بهپایان آمد
این دفتر، حکایت همچنان باقی است
"تاریخ" گردوخاک و انحرافِ اپوزیسیون را از وحدت، فراموش
نخواهد کرد! اپوزیسیون دگمی که با پافشاری بر #کیش_شخصیت، آنقدر آب را گل آلود
کرد، تا عملا تماشاگر ماهیگیری ارباب بومی و جهانی از رگهای ماممیهن باشد!
برخلاف نظرِ
پرفسور #الهیار_کنگرلو ، گرانبهاترین عنصر هستی، کمیابترین آن، یعنی طلا نیست!
حیاتیترین و ارزندهترین عنصر هستی هواست که کمارجترین نزد اکثریتِ قریب بهاتفاق
انسانهاست؛ چون فراگیر است و در دسترس و بیدریغ و نقدا حیاتبخش؛ که با 2 دقیقه
فقدانش، باید بمیری!
هوای پاکی که
دم و بازدمت نقدا وابسته بهآناست و بهایش را نمیپردازی و میان مشغلهها برایش
دغدغه نداری و متعاقبا با تمام وجود قدرش را هم نمیدانی، مگر آنکه در یک محفظهی
بیروزن حبس باشی، تا نَفَسَت بهشمارش افتد. آنگاه باید تمام طلاها را بدهی تا
دمی بیشتر زنده بمانی!
نور و آب و
خاک هم از تبار هوایند! گیریم آبِ آلوده را چون خونسیاه در شیشه کنند و خاکِ
سوختهی گورِ وطن را در پوستین نور به قیمتِ خونِ سرخ بفروشند.
کاسبان بیمرام
و مفتخوران و مفتخران، همواره طالبِ ماهیهای رایگانِ اعتماد از آبِ گلآلودِ
دانشند و بارِ واژههای "ارباب رعیتی" را بهجایِ "داناییِ نقد و
کاربردی" به حراج میگذارند، تا میانِ سوءِتفاهمات کلامی، یکی نسیه وعده
دهند و دو تا نقد ببرند!
#مرامنامه از
هوای همافزایی و وحدت تمام مردم گرد یک حق مشترک، در امروز میگوید، نه از خرید و
فروش طلایِ جواهرنشان و انحصاری قدرتِ فردا، بین این و آن شاعر سرگردان!
بیالتزام به
آدابِ مرامنامهای آگاهیساز، نمیتوان از زلالی سرچشمهی قدرتِ نقد مردم پاسداری
کرد؛ چون آگاهی مردم بر حقوقِ بنیادی، برای کاسبانِ صنعتی اعتماد مجازی، مثل زهر
است!
قدر زر زرگر
شناسد، قدرِ گوهر گوهری
برای هوایِ
حیاتبخش و فراگیر و رایگان، که بنمایه و زایندهی قدرت واقعی است، خریداری نیست؛
و چون در نزد مدعیان مردم، برترین عنصر هستی، قدرتِ طلاست، پس مرامنامهی امیدِ
محرومین را هیچ زرگری در پوزیسیون و اپوزیسیون مشتری نیست! چون تقسیم هوای پاک
آزادی و تضمین آن با اولین گامهای وحدتبخش واقعی در امروز، مانع از استقلال رأی
فردای این و آن خوشهچین است!
جنگ سردمداران
پوزیسیون و اپوزیسیون همواره بر سر سلطه بر جهل و معامله بر سر قدرتِ اقتدار فردا
و بازی با مردم بینوای امروز است؛ نه توزیعِ تضمینیِ قدرت آگاهیبخش و زاینده در
اکنون. بههمین دلیل است که مردم مغبون فردا، به نسیمی منقلب میشوند!
توزیع قدرت
بین مردم از فردا آغاز نمیشود؛ بلکه از مبانیِ همافزایی در اولین گام واقعی قابل
درک در امروز تضمین میشود؛ که اگر بشود، دیگر برای امید مجازی اپوزیسیون و
پوزیسیون جاهطلب، فردایی متصور نیست!
#مرامنامه بهجای
دمیدن در شور رعایا با شعار خیالی و خشونتبار و مطالبه از ارباب و #نافرمانی_مدنی
غیرقانونی و سرکوب، از شعور میدانی و فراگیرِ "اکثریتِ شریکانِ حقِ
برابر" بصورت مسالمتآمیز با #فرمان_مدنی در حواشی امن قانونی سخن میگوید؛
که برای مطامع نسیهی پرچمداران، خریداری ندارد! پس از چنین میدان نقدی استقبال
نمیکنند!
بههمین دلیل
113 سال پس از مشروطیت، تمام شعارهای اربابان فضایی، کاشتن خیالِ خوشِ فردا بوده
در چشم کورِ هیجان رعایا برای مردمسواری سیستماتیک. آنها خریدار هیچ نقشهی راه
واقعی و معرفتبار نیستند که برای اولین گامهای واقعی دارای فلسفه، استراتژی و
تاکتیک مؤثر با مراتب علمی و گامبهگام باشد؛ پس همواره به فکر کشتِ دیمی و
برداشتی آسانند. محصولی از خون رایگان امروز، سوار بر امواجِ شعار و باد و دعای
بارانِ فردا. بزک نمیر بهار میاد!
به فروش
گذاشتن مرامنامه برای اطمینان از ارج به زایش و همافزایی و رشد قدرت ناشی از حقمالکیت
برابر مردمی است که مثل هوای بیمقدار، لقلقهی زبان سواراکاران مجانی شده.
ناامیدی از
خریداران واقعی، به منزلهی پایان ماجرایی مجازی است.
که برای قدرت
وحدت، "هوای نقد زاینده" همان مهر و هم افزایی امروز است، نه ترس و نفرت
و حذف رقیب! که مهر، نوری است نقد در تاریکی.
و هیچ نفرت و
تاریکی با نفرت و تاریکی محو نخواهد شد.
مرامنامه هر
شعار نسیهی فردا را، همین امروز، تبدیل به شعوری نقد میکند!
خیام
ابراهیمی
18 خرداد 1398
18 خرداد 1398
پ.ن:
1) لینک خوانش
رایگان مرامنامه:
2) آگهی فروش
مرامنامه:
3) لینک
دانلود مرامنامه برای خرید:
https://drive.google.com/uc?export=download&id=1WgfI0UQePUzU-WzMPrTBbKfrQ1TYx_weexport=download&id=1WgfI0UQePUzU-WzMPrTBbKfrQ1TYx_we
No comments:
Post a Comment