نه از قاتل
گریزی دارد؛ نه از مقتول
گریزی نیست
گریزی نیست، که خواجهگان را در برزخِ خیمههایِ خونین
تکه تکه ببینی همچو #بابک_خرمدین .
از رأسِ تـــاجِ ملکه، تا زیرِ آجهایِ پوتین
همواره راهزنانِ بیابانگرد و بربر و خوشهچین
با یک مترسک خشکیده و نخراشیدهی آویزان و ببو
چون آلتِ قتالهای که خود قاتل نیست
در پی شهروندان آبادی بو میکشند، بــو...
با یک خدای یتیم آبدیده
آبادی به آبادی از ولایت علیا تا سفلی
کنار هر مزرعه بو میکشند
حتی اگر به غاری پناه بری...
پس از غارت و ویرانیِ شالیزار
باز سراغت را میگیرند...
تا با آن تیزی آبدیده در ولایتِ بالا
نامِ خویش را حک کنند بر خاکِ مزارَت در ولایتِ پایین
تا با قارقارِ هزار کلاغِ بلندگو
یک پشه را سیمرغ کنند بر بامت
تا به جبرانِ مافات
ملخی را مرغ کنند در کامت؛
چون دل دارند!
و دلشان یک مزه برای سرمستی... یک بنده میخواهد
تا بگویند مهربانترین مهربانانند
و تو تشویقشان کنی... که آری مهربانند
و هرگز بخت و باخت خود را رویِ تختِ کسی تخلیه نکردهاند
تا ذهنِ پردهدارِ پردهنشینانِ خدایان، مشوش نشود میانِ قنداقِ حریرِ خونینِ بتبچههای
اصغرشان
وقتی پتک واقعه را در دستانِ لمسِ بتِ اکبر نهادهاند!
گریزی نیست!
در این خرابآبــــاد
365 ضربدر 40 سال، کافی است آیا؟
تا 14هزار و ششصد بارِ دیگر بخوابی و بیدار شوی...
روزی سه بار زخم "خورده نخورده" میانِ خواب و بیداری در مبالِ خیالی،
تیمار شوی...
از شهر به بیابان بگریزی و منزوی در غـــار شوی...
در جدالِ میکروبها و ویروسهای آزمایشگاهی، یکهو بیمــــار شوی... ...
آن خدایـــانِ خوشهچین اما با مترسکهایشان
رهایت نخواهند کرد...
نیمهشبی بیقرار
همچو بختکی... چون آلتِ قتالهای سرد و بیروح به سراغت خواهند آمد...
در دستانی که هرگز پیدا نیست
اما خـــونِ گرمِ جوشانی در رگهایشان میجوشد
چون دل دارند...
دلی که سند ندارد
و مثل زمین بایری میتوان تصرفش کرد و
هی آباد و خرابش کرد...
تا هر وقت مقتضی...
تا پایان بازی. خیام ابراهیمی
دوم تیر 1400 نان بربری...
علت
ماهوی ویرانی قانونی ایران توسط قانونمداران نظام
از
مناسبات سنتی تا مدرن(از استثمار و استعمار/ تا استقلال)
پیش درآمد:و
ما اَدراکَ ما #قانون_تعارض_منافع ؟ و "اشداء علی الکفار،
رحماء بینهم" ؟!!
بررسی منطق و
شخصیتِ #فرخ_نگهداریون_ولایی ! و
تطبیق آن با قانون تعارض منافع کانادا...
در مقابل
قانون #تعارض_منافعکانادا،
چرا آیه "اشداء علی الکفار، رحماء بینهم" بیشترین تاکید را در سایت رهبر
و سرکردهی قانوناساسی سلطه در ایران دارد؟ و چرا سوء استفاده از همین یک آیه که
مبانی آن در قانون اساسی تئوریزه شده، میتواند ایران را #ایرانستانکند؟
کارشناس ویدئوی پیوست، تا حدودی به این نکته اشاره میکند!
رمز ویرانی ایران در سوءاستفادهی خودسران الوهی، در همین #آیهمستتر
است! این یعنی تمام حیثیت و دارایی آنکه به غلط غیرخودی فرض کردهای، در کام خودی!
