خرچسونه
خرچسونههای جهان اتحاد!... انسانیتِ حیوان رفت بر باد!
روز جهانی غذا(24مهر) بر شکمها و دماغهای پُر باد، مبارک باد!
خر(ره): از پا فتادهام و بسیار زمینگیرم...گر قرضَمو ندَم به دلدار و یــار، میمیرم!
یک خر به کندوی گِل، گرفتارِ وهمِ انگبین...خرچسونهها دو تا دوتا با یکی راه و
سرگین
چون با همند و هم افزا، چه دارا و چه فقیر... من زیرِ بــارِ سوارِ کارِ زار، اما
چه اسیر!
.
ملکهی زنبورها: تکسوارانِ اپوزیسیون ایرانی تا #ایرانستان بازنشسته
نمیشوند!
خرچسونهها و یا #سرگین_غلتان های
جهان، جملگی در غلتاندن سرگینِ خود از مبداء تا مقصد(هدف)، در #هم_افزایی دارای
#وحدت_رویه در
یک مسیر مشترکند! بدون اینکه با یکدیگر در #شورای_دوران_گذار با
توافق و قراری، دیگران را سَرِکار بگذارند! معلوم نیست قانون و مقررات و سازوکار
این هماهنگی یکسانشان در اقصی نقاط جهان را در کدام مجلس و شورا و در کجای عالم
تدوین کردهاند که با اینکه متمایز از همند اما برای رسیدن به هدف مشترک آزادی و
استقلال، تمایزی بین روش وحدت رویه در #دوران_پیشاآزادی و
رقابت در دوران #پسا_آزادی میگذارند
و این دو را با هم التقاط نمیکنند!
دریغ از وحدت
رویهی خرچسونههای ایران که وقتی لانه و هدف مشترک در حال سوختن است، هر یک ساز
خود را در مسیر خاص خود و خارج از یک #مسیر_مشترک و
بدون وحدت رویهی ماهوی مینوازند، تا #امنیت تریشِ
قبایِ کیشِ شخصیتشان در #تضاد_منافع با دیگران، مخدوش نشود!
خر هم خرهای
قدیم... که مسیرشان در جنگهای دو قبیله و دو قافله یکی بود اما علیه یکدیگر از
مصادیق اشداء علی الکفار بودند! و مرامشان لااقل در جبههی خودی بر #منافع_مشترک
بود تا پایان راه... آخرِ رفاقت بودند(به مصداق رحماء بیهنم) و وسط راه مشترک،
عینِ خر تویِ گل گیر نمیکردند و عین جاهلها حتی گاهی به شیههای ادای اسب در میآوردند
و گهگاه مرگِ تدریجیِ همنوعِ خویش را با جفتک و عرعری به روی مبارک میآوردند و
لاپوشانی نمیکردند!... هر چند خَر همان خَر است و فقط پالونش عوض شده...
خسته شد خر... نفَسَش برید خر...
خرچسونههای
جهان اتحاد!... ملکِ سلیمان رفت بر بـــاد.
#خیام_ابراهیمی
25مهر 1400 اُمَوی
.
پ.ن:
1. در مثل مناقشه نیست!
هر کسی
کار خودش...بارِ خودش... آتیش به انبار خودش...
در آخورِ خر هنوز چند پرِ کاه، قوتِ لایموت هست!
اگر این خوابِ سنگین، سبک نشود!
بگذار: شتر در خواب بیند پنبه دانه.
و نیز بگذار،
وقتی #خانه_مشترک در
حال سوختن است، خرهای مدرن با روشهای سنتی و #ادبیات_سلبی_حذفی و
بر اساس #تضاد_منافع_ایدئولوژیک، هی به هم جفتک بپراکنند و
از معنای #منافع_مشترک_مادی با
ادبیات ایجابی جذبی در یک مسیرمشترک تا هدف پرهیز کنند!
برای چنین خرهایی
تا دلت بخواهد کاه و یونجه پشت تریبونهای شبانهروزی موجود است!
باور نمیکنی؟!
یک نگاهی به #اپوزیسیون خرچسونههای
برونمرزی بینداز که چگونه تنها و تنها سرشان در آخورِ خویش است و بهدلخواه #خر_اعظم دنیا
و آخرت، هی رجز میخوانند برای #جنگ سکولاردموکراسی
با #الله در میدانی نابرابر!
انگار تنها و تنها برای این ماموریت و خریت، #یونجه نشخوار
میکنند!
یعنی سرشان را
بزنی، تهشان را بزنی، با جیب خالی و پز عالی، تنها عرعرشان برای نابودی #الله است؛
نه نجات اسیرانش! آن هم وقتی #خانه_مشترک در
حال سوختن است! این موجودات هیچ درک مشترکی از #منافع_مشترک ندارند
و تنها و تنها به امنیتِ طویلهی خویش با تشدید #تضاد_منافع دلخوشند
و بس! و حتی همچون خرچسونهها درکی از #سرگین_مشترک ندارند!
2. جلال مخلوقت را شکر، انگوری!...باغت آباد!
درود بر خالقِ #سواره_نظام_ملکه و
آتشبیاران و تریبوندارانی چون #قلی_جواتی در
بنگاههای حواسپرتکنیِ تاریکزاده و کوریبلا و همایونی و انواعِ استاد #ایجادی سنگرساز،
آن خروس بی محل، که مغزش تنها یک ورودی و خروجی بیشتر ندارد و آن هم تریبونِ شبانهروزی
#دهان است!
آن هم وقتی برای خاموش کردن #آتش خانه مشترک، نیاز به وحدتِ دستها و پاهاست! گویا
#ملکه به یک ویرانسرا نیازمند است که برای تشدید تضاد منافع، تریبون توپخانهی
مجازی را در تمام رسانهها به همنوعانِ ایشان داده است!
اینجاست که باید گفت: جل الخالق! چه نارنجکی درون نارنج خوش
عطر و بو خلق کردهای!
#جلالِ
مخلوقت را شکر!
البته در مثل مناقشه نیست!
No comments:
Post a Comment