Friday, February 25, 2022

پوتین یا بایدن

پوتین؟ یا بایدن؟پوتین؟ یا بایدن؟

پوتین که امروز مردم اوکراین را درید، به خامنه‌ای گفته بود #مسیح_زمان. بایدن هم گفت: برای مردم اوکراین #دعا میکند!
گداعلی می‌گوید
#پوتین! و کلبعلی می‌گوید #بایدن!
گیریم یکی از خاندان میرغضب باشد و یکی هم از خاندان ملیجک... اما هر دو از تولیدات یک نظام سلطه‌اند و این آتشبازی روی خون مردم بینوای
#اوکراین #تکراری است!
در هواپیمای اوکراینی باید دنبال مجوز شلیک به قربانیان توسطِ یک گروگانِ
#پوتین بپایِ #لندنی بود!
عقوبتِ بازی‌خوردن از دوقطبی شرق و غرب بر اساس تضاد منافع، البته ادبیات سلبی/حذفی و جنگ و قربانی شدن مردم بینوای کشورهای پیرامونی است
!
اینها همواره در حیاط خلوتِ کشورهای آویزانِ پیرامونی، از مردم بینوا قربانی میگیرند! چیزی شبیه جنگ زرگری بواسطه آلتهای آگاه یا جاهل بومی
.
چون بنای جهان بر خشتِ بنیادی
#هم‌افزایی مردمی مشترک‌المنافع و متشکل در شبکه‌ای میدانی و واقعی بنا نشده! مردم جهان گروگانِ یک مافیای مشترک المنافعِ زر و زور تزویر، و قربانیِ مزدوران و شبکه‌های مجازی‌شان‌اند!
چون همانطور که
#ترامپ گفت: جهان باید به استراتژیها و اهداف نئولیبرالیسم، در رقابتی حذفی بین شرکتهای چندملیتی و مردم اتمیزه در جیب سلاطین بومی تن بفروشد! #ژن_برتر تکنولوژی و سرمایه، تنها پیروزِ میدانِ یک دیپلماسی مافیایی است! لعنت به آویزان‌ها و خودفروشان و مردمفروشان و رسانه‌هایشان.
اگر کشورهای مستقل بخواهند در این نبرد نابرابر به یکسوی بازیگران درنغلتند، نتیجه میشود ائتلاف متجاوزین و اشغالگران از شمال و جنوب و شرق و غرب، به مصداقِ تجاوز در دو جنگ اول و دومِ جهانی به کشور
#ایران. چون این کشورها یک حضرتِ کشورند، نه کشوری مردمی.
این تجارتِ خونین، بارها با قواعدی ثابت، تکرار شده است
!
البته بصورت طبیعی، سهامداران آن شرکت سهامی خاص(نه عام) در شورای امنیت سازمان دول(نه ملل) همواره دارای اختلافاتی میان خود در تقسیم جهان و تسهیم سود و زیان در پروژه‌های مشترک هستند! اما استراتژی تجارتشان در یک دوقطبی جعلی متخاصم که باید انگیزش تحرکش برای کاسبی از تنازع بقاء و فروش اسلحه و گردش مالی کارخانه‌های بانکداران لندنی باشد، یکی است
!
.
حجامت جهان
براستی در دور باطل این خونبازی ویرانگر تکراری که لابد از سوی غاصبان جهان به زور سرمایه و قدرت تکنولوژی و حق مالکیت بر ابزار تولید، برای دیالیز و حجامت زمین لازم است، چه باید کرد؟
وقتی هرگز، 3سهامدار آن شرکت سهامی خاص، یعنی انگلیس و روسیه و امریکا بصورت رودررو با هم نجنگیده و همواره از جیبِ رمه‌های درون آغُلِ نوچه‌های خود مایه گذاشته‌اند! گیریم در این معرکه از بردگان ایدئولوژیک و هم‌پیمانان خویش و حتی از سربازان برون مرزی خویش هم قربانی داده باشند! بالاخره کاسبی و تجارت خون در این کارخانه، هزینه های سرباری هم دارد! راه در طغیان آلمان هیتلری نبود
!
در این نبرد نابرابر خودانگیخته توسط شریکان آن شرکت سهامی خاص، البته میتوان هر بار به دلایلی روبنایی و تا ابد، به یکسو آویزان شد
!
میتوان به اوکراین گفت نظام فاشیست اما به پوتین و یا بایدن نگفت؛ و یا به یکی ملایم‌تر گفت
!
اما نکته اینجاست که با این چینش قدرت و دعوای سهامداران شرکتی جنایت پیشه، باید تا ابد درگیرِ جنگهای زرگری و نیابتی ایشان در سرزمینهایی بود که فاقد نظام مردمی آگاه و میدانی هستند! چرا سازمان دول هیچ اصراری ندارد که کشورهای عضو خود را ملزم به رعایت یک پروتکل آگاهیبخش میدانی و مردمی در شوراهای محلی و بومی چون کشورهای توسعه‌یافته با نظارت بر انتخابات بومیشان کند، تا نمایندگانش واقعی باشند؟! شاید چون آنها به قدرتهای مطلقه متقلب و ملتهای آچمز و جاهل و عقب‌مانده نیازمندند که بتوانند با گروگان گرفتن قدرت متمرکز دیکتاتور بومی، منابع ملتهای بینوا را به گروگان بگیرند و خونشان را در کارخانه‌های خود بدوشند و محصولات فاستونی انگلیسی را به هندوها بفروشند تا صنعت بومی‌اش را نابود کنند
