تحقیر تا کی؟
تحقیر تا
کی؟
ما میخواهیم
شما آقایِ خودتان باشید (خمینی!) نه آویزانِ پوتین و چین و ملکه.
اکثر تاکتیکهای تحقیرآمیز مافیای سلطهی جهانی و بومی شبیه همند! استعمار نوین با
پنبهی خونین با جهان پیرامونی و غیرخودی خارج از حیاط خلوت مردم خود؛ و استثمار
بومی با شمشیر خونین با هر غیرخودی و مردم خارج از اهل بیتِ خود. یکی اهل بیتش
مردمش است و یکی اهل بیتش سپاهش و یکی هم دماغش.
1. علت تحقیر قالیباف و رییسی، توسط روسیه با تهدید، برای باجگیری و دریدن:
1-1) تهدید اول: میپرسد، چرا نشریه پراودا (ارگان حزب کمونیست روسیه) عکس
رییسی را با ریش یخزده پشت در کرملین منتشر کرده؟ او که میدانست این #آلت_قتاله در
دست یک آقای قانونی است! میگویند: این تصویر پراودا #جعلی است!...
اما براستی چه اهمیتی دارد؟! این تصویر صادقانهای از رونمایی از باطن #پراودا و
ثبت نگاه حکام روسی به مردم ایران است! احتمالا و بر اساس عبرت تاکتیکهای سیستمهای
امنیتی، این تصویر فیک کار پیروان و مستخدمین حاشیه نشین طیف همین #پراودا میتواند
باشد برای انحراف از حقیقتی که در واقع عینا همین تصویر است، که خواسته درستی یک
واقعیت را با دروغی خودساخته لوث کند! این چیزی از حقیقتی که عین این تصویر است
نمیکاهد! چرا که #پروادا هنوز
پیرو نگاه #استالین و
نگاه روسی به ایران است، که زورمدارانه و با هر وسیلهای #امتیاز_نفت_شمال را
میخواست! آنکه حتی به بازیچهی بینوای خود #پیشهوری در
جمهوری تبریز هم رحم نکرد و پس از دستور خروج با تهدید ترومن، او را در باکو #ترور کرد
و عین دستمال کاغذی به سطل زباله انداخت! پراودا هنوز پیرو #گریبایدوف آن
نمایشنامهنویس و اندیشمند شهیر و سیاستمدار و وزیر مختار(سفیر) روس در دوران قجر
در تهران است، که مردم بینوای ایران را بصورت علنی تحقیر میکرد و کمتر از سگ میدانست
و نهایتا بخاطر ربودن دو بانوی #گرجی و
#ارمنی از
نزد همسرانشان که در زمانی که این دو سرزمین جز ایران بودند و ایرانی محسوب
میشدند، و بدستور #تزار پس
از ترکمانچای دیگر شهروند ایرانی محسوب نمیشدند و باید به سرزمینهایشان
بازگردانده میشدند، مامور بود آنها را به روسیه برگرداند و به همین دلیل با زور
آنها را به سرای خود در تهران انتقال داده بود و نهایتا با برانگیختهشدن حس
ناموسی توسط مردم کشته شد(گیریم با انگلوک و شیطنت انگلیسیها)! مهم این نیست که
این تصویر ساختگی باشد و یا واقعی. اما براستی به روح نگاه استعماری حکام روسی به
سرزمین ایران اشاره دارد! البته که رییسی در مراسم استقبال همچون #قالیباف و
بدتر از او عملا در یک مراسم رسمی و در مقامی بالاتر #تحقیر شد!
اما #پوتین، چه کسی را و برای چه
تحقیر میکند؟ چرا و برای کدام خواسته؟! آیا شما میدانید؟
1-2) تهدید دوم: چرا پس از مچل کردن قالیباف در خیابانهای مسکو، رییسی را
با پروموت کردنِ ویدئوی "گو.گو" به جای "کام.کام" مچل کرده؟!
