Thursday, June 27, 2019

راه نجات دیکتاتور و وطن

راه نجات دیکتاتور و وطن از دست #گروگانگیر
آیا روسیه و انگلیس و فرانسه، گروگانگیرند؟
چرا دیکتاتور از این‌همه شکستِ هزینه‌بار تاکتیکی و استراتژیک، عبرت نمی‌گیرد و رفتار خود را اصلاح نمی‌کند؟! کافی‌است او با صلح با مردم و با جهان، قدرت واقعی میهنی را احیاء کند تا با یک تیر چند نشان بزند! هم تحریم دهها ساله را ختم کند و هم کشور را به صاحبانش واگذارد و بینوایان را امیدوار و دلشاد کند و هم بارِ کمرشکن خویش را سبک کند!
یک پاسخ این است که چون اساسا او #دیکتاتور نیست و گروگان است. گروگانِ قدرتی که توانسته قانون اساسی را دور بزند و تصمیمات او را در دامچاله‌هایی میان تهدید و تطمیع و سراب، مال خود کند! یعنی وقتی یک ارباب مطلقه را به گروگان بگیری آنگاه ملتی را به گروگان گرفته‌ای و قادری خون رگ‌هایشان را مال خود کنی!
به باورم بنا بر عبرت تاریخی، روسیه و انگلیس و فرانسه می‌توانند این گروگانگیر باشند!
مشکل اینجاست که ما فکر می‌کنیم هر کس که دارای چشم چشم دو ابرو، دهن و دماغ و یک گردوست، لابد چون گرد است، خودش گردوست! اما #بصیرت نه به قد و قامت است و نه به عبادت شش‌هزارساله و نه وعظ و شعر و شعار مفت.
ما نمی‌دانیم #کیش_شخصیت برای یک گروگان و یا یک انسان آزاده چه وزن متفاوتی با هم دارند؟ کمتر گروگانِ وارسته‌ای خودش را لو می‌دهد که به چه دلیل گروگان است! نهایتا می‌شود قاتلِ متهمی با عنوان پرستو که پس از اینکه خودش را کشت، زنده‌اش کردند تا بفهمد اگر خودکشی کند خاندانش بر باد است و باید تا برباد دادن حیثیت جناح خود، زنده بماند!
از سویی در ساختار قانون سلطه، مکانیسم راستی‌آزمایی در دست صاحبان حق مسلم نیست، که باید سمبه شان از هر قدرتی پرزورتر باشد تا به این گروگانگیری‌ها پایان دهند!
ما تعجب می‌کنیم و نمی فهمیم که چرا با وجود این همه عبرت، این چاه ویل هر لحظه عمیق‌تر می‌شود و ملتی با طناب قانونی یکی، در حال فرو رفتن و زنده به گوری در اسفل‌السافلین تمامیتِ هستی و #کیش_شخصیت اوست؛ چون نمی‌دانیم که جان و یا آبروی اشخاص مهمتر از تمام دنیاست و در مورد یک شخص خودحق‌پندار براستی پای امنیت واقعی یک ملت در میان است که او آن را لای امنیتِ مجازی نظام هویتی‌اش، ساندویچ کرده است و وارستگان از کیش شخصیت باید هر چه سریعتر بصورت فورس ماژور، کاری کنند کارستان! وگرنه نه از تاک ماند نشان ونه از تاکنشان!
خب، حالا چاره چیست؟
در موارد عادی هم، وقتی نصیحت و منطق در مورد یک نرسالار زورگیر، کارساز نیست؛ وقتی احیانا کسیکه امنیت یک خانواده در دست اوست، اساسا دیوانه و یا معتاد و یا بیمار و دارای تیک‌های عصبی و حتی جنون ادواری است؛ وقتی حتی در چنبره‌ی کیش شخصیت رسوب یافته و غیرمنعطف طی سالها، برتری استدلال و منطق هر غیرخودی او را تحقیر و کینه‌جو و تا حد ترک برداشتن و شکسته شدن و شکستنِ توهم هر غیرخودی، دیوانه‌تر می‌کند، و از سویی مکانیسم نظارت سیستماتیک برای کنترل او و التزامش به پاسخگویی هم در دست صاحبان حق نیست، چاره چیست؟
ما نگاه می‌کنیم که طرف یک قد رعنا دارد و یک چهره‌ی موقر... پس لابد می‌شنود و عبرت می‌گیرد! اما موضوع این است که حتی اگر عقلش مثل ده سال پیش کار کند، اما امروز ممکن است گروگان باشد!
این عارضه وقتی فراگیر و ویرانگر میشود که قانون تمام قدرت را در یک جایگاه و مقام، متمرکز کرده باشد و محافظان آن قدرت هم، جملگی بصورت زنجیره‌ای، همچون مرکز قدرت، آلوده و گروگان باشند!
به همین دلیل در چنین خانواده‌ای، نصیحت و وعظ و بهترین منطق‌ها، عموما در حد باد هواست! و باید با درایت راه فراری برای گروگانی که جنایتکار شده باز گذاشت و یا در یک حرکت هوشمندانه و مسالمت‌آمیز او را در مقابل عمل انجام شده و قدرتِ فراگیر و مسالمتجوی مردمی، خلع سلاح و #آچمز کرد؛ تا هم او را از این دام ویرانگر رهاند و هم گزمه‌ها را و هم ملت را.
این بهترین و مهمترین یاری‌رسانی به قدرت مطلقه‌ای است که پیشتر اکثریت مردم(گیریم با جهل) با قانونِ او بیعت کرده است، و اکنون احیانا گروگانِ یک قدرت برتر است و شاید روزی پنج نوبت از خدایش می‌خواهد، پس چرا مردم کاری نمی‌کنند و دست و پای زنجیرشده‌ی مرا از این دام بلا باز و مرا خلاص نمی‌کنند و هی سعی دارند به مصلحت برای حفظ امنیت ملی، خطاهای سیستماتیک و ناگزیر زنجیره‌ای نظام را ماستمالی کنند؟ و چرا مصلحین یکصدا از قانون سلطه #توبه نمی‌کنند؟ و مدام در کار محافظه‌کاری و تکرار شعار پوشالیِ اصلاحات ناممکن در یک سیستم بسته هستند، تا در دوری باطل خود سکان کشتی را در این دریای طوفانی به دست گیرند که بازتولیدش باز وادادگی و تسلیم به قانون کیش شخصیت است و گروگانگیری و گروگانفروشی... ! خب معلوم است؛ در چنین سازوکار مافیایی، چه بسا پرچمداران اصلاح طلبی نیز خود گروگان باشند!
اینجاست که باز توپ در میدان #ستاد_مشترک_اپوزیسیون آزاد و مستقل، گرد یک #مرامنامه، در زمین امن است! تا شاید با درایتی دلگرم کننده و آرامشبخش که بیماران را تحریک نکند، آغوش قدرت فراگیر مردمی را گرد اقلیت باز کند و به آرامی سکان کشتی مشترک را در این شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل، به دست مردمی واگذارد، که تا ساحل نجات و استقرار امنیت، متحد باشند!
خیام ابراهیمی
6 تیر 1398



No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...