کُلّی خندیدم * :(
=========
یک چشم چاپلین
بود و یک چشم هیتلر**
با دو فرقِ
اساسی:
1- به جایِ رقصاندن و خنداندن
و مزدوریِ رَجّالهها تا ثروت و قدرت و فراموشی... آنقـــــدر در تنهایی خندید
تا از غم نان و فرهنگ مُـــرد!
2- به جایِ یک عمر بالارفتنِ
مستدَل و اندیشمندانه و متعالی از جنازهیِ دیگران، یک روزگارِ آزگار ایستاده تنها
نگریست و شکفت و تراوید و از بویِ جنازهها یک شب دِقّ کرد و یک روز تا ابد خُفت!
خیام ابراهیمی
4 خرداد 1395
========
پینوشت:
*1- دیشب که نمیدانستم برای
کدامیک از دردهایم گریه کنم...کلی خندیدم! ( صادق هدایت)
**2- طرح(نقاشی) با مِداد: از خودم (با ترکیبِ سه طرح از هدایت و
چاپلین و هیتلر و ادغامش با هم، با الهام از طرحِ هنرمندانهیِ آقایِ جواد علیزاده
از چهره صادق هدایت)
3- چاپلین در 16 آوریل 1889، چهار روز زودتر از هیتلر در 20
آوریل 1889 بدنیا آمد؛ ( اولی 88 سال و دومی 56 سال عمر کرد و جوانمرگ شد! یکی
میلیونها نفر را خنداند و دیگری میلیونها نفر را گریاند! - نمیدانم تعبیر آخر
ازکیست-)
هر چند ماه
آوریل آن دو را به دنیا داد، اما صادق هدایت را از دنیا گرفت... در 9 آوریل 1951.
او تنها 49 سال در دنیا از نظرها پنهان بود.
4- خندهیِ تلخ من از گریه غم انگیزتر است...کارم از گریه گذشته
ست، بدان میخندم!
No comments:
Post a Comment