شرکت سهامی
عام ایران؟ یا بنگاه خصوصی انیران؟
از مبارزات کور برزخی، تا مبارزات اقناعی واقعی
از مبارزات کور برزخی، تا مبارزات اقناعی واقعی
مبارزات مدرن،
امری مشارکتی و نیازمند یک فلسفه و استراتژی و تاکتیک مناسب با توان شریکان در سود
و هدفی مشترک است. بر این اساس اگر مبارزه از الگوی یک شرکت سهامی عام مبتنی بر
اقناع سهامداران و نظارت سیستماتیک و پاسخگویی بر اساس صورتحسابهای شفاف بهره برد،
میتواند موجب انگیزش مردم و مشارکت شریکان گردد؛ وگرنه مبارزات سنتی در یک بنگاه
خصوصی ره به جایی نمیبرد!
شاهزاده حشمت
نوریعلاء شریعتمدار، عامل انفجار مردم با نارنجک نظام سلطه در نارنج میتینگ پارک
لاله و توهم میدان میلیونی فضایی و مجازی است. #میدان_فراگیر_اقناعی روی زمین
واقعی و یک میدان امن ممکن است. از ابر پنبهای آسمان تفسیر به رأی، به روی زمین
سفت و مطمئن هبوط کن مبارز! راه از آغوش اکثریت گردِ اقلیتِ آتشبهاختیار میگذرد
که نقشه راه آن موجود است!
متاسفانه حرکتهای
آقای طبرزدی هم همچون سکولاردموکراسی آقای نوری علاء در قالب شعارهای مدرن، همچون
شاهزاده و حسن شریعتمداری و کوروش زعیم، کاملا سنتی و نسخه برداری از مبارزات
دوران عصر قجری است و کاملا ارتجاعی و عقبمانده.
هر پنجتنِ آل
سلطه، با اتکاء به شعارهای دموکراتیک خوشگل، همه را گرد خود میخواهند!
شعار خوب لازم
است اما کافی نیست! شعار خوب را همواره همه سرمیدهند! مهم روش علمی مبارزه است!
روش علمی باید مبتنی بر یک فلسفهی حق مدار و استراتژی و تاکتیک میدانی و اقناعی
فراگیر باشد که روزنهی هر تفرقه و سرکوب و پریشانی و مقابله را بسته باشد. روش
علمی مبارزه دارای مبانی وحدتبخش و نقشه راه گام به گام با #ادبیات_ایجابی_جذبی
است نه #ادبیات_سلبی_حذفی با حرکتهای پراکندهی ارباب برای رعایا و آن هم بدون
نقشه راه.
داستان اکثریت
مبارزین مجازی هم از جنس همین دعوت طبرزدی از مردم در میتینگ پارک لاله است. من به
این حرکتهای انفرادی و خودمحورانه با شعارهای خوشگل میگویم: نارنجکی میان نارنج!
از پندار و گفتار و رفتار انقلابی مبارزانی که خودمحورند ترهای هم برای مردم خرد
نخواهد شد! نارنجکهای میان نارنج همواره به نفع نظام سلطه در دل مردم منفجر
خواهند شد! از رادیکالترین چریکهای فدایی خلق اشرف بگیر تا کومله و فدائیان خلق در
راه خودی چون فرخ نگهدار تا سلطنت طلبها و لیبرالها و جبهه ملی داخلی و خارجی تا
شاهزاده و بازیگران گروههای آزادیخواه حکومتی در فضای مجازی، جملگی نقش تخریبچیان
رایگان و مزدبگیر را در سناریوی تخریبگری نظام سلطه در میان مردم محرومی بازی
میکنند که نیازمند وحدت کل سهامداران وطن گرد یک منفعت مشترک در شرکت سهامی عام
ایرانند!
فهم این نکتهی
کلیدی در #روش_مبارزه، یا در توان مدعیان استقلال و آزادی و علم و عرفا هست و یا
جملگی از چپ و راست، خود را به جهل العارفین زدهاند! چون منابع قدرتشان در خطر
است!
