کش
ندهید! تهمت نزنید! لجن پراکنی نکنید، جاهلها! شما هیچکارهاید!
لله ملک السموات والارض و نایب امام زمانش (طبق اصل 5 قانون اساسی(
1. ریشه فساد در رهبر قانونی و بازیگرانش نیست! فساد در #قانون_لجن است!
لجن چیز بدی نیست! در آن علاوه بر میکروب، پروتئین هم یافت میشود! پرفسور #حسام_نوذری میگوید
از لحاظ بیولوژیک بشر خود یک #میکروب رشدیافته
است و نیمی از بدن ما را میکروبهای حیاتی دربرگرفته، که بدون آن یک روز زندگی
ناممکن است! آدرس را نادرست نشان ندهید! نقشهای قانونی بازیگران در حال تغییر
است! تنها به یک بهانه برای باورپذیری و چاهنمایی به سمت شخصیتها نیازمند است!
مشکل از شاخصهی قانون است نه شخصیتهایی چون رهبر و ممدباقرخالیباف و سلیمانی و
طائف و مائف و مُفِ آق مژدبا.
قانونا فسادی
در کار نیست! آنچه شما فساد میبینید با قواعد قانون دموکراتیک و مردمی است! نه
قانون اساسی سلطهی نایب مستضعف #امام_زمان_غایب بر
عالم که به شما ملتزم و پاسخگو نیست و هر از گاهی تنها از شما بیعتی روبنایی برای
نمایشِ مشروعیت قانونِ خودش به جهان و تثبیت روانی اپراتورهای قطارش روی دو ریل
ثابت خودش، میخواهد که قانونا نمیتوانند به آدرس شما ملتزم باشند و به چپ و راست
بپیچند! چون از ریلِ ثابتِ قانونی نایب امام زمان خارج میشوند! آنچه شما فساد میخوانید
از نگاه قانون اساسی ایدئولوژی بنده پروری و فرمانبری، عین عبادت و بندگی است! همه
فرمانبر نقشهای متضاد خود از سوی یک بازیگردان قانونیاند! فسادی اگر هست در بیعت
مردم با #قانون_لجن است
که با خیال مردمی بودنش بدون نظارت مردم، عملا دست و پا زدن در آن توهم، عین لجن
پراکنی است! چون لجن دارای قانونی است غیرقابل احصاء، که ملتی مشترکالمنافع را
بین مؤمن و کافر دریده! مؤمن و کافری که بهقولِ آن امام راحل، کشتارِ درهمَش،
برای حفظ نظام از اوجب واجبات است! حالا "ذاتِ این درندگی قانونی" با
اینکه یک گروه از اصلاح جلبان ویژه خوار، بگویند: خیر، حفظ نظام یک سلطان صاحبکران
از اوجب واجبات نیست، مشکل زورگیری و درندگی حل نمیشود! خشت اول درندگی در تقسیم
بنیادی مردمی مشترک المنافع در آب و خاک مشترک است بین مؤمن و کافر. داستان شبیه
این است که یکی در مجتمع آپارتمانی بگوید، من چون مؤمنتر از شمایم حق بیشتری از
بقیه دارم و میتوانم در ساختمان را از جا بکنم و بفروشم، سقفش را سوراخ کنم، و یک
تنه از تمام پارکینگها استفاده کنم... و حتی در ورودی واحد شما را سوراخ کنم و یا
از جا بکنم! آب و برق و گاز را بر واحدهای کافر قطع کنم و کل مجتمع آپارتمان نشین
را به محل قاچاق هروئین و اسلحه تبدیل کنم، در پشت بام سنگربندی کنم و با کل
رقیبان خودم در مافیای قاچاقچی بصورت مسلحانه بجنگم! و از هر شریکی در ملک مشاع که
خواستم انتقام بگیرم و سر به نیستش کنم! چون من مؤمنم! و لله ملک السماوات و الارض
و تمام زمین و آسمان از آن من است! آیا در این صورت شما به عنوان شریک ملک مشاع تن
میدهید و با رفتار او مشارکت میکنید؟!