این یعنی: خشت اول چون نهاد معمار کج... تا ثریا میرود دیوار کج!
این یعنی تعبیه و قراردادن یک نارنجک با وضعِ یک اصل غلط در یک #منطق_سفسطهگربرای
چاپیدن و غارتِ یک جماعت.
این یعنی: رقابتِ واقعی اصلاحجلبان و اصولگرایان برای سهم بیشتر، از نوالهخوری
از محلِ خون مردم غیرخودی ایران، در قطار صدور انقلاب تا دیار قدس و جهان.
این یعنی: تمام مردم ایران فدایِ قبایل چپ و راست #راهزنانقانونِ
گرگی درنده در پوستین میش، که معمار و مهندسِ آن، دروغ و خدعه و مباهته و کشتار
سنگر گوشتیِ حتی مومنین را به بهانهی نفله کردن کفار در آن تئوریزه کرده است.
این همان تئوری معروف #مصباح_یزدی است: با عِدّه(تعدادی معدود) و عُدّه(عدوات جنگی
و زر و زور) بر یک ملتِ برده، با امّتِ خود سلطانی کن...ارباب!... و به ما هم
نواله بده!
حالا میتوان رمزِ چاه نمایی و لقلقهی زبانِ #قانونقانون
کردنِ #خاتمی و اصلاحجلبان را در رقابت با اصولگرایان، بهتر فهمید! دو جناح و دو
بال استثمارِ مردم توسط یک امام، به نام مردم، و به کامِ صاحب تئوریِ بندهپرورِ
ضدِ اختیار و ارادهی آگاه مردم (به عنوان سهامداران آب و خاک مشترک یا ملک مشاع)
در چنین منطق
و فلسفهای: حاکم، امانتدار و وکیل قدرتِ "لله ملک المسوات والارض" است
و قادر است با مردمسواری هیئتی و دیمی، تا ابد حکمرانی کند! و معنای آن مردمسواری دینی
(مذهبی) مورد اشارهی #خاتمی همین معناست! آیا شیادتر از او که با #پنبهسر
میبرد کسی هست؟ صد رحمت به پیروان #مصباح_یزدیکه
لااقل همواره #شمشیررا
از رو بستهاند! رحمت به داعش و طالبان و القاعده.... #فرخ_نگهدارهم
چون #خاتمیعضوی
از همین گعدهیِ سوفسطاییانِ سیاستبازِ ولایی است! . و چیست #سفسطه_فرخ_نگهدار؟
دلیل سفسطه و عوامفریبی پیمانکاران قدرت فرامردمی ولایتمطلقه فقیه و قبیلهی #فرخ_نگهداریونچیست؟
آنانکه تحتِ پوشش #قانون_اساسی #فرقه_تبهکار(در
دو جناح اصولگرا و اصلاح جلب)، جز کسب قدرت رانتی و غارتگری و چپاول آب و خاک
مشترک(ملک مشاع) و تقسیم آن بین خواص و مومنین به خود، آرمانی ندارند! و همواره
روی امواج عوامفریبانه و سفسطه گرایانهی برساخته میان کلمات سوء تفاهم برانگیز،
با تهییج مردم روی امواج ایشان سوارند! #موجسازیو #موجسواریتا
ساحل... البته غالبا همراه با موج شکنی... در سازوکارِ #مردمسواری_دیمیو
هیئتی، موسوم به #مردمسالاری_دینی.
به همین دلیل است که #طبری(امین رییس قوه قضا) میگفت: دوستانم
#لواسانرا
به من هدیه دادند!!! (لابد تا او مادر خرج گعده و قبیلهی رییسی و رؤسایِ فرقهی
تبهکار و قانونمداران 3 قوای متمرکز سلطه، طبق قانون اساسی باشد) و البته وقتی
گندش درآمد، او را به عنوان یک سرباز انتحاری، یا کلا حذف میکنند! و یا مدتی از
دیده محو میکنند! و صد البته دو روز دیگر از زیر یک کلاه دیگر ظاهرش میکنند و...
باز روز از نو و روزی از نو... این است رسم بنیادی مافیای قانون اساسی سلطه و
نواله خوران... .