آنها یا
گروگانند و از امنیت خویش در وحشتند و یا تنها با تکروی تریبونهایشان تا آخر عمر
بر روی جنازه ی مردم با شعاری خوشگل برقرار است.
آنچه مهم است
شعار نیست! بلکه روش مبارزه است!
...
برزخی میان
بهشت و جهنم
تاکتیکهای استراتژی وحدت، راز شکوفایی است!
میتینک پارک لاله یک تاکتیک دلخواه نظام و بازی در زمین سلطان صاحبکران قانونی است!
مشکل از قانون است نه مطالبات روبنایی.
معجزه در برزخ و خیال ممکن نیست!
پوزیسیون: نه جنگ، نه مذاکره، نه پس دادن کشور به مردم.
این یعنی معجزه در دستِ ستادمشترک اپوزیسیون و وحدت مردم است، نه برزخِ اتاق فکر سلطان.
بدیهی است که بدون وحدت تمام مردم، قدرتی مشروعیت ندارد که به تنهایی معجزه کند!
برای به عجز درآوردن زورگیران، باید دارای اعتبار و مقبولیت مؤثر بود! اکثریت را نباید با آرزو به تصادف و بدون مبانی وحدتبخش میان شعارهای سوء تفاهم برانگیز، خمینی وار، در طرحهای سنتی بر اساس اعتماد به تار سیبیل دایی جان ناپلئون و قسم حضرتعباس خانعمو دون کیشوت، متلاشی کرد!
اعتراضات پراکنده تنها فرصت سرکوب به نظامی خواهد داد که میتواند برای سایرینی که جزئی از قدرت مؤثر اکثریتی هستند، عبرتی از ترس و پریشانی و پراکندگی و انزوا بیافریند!
در دوران پیشاآزادی، دعوت یک مبارز نباید به تاکتیکهای خودش باشد؛ بلکه باید برای تدوین فلسفه و منطق وحدتبخش گرد یک حق مادی غیرقابل کتمان(نه ایدئولوژی) طبق یک مرامنامه و مانیفست فراگیر باشد که تمام شریکان آب و خاک از جمله زورگیران دارای زور و زر تزویر ایدئولوژیک را در بر گیرد! بدیهی است که تعداد این طبقهی اربابی با گزمه هایشان کمتر از رعایا و محرومین است. بنابراین وقتی قانونا زور و زر و تزویر در دست یک طبقه حبس است، تنها راه موجود، مبارزه با تاکتیک جنگ در ناامنی و در نبردی نابرابر نیست، بلکه تبدیل تهدید به فرصت در یک همایش عمومی گرد یک حق مشترک بنیادی است، که اکثریت بتواند در کنار اقلیت، به وزن کشی بر اساس تعداد صاحبان حق، حقانیت خویش را ثابت کند! وگرنه این اکثریت محروم همواره باید زندانیِ سندسازی و هدفسازی و بازیهای زورمداری باشد که قانونا صندوق و فرمانده و فرمانبر در دستان مکار و خدعه گر او با غیرخودی است. چون ابزار این بازی در دوران پیشاآزادی در دست اکثریت مردم نیست! بنابراین باید فرصتی پدید آورد که مشروعیت این بازی یکسویه و جنگ افزار و ابزارهای آن از سکه بیفتد و تجدید نظر در مناسبات قدرت قانونی غیرقابل کتمان شود. ما در دوران پساآزادی بر بستر قانون پاسخگو به سر نمیبریم که بتوانیم گرد صندوق انتحابات برای گزمه های یک ارباب، آلت سرکوب اکثریت شویم. این عبرتی 40 ساله است که غاصب قانونی قدرت هیچگاه این قانون ناعادلانه را علیه خود و دلسپردگان چپ و راست قانون اساسی، تغییر نخواهد داد! چون خود را پاسخگو به مردم احساس نمیکند! طرف حساب او قدرت آسمانی است!
بنابراین این وحدت مقدور نمیشود مگر با استراتژی و تاکتیک مناسب با دوران پیشاآزادی.