او چرا آقای او را تحقیر کرده؟
1-3) تهدید سوم: پیشتر چرا در تلویزیون دولتی روسیه(در اختیار سران
کا.گ.ب سابق) در 5 فوریه 2010، از آموزش و حضور خامنهای در دانشگاه پاتریس
لومومبای دوران شوروی رونمایی کرده بود؟! اما چرا مدتی بعد، آن را حذف کرد؟! آیا
شما میدانید؟
سیستم امنیتی روسیه، با این چراغ خطرهای گهگداری تهدیدآمیز، با تحقیر و رونمایی از
آتوهایش نزد کا.گ.ب، قصد دارد از رهبر نظام سلطه در ایران، کدام حقی را از جان مام
میهن بکند؟! آنها چه میخواهند؟ آیا شما میدانید؟
1-4) آن تهدید اول، با اخذ موافقت رهبر به تقلیلِ سهم ایران از دریای
مازندران از پنجاه درصد به یک پنجم(بعلت تقسیم سواحل شوروی به پنج کشور/که ربطی به
ایران نداشت)، با پاداش یک #قرآن_تقلبی به
حضور #مسبح_زمان محقق
شد! که یعنی اگر از جان مام میهن نکنی و به ما هدیه نکنی، ما آبرویت را بر باد
میدهیم! آنوقت جلوی مردم و سردارانت آیا سر بلند کردن را داری؟
چون نباید
فراموش کنی که ما #پوتین_بن_استالین_بن_لیاخوف_بن_تزار هستیم!
که هر گاه اراده کردیم از جان مام میهن با #ترکمانچای و
#گلستان دریدیم
و بردیم! با لیاخوف تزار در معیت #شیخ_فضل_الله_نوری چون
خودت،، مجلس مردم را به توپ بستیم! و حتی با ترک نکردن استالین(آن مدعی مردم محروم
جهان) ارتش شوروی را از قزوین در جنگ جهانی دوم خارج نکردیم و پیشه وری را در
آذربایجان تثبیت کردیم و کردستان را شوراندیم، برای زورگیری #امتیاز_نفت_شمال، در ازای امتیاز نفت جنوب
انگلیس! و اگر هوشیاری علاء برای انگشت گذاردن بر اعتبار توافق امریکا نبود، شاید #ترومن هم
به روی مبارک نمیآورد و استالین زا تهدید نمیکرد و او هم ایران را عمرا ترک
نمیکرد تا آذربایجان جنوبی را به پشتوانهی واکنشهای مردم فقیر ناشی از تحمیلی
اقتصادی خودش به بخش شمالی از پیش تصرفشده، افزوده بود! تا #امتیاز_نفت_شمال را
از حق یتیمان ایران بدرد تا در کورس رقابت با استعمار انگلیس، کم نیاورد! هدف
وسیله را توجیه میکند!
دیدیم که هفتاد سال بعد فرزند خلفش پوتین، سهم دریای مازندران و #میدان_گازی__چالوس را
مال خود کردند؟!
این یعنی: سیاستهای کلان ایشان با یاری ملکه بریتانیا، بلند مدت است. دیر یا زود
دارد، اما سوخت و سوز ندارد!
.
2. تحقیر امریکا برای دریدن:
اول اوباما رهبر رجزخوان را با برجام تا لب چشمه برد و ترامپ با پاره کردن برجام،
او را تشنه برگرداند!(این یک تحقیر) و این هم با رجز مقدس گفت تو پاره کردی ما آتش
میزنیم به جایش برای #انتقام_سخت با
دو تا ترقه به پاسگاه خالی و دو موشک مردم خود را روی هوا پرپرکرد و به آتش کشید و
باز گفت: عمرا ما مذاکره نمیکنیم تا برخلاف حکم حکومتی آنها کش دادند تحریم را و
حتی با حکم ملکه یک اردنگی هم زدند به نیروی زمینی سپاه برای خروج پیاده نظام
ولایی روسیه از سوریه! تا علی بماند و حوض سلطانش... و بالاخره در یک استراتژی
ملکه در شرکت سهامی خاص مافیای جهان، با فشار از اهرم غرب و فشار از اهرم شرق،
ناچار شد بگوید ما به جای جام زهر معمارمان، اینبار نرمش قهرمانانه نمیکنیم و عسل
مصفا میخوریم و #مذاکره میکنیم!
و پس از آنکه به عسل خوری اش انداختند و او را شکستند و وادار کردند بگوید: اگر به
من حال دهید مذاکره میکنم؛ امریکا از سر میز وین برخاسته میگوید: نه...
عزیزم!...نه جانم!... اول زندانیها و گروگانهایمان را آزاد کن!... بعدا با ولیت
بیا وقت بگیر برای مذاکره بر سر آن گروگانگیری روز اول...خساراتش را دوباره دولا
پنچ لا بده... بعد تک تک ترورهای برون مرزی را پاسخ بده... بعدا... بعدا...!
