از وحدت روحِ موریانهها تا کثرتِ جان
موریانه به جانِ خوابهایم افتاده.
همچون جانِ پاره پارهی مام میهن میان مؤمن و کافر جعلی، زیر عصای موریانهزدهی
قدرت تکنولوژیکِ سلیمان جعلی و معجزت ایدئولوژیکِ عصای موسای جعلی؛ وقتی مردم جعلی
از پشت پنجرههای جعلی، میان جعلیات در شعب ابیطالب جعلی، بر تن زخمی مام وطن
تهییج میشوند میان هشت بازوی اختاپوسی با هفت سر! از مردم جعلی توقعی نیست! اما
فرزندان فرهیخته و دلیرِ مام میهن در سوراخ موش کدام بیت و بارگاه و دربار اسیرند
که وحدت نمیکنند اما به قوم سرگردان فرمان وحدت میدهند؟!
در این نبرد نابرابرِ تحمیلی بین رهبر
امت و یتیمانِ ملت، بر خرمگس معرکه لعنت! که هم بر شیرینی بیت آقای جهان به وسعت
یک کشور و شرکائش در جهان مینشیند و هم بر عسلِ بیت آقای بومی به طول و عرضِ دخمهی
چند نخودی، سوار بر یک ملت غیرخودی.
در آتشبازیِ آتشبیاران، سیلی اول را چه
کسی میزند به کام آتشبهاختیاران؟
#انتقام_سخت از سیلی اول و آخر و ظاهر
و باطن
شده تاکنون، هنگام قیلوله در عرقریزانِ
انتظار در عصرهای جمعه، وقتی سنگ به شکم بستهای، با حضور خرمگس سمج و آگاه و
همیشه در صحنه در پهنای صورتتتان، با وِزوِز و خارش ناشی از تقلا و تلاش پیوستهیِ
نیش و پر و بالش، از کورهی پدافندی در رَوید و با یک پاتکِ خشن، خودتان یک سیلی
جانانه به خودتان بزنید و خواب از سرتان بپرد؟! حالا حکایت بازی ارباب جهانی با
ارباب بومی روی صورت مام میهن است!
"لاوروف بن لیاخوف روسی(رحمتِ
شیطان علیه) میلاوَد: "پس از فتنهی نرم و دیپلماتیک امپریالیسم در
خاورمیانه و مقابلهیِ سختِ آقای سلیمانی، با اقتداء به روش هیئتی و سنتی و سخت
آتشبهاختیاری خمینی، وقتی حضرت سلیمانبن عموسام، قلدرانه زد و قاسم را به
قصاصِ تروریسم به 1500 قسم نابرابر تقسیم کرد، آنگاه موشکهای ما بفرموده و با
هماهنگی از عینالاسد انتقامی سخت گرفتند و متعاقبا طبق سناریو با تنشآفرینی و
انگولک و وزوزِ 6 فروند جنگنده اف.35 امریکایی در آسمان بیمرز(که لابد توهم و
هیبتِ هیولای خود را هولوگرام کرده بودند در بصیرتِ آسمان شبِ تاریکِ چشم پدافند
سپاهِ اجارهایمان) شاهد شلیک 2 موشک ارادی و غیرارادی به هواپیمای اوکراینی
ناخلفمان شدیم تا (4-180)176 فراری از خانه، جزغاله و فدای سرِ مسترجیکاگ روسی در
ایران شوند! تا نه ککِ آلتِ پنهانِ استعمار انگلیسی چون ما گزیده شود و نه ککِ
مسترجیکاک ثانی(ره) در مستعمره! ما و آلتِ گروگانمان خم به ابرو نیاوردیم و همچون
بتبچهگان معمار پوچی، هیچ حسی نداریم!" (نقل به مضمون)
انگار نه انگار که شهروندان مدنی هم
مردمانند!
لاوروف روسی نگفت که مستر جیکاگ ثانی،
سیمولیشن ناقصی از تجسدِ مستر جیکاگ انگلیسی(مامور ویلیام دارسی) برای فتوای حرام
کردن نفت در ایران بموجب حکم حکومتی بریتانیا بود!
گویا حضرت آیتالله جعلی، به اعتبار
معجزات جعلی و کرامات دروغین در مسجد سلیمان، به مردم #ایران_عزیز و لذیذ گفته
بود: "شما که عشقِ علی مِنه دلتونه؟ نفت ملی سی چنتونه؟!"
مردم گرسنه هم سنگهای سنگسار به شکم
بستند و یکی یکی مردند و یکی در میان، متنعم از مزایای شهادت، به آدمفروشی مفتخر
شدند!
پس در بازآفرینی یک شایعه فریاد کردند:
سردار کرب و بلا عِدّه و عُدّه نداشت در فرار و قرار... وگرنه قربانیِ موشانِ اهل
کوفه نمیشد! پس همچو یوزان پف کرده در بارگاه یزید شعار دادند: ما اهل کوفه
نیستیم، علی تنها بماند!
