#تکرار داستان روباه و زاغ هرگز.
وقتی قانونا سوزنبان یکی است! همه آلت صدور تجاوزند!
عضو سرکارگزاران: اگر به ما رای ندهید لولوی جلیلی شما را میخورد!
بالام جان! این قصه ی قدیمی دیگر نخ نما شده!... یا نشده؟
در هر حالت با فهم مردم به این بازیهای بیعت گرفتن و سربریدن با تیغ این و آن ملتزم به ارباب قانونی، باز هم قهر و خالی گذاشتن میدان، راه درستی نیست! تحریم معنادار باید دارای پیام قابل اندازه گیری باشد. شمارش و اندازه گیری وقتی در کاغذهایی که قابلیت نظارتی سیستماتیک و پاسخگو به صاحبان حق ندارد و منظور نظر براحتی میتواند مفقود شود، موج سواری بر هیجانات کور ملتی است که برای یک نمایش روحوضی اخلاقی کنار خیابانی به پرفورمنسی عوامفریبانه دعوت شده اند! حتی اگر بلیط نفروشند و مشارکت مجانی باشد!
...
ویژهخواران لجن بخاطر حرامخواری دیگر احساسی به مثله شدن زندگی مردم بینوا ندارند! مردم برای راستیها در حد پیچ و مهره و برای جپیها نهایتا گوسفندی است که باید قبل از سربریدن رو به قبله آبش داد! ایشان با تکرار شعارهای مفت و قانونا بدون تضمین، هرگز نمیگویند که صندوق سوراخ قانونی 88، همواره قابلیت #تکرار دارد و بدون تغییر قانون برای نظارت و حضور تمام مردم اصولا اعتباری جز بیعت با قدرت انسانکش و غارتگر و غیرپاسخگوی یک سالار و گزمه های پیر و جواتش با مردم ندارد. گیریم این دولت تیرخلاص زنهای پیر باشد و یا دولت جوان...گیریم رهبری و رئیس 3 قوا از جنس گاندی و نلسون ماندلا باشد ... مشکل از قانون فراملی است که نظارت را بر خود نمی پذیرد و مالک سرنوشت 80 میلیون است و به مصلحت میتواند با فحش و تجاوز و نفوذ و صدور انقلاب 40 سال تحریم را بر مردم تحمیل کند و یا خزر را به آقا بالاسر خود هبه کند و یا دریاها را خشک کند و آب و خاک را بفروشد.
چه فرقی میکند مامور مثله کردن مردم به حکم حکومتی شغال باشد یا سگ زرد؟
این سرکارگذار انتحاری قتلهای زنجیره ای که خود نیز مرده شور انتحاریونی چون خود است یا گروگان است یا شریک دزد و رفیق قاتل قافله... در هر دو صورت حرفش تنها به کار سربریدن مردم و مردمسواری دیمی میآید، نه بیشتر.
کنار صف اقلیت صف بستن برای از سکه انداختن مشروعیت قانون سلطه در سکوت آری...توی صف گوشت نذری ملت عقیم، ایستان هرگز!
#خاتمی ، #مرعشی از قانون سلاخی ملت توبه کنید و بیش از پیش آلت قربانی شدن مردم نشوید! مگر اینکه خود به عنوان تدارکاتچی و آبدارچی و تیرخلاص زن، چشم به منافع دباغی و سلاخی داشته باشید و در قطار صدور گوشت قربانی تا دیار قدس جزو خدمه باشید! که روی ریل چپ و راست ثابت این راه آهن امامی، بموجب این قانون ولایی، سوزنبان یکی است... ولاغیر!
عضو سرکارگزاران: اگر به ما رای ندهید لولوی جلیلی شما را میخورد!
بالام جان! این قصه ی قدیمی دیگر نخ نما شده!... یا نشده؟
در هر حالت با فهم مردم به این بازیهای بیعت گرفتن و سربریدن با تیغ این و آن ملتزم به ارباب قانونی، باز هم قهر و خالی گذاشتن میدان، راه درستی نیست! تحریم معنادار باید دارای پیام قابل اندازه گیری باشد. شمارش و اندازه گیری وقتی در کاغذهایی که قابلیت نظارتی سیستماتیک و پاسخگو به صاحبان حق ندارد و منظور نظر براحتی میتواند مفقود شود، موج سواری بر هیجانات کور ملتی است که برای یک نمایش روحوضی اخلاقی کنار خیابانی به پرفورمنسی عوامفریبانه دعوت شده اند! حتی اگر بلیط نفروشند و مشارکت مجانی باشد!
...
ویژهخواران لجن بخاطر حرامخواری دیگر احساسی به مثله شدن زندگی مردم بینوا ندارند! مردم برای راستیها در حد پیچ و مهره و برای جپیها نهایتا گوسفندی است که باید قبل از سربریدن رو به قبله آبش داد! ایشان با تکرار شعارهای مفت و قانونا بدون تضمین، هرگز نمیگویند که صندوق سوراخ قانونی 88، همواره قابلیت #تکرار دارد و بدون تغییر قانون برای نظارت و حضور تمام مردم اصولا اعتباری جز بیعت با قدرت انسانکش و غارتگر و غیرپاسخگوی یک سالار و گزمه های پیر و جواتش با مردم ندارد. گیریم این دولت تیرخلاص زنهای پیر باشد و یا دولت جوان...گیریم رهبری و رئیس 3 قوا از جنس گاندی و نلسون ماندلا باشد ... مشکل از قانون فراملی است که نظارت را بر خود نمی پذیرد و مالک سرنوشت 80 میلیون است و به مصلحت میتواند با فحش و تجاوز و نفوذ و صدور انقلاب 40 سال تحریم را بر مردم تحمیل کند و یا خزر را به آقا بالاسر خود هبه کند و یا دریاها را خشک کند و آب و خاک را بفروشد.
چه فرقی میکند مامور مثله کردن مردم به حکم حکومتی شغال باشد یا سگ زرد؟
این سرکارگذار انتحاری قتلهای زنجیره ای که خود نیز مرده شور انتحاریونی چون خود است یا گروگان است یا شریک دزد و رفیق قاتل قافله... در هر دو صورت حرفش تنها به کار سربریدن مردم و مردمسواری دیمی میآید، نه بیشتر.
کنار صف اقلیت صف بستن برای از سکه انداختن مشروعیت قانون سلطه در سکوت آری...توی صف گوشت نذری ملت عقیم، ایستان هرگز!
#خاتمی ، #مرعشی از قانون سلاخی ملت توبه کنید و بیش از پیش آلت قربانی شدن مردم نشوید! مگر اینکه خود به عنوان تدارکاتچی و آبدارچی و تیرخلاص زن، چشم به منافع دباغی و سلاخی داشته باشید و در قطار صدور گوشت قربانی تا دیار قدس جزو خدمه باشید! که روی ریل چپ و راست ثابت این راه آهن امامی، بموجب این قانون ولایی، سوزنبان یکی است... ولاغیر!
No comments:
Post a Comment