اما دعوتِ آقای طبرزدی به تظاهرات مردم در پالک لاله، از جنس مبارزات روبنایی در دورانِ پساآزادی است.
ایشان میگوید مردم باید بیایند در میدان! اما نمیگوید که او با این رفتارش میدان را برای مدت زیادی منحرف خواهد کرد! چون بنایش بر روبنا و تصادف و بخت و اقبال میان موانع واقعی سوء تفاهمات است! بنای او دلگرم کردن مردم به وحدت اپوزیسیون برای حضور در یک میدان امن که بهانه ای برای سرکوب ندارد، نیست! چون پندار و گفتار و رفتارش منتهی به پریشانی میان مطالبات روبنایی و نهایتا سرکوب در یک میدانی است که دارای بهانههای قانونی سرکوب و پریشانی است!
تاکتیکهای استراتژی وحدت، راز شکوفایی است!
میتینک پارک لاله یک تاکتیک دلخواه نظام و بازی در زمین سلطان صاحبکران قانونی است!
مشکل از قانون است نه مطالبات روبنایی.
معجزه در برزخ و خیال ممکن نیست!
پوزیسیون: نه جنگ، نه مذاکره، نه پس دادن کشور به مردم.
این یعنی معجزه در دستِ ستادمشترک اپوزیسیون و وحدت مردم است، نه برزخِ اتاق فکر سلطان.
بدیهی است که بدون وحدت تمام مردم، قدرتی مشروعیت ندارد که به تنهایی معجزه کند!
برای به عجز درآوردن زورگیران، باید دارای اعتبار و مقبولیت مؤثر بود! اکثریت را نباید با آرزو به تصادف و بدون مبانی وحدتبخش میان شعارهای سوء تفاهم برانگیز، خمینی وار، در طرحهای سنتی بر اساس اعتماد به تار سیبیل دایی جان ناپلئون و قسم حضرتعباس خانعمو دون کیشوت، متلاشی کرد!
اعتراضات پراکنده تنها فرصت سرکوب به نظامی خواهد داد که میتواند برای سایرینی که جزئی از قدرت مؤثر اکثریتی هستند، عبرتی از ترس و پریشانی و پراکندگی و انزوا بیافریند!
در دوران پیشاآزادی، دعوت یک مبارز نباید به تاکتیکهای خودش باشد؛ بلکه باید برای تدوین فلسفه و منطق وحدتبخش گرد یک حق مادی غیرقابل کتمان(نه ایدئولوژی) طبق یک مرامنامه و مانیفست فراگیر باشد که تمام شریکان آب و خاک از جمله زورگیران دارای زور و زر تزویر ایدئولوژیک را در بر گیرد! بدیهی است که تعداد این طبقهی اربابی با گزمه هایشان کمتر از رعایا و محرومین است. بنابراین وقتی قانونا زور و زر و تزویر در دست یک طبقه حبس است، تنها راه موجود، مبارزه با تاکتیک جنگ در ناامنی و در نبردی نابرابر نیست، بلکه تبدیل تهدید به فرصت در یک همایش عمومی گرد یک حق مشترک بنیادی است، که اکثریت بتواند در کنار اقلیت، به وزن کشی بر اساس تعداد صاحبان حق، حقانیت خویش را ثابت کند! وگرنه این اکثریت محروم همواره باید زندانیِ سندسازی و هدفسازی و بازیهای زورمداری باشد که قانونا صندوق و فرمانده و فرمانبر در دستان مکار و خدعه گر او با غیرخودی است. چون ابزار این بازی در دوران پیشاآزادی در دست اکثریت مردم نیست! بنابراین باید فرصتی پدید آورد که مشروعیت این بازی یکسویه و جنگ افزار و ابزارهای آن از سکه بیفتد و تجدید نظر در مناسبات قدرت قانونی غیرقابل کتمان شود. ما در دوران پساآزادی بر بستر قانون پاسخگو به سر نمیبریم که بتوانیم گرد صندوق انتحابات برای گزمه های یک ارباب، آلت سرکوب اکثریت شویم. این عبرتی 40 ساله است که غاصب قانونی قدرت هیچگاه این قانون ناعادلانه را علیه خود و دلسپردگان چپ و راست قانون اساسی، تغییر نخواهد داد! چون خود را پاسخگو به مردم احساس نمیکند! طرف حساب او قدرت آسمانی است!