این تمایزی است بین سازوکار مردمنهاد مستقر در جهان توسعه یافته، و نظام حاکم بر
کشورهای عقبمانده و مستعمرهای چون #ایران...
آنها بعنوان جهان توسعه یافته، علی رغم شعارهای بشردوستانه، هر غیرخودی را خارج از
تمام شهروندان کشور خود میدانند...! اینها بعنوان جهان عقبمانده و یا ظاهرا در
حال توسعه، خارج از اهل بیت مؤمن به خود، چه در داخل و چه در خارج، غیرخودی را
دژمن میدانند!
آنها دنیا را در کام مردم خود میریزند اما بین خود عادلند!
اینها خون اکثریت ملت غیرخودی را به رگ نوامیس خاص خود تزریق کرده و برای حفظ
امنیت خویش به اربابان عالم(همچون روسیه/انگلیس/امریکا/فرانسه/وحالا چین) شیتیل میدهند!
برای #فرقه_تبهکاریک
اجنبی میتواند در حیطهی خودیها باشد! و اکثریت یک ملت در حوزه ی غیرخودیها... و
وطن فروشی از همین اصل بنیادی خودی/غرخودی ایئولوژیک سرچشمه میگیرد! چشمهای
جوشان از خون مردم...
بنابراین در
چارچوب قانون مومن و کافرشان، سهم هر شخصیت حقوقی خودی تحت بیرقِ نظام جمهوری
اسلامی ایران، میشود وطن فروشی برای امنیت میلی اهل بیت و خواص...، و سهم خواص در
قالب شخصیتهای حقیقی و حقوقی و نوالهخورانش میشود: آدمفروشی همراه با سُس سرخِ #وطن_فروشیدر
کام هر صاحبِ قدرت بومی و خارجی هم قبیله، برای حفظ بقاء موتورِ قدرتِ خودی که
سوخت آن خونِ مردم است! .
امثال #فرخ_گروگانو
نوالهخوار، نگهدارِ قانوناساسی سلطهاند تا قانونمداران نظام سلطه، نگهدار او
باشند! این تعامل سنتی بین گروگانگیر و گروگان کاملا معنادار است! بنابراین در
دنیای مدرن(که مناسبات قدرت ارباب و رعیتی نباید باشد و بر حق برابر شهروند مدنی و
تمام مردم باید استوار است)، بسیار ضروری است که مردم ایران برای استقرار قدرت خود
بر شرنوست عمومی، از گرد شخصیتهای حقیقی دور شده و به تشکلاتی با منافع مشترک عام
1. خشت اول چون نهاد معمار کج...تا ثریا میرود دیوار کج. سفسطهای
که آقای نگهدار به ذهن مخاطب #هدایت_نرم میکند این است که از یک گزاره و تاکتیک
درست در بستر دموکراتیک که قابلیت راستی آزمایی دارد، در یک بستر غیردموکراتیک که
مکانیسم راستی آزمایی در آن ممکن نیست و بصورت سیستماتیک در دست مردم نیست، بهره
میبرد.
نتیجهی این سفسطه این است: صف را شلوغ کن! #کدخدایی آمار میسازد! ( چون حفظ نظام
از اوجب واجبات است... این را هم تئوری و هم عمل معمار قانون اساسی و پیروان ویژه
خوارش به عبرت تاریخی اثبات میکند) مهم بیعت با قانون اساسی نظام سلطه است! و این
در راستای پروژه ی #تضمین_بیعت است!
2. تفکر روسی همچون یار غار دیرین استعمارگرش بریتانیا، کارش بر تشدید تضاد منافع
بین یک جماعت مشترک المنافع(گل آلود کردن آب با تفرقه و تضاد منافع) برای گرفتن
ماهی است! این همان سیاست استعماری تفرقه بینداز حکومت کن است! نظام
استعمارگر فهمید باید به کدام فرقه میدان دهد و قانون ایشان را تثبیت کند... قانون
میتواند موتور پریشانی یک نظام باشد. نظامی که بنایش بر مومن و کافر است... و در
همان خشت اول هر خوانشی از هر انتخاباتی را میتواند به یاری مومنین و ملتزمین به
یک قدرت متمرکز که به تقیه و مکر و خدعه و دروغ و مباهته باور دارد، مهندسی کند!