صلحِ سختِ حسین؟ یا جنگِ نرمِ حسن؟
در رجزخوانی با جیب خالی و پز عالی،
استراتژی و تاکتیک چیست؟
ادبیات ایجابی جذبی؟ یا ادبیات
سلبی-حذفی؟
تصاحب سخت با هم افزایی و جاذبه؟ یا
لقمهشدن نرم با حذف و دافعه؟
در نبردی نابرابر با آتشبیاری آتشبهاختیاران،
در جنگ تحمیلی به تودههای آچمز، چه کسی سیلی اول را میزند؟
در چنبرهی دروغهای سیستماتیک و هدایت
نرم و سلطهی رسانهها و تریبونهای اربابان غربی و دلالان شرقی، چه کسی با شعار
جعلیِ "لاشرقیه، لاغربیه" تهییج خواهد شد و از کوره درخواهد رفت و لقمه
خواهد شد؟
وقتی تاکتیک سلطه از کاخ سپید و سبز و
سرخ و سیاه تا قم و رم و استکهلم این است:
در چاهنماییِ اصلِ #تضاد_منافع
ایدئولوژیک(بهجای همافزایی)، و متعاقبا در کورس رقابت برای نابودی سخت و نرمِ
رقیبِ تجاری و نظامی، ذیل سیاستهای کلان یک گروگانِ قانونی، اربابان بومی آلوده به
قواعد بازی و تاکتیکهای تروریستی نئولیبرالیسمند و در صرافتِ سیلی اول از سویِ
قربانیان و مردمند تا با سرکوب سخت و نرم، سلطهی خود را تثبیت کنند!
این ترجمانِ #حماسه_مقاومت در بازی
موش و گربه، توسط پلیسهای خوب و بدِ نظام نئولیبرالیسم و گلوبالیسم است که با دو
بازوی دموکراتها و جمهوریخواهان متصل به یک سرِ اختاپوس ، همراه با سرهای دیگر
استعمارگرانِ اروپایی، به دلالیِ هرزهگردی چون روسیه و اربابان بومی و نوچههای
جهان سومی، از رگهای ملتهای عقبمانده خون میمکند و در شیشه میکنند و در
سوپرمارکتهای لاکچری با تنفروشی و آدمفروشیِ سلبریتیهای حکومتی به بینوایان میفروشند!
آن هم بنا بر همان اصل استعماری جنگِ بنیادی در نبردی نابرابر، مبتنی بر #تضاد_منافع،
به جای اصل حیابتخش صلح با #هم_افزایی از درون تا برون.
بدیهی است که با دمیدن بر آتشهای درون
این شکاف طبقاتی تحمیلی، زیر آتشفشانی از ادبیات دوقطبی و پاردوکسیکالِ جنگ و صلح،
کم کم احساس مسئولیت انسانی در شهروندان بینوا می سوزد و دود میشود، تا جایی که
موریانه میشوند در عصای جعلیِ سلیمانیِ موساهای جعلی و نیز هویت خویش.
این سلطان صاحبکران دیوانه نیست! او
گروگانِ آبروست و همه را به ته چاه ویل خواهد کشاند و مدتهاست که مرده و نیازمند
یک تلنگر فراگیر و نرم به عصای موریانهزده است!
تلنگری که تنها با اکسیر همافزایی ملت
گل به دست، ذوب میکند اقلیت برتر را در دل اکثریت ابتر! نه با جنگ و آتشبیاری
دلالانِ تام و جری، برای آتش به اختیاران لاکچری!
اما تریبونهای اربابان سلطه، در دست
اپوزیسیون نفله، به سرکردگیِ تکتازان گروگان و قاقازاده تا شاهزاده، تنها تشنهی
پشته پشته از کشتهی مردم خفتشدهاند در شعب ابیطالب و به مراقبت از قاعدهی
تشدیدِ تهدید و تحریم اربابان و تطمیع و چاهنمایی و نیرنگِ سرابهای سردارانِ پشت
صحنه، چون راستقامتان جاوادنهی تاریخ، تا آخرین جنازه کنار جسم بیجان مام میهن
ایستادهاند تا به امید #نافرمانی_مدنی_خشونتبار در کثرت، وازده و مچل کنند مردم
را بهجای #فرمان_مدنی_مسالمتآمیز پس از وحدت.
همچون آژیر خطر هنگام آتش سوزی، تلفن
امنیتی زنگ میزند:
مشتری گرامی! اگر در خوابهایت در پی
راهکار نجات، زیاد کابوس استقلال و رهایی میبینی! طب سنتی به شما پیشنهاد میکند
که با داروهای روسی، ساخت کارخانجاتِ آلمانی با همیاری دو یار قدیمی در کنسرسیوم
انگلیس و فرانسه، دیگر در خوابهای پریشان، رؤیای امریکای نبینی! و در خوشی
سلبریتی های خونخوار و امنیتِ دلالانی که آبروی ارباب را در خفا به گروگان گرفتهاند،
موریانه ندوانی!
تو هم میتوانی همچون کرمی منتظر مرگ
زالویی در لجن شوی تا ککت نگزد!
وگرنه عقوبتت همچون شاهدختان و
شاهزادگانی خواهد شد که گروگان بودن خویش را تا مرگ مام میهن انکار میکنند!
خیام ابراهیمی
27 دی 1398
No comments:
Post a Comment