بنابراین این وحدت مقدور نمیشود مگر با استراتژی و تاکتیک مناسب با دوران پیشاآزادی.
اما دعوتِ آقای طبرزدی به تظاهرات مردم در پالک لاله، از جنس مبارزات روبنایی در دورانِ پساآزادی است.
ایشان میگوید مردم باید بیایند در میدان! اما نمیگوید که او با این رفتارش میدان را برای مدت زیادی منحرف خواهد کرد! چون بنایش بر روبنا و تصادف و بخت و اقبال میان موانع واقعی سوء تفاهمات است! بنای او دلگرم کردن مردم به وحدت اپوزیسیون برای حضور در یک میدان امن که بهانه ای برای سرکوب ندارد، نیست! چون پندار و گفتار و رفتارش منتهی به پریشانی میان مطالبات روبنایی و نهایتا سرکوب در یک میدانی است که دارای بهانههای قانونی سرکوب و پریشانی است!
پارک لاله در
بطن خود بهانهی سرکوب دارد و از عبرت 88 استفاده نمیکند!
عدم فهم این
نکته ی کلیدی است که اپوزیسیون ایرانی را هنوز در عصر قجری نگاه داشته و مدرن
نکرده است.
بنابراین از کوزه همان برون تراود که دراوست!
بنابراین از کوزه همان برون تراود که دراوست!
این خط...این
هم نشان...
تنها راه استرداد و استقرار اراده مردمی، از نقشهی راه علمی و اقناعی یادشده در #مرامنامه_امید_استقلال_آزادی و مانیفست وحدت میگذرد! چون تاریخ اثبات کرده است که با شورش بخشی از مردم، هرگز شاهد امنیت اقتاعی و پایدار نخواهیم بود! ساندویچ براندازی انقلابی میان ملتی زخمی از زورگیری، فست فودی فاسد است که همواره وحدت یک بدن مشترک را در وطن منقلب خواهد کرد و مام میهن را دچار دلپیچهی زنجیرهای خواهد کرد!
به همین دلیل، خودآگاه یا ناخودآگاه، اکثریت #اپوزیسیون در میدان #پوزیسیون و با قواعد او بازی میکنند! مبارزات اپوزیسیون بازتابی از پندار و گفتار و رفتار پوزیسیون و نظام سلطه است! مبارزه در راه خلق، به سبک دون کیشوت با خری لنگ برای فتح سپاه دشمن!
تنها راه استرداد و استقرار اراده مردمی، از نقشهی راه علمی و اقناعی یادشده در #مرامنامه_امید_استقلال_آزادی و مانیفست وحدت میگذرد! چون تاریخ اثبات کرده است که با شورش بخشی از مردم، هرگز شاهد امنیت اقتاعی و پایدار نخواهیم بود! ساندویچ براندازی انقلابی میان ملتی زخمی از زورگیری، فست فودی فاسد است که همواره وحدت یک بدن مشترک را در وطن منقلب خواهد کرد و مام میهن را دچار دلپیچهی زنجیرهای خواهد کرد!
به همین دلیل، خودآگاه یا ناخودآگاه، اکثریت #اپوزیسیون در میدان #پوزیسیون و با قواعد او بازی میکنند! مبارزات اپوزیسیون بازتابی از پندار و گفتار و رفتار پوزیسیون و نظام سلطه است! مبارزه در راه خلق، به سبک دون کیشوت با خری لنگ برای فتح سپاه دشمن!
#خیام_ابراهیمی
2 تیر 1398
2 تیر 1398
پانوشت:#نقشه_راه
1) لینک خوانش
رایگان مرامنامه:
2) آگهی فروش
مرامنامه:
3) لینک
دانلود مرامنامه برای خرید:
No comments:
Post a Comment