در قانون اساسی و در تئوریهای این فرقه، اگر نیک بنگریم، خواهیم دید که این قانون
تمام گفتارهای معمار خدعه را تائید و رفتارهای او و پیروانش آن قوانین بنیادی را
تصدیق میکند! یعنی: آنچه از دید یک شخصیت بیرون از ساختار قانونی ایشان بعنوان یک
قربانی، #جنایت است؛ از منظر ایشان یک #عبادت است! بر همین مبانی نظری است که آقای فرخ نگهدار میتواند سفسطه
کند! سفسطه به
نیت حف منافع شخصی از سوی یک فرد آگاه جنایتبار تر از شمشیری است که از رو بسته
شده است.
3.بد و بدتر و سفسطه ی فریب بر اساس
این نظریه اساسا انتخاب "بد و بدتر" در بستر نظام سلطه بی معناست و چاه
نمایی است! بد و بدتر در یک مکانیسم دموکراتیک که راستی آزمایی در آن مقدور است
معنادار است.
این مفاهیم را آقای نگهدار خوب می فهمد! و به همین دلیل است که 42 سال صاحب تریبون
است!
4.اهمیت قانون بین مومنین و
کفار برای پیشگیری از غارت رحماء برای نفله کردن غیرخودیان و اشداء ( و چیست
معنای: اشداء علی الکفار، رحماء بینهم)
متاسفانه
سالهاست بر مبانی حقوقی قوانین اشاره میشود اما این گوش سنتی(چه در پوزیسیون و چه
در اپزیسیون) تنها بر اساس منافع قبیله ای و تضادمنافع با غیرخودی، دنیا را میفهمد...
و منافع مشترک عام را ضد منافع بین گروهی میداند!
به همین دلیل اگر در سایت رییس فرقه ی ولایی تبهکار دقیق شویم بیشترین آیه ای که
از آن برای آتشبیاران و آتش به اختیاران بهره برداری شده است، این آیه است: اشداء علی الکفار، رحماء بینهم ...
یعنی بین خودیها تا میتوانیم مهربان باشیم و رانت را تقسیم کنیم بر علیه هر
غیرخودی(کافر) که با ما نیست!
یعنی اساسا نگاه شهروند مدار نیست...نگاه بر اساس حقوق برابر سهامداران یک ملک
مشاع نیست... بنای کارشان بر غصب تمام منابع بین خودیهای مومن به یک مرکز قدرت است...
آن قدرتی که به اینها میدان دادند میدانستند که عقوبت این نگاه قبیله ای(بر اساس
ژن برتر ایدئولوژیک و بدوی) چه خواهد شد. خیام ابراهیمی
31 خرداد 1400
48درصد و 52درصد را(با آن
اعشارِ غلط اندازش) در فقدان مکانیسم راستی آزمایی تمام مردم(نه انحصارا مومنین
ملتزم به ناخدای کدخدایی)، چگونه اثبات میکنی؟ مهندس!
