Tuesday, November 9, 2021

خون بیار، کباب ببر

خون بیار، کباب ببر!...
#نقشه_راه تا #آخرین_سکانس سیری چند؟


(سوژه‌ای نمانده، جز مرگِ یک‌ریزِ ماهیان در حوضچه‌ی اکنون... در این بازی، من سوختم!)

روزی‌نامه‌‌نگاران و تماشاچیان و فوتبالپرستان، از هر حاشیه‌ی لذیذی سخن میگن، جز #نقشه_راه نجات، از متنِ #قانون_اساسی سلاخی، و تصویرِ #آخرین_سکانس پیروزی...
چون روغنِ نونشون از وَررفتن با سوژه‌های همین سلاخ‌خونه تأمین میشه
!

اینکه با خشم و فحش و یا لبخند بگن: ما مخالفیم! خیلی هم مخالفیم! اما عملا با تشدید #تضاد_منافع قواعد ارباب در نبردی نابرابر بازی کنن و آب به آسیاب کاسبکاران و پیمانکاران قانونی بریزن، چه وحدت فراگیری بر اساس #منافع_مشترک حاص میشه؟!... میگن قانون مهمه؛ اما نمیگن هر گردی گردو نیست و این قانون قانونِ گرگه و قانون انسانی یه چیز دیگه‌ست! چون روزیشون قطع میشه و یا تریش قبای امنیت مادی و روانیشون خش برمیداره... تداوم این بازی هیجان‌انگیز، عملا داره به قربانی شدنِ پیوسته‌یِ مردم بینوا و مستقل تموم میشه!

تماشاچیان فوتبالپرست، و روزی‌نامه‌نگارانِ حرفه‌ای، حاضرن برای لاستیک کامیون‌ها و وضعیتِ زندان‌ها و حقوق تک تکِ معلم‌ها و پرستاران و انواع واکسن داخلی و خارجی #کرونا و تمام ورژنهاش، و تک تکِ اختلاسگران دارویی و #برجام و #تقلب در انتخابات عراق و بورکینافاسو، و پیروزی تیم فوتبالِ میلی نظام و #حجاب_برتر و کفتر و عنتر و لوطی‌هایش و بالاخره از خال لب آن یار بیمار و ختم و چهلم تک تک ایرانی‌ها و هنرمندان و قربانیانِ دادگاه #حمید_نوری یا عباسی در استکهلم، مقاله بنویسن و بخونن و صد تا #کلاب_هاوس و پیج مجازی رو پر کنن، اما هرگز و هرگز آدرس درست رو نشون ندن و از #قانون_اساسی #توبه نکنن و برای تدوین یک #نقشه_راه تا آخرین سکانس، دو گرم فسفر نسوزونن!...
من اما سوختم
!
.
یعنی حاضرن در هر حاشیه‌ای بالا و پایین بپرن و زیر هر متجاوزی
#سوت_بلبلی بزنن و از عاقلانه از تجاوز لذت ببرن، اما وارد #متن تفکر و تعقل نشن و با تعاملی جدی در راهش بها نپردازن و در #مکانیسم_تصمیم_سازی در یک سازوکار منطقی و عام(نه خاص)، نگن: خب بالاخره #چه_باید_کرد؟!... با این فرمون که ما می‌رونیم و به نقد تک تک جنایات زنجیره‌ای یک #هیئت_مؤتلفه تا انقلاب مهدی نشستیم، ما چون رعایای جدا جدا در این هیئتات پریشان و پراکنده، عملا با قواعد اربابان بازی می‌کنیم و یک ایرانستانیم!
براستی اگر ننه بابا و خانواده و فرزندانِ خودتون بود هم موقع تجاوز به عنف به ناموستون می‌نشستین به فحش دادن و تدبیر در خال گوشتی روی گونه‌ی راست دزد و سیبیلِ از بناگوش دررفته‌ی متجاوز و با آرامشی ستودنی نقدش میکردین؟ تا وقتِ
#قصه_خانم_عاطفی، خوابتون ببره، و برین لالا؟!
بابا ای والله
...
.
اون پفیوزهای بازیگر در تیمِ پوزیسیون، جای گرم و نرم نشستن و مخبرِ نفله شدن یک وطنند! و هرازگاهی یک بـــادِ آبکی و بنزینی آغشته به خون، از خودشون دَر میکنن، واسه حواس پرتی... طرف مقابل هم نهایتا در حد یک خبرگزار حرفه‌ای در جناحِ مخالف و در پوستین
#اپوزیسیون، در جای گرم و نرم پشت مانیتورها نشستن و منتظرن یک کنشِ جدید ببینن و با حرارتی مجازی واکنش نشون بدن... تا اونا یه بادی دَر بِدَن و اینا از بادِ دَر رفته، کرِه بگیرن و توی کرِه بـــاد رو تفت بدن و کباب کنن و بزنن به رگِ شورانگیزِ معنایِ زندگی... یعنی وجدان جان! ما هم مبارزیم! تو راحت بخواب!