نکته اینجاست
که قانون اساسی جمهوری اسلامی، چنین لجن زاری را برای شریکان ملک مشاع فراهم
آورده! و برخی از پیمانکاران به شراکت با قانون یک زورگیر قلدر که تمام حق زر و
زور و تزویر را از آن خود میداند، همراهی میکنند؛ چون امنیت واحدِ خودشان توسط یک
خودحقپندار برقرار است! این یعنی پااندازی مزدوران یک قانون زورگیری که از
قانونمدار راهزن و زورگیر تبعیت میکنند، تا مؤمن تلقی شوند و از امنیتی بدوی
برخوردار باشند! گیریم درآمدشان از خونِ ساکنین چند واحد آپارتمانِ دیگر باشد! آیا
شما در امنیتید؟ آیا شما از چنین قانونی که ملک مشاع را بین مؤمن و کافر دریده،
تبعیت میکنید؟ و یا برای حقوق برابر تمام شریکان قیام میکنید تا امنیتِ مشترک از
آن همه باشد؟! نوع واکنش شما بیانگر شخصیت شماست! از جنس قانون زورگیرانید؟ یا
شهروندان مدنی؟ شما که به قانون درنده کاری ندارید، عملا با باج دادن به قانون
زورگیری، برای چه عقوبتی خود را آماده کردهاید؟ اولویتِ کار شما در چیست؟ مماشات
با این قانون و قانونمداران ویژه خوارش؟ و یا تغییر قانون همزیستی مسالمت آمیز در
ملک مشاع؟ نوع انتخاب شما، بیانگر روح مدنیت و بدویت در امنیت و سلامتِ کالبدِ
شماست! اگر در چنین سازوکاری هنوز در امنیت و در سلامتید، باید در روحِ خود شک
کنید!
اولویت شما
چیست؟!
گدایی آب و برق و امنیت جان و مالِ تنها خانوادهی خود از زورگیرِ قانونی درنده؟ و
یا فرمان مدنی برای تغییر قانون راهزنان بین مؤمن و کافر برای همه؟ آیا شما در
آپارتمان خود، به بهره مندی از آب و برق و پارکینگ و هر اعتباری، بین مؤمن و کافر
معتقدید؟ یا حقوق برابر در ملک مشاع؟ فهم مسئله به همین سادگی است!
خود را به جهلالعارفین نزنیم. یا شریک امنیت و سلامتِ ناشی از خونِ ناحقیم؛ یا
نیستیم. یا تنها در فکر گدایی نخود و لوبیای مؤمنانهی خودیم، یا احقاق قانونی
برای حقوق مشاع همه.
پاسخ و واکنش حیاتی به این مسئله را کش ندهید! چون معلوم نیست فردا، قربانی بعدی
شمایید یا عضوی از ا عضاء خانوادهی شما و همسایهتان؟ خون که کم شود، رگِ بعدی
رگِ فرزند شماست. راه گریزی نیست! قانون این آسیاب، به نوبت است! کیسه ی بعدی که
باید روغنش گرفته شود، زیتونِ جانِ خانوادهی شماست! شما در انبار و در صفید!
امروز نه...اما فردا در انتظار روغن حیاتِ شماست.
#کش ندهید!...
همین امروز تصمیم بگیرید!
#تجدید_رفراندوم 58 با
#نظارت_همه و
سازمانهای بین المللی؟ تا 12 فروردین!
یا مماشات و شراکت در لجن پراکنی و لجن خوری و دست و پا زدن و زندگی در لجن؟
.
2. صادق گل و سمبل
(میرزا حسن یا سردار صادق ذوالقدرنیا از بستگان همان ذوالقدر سپاهی فسا) و ممدعلی
جعفری میخواهند بفرموده با رونمایی از بده بستانهای مجاز طبق حکم حکومتی، حجت را
بر همه تمام کنند که امر امر مولاست! تا قدرت فرامردمی قانونی در سناریوهای متنوع
همسو با حفظ نظام که از اوجب واجبات است، عادی سازی شود!
به ارکان نظام تهمت نزنید! همه فرمانبر یک رهبر قانونی اند! گیریم برخی از
بازیگران درجه دوم و مسئولین دون پایه، بی خبر باشند!
مشکل از جهل خودتان است!
من با سخنان رهبرِ برآمده از قانون اساسیِ جمهوریِ بیعت کنندگان با قدرت مطلقهی
خودش کاملا موافقم! چون مشروعیتش از این بیعت است! حتی آنچه شما لجن مینامید!
وقتی یک نسل مرده با قانون لجنی مقدس بیعت کرده و تا ابد اختیار نسلهای بعدی را
پیشفروش کرده و قانونا کل قدرت را داده به یک خیمه شب باز فرامردمی، چرا باید به
نقش آدمکهای نمایشهای سیاسی/اقتصادی/فرهنگی/نظامی او گیر داد؟! مگر طبق اصل 110
تعیین سیاستهای جزئی و کلان نظام، با این قدرت مطلقه نیست؟ و مگر این قدرت مطلقه ی
لایتغیر طبق اصل 177 تا ابد ضمانت نشده و باقی نیست؟
ببینید: اصل 5 میگوید: رهبر نظام نایب امام زمان است و امام زمان وکیل الله و الله
مالک زمین و آسمان(لله ملک السموات و الارض)... حالا اینکه شما ارتباط نایب امام
زمان را با امام زمان غایب و الله در ناکجا که همه جا هست و نیست، چگونه میخواهید
اثبات کنید، بماند! اما مشکل در وادادن قانونی ملت به این قدرت مطلقه ی همه کاره
است که بدلیل بیعت اکثریتی در 43 سال پیش قانونا تا ابد نمیتواند به پیشفروش
اختیار و ارادهی خود اعتراض کند! در واقع برای هر اعتراضی ابتدا باید این قانون و
قرارداد اجتماعی را با دلیلی موجه مثل #غبن_فاحش، باطل کند!