(نامهای به داکتر رحمانی فضلی، بانضمام یک خاطره)
پیشدرآمد
وزیرِ حضرتِ کشور فرمود: حضور
#پرشکوه مردم علیرغم همه فشارهای روانی، تبلیغاتی، نارضایتیهای اجتماعی ناشی از
تحریمها(که سیاستهای کلان تکنفره، از قبیل بالارفتن از دیوار مردم، فعالیتهای
پنهانی و دزدانهی هستهای منجر به فرجام مجازات تنبیهی برجام، و حضور نظامی در
کشورهای منطقه برای صدور فیزیکی انقلاب به منطقه و جهان موجب آنست؛ نه مردم) تحقق
یافت! رهبری(رییس فرقه قانون تقیه و مکر و خدعهی مقدس) همواره در مراحل مختلف
انتخابات، از قبل، حین و بعد از انتخابات، راهنما، حامی و پشتیبان بودند! (لابد
چون خود باعث و بانی این بلاهای خودخواسته بودهاند و خود باید آنرا یکجوری هم
بیاورند و جمع کنند که هم سیخ بسوزد و هم کباب!) رئیس جمهور کشورمان تمام اختیارات
و راهنماییهای لازم را در اختیار وزارت کشور و ستاد انتخابات قرار دادند(در یک
هماهنگی سابقهدار طبق #سناریوی_بنفش، همراه با مخالفخوانی الکی، هم فاز و ذوب در حضرت کشور) پس از فرصت
قانونی رسیدگی به شکایات از سوی شورای نگهبان، نتایج نهایی اعلام میشود! (آقا
موقع نوشتن همین نامه زرتی اعلام شد...! الان ما که شکایتمان بیپاسخ مانده، کجا
برویم؟)
1. تعدادی از تعرفههای اخذ شده توسط رأی دهندگان، با توجه به تعدد
صندوقهای آراء، #سهواًبه
صندوقهای دیگر ریخته شده!( خب، اینکه گریه نداره!... اگر توی همون حوزه بوده جداش
کنید!... اگر هم در یک حوزهی دیگه بوده رسواش کنید! چون دیگه این سهوی نیست؛
عمدیه).
2. و تعدادی نیز توسط افراد از شعبه خارج شده است! (دیدی حالا؟...
شاهد از غیب آمد! از شعبه خارج شده)...
.
جناب آقای
داکتر فضلی! لطفا پیش از
خواندن این نامه یک نگاهی به ویدئوی لینک پیوست بیندازید، تا بفرمایید که آیا این
#شکوه مدیونِ حضور آن 90درصد در سوراخ موش بودهاست؟ و یا آن 10درصد در میدان(که
چهل و چند درصد خوانش کردید)؟! جدا خسته نباشید! بویژه در مورد اعلامیهای که در باب #انتخابات_پرشکوه صادر کردید! که براستی در
طول تاریخ بی نظیر بوده است! دستمریزاد! صفت #پرشکوه، از شکسته نفسی خودتان است! وگرنه این ماجرا لایق صفاتی بیشتر از این
حرفهاست! مع الوصف چند ویرگول ناقابل آن وسط مسطها مطرح است که برای رفع شبهه و
دفعِ تبلیغاتِ ضدانقلابی دژمنان، لازم است پاسخگو باشید! لذا در باب اعلامیهی آن
وزارت فخیمهی دولتِ حضرت کشورِ آقای نظام و منصوبین، چند پرسش جدی مطرح است، که
امید است، اگر هنوز میتوانید فکرکنید، پاسخی در خورِ این #انتخابات_پرشکوه بدهید:
1. خدمتگزار مردم کیست؟ شما بدستور آقا؟ یا خود آقا بدستور ملت؟ فرمودید
کارگزاران خدوم دولت آقا، خدمتگزارِ مردمند! و امیدوارید موفق باشند! نفرمودید
معنای خدمتگزار و یا خدمتگذار چیست؟ یعنی مردم باید فرمان بدهند و خدمتگزار اجرا
کند؟ و یا خدمتگذار باید دستور دهد و مردم تمکین کنند؟! به نظر میرسد: معنای
خدمتگزار یکجورهایی مصادره به مطلوب ( با تمِ سرکوب) شده باشد! لطفا بفرمائید
پرافسور حداد عادل در فرهنگستان، این واژه را معنا کند!
2. جزای فعل تحریم #حرام چیست؟ فکر میکنید،
علیرغم فتوای #حرام بودن #تحریماز
سوی علماء و حضرت امام، با عنایت به: از مشروعیت ساقط شدن قانون اساسی نظام، حکمِ
خواستهها و آمال آن 52 درصد تحریمی(شما تقلب در رفته بخوان 90 درصد) چیست؟ آیا از
آن آمال و خواستههای اکثریت مردم، باید تقدیر شود و یا مشمول جزای اسلامیاند؟
3. فکر میکنید آیا این #عمل_حرامو
بیسابقه توسط اکثریت مردم، علیرغم تاکید مؤکد حضرت امام، یک حماسهی پرشکوه
مردمی است؟ و یا مستوجب حد شرعی؟!