.
3. گروگانگیری تاکتیک مافیای تحقیر و تهدید واقعی و تطمیع مجازی:
چرا آقای کشور، توأما به اینهمه تحقیر به شرق و غرب تن میدهد؟
مگر این شعار روزهای اول هیئت مؤتلفهی انگلیسی نبود؟.. چین روسیه امریکا...
دشمنان خلق ما.
چرا بازاریان مذهبی هیئت مؤتلفه، با یاری رساندن به پرچمداران #تضاد_منافع ایدئولوژیک
و پشتیبانی مالی از #خمینی که
پتانسیل تنش و تهیه آتش برای آتش به اختیاران صاحب تکنولوژی برتر و سرمایه داشت،
همواره آتشبیاری برای مافیای جهان بوده؟! راجع به نقش #عسگروالادی(رییس اتاق
بازرگانی #ایران_چین از ابتدای کودتای بهمن 57 تا روز مرگ) و #علینقی_خاموشی از
مؤسسین #حزب_مؤتلفه اسلامی و #رییس_اتاق_بازرگانی_ایران_انگلیس، شریک انصاری
#شرکت_کیسون(دایی #فرخ_نگهدار لندن نشین) که یکی از پیمانکاران #جاده_ابریشم_چینی
است، جسته گسیخته، در همین صفحه اشاره کردهام!
چرا قدرت
مطلقه قانونی، در یک رویکرد مشترک از سوی #غرب و #شرق تحقیر میشود؟
مگر قرار است چقدر از جان #مام_میهن بکنند؟ و مگر این قدرت مطلقه چه آتویی دارد که
از وادادن کامل به بازوان استعمار مشترک، هر وقت کراهت نشان میدهد، فورا او را با
تهدید واقعی و تطمیع پوشکی، بصورت زنجیرهای تحقیر میکنند، تا امتیاز بگیرند؟
یکی از ساده
انگاریهایِ سنتی اندیشمندان ما این است که در دوران گذار از سنت به مدرنتیه مشغول
استحاله و جان بریدن از دگمهای موروثی، احساس میکنند ما هنوز در عصر پیش از
انقلاب رسانه به سر میبریم، و یک کوروش و یا نادر و یا در صورت نومدیدی یک اسکندر
مقدونی کم دارند که یا آباد کند به معجزتی و یا ویران. متاسفانه جامعهی ما هنوز
در دوران پدرسالاری سنتی و مناسباتِ ارباب و رعیتی و خلقیات فئودالیستی بسر میبرد!
و بدون توجه به ضرورت یک کاتالیزور میدانی(برای تمرین مدنیت از #شبکهی
#شوراهای_غیربلشویکی محلی و بومی تا مرکزی) هنوز از روی کتاب و دانش کاغذی خیال
میکند میتوان از بالای منبر به مردم آگاهی تزریق کرد و قانون بدون شهروندانی که
هویت مادیشان به #هم_افزایی و مبانی مدنی پیوند خورده باشد، قادر است کاری کند
کارستان، و با خیال یک حکومت عادلانهی روبنایی، میتواند با دیدن ماهواره و رسانهها
به شکل سنتی، جامعهی مدنی را پیاده کند!
.
گروگانگیری
و باجخواهی با روشهای متنوع سنتی و مدرن:
اگر روزگاری در دوران سلاطین عهد دقیانوس، گروگانگیری با دستگیری مستقیم و یا
ازدواج اجباری دختران یک خان میتوانست متغیری از امنیت باشد، اما امروز تاکتیکهای
آن مدرن شده است. قراردادها و نفوذ و آتوگرفتن و تطمیع و تهدیدهای زیرپوستی و
علنی، و یا دستبرد در جریان رودخانهها در جغرافیا، میتواند از مصادیق گروگانگیری
و باج خواهی شود. بگذریم از اینکه در این سرزمین بلازده از دو روش ترکیبی بهرهگیری
میشود. تا جایی که سردار #مرصاد و نوچه هایش در راستای رجزخوانی به روش صحرای
حجاز، علنی اعلام میکند که ما فلان تعداد گروگان میگیریم و فلان مبلغ میفروشیم و
بودجهی مولای حوالی ناف شکممان را تامین میکنیم!