!
انگار ما هنوز در عصر برده‌داری در مزارع پنبه‌ زمینداران ایالات جنوبی امریکا به‌سر میبریم که فرانسویها با کشتیهای مجهز به نیروی بخار انگلیسی، قرار است برایشان از افریقا به امریکا بَرده حمل کنند و در ازای بهای پنبه، برده بفروشند
!
درست نیست که در این نمایش خونین، مثل تماشاچیان بیخبر، برای در نیفتادن در دام یک بازیگر نمایش کشتی‌کچِ امریکایی، برای بازیگر دیگر، کف زد
!
وقتی رضاشاه آن مرد میدان، همچون احمدشاه نوجوان و پرده‌نشین، بی پشتوانه مردم آگاه میدانی، در جنگ جهانی گفت: ما بیطرفیم! اما نتیجه چه شد؟ جز اشغال ایران از شمال توسط روس و از جنوب توسط انگلیس به پشتیبانی امریکا. اگر بپذیریم آن روزگار سیاه، ناشی از پتانسیل جبر جغرافیایی تاریخی بود! اما حالا چه؟ تاریخ مقابل چشممان است اما کی باید عبرت بگیریم؟
!
ظاهرا این روزها شرایط شبیه آن روزها نیست! اما هست
!
و باد زدن این شعله‌های بنیادی و کاسبکارانه، به هر دلیل، اصرار بر حماقتی موروثی و تاریخی است! ما هنوز به استقرار قدرت شبکه‌ای مردمی برای تضمین استقلال و آزادی خود دست نیافته‌ایم و هنوز حکومت عصرقجری ما در دست سلطان صاحبکران است! و سلطان
#گروگان روس و انگلیس و لابد حالا باید باز به یکسو آویزان شویم تا امنیت سلطان و سرزمینهای محروسه اش باقی بماند! گیریم در این بذل و بخشش سلطان به قدرتهای قلدر اجنبی، 10میلیون رعیت گرسنه هم نفله شوند!
.
حلقه مفقوده
:
کشورهای پیرامونی چون ایران تا به استقرار قدرت مردمی با حضور مردم مشترک‌المنافع در میدان شبکه‌ی شوراهای محلی و بومی تا مرکزی دست نیابند، همواره باید بازیچه دست احزاب و گروههای وابسته و موجسوار و وطنفروش و لابیهای قلداران عالم در سناریوهای بانکداران لندنی باشند
!
بینوا مردم اوکراین و ارمنستان و آذربایجان و روسیه. بینوا مردم ونزوئلا و سوریه و لیبی و افغانستان و عراق و ایران
.
لطفا آتشبیار معرکه نباشیم! بویژه وقتی در امنیت اقتصادی در دامن اربابان بومی تا انگلیسی و امریکایی و کانادایی نشسته‌ایم. ما تا درون آتش نباشیم نمیتوانیم برای یک خودِ مردمی، شطرنج بازی کنیم. بلکه تحلیل و فهم استراتژیک ما، به نفع بازی شطرنج اربابان خواهد بود! یعنی در این بازی مافیایی، گور پدرِ پدرسالاران و گادفادرها و گادمادرهای استعمارگر و گادفادرهای بومیشان
.
بازنده این آتشبازی و شامورتی‌بازی جنایی، با باد زدن شعله‌های آتش (به نفع یکی از دو معرکه گردان شرقی و غربی) تنها مردمند
!
احمق نباید بود! البته با معتادین سنتی و خائنین عافیت‌نشین و بی‌درد، کاری نمیتوان کرد
!
این خونبازی تکراری است
!
برنده‌ اصلی، بانکداران لندنی و
#شرکتهای_چندملیتی امریکایی/چینی هستند!
همان سهامداران سنتی و زنجیره‌ای،
#کمپانی_هند_شرقی!
پس از استقلال مستعمره‌ سیزدهم یعنی امریکا از انگلیس، امریکا با گازانبر دموکرات/جمهوریخواهش، عملا آلت میدانی جنگهای بانکداران شد! این چیزی شبیه نقش جمهوری های استقلال یافته ازشوروی سابق است
!
جنگ میانِ رهبرانِ گروگانِ ارمنستان و آذربایجان، هر دو در جیب پوتین بن ملکه، کجایش به معنای استقلال است که رهبر اوکراین اینک مستقل باشد؟
مگر حکومت ایران مستقل است؟
!