4. نظرتان راجع به بیشترین بیمبالاتی تاریخی مردم، یعنی 4 میلیون #رأی_باطلهبه
عنوان بیشترین رایباطله در کل انتخابات نظام پرشکوه ملایان(علیه سلام) چیست؟
5. با عنایت به 52 درصد رسمی( و یا همان 90 درصد واقعی) تحریم
کنندگان به عنوان #نه به نظام و قانون اساسی(مبایعه نامهی اختیار طفلان صغیر)،
جایگاه آقای کشور و نظام بدون مشروعیت قانونی، چیست؟و آیا میتواند از منافع و منابع
طبیعی مفت و رایگان ملت بهره ببرد و همچنان از حقوق و مزایا و رانت و تاخت و تاز
غیرپاسخگو منتفع بشود؟ و یا باید هر چه زودتر منتظر رفراندوم بود؟
6. در باب عدم مشروعیت قانون اساسی و نظام، لطفا نفرمائید در #فنلاندهم
اوضاع همینطور است و نرخ مشارکت مردم کم است! چون آنجا مردم از سر #اعتمادرای
نمیدهند! چون خیالشان راحت است که سیستم دولتی، از اعتماد مردم سوء استفاده نکرده
و دزدکی فعالیت هستهای نمیکند تا بعدا گندش در بیاید و تحریم را بر مردم تحمیل
کند! و سپس ناگزیر شود برای لاپوشانی این مجازات و تحریم قانونی، به تجارت قاچاق
روی آورد و متعاقبا مرتکب اختلاسهای زنجیرهای و سازماندهی شده شود و بعلت اعتراض
مردم به تبعات تورمی آن مغز ملت معترض را با تک تیراندازان لبنانی روی آسفالت
بپاشاند و همه را به خفت و خواری بنشاند!
آنجا مثل اینجا، مردم از سر #عجزو
#نفرتو
#نارضایتیو
اختگی قانونی صندوق رای را ترک نمیکنند!
نگوئید اینجا هم مردم از سر اعتماد افسار خود را واگذار کردهاند! که خود حضرت و
حضرتعالی دوتایی در کمال صحت عقل فرمودید، که نارضایتی مجازی و خیالی بعلت تبلیغات
دژمن عامل تحریم بوده است! و آن مغزها که روی آسفالت پاشیده شد و آن گرسنگانی که
خودسوزی و خودکشی میکنند، متوهم شده اند که گرسنه و بی خانمانند! و نه زورگیری
عقیدتی منتهی به غضب آب و خاک مشترک و منجر به فلاکت مادی با روشهای غیرانسانی! . 7.جهل اکثریت مردم پس از
انقلاب آگاهیبخش پفکی، یعنی چه؟
واقعا این چه اکثریت جاهلی است که با وجود صدها شبکهی رسانهای حکومتی با صرف
میلیاردها دلار از خون مردم، هنوز متاثر از تبلیغات دژمن میشوند؛ اما برای فتوای
علماء تره هم خرد نمیکنند؟! آیا نباید تمام این جنازههای صغیر و فقیر را به
صلابه کشید؟! و یا باید خر علماء و مسئولین را چسبید و به خاطر تحمیل این تحریمها
و این فقر مادی و معنوی، تا آخرین سکهی اموال مردم از حلقومشان بیرون کشید؟
8. ضرورت رفراندوم (بعلت غبن در فهم قانون اساسی و ابطال آن)
آیا منظور شما از #انتخابات_پرشکوههمین
واکنش اکثریتی با یک #نهفراگیر
بوده است؟ یا آن اقلیت حاکم بر نظام قانونمدار و قانون اساسیاش(بخوانید مبایعه
نامهی اختیار) را مسخره کردهاید؟
اگر منظور از #شکوهانتخابات،
بروز استقبال اقلیتی مردم در طول تاریخ انتخابات نباشد و بلکه تحریم اکثریتی و
آگاهانه باشد، آنگاه سزاست برای جبران مافات، در راستای تقدیر از حماسهی مردم، هر
چه زودر یک #رفراندومبرگزار
شود که آیا اساسا نسلهای پس از نسل اول انقلاب آیا عواقب و میراث آن مبایعهنامهی
اختیار را که موسوم به قانون اساسی است، قبول دارند یا نه؟
شاید پدرانشان مغبون شده باشند! و یا فرزندان نخواسته باشند که آبائشان اختیار و
ارادهی ایشان را تا ابدالدهر بفروشند! براستی بر اساس این قانون اساسی فروش ابدی
اختیارات یعنی چه؟!