غبن فاحش یعنی ما نفهمیدیم معنای قانون اساسی چیست؟
و این مقدور نیست جز راستی آزمایی رفراندوم 58 پس از 43 سال!
در واقع هرگونه اعتراض دیگری غیرقانونی است! چون لله ملک السموات و والارض و ملک و
سماوات و مافیها در اختیار امام زمان است و نایب برحقش.
حالا آن اشارت دقیق و درست مصباح یزدی، برای ساده دلان بهتر قابل هضم میشود که
گفت: اساسا مالک زمین و آسمان و مافیها نیازی به رای مردم ندارد. هر کس بیعت کند
خودی است و مؤمن، و هر کس بیعت نکند غیرخودی و کافر.
مؤمن و کافر هم که تکلیفش را آن امام راحل تعیین کرد! وقتی مؤمنین سپر بلای
کفارند، بزنید در هم بکشیدشان! مؤمنین میروند به بهشت و کفار به جهندم! خلاص!
بنابراین چرا وسط امری واجبالاجراءا(که نصیحتی اختیاری نیست) و پس از حکم حکومتی
الله و نایبِ برحقِ امام زمانِ غایبش که پیشتر با قانونش بیعت کردهاید، اینقدر
اعتراض و جرزنی میکنید و چوب لای چرخ میگذارید؟ مگر منافقید؟ مگر به تعهد قانونی
خویش کافرید؟ حال اگر به این قانون ایمان نداشتید، کفری هم در کار نبود! اما شما
به ایمان خود کافرید! نه حتی منکرِ ایمان دیگری در باور خویش!
چرا خطای بیعت نسل قبلی را با چنین قانونی نمی پذیرید؟ مگر خودتان شریک جرم این
آدمفروشی قانونی تا ابد هستید؟
فهم حقوقی این قانون اساسی، امری است سهل و ممتنع! سهل و ساده است اگر تنها سواد
خواندن و نوشتن داشته باشید! ممتنع است وقتی مانعش تنها حماقت و جهل شما باشد!
لذا رهبر قانون اساسی درست میگوید که #کشش_ندهید! و
میان لجن قانونی اینقدر دست و پا نزنید و #لجن_پراکنی نکنید!
.
3. لجن پراکنهای نامحترم!
آقا و
خانم کوچه و کیوسک و اینترآشغال و بی.بی.سی و صفحه آخر و تریبونهای اپوزیسیون
نامحترم!
زللقیها و رجبعلیها همانهایی بودند که خمینی گفت از کودکی با اسلحه با ایشان
جنگیده و مار هفت خطی است برای خودش و از هیچ جنگی از محل جیب مردم نمیترسد! چون
خودش ذاتا هم آتشبیار و هم قانونا آتشبهاختیار و هم تخم جنگ و تنش است! و با
قواعد جنگی نظام سلطه در نبردی نابرابر بازی میکند که قربانیانش مردمند و منابع
طبیعی ایشان! این منابع مال بابای شما و بابای خودش که نیست! مال الله است و ایشان
نایب برحق امام زمانش. که قانون اساسی آن را به ولایت مطلقه فقیه داده!
آیا با بازی با قواعد نظام سلطه خسته نشدید با برشمردن نخود و لوبیای هضم نشده ی
پیروان ولایت مطلقه فقیه قانونی؟
چرا اشاره نمیکنید که مشکل از جمع جبری سه اصل 5+110+177 قانون اساسی است و بیعت
کنندگان جاهل و کورذهن و آگاهش...؟ نه قانونمداران!... چرا حواس مردم را از اصل
فتنه پرت میکنید؟
چرا اکثریت 80 درصدی عقیم قانونی مردم و نسل زنده را برای تمرکز بر تجدید رفراندوم
58 در 12 فروردین، پرت میکنید به فساد این و آن ولایتمدار؟
کدام فساد؟!!!
فساد در روش شما برای کشاندن مردم قانونا عقیم به بن بست کوچه پس کوچه های سرکوب
است!