در جنگهای خونین سلاطین عصر حجری، آویزان شدن به هر سو، در پوستین منافع مردمی، یک چاه‌نمایی است، به نفع اربابان و پیمانکاران تا رسانه‌ها و نواله‌خوارانشان در جنایتی مردمی! به منطق‌های آبکی و نمادین و روبناییشان نباید دل بست! که تولیداتِ آنسوی درِ باغ سبزشان، جز محصولاتِ کارخانه‌ی خونکشی از مستعمره‌ها در سازمان انتقال خونِ مردم کشورهای پیرامونی به سرزمینهای استعماری نیست
!
پس از خروج شوروی متجاوز از افغانستان، 20 سال تجاوز امریکا به اعتماد مردم افغانستان با نگهبانی نظامی برای حفظ امنیتی روبنایی و استخراج منابع طبیعی
#تالک و #لیتیوم و #مس و سنگهای قیمتی توسط کارگران مفتِ #طالبان و #داعش از طریق #پاکستان و قاچاقش به اروپا و امریکا، و نهایتا تجهیز لجستیکی و تامین مالی و سازماندهی مجدد طالبان و مسلط کردنش بر مردم بینوای افغانستان در سکانس بعدی، یک سناریو و بازی جنایی مشترک بین همان سهامداران، با شل کن سفت کنِ دو گازانبرِ دموکرات/جمهوریخواه بود! اگر این عوامفریبی سران، به نیت استقرار دموکراسی، به معنای انتقال خون مردم افغانستان به غرب و نهایتا شیتیل به آلتهای شرقی(چین و روسیه) نیست، پس چیست؟!
.
خانه از پای بست ویران است... خواجه در بند نقش ایوان است
!
بدیهی است که با این سازوکار جنایی، ما همواره در دقیقه نَوَد، ناگزیر از آویزانی به یک مافیای استعماری خواهیم ماند! مگر پیاده نظام ارتش روسیه در سوریه، سپاه قدس مغبون نبود؟! چگونه باید اثبات شود که جنایت‌پیشه‌گان جهانی با گروگان گرفتن جنایتکاران سنتی و بومی، نقشها را بین خود تقسیم کرده‌اند؟ آیا هیچ جنایتکاری سند جنایتش را به #مسعود_بهنود ها در بی.بی.سی میدهد تا او بتواند همچنان به حرفه‌ای بودن خود به عنوان یک خبربذار مجرب، افتخار کند؟!
حالا
#رادیوفردا و یا #فیسبوک بیاید این نوشته را هم به عنوانِ نفرت‌پراکنی مجازی، روی دریای خون منابع انسانی و منابع طبیعی و مالی و واقعی مستعمره‌ها و اربابانشان، حذف کند! و یا نظام سلطه بیاید نویسنده‌اش را حبس و یا حذف کند!
فراموش نکنیم که قتل‌های زنجیره‌ای، همواره از رسانه‌ها و تریبون‌ها و بنگاههای خبرپراکنی سلطه آغاز می‌شود! و هنگام تغییر استراتژی و تغییر بازیگران توسط همانها به عنوان سناریوهای سوخته رونمایی میشود! این یعنی یک تیر و دو نشان: هم عین سگِ خانگیِ توسری خورده بلرزید و بترسید! و هم به جنایتکار در سناریو و پوستینی نوین، اعتماد کنید
!
یعنی همانوقت که
#بی_بی_سی علیه رضاشاه تبلیغ میکرد، ایران را اشغال کردند و همانوقت که #مینوی غزلهای ادبی می‌خواند #رزم_آراء را ترور کردند! همانوقتها بود که پرچمداران و رقیبانِ نادان و احیانا خودفروخته‌ی چپ و راست بومی، در یک #ائتلاف_خونین، به ریش یکدیگر می‌خندیدند و بعد یکی یکی خودشان یا مستقیما و یا بواسطه و یا بدست خودشان حذف شدند!... رضاشاه، داور، تیمورتاش، #رزم_آراء در یکسو... و فاطمی، مصدق، کاشانی در سوی دیگر،... و نهایتا #شاه... و حتی زورگیران فرقه خمینی بدست خودشان از طالقانی و بهشتی گرفته تا #سلیمانی بعلت تغییر استراتژی... همه در غیاب قدرت شبکه‌ای مردم آگاه تشکیلاتی در میدان.

البته که با استمرار این مناسبات قدرت غیرمردمی، تاریخ در پوستین‌های متنوع باز #تکرار میشود و این بساط و سفره همواره در چپ و راست، نواله خوار روشنفکرنمایانی دارد در دو سوی یک سفره دراز و خوان گسترده با چند خانِ مراقب و جنگنده از شمال و جنوب و شرق و غرب... تا عمر دلالان دو قطب پوتین و بایدن و سایر باقالیا و ملیجک‌ها و میرغضب‌ها و پیمانکاران اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و نظامی لاکجریشان در سناریوهای جنگی، گردِ یک گادفادر بومی گروگان و خروس جنگی، از الهیه تا لس آنجلس و ونکور، دراز ماناد! 

No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...