اگر میگوئید این اختیار تا #ابدفروخته
نشده است، پس آن اصل 177 چیست که میگوید برخی مبانی قانون اساسی از قبیل اصل 5 و
110 تا ابد غیرقابل تغییرند!
اگر تا ابد غیرقابل تغییرند، دیگر آن اصلاحجلبانِ خائن و جاسوسان دوجانبه چه میگویند؟
اگر قابل تغییر است پس بفرمائید آن اصول حقوقی که از سوی پدر میتواند بر فرزندان
صغیر، فرض باشد چیست؟ البته اگر سواد کافی و لازم را دارید! وگرنه لطفا این پرسش
ماهوی را به بزرگتر از خود احاله دهید، و تا شنبه پاسخ دهید! تا فرصتِ شکایت از
شما منقضی نشود! وگرنه مجازید زیرآبی روید!
9. دزدی تعرفه، بعلت عدم اعتماد به دزدیِ رأی، یعنی چه؟
اما اینکه تعدادی از شرکتکنندگان پس از مُهر کردن شناسنامه، تعرفه را از حوزه
خارج کردهاند و رفتهاند حاجی حاجی مکه، تا رأیشان مورد سوء استفاده قرار نگیرد؛
یعنی چه؟ چرا باید چنین کنند؟ چرا تا ساعت 2 نیمه شب برنگشتهاند؟ آیا گم شدهاند؟
نکند اساسا ایشان در نیمه های شب مراجعه کرده و در آن لحظات ملکوتی خواب بودهاند؟!
10.بزن و دَر روی سهوی(نه
عمدی) یعنی چه؟
فرمودید: برخی پس از مهر بر شناسنامه و گذشتن خرشان از پل، با رأی بیرون زده و
رفتهاند در صندوقی دیگر آن را ریختهاند! خب این چه کاری است؟ مگر میشود آدم عاقل
هم خود را خراب کند و هم خرابکاری اش را در دو محل جار بزند؟
آیا مطمئنید این خطای ماموران شورای نگهبان نیست؟
آخر این دیگر چه مدل انتخابات مدرن و باشکوه است که در آن شاهد روشهای آرسن لوپنی
هستیم؟
آیا اینکه تعرفه از یک حوزه در حوزه ی دیگر سهوا(؟!) نه عمدا، به صندوقی دیگر
ریخته شده باشد، یکی از ویژگیهای شکوه و عظمت است؟! این چه کاری است که آدم سالم
سهوا کار خودش را پیچیده و بیشتر
کند؟ سهو از آن کسی روی میدهد که میخواهد کارش را آسان کند! یعنی ممکن است دو نوع
رای مجلس و شورای شهر را در یک صندوق بریزد! البته که معنای این کار سهو نیست! بلکه بیشتر شبیه عمد است!
بنابراین باید پیدا کرد پرتقال فروش را... که مگر ناظرین آن حوزهی اولی، زبان
دژمن لال، گاگول و نامحرم بودهاند که اجازه دهند طرف قسر در رود و نظّار حوزهی
دیگر هم گاگول بودهاند که بدون کنترل شناسنامه، جلوی این کار را نگرفتهاند!
و گذشته از این ظاهرا این رأیها آنقدر قابل توجه بوده که حضرتعالی از آن یاد کردهاید!
یعنی چه بسی حمالان این رایها که مهرش در یک حوزه خورده اما در صندوق حوزهای
دیگر ریخته شده است، باید در حدّ فلهای باشد و این یعنی رفتاری سازماندهی شدها
که نباید از آن گذشت! فکر نکنم قاضی القضات را خوشش آید! شاید هم خوشش آید!
نهایتا اینکه ایکاش همچون آبان 98، بهجای مخ زدن، یک پشت پا با به مردم میزدید و
پایشان میشکست و شما این همه سوتی نمیدادید!
