ابتر، و خردجمعی تعریف کند!
حفظ نظام از اوجب واجبات است! اما نظام چیست و کیست؟ آیا نظام همان وطن است؟ یا وطن آچمز در چنبره‌ی قانونِ نظامِ یک قدرت‌برتر و منافع روس و لندن است؟ و یا هیچکدام! نظام تریاک سناتوری هرقدرتی در رگ‌های یک بدن است؟
امر برتر در مصالح ملی-میهنی چیست؟ آیا تشخیص آن با کل مردم است؟ یا با سلطان صاحبکران و جاهلانِ قم است؟ آیا ارباب بومی خود گروگانِ قدرت‌ِ ارباب خارجی و جنّ زیر و زبر و بالاسری‌است؟ و یا وطن همان نظامِ منافع نواله‌خورانِ وزیر درباری و اکنون اهل‌وعیال و هیئتیانِ بیتِ سرداری است؟
کسی چه بداند منظور از نظام و وطن چیست؟!
از تئوری تا عمل همواره شاهد شعارهای دهان پُرکنیم. برخی در حد همان تئوری جز گل‌آلود کردن آب با دوغ و دوشاب، آن هم برای گرفتن ماهی تازه، نقشی ندارند.
به شعارها نمی‌توان بسنده کرد. ما از پشت‌پرده‌ی امنیت حوالی نافِ نواله‌خوران بی‌خبریم و قانونا ابزارش را نداریم.
1-
خمینی در پاریس برای امرِ خیر سرنگونی شاه از نظام غرب پول(رشوه یا حق امام) گرفت، لابد به نیتِ قربت و مبارزه با همان نظام غرب در آینده! (هدف مشترک رشوه‌دهنده و رشوه‌گیرنده که سلطه بر ملت است، برای طرفین معامله توجیه دارد!)
2-
ولیعهد، پس از تبعید رضاشاه توسط دو قدرت انگلیس و روس(شوروی) علیه آلمان، در پریشانی و تصاحب کشور میانِ دوَلِ خارجی و در فقدان قدرتی منسجم و چهره‌ای کاریزماتیک و وحدتبخش، ناگزیر به پادشاهیِ‌مشروط تن‌داد تا بعدها در حوالی سال 53 بتواند کم‌کم پوزه‌ی دولت‌های استعماری انگلیس و امریکا و روسیه را به خاک بمالد و متکی بر قدرت ملی، در عمل از استعمارگران انتقام بگیرد!(غافل از توسعه‌ی متوازن اقتصادی-سیاسی از شوراهای محلی‌بومی‌مردمی تا میهنی، نه صرفا با اولویت توسعه‌ی اقتصادی-نظامی) و برای چنین رستاخیزی هم، از دادن امتیازات موضعی و موقت با رعایت خطوط قرمز خودش، صادقانه ابا نداشت. هدف مقدس وسیله را توجیه می‌کند!
3-
خامنه‌ای در پشت صحنه، به روس و چین امتیاز می‌دهد تا خود بماند و بتواند آتش‌به‌اختیاری همه‌فن‌حریف برای آتشبیارانش باشد و در مبارزه علیه غرب استعمارگر کاسب شود! آن‌ها هم در غیاب قدرت تشکیلات‌مردمی از شوراهای محلی‌بومی تا میهنی، با نشان دادن در باغ سبز سراب‌های بدون تضمین، او را گام به گام در دامچاله‌ها و سیه‌چاله‌ها تا ویرانی وطن دنبال خود کشاندند!
4-
همه غافلند که در این بازی‌ها بین بازیچه‌های 5 قدرت عضو شورای امنیت (بویژه پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی) یعنی روس و چین و انگلیس و فرانسه و امریکا، توافقاتی در پشت صحنه هم وجود دارد که قدرت را از پیش تقسیم می‌کند و خطوط قرمز ایشان است. شاید ابزار #کرونا هم یکی از همین‌ها باشد: "قربانی دادن از مردم خود به تعداد معلوم برای تثبیت موازانه‌قدرت در جهان". اما کسی چه بداند؟!
منافع این قدرتها به هم پیوند خورده‌است. خطوط قرمزی دارند و البته بازی‌هایی آزاد که نباید آن خطوط پیش‌فرض را نقض کند!
امثال آقای اردشیر زاهدی هرگز اشاره نمی‌کنند که برای حفظ انسجام و قدرت ایران چه راهی برای توزیع قدرت عادلانه بین مردم دارد که یک "قدرت‌مطلقه" گروگان یکی از قدرت‌های عالم نشود، تا پیرو رفتارهای خودسرانه و پیدا و پنهانش، ملتی گروگان شود یا نشود!
شاید چیزی به عقلش نرسد! شاید ایشان هم معتاد به شعارهای عوامفریبانه باشد! اما مشکل مام‌میهن تنها با برجسته‌کردن شعار حفظ قدرت مطلقه برای حفظ تمامیت وطن حل نمی‌شود. چرا که امنیت و قدرت خود ناخدا هم می‌تواند گروگان قدرت کدخدا باشد.
بنابراین به شعارهای آبکی و روبنایی نمی‌توان دل بست.
آنان‌که به شخصیت‌های حقیقی و حقوقی خاص(نه عام) دل بسته‌اند، بدون مکانیسم راستی‌آزمایی و نظارتی سیستماتیک، بی‌خبر از تهدید و تطمیع پشتِ‌صحنه، بنای کارشان می‌شود موجسواری بر شعارهای بادهوایی و میلی (چه بسا در حوالی ناف شکم)!
خیام ابراهیمی
8
اردیبهشت 99

No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...