چرا از یک روش نرم و فراگیر برای تمرکز همه در عرض دو سه ماه طفره میروید و بدون
نقشه راه و بدون سکانس آخر، هی از تهییج مردم با افشاء فسادهایی که روش مسبوق نظام
سلطه است، میگوئید؟! توقع دارید که اینها بشنوند و دلشان به رحم آید و شرم کنند و
با قدرتی قانونی که بالاتر از مردم و خدا دارند، از این پس دیگر فساد نکنند؟
مگر نشنیدید که رهبر قانونی گفت فسادی در کار نیست و نباید کش داد؟! راز این رویه
ی 43 ساله را رفسنجانی ناخودآگاه در 40 سال پیش افشاء کرد که برای حفظ نظام که از
اوجب واجبات است ما باید با انتقال قدرت به خودیهای انقلاب را تضمین کنیم. حالا با
تحریم این روش سنتی 43 ساله رو شده تا معلوم شود که تولید لجن مقدس از پروتکل
قانون اساسی است نه قانونمداران.
.
4. اصل ماجرا:
آنکس که بنای کسب و کارش بر آتش و آتشبیار و آتشبهاختیار
است!
صادقترین دروغگوی نظام گفت چنین(که بابای هر چه سردار است):
اینقدر کش ندهید تضاد نقشها و بازیچههایم در این نمایش دیرینه را
این اختلاس و آن دزدی نبود! که دستبهدست کنند درآمد و هزینه را
گفتیــم که زیرشاخههای سپاهِ کفرِ کفتاران، به سَرِ یک مافیــــــا وصلند
لنگها جدا جدا، به قـار و قـور و رَجَزهای مقدسِ شکمِ یک مقتدا وصلند
هر لنگِ هشتپای ولایی، درونِ کفشی است جدا و به ذکــرِ یک فرمان
پیچیـده گردِ این اتاقِ ذکــر، خیمهی یک اتاق فکر روسی، با کلاهِ دزدان
.
این بازیها در راستای تغییر نقش بازیگران است برای گم کردن منابع خاوریها، تحت
پوستین اختلاسی غیرقابل بازگشت... گیریم این اختلاسها برگردد! قرار است به فرمان
چه کسی در کجا خرج شود؟ آیا شما که اعتراض میکنید، قانونا جز بیعت، به اندازهی یک
پشکل اختیار دارید؟! بیعت هم نکنید، صندوق که زبان ندارد! به کدام دلیل نمیخواهید
باور کنید که همه مجری یک پروژهاند، اما احیانا بازیگران دست دوم بیخبرند. در
واقع قانونا و اساسا دزدی و اختلاسی در کار نیست! مگر اینکه شما معنای قانون اساسی
را نفهمیده باشید و با جهل خود دقیقا برای گل آلود کردن آب و گرفتن ماهی از این
ستون تا ستون دیگر با قواعد نظام بازی کنید، تا پیمانکار دست دوم باقی بمانید!
لطفا آدرس را درست نشان دهید! و اینقدر کشش ندهید!
دنبال خودکشی و رجزخوانی و شعار #سرنگونی کور
و انقلاب نور و براندازی شور هم نباشید که نه برایش نقشه راهی امن دارید و نه
یارای ترسیم سکانس آخری برایش هستید!
آدرس درست با یک روش #استحاله نرم
مردمی، با تمرکز همه بر این #فرمان_مدنی غیرقابل
کتمان (نه گدایی قابل سرکوب با #نافرمانی_مدنی) مقدور است:
#تجدید_رفراندوم 58 با
نظارت تمام مردم(80 درصد نسل عقیم) تا 12 فروردین!
توان مردم را بین نخود و لوبیایِ دیزی نظام قانونی لجن، تلف نکنید!
مشکل از قانونِ تولیدِ لجن است! نه قانونمداران، نه رهبر، نه مسئولین بینوا.
مشکل با تعویض خوکها حل نمیشود! هر انسانی در این کارخانه خوک میشود! چون قانون
برای رشد و همافزایی شهروندان مدنی و انسانهای برابر نیست!
به این لجنخواری و لجنپراکنی و حیات لجنی، #کش_ندهید!
با فرمان مدنی #تجدید_رفراندوم 58 با
#نظارت_همه تا
12 فروردین؛ در یک استحالهی نرم غیرقابل کتمان انسانی... نیازی به خونریزی نیست!
اعتیاد سنتی ما به دریدن و افتادن روی شکار است. در عصر مدرن دستیابی به هر هدفی
راهی منطقی دارد! نمیتوان با روشهای سنتی دریدن انقلابی(آنهم بدون نقشه راه و
سکانس آخر)، مسئلهی مدرن را حل کرد!
آنگاه: چون که صد آمد، نَوَد هم نزد ماست!
خیام ابراهیمی
30 بهمن 2022
No comments:
Post a Comment