و این پاسکاری در دوری باطل، در این بازی خونین، تا ابد ادامه داره... پول بلیطش اما از محل فروش خون مردم... مهم بازیه... و سرگرم شدن با هر نوع کنش و واکنش از فحش و مشت و تحلیل آبدوغ خیاری گرفته تا #شعار بی‌خرج #جنگ_مسلحانه با جیب خالی و پز عالی... فقط باید به #قانون_اساسی کشتارگاه و به روشِ #توبه_عمومی از اون و به روش تدوین #نقشه_راه_نجات و به روش پیمودنش تا سکانس آخر، به هیچ عنوان اشاره نکنن...!
این راز بقاست! جز این،
#خطرناکه_حسن!
چون با تمرکز بر اصل ماجرا، هم پفیوزها نونشون آجر میشه؛ و هم پفیوزترها و حزبِ بادی‌ها، کبابشون دود میشه و بر باد میره چون پرِ کاهی با #آهی... رازِ این باد و بود پوشالی را شهریاران دانند و گروگانگیرانِ حیثیت و آبرو از سولاخِ دهان تا حوالیِ ناف شکم و تصویر امامی در #ماهی.
یعنی تا کی، این #نون_بیار_کباب_ببر تموم میشه...؟! ملکه داند و نواله‌خواران شرکتهای وابسته به منابع ارباب و پیمانکارانِ مستعمره‌هایش
!
اینجاست که می‌فهمی، تریبونداران و روزی‌نامه‌نگاران، پفیوزتر از هر پفیوزی، پیرو راه رهبر مفلسین عالم، جز سرویس دادن به پفیوزها، و رجزخوانی و نوحه‌خوانی و مرده خواری بر مزارِ گورخوابان #قانون_اساسی، تکلیفی ندارن
!

پفیوزتر از اینا، خودشونن!... چون تریبون دارن! اما تنها برای ادای وظیفه‌ به مافیای حواس‌پرتی از اصل فتنه، جون دارن.
یعنی صد رحمت به اجداد یهودیان و کلیمی‌های وطنی که هوای همدیگه رو در هر کجای جهان، دارن! شما دیگه تخم کدومِ سلطانِ صاحبکرانِ موسولمانید، که استادان کاسبی از جنگ هفتاد دو ملتِ داغانید؟! یه نگاهی به لیست میلیاردرهای #سه_استاتوس_قبلی بیانگر اینه که چطور در یک قوم چند ده هزارنفری، میان میلیون‌ها ایرانی، اینها به‌یاری #اعتبار همدیگه به آب و آتش میزنن و ایران و دنیا رو فتح می‌کنن و شما هنوز اندر خم یک کوچه‌اید و حتی حاضر نیستید به آینه‌ای که براتون لیست شده، نگاه کنید و حتی از خوندنش وحشت دارید! چه برسه به لایک کردنش
!
حالا عکس یه خوشگل ظالم بلا بذار با دو بیت غزل آبدار و سه تا گل و بته‌ی مفت! ببین چطوری می‌خورینش! اگر باور نمی‌کنید، به فالُوِرهای سلبریتی‌هایی چون #امیر_تتلو و #ندا_یاسی ایمان بیاورید! آنها هم یقه می‌درانند برایِ خشتکِ #امیر قلب‌ها و تا زیر لنگ‌های سلطان عثمانی سینه خیز می‌روند و همه را می‌درند
! یعنی از اینها کمترید؟
شما که حتی حاضر نیستید، مفت و رایگان برای یک ایده‌ی نجاتبخش رایگان، تبلیغ و یا لابی کنید! مبادا که ترک بردارد چینیِ نازکِ امنیّت‌تان!... براستی در پی چیستید؟... یک ناجی سپیدپوش از پشت کوه بلند؟!
.
اگر اون پفیوزها، قانونا #نون_بیار_کباب_ببر بازی می‌کنن... اما این پفیوزترها به خاطر هوشِ کاسبکاری و محافظه‌کاری و قدرت تحلیلی‌شون، در واقع #خون_بیار_کباب_ببر بازی می‌کنن
!
مشکل از سوژه‌های سایبری از باد معده‌ی #بایدن و تا #واکس_پوتین لیاخوف، و #واکسن سگِ اربابِ بومی‌ش نیست... مشکل از اون کاسبانی هست که سوژه‌های پروموت‌شده‌ی #اتاق_فکر_روسی و #اتاق_ذکر_طوسی سلطه رو بــــاد میدن تا بوش همه جا بپیچه و حواس همه رو از اصل #فتنه پرت کنه
!

