سایهیِ قانونِ "یکسَر و دوگوش" بَرجامِ تهی (1)
===========================
"گفت: پس بهسببِ آنكه مرا فریفتی، پس من هم حتما بر سرِ راهِ راستِ تو برایِ آنان خواهم نشست!"*(2)
و اینک نشستهای در بیتِ عنکبوت
افـیــــونِ بیراهه در رگِ تسلیم به استقلال تویی و
خدایِ هزارپاره، نزدیکتر از تو به رگِ خیابانخوابها به مُهلت ایستاده است و
در جمجمهی تو جــــای نخواهد شد این همه خوابِ رستگاری
در مَکِشِ خونِ اختیار از اراده با سُرنگِ هَوی
که فروغلتیدن در چـــــاهِ اعتیاد و ویرانی
در نا اُمیدیِ بنبستِ تنگِ مردمکانِ چشمانِ یاقوتیِ تو تدبیر میبندد به قِی!
افیـــون تویی که فاتحانه بر رأسِ وافــور، مشعلی به راه!
...
به گواهیِ روبلها
هیــــــچ ریالِ سُنّت و "دِرهمِ" زیرخاکی
تطهــیر نمیشود به سِنتی از دُلارِ مدرنیته
مگر به احیاء در نبضِ زمانِ حالِ اَحوالِ تمامِ صاحبانِ زمین.
... که در پنی پنیِ گِــــلِ هر یورو
پــــوند دَمیده روحِ خویش را
تـــا قومِ سرگردان شِـــــــکل گیرد در سامانِ شِکِل* (3)
و داغِ "مـــارک" بخورد بر پیشانیِ هر دینـــــار و لیرِ سرگردانی
از ولایتِ مطلقهیِ کابل تا عراق و شام و لیبی
زَخم تازه کند از رایش و تاوَل زند از هیتلر و پینه ببندد از خیالی که ارزشی نیست در ارزِ هیچ مرزی!
بی دستهایِ پینهبسته
که روحِ قرصِ نان است به هر گندمزار آسمانِ بیستاره!
از سکه افتادهاند "اربابانِ نفت و بختِ تکیهزده بر تختِ ربالعاملین
آنها که رعیتِ سیب و گندم و خشخاش نشدند خوب میدانند:
روزی که "یک سر و دو گوش" مهندسِ ده شد
هزار سر داشت و یک سودا
و هر سر هزار گوش و هر گوش هزار سوراخ
و هر سوراخ هزار موش و هر موش در گربهمردهای گوشتِ شیر را به عبادت خورد!
و ناخدا شیر را که سلاخی کرد در سپیدیِ پرچم
پوست و گوشتش را نزول داد به خرگوشهایِ زاد و وَلَدِ "پلی بوی"
تا آهوانِ دشت نانِ خشک را در خونِ هم تـَر کنند و موش شوند
و بوزینههایِ ملکه که نان فرانسوی دوست ندارند کوسِ استقلال زنند به استعمارِ غیرپاسخگو
تا از چنگالِ روباه پپر روغنِ زیتون چِکد از خرد شدنِ شاخ و برگ جنگلی میانِ چرخدندههایِ فریب
تا در تکثرِ پوستینهای وحدت
کفتار که لباس آهو پوشیده گرگ بماند فیامانِ ابلیس
و آهوان بیشتر کباب شوند در مشامِ شیرِ سنگی
فیشهایِ حقوقیات را رو کن اِی سایه بر کلِ خزینهیِ جامهای تهی
و به فرافکنی و فرار
گربهمردههایِ وحشی را قربانی مکن در پایِ موشهایِ مردهخوار
بهپایِ التزامِ خدایانِ هــــزار پاره
به آیههایِ سنگیِ قلعهیِ اَمنِ وحدتِ خویش!
-------------------------------------
خیام ابراهیمی
4خرداد 1395
پی نوشت:
(بفرموده: در تضمین و استقبالِ شعرِ برجامیان)
1) یک سر و دوگوش = لولویی در داستانها که بچه هایِ صغیر را از آن میترسانند!
2) سوره 7 آيه 16
3) شِکِل = واحد پول اسرائیل
No comments:
Post a Comment