در دنیای مدرن پس از عصر اطلاعات و رسانههای دیجیتالی، مافیای قدرت با آتو گرفتن
از خصوصیات و زندگی شخصی یک فرد(درون یک فایل دیجیتالی قابل تکثیر در فضای سایبری)
براحتی قادرند او را لای آب نمک بخوابانند و یا اعتبار دادن به او در مسیر
سناریوهایشان به او قدرت بدهند و از او به عنوان یک گروگان بهره ببرند تا منافع یک
سیستم را گروگان بگیرند و در سطح کلان ملتی را گروگان سیاستهای خود کنند! این است
راز سر به مهر عصر دیجیتال استعمار نوین. آن هم در سرزمینهایی که هنوز اعتبار
شخصیتها در مناسبات جامعه، به تار سیبیل #دایی_جان_ناپلئون و قسم حضرتعباس خانعمو
#دون_کیشوت است!
ما نمیدانیم سلاطین در سوئیس و دانشگاه پاتریس لومومبا، چه آتویی نزد مافیای قدرت
جهانی دارند؟ چه فیلم و عکس و سند و صدا ی ضبط شده دارند که وقتی در قدرت باد
کردند و فیلشان یاد هندوستان کرد، براحتی و بی آنکه کسی بفهمد قادر باشند آنها را
با تهدید لو دادن نزد مردم، ناکار و چپه کنند و ملتی را بدرند! آیا شما میدانید؟
دلایل:
اولا: قانون اساسی تمام قدرت را به یک نفر داده و با گروگان گرفتن او ملتی در
گروگان بازیگران شرق و غرب استعمار است! که با داشتن #آتو از #قدرت_مطلقه، همواره
او را در چنبره دارند. تا شرق دو تکه از چپش بکند و... غرب سه تکه از سمت راستش.
دوما: روسیه؛
شریک امریکا و شریک چین و انگلیس و فرانسه در #شرکت_سهامی_خاص
#شورای_امنیت_سازمان_دُوَل(نه ملل) است؛ نه شریکِ ایران!
فراموش نکنیم
که از پیش از دو #جنگ_جهانی اول و دوم تا کنون روسیه و انگلیس و امریکا هرگز با هم
نجنگیدهاند! بلکه هر سه در یک جبهه علیه دیگران جنگیدهاند و حتی دو بار روس و
انگلیس با همکاری یکدیگر ایران را از شمال و جنوب تصرف کرده و دریدهاند و بار دوم
امریکا هم با ایشان همراه بوده است! مصداق برادری در منافع استراتژیک مشترک از این
بهتر؟! البته که اینها در تقسیم غنائم با یکدیگر اختلافاتی هم دارند! اما که گفته
برای گذران زندگی حتما باید #گوشت_قربانی و #آویزان سلاخخانه و به کشتارگاه یکی
از این سران صاحب حق رأی #وتو بود؟! و چگونه میتوان با ایجاد یک قدرت مردمی فراگیر
صاحب اعتبار شد و از بازی سران سلطه، فاصله گرفت؟! آیا راهی برای استقلال هست؟ و یا
راه ما تنها در #آویزانی با گنده لاتهای جهان است؟
.
4. راه #نجات_رهبر و #سپاه و #کل_مردم کشور توسط قدرت فراگیر مردم در میدان:
سالهاست
که تاکید دارم، راهکار نجات کشور و پایان دادن به دوران گروگان بودن در میان
بازوان اختاپوس مافیای استعمار، بسیار ساده و سهل و ممتنع است!
راه نجات مردم ما و کشور و آب و خاک مشترک، در پاره پاره شدن و آویزان شدن به
قانون قدرتهای مطلقه ی مافیای جهانی و قدرت مطلقهی قانون اساسی داخلی بین مؤمن و
کافر نیست!
راه نجات ما، سهل و ساده است! چون نه مشت پولادین میخواهد و نه پشتِ نمادین!
بلکه تنها نیازمند این است که ملت خود مالک سرنوشت خود است و ما اربابیم! نه رعیتی
گدای نخود و لوبیا و اب و برق و بنزین و لاستیک کامیون و حقوق همسانسازی و هزار
حقوق ثانویه و کوفت و زهرمار پایان ناپذیر دیگر... ما باید به حق اولیه در آب و
خاک مشترک دست یابیم.
آن هم با یادآوری و #تکرار مکرر یک عبارت مجازی(بدون مشت و گلوله و تنها با گل) در
میدان، توسط همه و اکثریت تا نتیجه:
#تجدید_رفراندوم
58 با #نظارت_تمام_مردم و سازمانهای بینالمللی.
