Tuesday, April 6, 2021

بهار 1400

 

درود بر یاران قدیمی و تمام دوستان جان!

بهار نو تا بهار مام میهن در بهارهای بعد، بر همه ی عزیزان خجسته و مبارک باد!


حدود یکسالی میشود که از این صفحه دورم. هر چند هرازگاهی برای دیدار عزیزان از پشت پرده، سرکی به این سرای کشیدم و از سلامتشان مطمئن شدم و بعلت بی دماغی روی نشان ندادم؛ و البته حرفی نویی از پرچمداران معرکه نشنیدم و ناامیدتر به دل امیدکی دادم که لابد هنوز پروسه ی شکوفایی هم اندیشی، کال است و به بار ننشستنش وقت میخواهد. اما همواره خوب میدانستم که اگر صاحبان تریبون هنوز برقرارند، لابد یا پرتوانند و باطریشان خالی نشده، و یا جملگی یا به بیراهه میروند و در مسیر دلخواه سلطان دشمن‌تراشند و لذا هنوز هستند چون عامل پریشانی رعایایند و یا گروگانند که از ترس جان بر طبل سنتی خودمحوری کاهنده‌ای میکوبند. که در هر صورت ایشان تنور نظام سلطه را داغ میکنند که هنوز از کشف مکانیسم تصمیم‌سازی گرد منافع مشترک مادی شریکان آب و خاک مشترک ناتوانند؛ لذا هنوز بر بستر غیردموکراتیک جامعه، با شعارهای خشونتبار و سنگرساز در میدانی نابرابر، بر طبل نحله های متنوع ایدئولوژیهای تفرقه آمیز و ضد وحدت مردمی میکوبند! گیریم با شعار دموکراسی خواه و البته به قیمت خستگی و ذوب شدن بینوایان در مهلت روزمرگی.

امروز اما، در نقطه ی عطف تاریخی، پیش از معرکه‌ی دیگری از بیعت با قانون سلطه در انتصخبات آتی، تصمیم گرفتم همزمان با تفاهم نامه یا قرارداد 25 ساله با حکومت مستعمره‌خوار چین، یکبار دیگر حضور یابم و ضرورت تاسیس یک شرکت سهامی عام را پس از انقلاب در ادبیات اپوزیسیون بر اساس مبانی فلسفی مکانیسم تصمیم سازی گروهی با رویکرد وحدت مردمی، مطروحه در مرامنامه استقلال آزادی، یادآور شوم.

شاید 15 تن یافت شدند که در خفا(و پیش از گروگان شدن و یا ترور و حذف) با هم همدل و همراه شدند و هیات موسس این شرکت را در دوران پیشاآزادی پایه ریزی کردند، تا متعاقبا با بنیه‌ای قوی و تئوریک و از پیش تدبیر شده، از مبارزین راستین پذیره نویسی کنند، تا بواسطه‌ی یک تریبون فراگیر، بتوانیم پیش از آنکه خیلی دیر شود شاهد استقبال و نضج اعتمادی فراگیر شویم و متعاقبا با وحدت رویه و مکانیسم تصمیم سازی گروهی در مقابل چشم مردم، نظام سلطه را در مقابل یک نیروی فراگیر غیرقابل تهدید و تطمیع در برابر عمل انجام شده قرار داده و با یک دعوت عمومی در فرصتی مناسب و امن، شاهد ذوب شدن اقلیت صاحب زر و زور و گلوله در آغوش حلقه ی گلهای یک میدان میلیونی باشیم، تا در آچمز چنان حلقه‌ی گلستان مردمی با رویکردی مسالمت آمیز و غیرقابل کتمان، کاری شود کارستان.

به همین دلیل، پس از اشتراک یک نوشته در چنین روزی در دوسال پیش، در روزی که هم ترامپ بر سر کار بود و هم روح الله زم در قید حیات، یادآور شوم که این حقیر سالهاست که بر طبلی میکوبم که شاید خوشبختانه تریبون ندارد! که اگر داشت صد البته بدون تمهیداتی امنیتی آن چند دست پریشان هرگز صدا نداشت، چون همه در زندانی شیشه‌ای گروگانیم و پراکنده و بدون تمهیداتی محکم و تشکیلاتی و عام و فراگیر، جملگی چون پر کاهی در بادیم.

شاید اگر توانسته بودم در خارج از وطن باشم، مدتها بود که مقدمات همنوایی آن هیات موسس 15 نفره را در خفا تدارک میدیدم تا بدخواهان قدرت مردم آگاه، فرصت واکنش تخریبی را نداشته باشند؛ اما نیستم! هر چند هنوز هستم.

دست و روی ماه تمام دوستان و یاران جان را می‌بوسم. اگر نتوانم پاسخ یکایک را بدهم اما در دل همواره به یاد عزیران هستم. سکوت و بی پاسخی مرا بگذارید به حساب بینوایی زنجیره ای. امید که در آینده جبران کنم.

در نهایت اینکه: راه امروز ما در عصر هدایت نرم جلادان سایبری و کنترل امنیتی اینترنتی و دیجیتالی و در بستر ناامن مادی و معنوی و فیزیکی، تنها از روش‌های مسالمت آمیز میدانی می‌گذرد! آنهم نه با ادبیات سلبی حذفی خشونتبار و سنگرساز؛ بلکه با حلقه‌ی میلیونها گل گرد چند گلوله‌ی نابکار. به باورم ما میتوانیم بی آنکه با سلاطین زورگیر در داخل و خارج همنوا شویم و بیعت کنیم، با روشهای مسالمت آمیز ایجابی جذبی در یک هجمه و برنخاستن تا نتیجه به مقصود برسیم و زور بازو را در آغوش همه آچمز کنیم! ما در مناسبات قدرت فعلی که با هیچ برهه از تاریخ مبارزات گذشته قابل قیاس نیست، راهی جز تولید قدرت فراگیر مردمی بر اساس منافع مشترک(بجای تضاد منافع) با رویکرد تبدیل تهدید به فرصت، نداریم! صد البته که برای جبران مافات ستم‌ها در آینده، با روشهای قانونی آتی و در بستری امن (یاد شده در مرامنامه) راه بسیار است! در چنبره‌ی اتحاد سلاطین زورگیر ژن برتر در عالم، و برای زنده ماندن ایرانی که من و تو سلولی از آنیم، در گام اول راهی نیست جز انقلابی در ادبیات مبارزه با استحاله از ادبیات سلبی/حذفی به ادبیات ایجابی/جذبی. این گام اول تدوین یک نقشه‌ی راه علمی و راست و مستقیم است که میتواند قدرت و اعتبار واقعی وحدت مردم صلح طلب را جانشین روشهای جنگی و تخریبی و بی ثمر خشونتبار و جبران ناپذیر کند. به باورم برداشتن گام‌های بعدی بدون این گام اولین و حیاتی و امنیتبخش و وحدت آفرین، در ادبیات مبارزات مسالمت آمیز، ناممکن است. که اکثریت مردم معنای دو چیز را خوب می‌فهمند و دچار سوء تفاهم و ترید نمیشوند: 1. تضمین امنیت حضور میدانی، 2. مفاهمه بر اساس منافع مشترک مادی.

که هر چه بلاست از آسمان شعارهای کور و تضاد منافع و معنویات سوء تفاهم برانگیز در کورس سرعت رقابت برای حذف رقیب با هر وسیله در راه اهداف انحصارگرایانه، بر سر مردم باریده است و می‌بارد هنوز.

ارادتمند همه:
خیام ابراهیمی
نهم فروردین 1400

 

No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...