من بریدم!... مثل اون پیرمردِ متخصصی که پس 30 سال جون کندن، چون بوزینه‌ی زرنگی نشده، لوطی ولش کرده توی بیابون و خانواده‌ش رو از هم پاشونده و حالا نشسته کف خیابون که در خریدن نون وامونده و نمیدونه چه‌کار باید بکنه... اما پفیوزها و دلقکهایی از تبار بهاره و مهران و #ظریف و پیمانکاران سیاستهای کلان صدور انقلاب به دیار قدس، و اونایی که در سازوکار اربابان بهش کلفت بار میکنن، اساسا درک نمیکنن شکم گرسنه و جسم و جان بدهکار، یعنی چی؟ اونی که میتونه با یک هفته حقوق توالت شوری در فرنگ، چند ماه زندگی یک پیرمرد مبارز رو بسازه... اما توی عمق استراتژیک باغ خودشه و درکی از باغ سوخته و بیابون نداره... نشسته کنار شومینه منتظر حرکت بعدی نبرد انقلابیون با آلات قتاله‌‌ی رییسی که آیا اون با شیش کلاس سواد بهتر شیش میزنه؟ و یا #بهاره_رهنما و #خواهر_الکسیس و #خواهر_مری؟ یا #امیر_تتلو؟ یا #مهران_مدیری؟... با اون شازده‌ قجری با لباس آق‌ممّدخان...؟ یا چپهای سلطنت‌طلب سکولار دموقراض... یا اصلاح‌جلب‌ها؟... یا تیم پرسپولیس به استقلال....؟!

که البته در این خونبازی هم بازیگران و هم تماشاچیان و هم تحلیل‌گیران و هم محلل‌ها، همه جزو قشر سلبریتی‌های تازه‌به‌دوران‌رسیده و بچه‌زرنگ‌های با عرضه‌ی یک بازی‌اند که کودک کار کوره پس‌خونه‌ی #هیئت_مؤتلفه از ایران تا #لس‌آنجلس نشدن و بلد نیستن بجای شستن پرچم شیروخورشیدنشان با مایع لباسشویی، با چوبک و لاجورد، #پوشک #ترامپ و #بایدن و #ملکه و #ترودو و دلالانی چون #شهریار_آهی و #نایاک رو در کرسیهای آزادپریشی و مشروعیتسازی کاذب در #دانشگاه_مریلند امریکا و یا #ونکور و #تورنتو بشورن: #خون_بیار_کباب_ببر !

... جز همون پیرمرد آزاده و مستقلی که روی کف خیابون نشسته... و حوصله‌ی سوژه شدن برای بازی مرفهین بی‌درد در تریبونهای پوزیسیون و اپوزیسیون و تماشاچیان فوتبال از پشت مانیتور تلویزیون، رو نداره... مگر اینکه دوزار جلوش بندازن بگن: جون مادرت یه بار دیگه پاشو یه پشتک و وارو بزن و بیفت روی زمین، واسه‌مون گریه کن! تا ما سوژه داشته باشیم برای حرف زدن و فحش دادن به باعث و بانیش...
.
راستش دیگه توانی نمونده... من بریدم
!
برای مبارزات بی‌خرج و مفتِ حماسی روی کاناپه،... چیزی که زیاده، سوژه
...
برای دیدنِ فیلم‌های #نت_فلیکس و بازی فوتبال جام جهانی هم باید پول خرج کرد
...!
اینجا که وطنه...نه استادیوم فوتبال،... یه کشتارگاه واقعی پر از زخم و درد... یه گورستان گرسنگی تا مرگ با اعمال شاقه
...
برای دست گرمی، تنها یکبار(یک‌بار) باید عرقریزان فکر کرد، که تدوین #الگوریتم #نقشه_راه تا #آخرین_سکانس یعنی چی؟ #آخرین_سکانس چه جوری باید باشده؟ و یعنی چه؟
آیا هیچ مبارزی میتونه بدون گیج زدن و دور خود چرخیدن مثل یک پهلوان باستانی در معرکه(به شرطی که مثل پیرمرد داستان ما کنار خیابون سرش گیج نره و ولو نشه)، اونو مثل یک داستان شب چله، فقط با #زبان و دهان، برای دیگری نقل قول و #تکرار کنه؟! چقدر وقت می‌بره؟ باید چند تا قهوه بخوره تا وسطش خوابش نبره؟
امیدوارم
.

#خیام_ابراهیمی

17آبان 1400  

No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...