آنگاه: چون که صد آمد نود هم نزد ماست!
با پروموت کردن این #فرمان_مدنی غیرقابل کتمان(نه با #نافرمانی_مدنی قابل سرکوب)
در واقع مردم با قواعد دلخواه آتشبهاختیاران برای سوختن به یاری آتشبیاران معرکه
(اپوزیسیون مزدور و ساحلنشین) بازی نکردهاند!
پروموت و فراگیر کردن همین یک #فرمان_مدنی(نه مطالبه) در تمام تریبونهاست که
میتواند، ملت را از گدایی حقوق ثانویه به حق اولیه برساند، تا متعاقبا تمام حقوق
ثانویه، بصورت خودکار و اتوماتیکمان محقق گردد!
آنگاه دیگر لازم نیست برای اعتراض به قیمت بنزین، مغز جوان مهندس #پویابختیاری روی
آسفالت پاشیده شود! تا باد توی غبغب #تریتا_پارسی بیفتد که ما به آلت بودن خود بین
دو ارباب بومی و خارجی مفتخریم وبرخوردار.
.
5. مزایای روش نرم و علمی و عملی و کم هزینهی حلِ مسئله:
بدون شناخت درست مسئله، حل کردن آن مقدور نیست! و مهم تر از فتح قله، تدوین
الگوریتم و #مراتب گام به گام #نقشه_راه و روش و استایل حل مسئله و دستیابی به قله
تا #آخرین_سکانس است. وگرنه میتوان همچون مزدوران جیره بگیر تریبونهای اپوزیسیون،
تا ابد این مشت بی پشت را روی هوا پرتاب کرد، آنهم با شعار #براندازی و #سرنگونی و
#انقلاب_خونین یا نرم و مخملی اربابان، درون یک #برزخ_ابدی و ناممکن بعنوان
آلترناتیوی ناممکنتر، و یا در داخل برای حقوق ثانویه از قبیل نخود و لوبیا و آب و
برق و بنزین و همسانسازی حقوق معلمین و قراردادهای کارگری تا ابد...
فکر میکنید
با این دو روش گنگ و گیج که یا با روش آغامحمدخانی بصورت سنتی است؛ و یا مناسب با
بستری دموکراتیک است(که فراهم نیست!)، با گدایی این حقوق ثانویه از سوی صاحبان حق
که خود اربابند از یک #کارگزار(که حالا خود را مالک عالم معرفی میکند) که ضمنا
گروگانِ مافیای برتر جهان است، تا کی میتوان ادامه داد؟! تا #ایرانستان؟
43سال است که با همین روشهای سادهانگارانه و ابتدایی گذشته تحلیل
رفتهایم و لاغر شدهایم! اما در فقدان فهم حقوقی #قانون_اساسی و قصورِ مشکوکِ
حقوقدانهای دارای تریبون، در تشریح آن که با جمع جبری سه اصل 5+110+177 اساسا این
نظام بردهداری تا ابد هیچ برون رفتی به نفع مردم ندارد! چرا که پشتیبان آن مافیای
عالم است! وگرنه رهبر فعلی تاکنون به آن پاسخ داده بود! اما او عملا نتوانسته و
نمیتواند... تا بمیرد! و در بلبشوی پس از مرگ او، دیگر معلوم نیست که هر گوشهی
کشور را چه قدرتهایی انگولک کنند و چگونه باید آن نظم آهنین را مستقر کرد؟
اما شاهد
بودیم که ایشان که سه دهه قبل مردم را مستضعف میخواند کارش به جایی کشید که گفت
منظور از مستضعف اولیائند و نایبشان که خودِ منم! که کل امت جهان را در جیب بغلم
دارم و مافیای جهان(طاغوت) زمین و آسمان و مافیها را که "لله ملک السموات و
الارض" است را به من بازپس نمیدهد و باید تا ابد با خدعه و نیرنگ و مکر با او
جنگید! جنگی که هم برای آنها #نعمت است و هم برای ما. و از این بابت من مستضعفم!
نه مردم آسیب پذیر (که زندگیشان در راه اسلام پشم است! چرا که زندگی امام زمان هم
فدای آن است).
