"رضاشاه" وسطِ سفرهی هفتسین "سعیدعلیشاه"
تاکتیکِ گوسالهی سامری در استراتژی بحرانسازی زنجیرهای اعتماد ملی، آبِ خضرِ اجنه و کیمیایی است برای تداومِ جنایتِ سلطانِ جانی و جانجانی! تاکتیکی که زیرمجموعهی تاکتیکِ "تبدیلِ تهدید به فرصت" است، آن هم در راستای تاکتیک "هدف وسیله را توجیه میکند" (با القاء خوانشِ مصنوعیِ"حفظ نظام از اوجب واجبات است") و ذیل استراتژی #دوگانه_اندیشی ژن برتر ایدئولوژیک، تکنولوژیک، سرمایه، مالکیت، و قومیت...!
خرگوشی که در وقتِ مقتضی از آستین شعبدهباز بیرون بیاید، معجزه نیست! دامی برای حیرت و جذبه هنگام بحرانِ تازهیِ ساحرین با مارِ طنابی در فقدانِ اراده ملی و عصایِ اژدهایِ موساست! تاکتیک ماهیگیری از آب گلآلود و موجسازی و موجسواری تا موجشکنی بر ارادهی ملت قانونا عقیم، میانِ بحرانهای دستساز زنجیرهای 40 ساله، در مقابله با خطر خودگردانی قومیتها تا سرکوبِ تشکیلات مردمی و جنگی که برکت بود و دورانِ سازندگی رفسنجانی و استیجِ مجلس لاریجانی و میدان کاذب آزادی و صید و حذفِ استقلال اندیشه با قتل دگراندیشی و شناسایی و خشکاندنِ هر گونه سرچشمهیِ استقلال و آزادی، تنها از قدرتِ مطلقهی غیرخودیکُش در چارچوب قانونیِ یک نظامِ سلطه با رُبدوشامر دموکراسی در سهکنجِ اتاقِ خوابِ وادادهگی و تسلیم برمیآید! بدیهی است که اثبات مسلمانی به خوانشِ داعش، در آوردگاهِ نرمش، هم هزینه و هم درآمد دارد!
.
الف) #رضاشاه
چندی پیش رسانههای حاشیهنشین وابسته به منابع قدرت گزارش دادند که برخی از معترضینِ زبانبهگوشِ دل دردالِ مدلول، ذیل پرچمِ مامورینِ امنیتی داغتر از آش مفعول، شعار دادهاند: "روحت شاد... رضا شاه!" خیلی هم مقبول.
روز 3 اردیبهشت، اعلام شد پیکر مومیاییاش در ضلع غربی مرقد مطهرش ظاهر شده است!
پردهدارانِ امامزادهشاهعبدالظیم ابلاغ کردند، جنازه مربوط به رضا شاه نیست، لذا دوباره خاک شده و منتظر اعلام نظرِ گزمههای حضرت ماهند!
همان رسانههای پای در زنجیر از قول برخی از مردمِ فقیر و نیز نامردمانِ اسیر، ذکری خواندند که جنازهی عیان شده از صندوقِ بیتالمال، خودِ خودِ رضاشاه است!
رسانههای موازی اما به "علم لدنّی" به صدا و سیمای ربانی، ناخبری را بلندگو کردند: "عدهای میگویند مامورین امنیتی جنازه را به جای دیگری انتقال دادهاند!"
در این گرد و خاک، خیلی تصادفی "تقویم تاریخ" هشدار داد که: 4 اردیبهشت، واقعا روز تاجگذاری رضا شاه است! که بود!
5 اردیبهشت "رضا شاه دوم" اعلام کرد که جنازهی پدربزرگ هنوز در ایران است و شایعهی انتقال به مصر دروغی بیش نبوده است!
و در این خرس وسط مصلحت، با تطبیق عکسها ظاهرا کشف میشود که : چیزی که عیان است... چه حاجت به بیان است؟
پرسش: چرا خرگوش در موقع مقتضی از آستین شعبدهباز و بحرانساز درآمده است؟
.
ب) #سعید_امامی (اسلامی)
خبر کشف مومیایی پیکر رضا شاه از حوالی آرامگاه تخریبشدهاش که این روزها یادش زنده و رسانهای شده است، مرا به یاد گـورِ ویراننشدهیِ عامل قتلهای زنجیرهای، شهید حاج سعید امامی، که به امر قادر مطلقه، عاملِ نفوذی اسرائیل شناخته و معرفی شده بود، انداخت.