نتیجه اینکه
کار مردم بر اساس این قانون اساسی، با دیالوگ و چانهزنی از بالا و فشار از پایین
ممکن نیست و این روش تنها یک کاسبی سرکاری برای شریکان جنایت است که یحتمل آبروی
آنها هم گروگان سلطان بومی است! همانطور که کار این نظام سلطه با مافیای جهان
سامان نمیگیرد و ممکن نیست و سرکاری است! چون آبروی قادر مطلقهاش گروگان است! این
گروگانگیری از شخصیتهای حقیقی یک حربهی بنیادی برای سلطه است! و تنها وقتی بی اثر
میشود که از قدرت شخصیت حقیقی به #قدرت_فراگیر و سیستماتیک و #شبکهای مردمی گرد
#منافع_مشترک_مادی مبدل شود! که #تضاد_منافع ایدئولوژیک تنها به نفع صاحبان زر و
زور و تزویر در نبردی نابرابر است! مردم بینوای شوروی مصداق آن است. این حکم
حکومتی و اصل بنیادی نظامهای سلطه است! یا باید برده و شهروندی اتمیزه باشی، و یا
تا آخرین قطره با تو بازی میکنند! چون قانونشان این حق را به ایشان میدهد! در
خارج قانون نانوشته در یک شرکت سهامی خاص(نه عام) در شورای امنیت سازمان دول(نه
ملل)... و در داخل نظام ولایت مطلقه فقیه متکی بر قانون اساسی ملکه بریتانیا و
شرکاء هیئت مؤتلفه... هر دو با حاکمیت گروگانگیر و با هویج و چماق
#بانکداران_لندنی و اعتبارات آنان به یک #هیئت_مؤتلفه در داخل!
.
اما دستاوردهای آن روشهای سنتی و کهنه، جزِ چلانده شدن مردم آچمز چه بوده؟
البته که لباس چرک با چلانده شدن تمیز میشود! اما قرار است کی از این عبرت بهره
برده شود و این لباس نو به تن فرزندان مام میهن شود؟ وقت گل نی؟!
به عبرت تاریخی فکر میکنید، آیا روسیه ی تزاری(با هدایت نرم بانکداران لندنی
بریتانیا) با لیاخوف و استالین و پوتینش در سه ساختار ایدئولوژیک متنوع، سیاستهای
استراتژیک کلانش را تغییر میدهد؟
آیا شیخ فضل الله نوری مذهبی و برادرزادهی کمونیستش کیانوری و اسکندریها و
مصدقها آن مالکین میراث و بذل بخشش قجری، براستی با علم کردن واژههای شبهه علمی و
جعلی کمونیستی/ملی/مذهبی/انگلیسی/روسی قادر خواهند بود به احقاق حقوق مردم آگاه
میدان دهند؟
پس آن اتحاد و جشن شومشان در پایان دهه 30، برای ترور کردن نخشت وزیر وقت،
#سپهبد_رزم_آراء و آزاد کردن تروریستی چون طهماسبی از فدائیان اسلام با پشتیبانی
مالی هیئت مؤتلفه انگلیسی و هدایت نرم پرفسور بانو لمبتون به اسنتلیجنت سرویس چه
بود؟ که پس از خرداد 42 و شوراندن خمینی به بریتانیا سفارش کرد که منافع بریتانیا
در ایران با یک حکومت شیعی محقق خواهد شد!
تا 15 سال بعد آن پیشنهاد عملیاتی شود.
.
عبرت تاریخی:
آیا قرار است ما بالاخره از همسو بودن بازوان استعمار در یک شرکت سهامی خاص(نه
عام) در شورای سازمان دول(نه ملل) که بنایش بر تقسیم جهان و شرح وظایف بین
سهامداران خود است بالاخره عبرت بگیریم و یا نه؟ مدام بین این لنگ و لنگ شرق و غرب
آویزان باشیم؟
بدیهی است که راهکار مردم ما تنش و شورش و آتش با شعار براندازی و سرنگونی و
انقلاب گنگ و بدون نقشه راه و بدون آخرین سکانس در ابر و مه، نباید باشد!
منابع مالی تریبونهای اپوزیسیون مزدور، پیوسته بر روشهای خشونتبار بدون نقشه راه و
بدون توضیح آخرین سکانس تاکید میکنند! آنها از بیرون و با شعارهایی خشونتبار با
طفره رفتن از یک نقشه راه و ناتوانی از ترسیم شکل میدانی پیروزی در سکانس آخر،
عملا مردم وازده را به میان آتشی هدایت میکنند که آتشبیارش نظام سلطه ی گروگان در
دست مافیای جهان است! که راهی جز سرکوب ندارد! چون آبروی آقا و منافع نواله خواران
و دلالان و نفوذیهای وابسته به حزب مؤتلفهاش در دست گازانبر روس و انگلیس است!
براستی این بازی موش و گربه و با دست رشته بین شرق و غرب قرار است تا کی ادامه
یابد؟
تا دورانِ بازنشستگی تریبونداران ساحل نشینِ اپوزیسیون؟ یا برخورداری نفوذیهای
درون صنوف داخلی که پیوسته در حال گدایی نخود و لوبیا و اخذ رانت و ویژه خواری
فارغ از حقوق بنیادی تمام مردمند؟!
.
نتیجه:
هر ایرانی برای امنیتی فراگیر و برای همه، تنها یک راه پیش رو دارد تا با استمرار
فراگیر تنها یک #فرمان_مدنی (نه نافرمانی مدنی) از نرم ترین راهی که حق مسلم 80
درصد نسل زنده است که اختیارشان تا ابد توسط نسل مرده، پیشفروش شده است:
#تجدید_رفراندوم
58 با #نظارت_تمام_مردم و سازمانهای بین المللی.
آنگاه: چون که صد آمد نود هم نزد ماست!
از اپوزیسیون
کاذب خارجی و داخلی که از تدوین نقشه راه علمی و عملی و ترسیم سکانس آخر بصورت علنی
طفره میروند، آبی برای مردم گرم نخواهد شد! آنها در فکر نان خویشند از چاهی که
اساسا به آب نمیرسد!
هنور 22 بهمن فرا نرسیده. تا تجدید رفراندوم 12 فروردین58 در 12 فروردین 1401 دو
ماه مانده! هر ایرانی آزاده با اندکی تأمل میتوانند این #فرمان_مدنی را در هر زمان
و مکان پروموت کند! و نیز میتواند بالای گوری که در آن مرده نیست بگرید! تا اثبات
کند که بفرموده: #خون_باید_گریست بر حال ملتی که بلد نیست مسئله را بشناسد و آن را
حل کند!
تا به مافیای عالم اثبات شود که چنین مردمی لایق بردهگی نیستند!
تقریبا مطمئنم که اکثر تریبونها، عین فنر به اعتیاد نالیدن و گدایی گرد حقوق
ثانویه از ارباب تمایل دارند! شما را نمیدانم!... اما کس نخارد پشت ما جز ناخن
انگشت ما.
آیا حاضرید در این #دوماه تا تعیین سرنوشت پیش از ربودن آن توسط صاحبان زر و زور
تزویر با سناریوهای عوامفریبانه و دلفریب برای پخش شکلات خونین، و برای استقلال و
آزادی خود و مام میهن کاری کنید کارستان، تا شعوری آگاهانه در تاریخ جهان ثبت شود؟
یا نه؟!
صاحبان تریبون عین مردهخوارها واکنشی نشان نمیدهند! آنها همواره مشغول واکنشی
تحت تاثیر قدرتند! چون مسند و جایشان نرم است و شیشهی خونشان به راه! اساسا مشغلههایشان
حواشی مستطیل سبز است، نه متن زمین!
ملیجکها و میرغضبهای حرفهای در جبرجغرافیایی هم که کارشان معلوم است! تمسخر!
تخریب و یا تهدید! و دست رشته با هر فهم نویی که فسفر میطلبد و راحتالحلقوم نیست
و لولوست...
مردهها هم که همواره ساکتند، تا نوبت خودشان فرا رسد و مار و مور سررسند و خلاص...!
ما راهی جز مکانیسم تصمیم سازی متکی بر نظارت شبکهای و سیستماتیک تمام مردم آگاه
به سهم برابر در یک شرکت سهامی عام(نه خاص)، برای پیشگیری از گروگان شدن قدرت در
دست مافیای درونی و برونی نداریم.
راه سعات و
امنیت مردم ما، برای پرهیز از فساد، در فهم و احقاق همین اصلِ حیاتبخش تصمیم سازی
و نظارت سیستماتیک و بالنده است که بنایش بر بازخوردِ #راستی_آزمایی بر اساس آگاهی
میدانی(نه مجازی) است.
اگر اتحاد شوم و مافیایی قدرت سنتی و مدرن، بگذارند!
#خیام_ابراهیمی
14 بهمن 2022
No comments:
Post a Comment