هرچند خدماتِ زورگیرانهیِ اولی به امت، با خدمات زورگیرانهی دومی به ملت، در نیاتِ پاکشان قابل قیاس با هم نباشد و نیز جنازهی متلاشیِ اولی تحت تاثیرِ تکلیفِ واجباتِ واجبی، زیر سنگ قبرِ روبنایِ ویرانهی امنیتملی پوسیده باشد و پیکر مومیایی شدهیِ دومی زیر ساختارِ زیربنایی و ماندگار مدرنیتهاش سالم مانده باشد! اما مکانیسم موجسازی و موجسواری و موجشکنی هر دو برای گیج کردن و متلاشی کردن رفتار تشکیلاتی مردمی و نیز ایجاد رعب و وحشت در مقابله با آزادی اراده و فریبِ اعتماد ملی، به نیت مقدسِ اخته کردن ارادهی ملی، یکی است! هر دو بازیگرِ ساختارِ نظام "قدرت مطلقه" بودند! یکی در قامت شاه و دیگری ذیل نورافکنِ حضرت ماه.
در این میان گویا تمام نیکاندیشانِ ساده لوحِ کاسبکار فراموش کردهاند، بدون تضمین قانونی نظارت ملی، به هیچ خبر و هیچ شعار و هیچ پندار و گفتار و رفتاری اعتماد نیست!
تو گویی اعتماد به ویژهخواران سبز و بنفش و سیاه، و اعتماد به شیتیلخوران سرخ روسی از تولد تا مرگ، سرنوشت ملی از دورانِ شیخ فضلالله لیاخوفالدین مشروطهی قجری تا دوران معمار تفخیذ است!
.
ج) #سعیدعلی"سعید" مرا یاد سه قوای نگهبانِ سفرهیِ هشت سینِ سعیدعلی میاندازد!
از سعید حجاریان بگیر تا سعید عسگر و سعید جلیلی و سعید حدادیان و سعید حنایی و سعید طوسی و سعید مرتضوی و شهید حاج سعید امامی که جاسوس اسرائیل بود و قبرش خراب نشده است هنوز!
به قول سیدعلی باید بر حال مردمی گریست که بر مظلومیت صاحب 24 سال شعار آبکی و تکراری اقتصادی، مثل قلب سنگی گریه شان نمیگیرد و هنوز امیدوارند!
یعنی یکی آن بالا به بصیرتی خودسرانه هی برای مردم شعار مفید صنعتگری کند و گزمههای سبز و بنفش به فرمانش آن کار دیگر کنند! تا جایی که بزرگترین بازیگر و غارتگر و گزمهی نظام به نام نامیِ "محمود دلقکچیانِ و بیوجودنژاد" تمام سرلمپنهای مرئوسش در زندانند و خود در شورای مصلحت نظام، به ریش خس و خاشاک میخندد!
سعید مرا یاد صفهای بعدی بیعت با ساختار دور باطل چنین معرکهای بر روی دو ریل چپ و راست ثابت غیرملتزم به مسافرین بینوا به پوزخند تدارکاتچیان لکوموتیورانی میاندازد که هرچند سوزنبانی دارای اختیار و به سفارش مردم نیستند، اما تحت قانونِ حکم حکومتی سیاستهای کلی و سرنوشت حاکم بر مردم برای جنگ جنگ تا دیار قدس آمادهی پیمانکاری و جانبازی و عقوبتِ تحریمند و برای سرگرمی، در مسیر سفر، هی به رگ چشمان مردم امید پفکی چیپس و ماست با جام زهر تزریق میکنند و صد البته از جیب مردم شیتیلش را میستانند.
مکانیسم سنتی اعتماد به تار سیبیل دایی جان و قسم حضرتعباس خانعمو، مکانیسمی قبیلهای و بدن نظارت ملی و ضد مدنیت است!
بدون تغییر قانون سلطه به نفع نظارت ملی، مکانیسم علمیِ "راستی آزمایی" ناممکن است!
بدون مکانیسم راستی آزمایی، اعتماد ملی و مدنی، عقیم است!
بدون تضمین قانونی اعتماد ملی مدنی، ایران و ایرانی در ابهامِ لجنِ بی اعتمادی بنیادی و دروغ و فریب و خیانت و بدگمانی از هم خواهد گسست!
ناز شستِ بازیگرانِ استعمار جهانی و بازیچههای استثمار بومی و دلالهای جنازه ملی، برای اتلاف منابع ملی در شل کن سفت کن بنیادی سرانجامِ مبهم برجامِ نافرجام بر اساس تاکتیک تسری بحران و بیاعتمادی ملی.
سنگ قبر سعید امامی، سنگ قبرِ اعتماد ملی است!
خیام ابراهیمی
6 اردیبهشت 1397
No comments:
Post a Comment