خوشا آنان که مُهر بر خود نمودند
سپس رأی را زِ صندوقها ربودند!
که یعنی ما عبیدیم و اسیریم
ز ترس دزد، به رأی خود...
با احترام بخاطر اینهمه بیشعور فرض کردن ملت یک شهروند قانونا عقیم
30 خرداد 1400 . پ.ن: 1. دادگاه مردمی البته پیشبینیهای داکتر فضلی، برای دادگاه پساآزادی کاملا قابل قدردانی است
و محکمه پسند! که پس فردا در دادگاه مردمی بگوید: ما موضوع را گفتیم! ملت گاگول
بودند که با وجود نیروهای امنیتی/اطلاعاتی مهربانتر از مادر، پیگیر این دزدی
مکرر نشدند!
2. شکایت کرمعلی از نظام با خواندن
این نامه، #کرمعلی که امروز سیبیلهایش درآمده، میگوید اولیاء دمش در مبایعه نامهی
42 سال پیش(موسوم به قانون اساسی، مغبون شده و گول خوردهاند و به حکم قانون این
قرارداد از لحاظ حقوقی باطل است و نواله خوری از آن #حراماست! . 3. و اما چیست و یا کیست، کرمعلی؟ #کرمعلینماینده
نسل پس از رفراندوم 58 است!
یکی از همین 90 درصدی است که علی رغم فتاوای زنجیرهای علماء و اولیاء فرقهی
حضرتعالی، این انتصخابات را تحریم کردهاند!
لطفا یک پاسخ دندان شکنی به این 90 درصد کفار آویزان به پرچم اسلام و مسلمین داعش
مسلک بدهید، تا شب نشده!
. 4. فلاکتی به نام تناسلِ اولیاءِ متولیانِ دماغوی آویزان پیروزی با شکوه #رییسیمرا
به یاد پیروزی اسلام و نظام در صعود به جام جهانی در اسپانیا انداخت! که برخی از
کفار آن پیروزی را به پای خود نوشتند!
فیسبوک یادآوری کرد مطلبی را در 3 سال پیش: . فوتبال و سیب کرمو لچک بهدندان، با یکدست شاید کفِ پا یا دست جنینِ درون شکم وَرَم کردهاش را
میخاراند؛ و با دست دیگر مچ سیاه و استخوانی برادرش را سفت در چنگال گرفته بود و
طفلِ صغیر مُفو را مثلِ نعشِ دژمنِ اسیری، دنبال خود میکشاند.
و کرمعلی با لب و لوچهی آویزان یکریز و نستوه، پایش را بر کفِ سرامیکیِ پاساژِ
ولیعصر(عجالله تعالی فَرَجَهُ شریف) میکوفت و یکتنه و جانانه عَرّرّرّ میزد که
اِلا و بالله من همین جعبهی مارگیری پشت ویترینِ را میخوام. و وقتی با یک
عملیات ضربتی و فورسماژور چادر سیاه مامانش را چنگ زد و همزمان کُپ کرد و پس از
مقادیری بُکسُواد تِلپی خود را روی زمین انداخت و ولو کرد و کمی سُرید روی سرامیکها...
کشف حجاب شد و دو کیلو سینهریز ریخت توی چشمِ نگهبانِ روزهدارِ پاساژ که برّوبرّ
چشمش را از پسزمینه و زوایای پنهان رونمایی شده، هی زیرپوستی میدزدید و زیر لب
میگفت استغفرالله استغفرالله،... ناگاه نگاهش به نگاهش افتاد و لُپش از شرم عینِ
سیب لبنانی سرخ شد و، درست وسط معرکهی حملهی قوم مغول به منابع ناموس ملی، با
پاتکی موذیانه، مثل گازانبر نیشگونی از گوشتِ باسنِ کرمعلی گرفت و با دو سیلیِ
انقلابی، چپ و راستش کرد و با چند مشت زنجیرهای محتوایِ مُخش را موشکباران نمود و
نمود و نمود و با فشردن دندانها، آن دو چشم شهلا را ورقلمباند و با صدای خفه و با
تهدید، رجز خواند: خفه شو بچهیِ سرتقِ بی پدر! بریم خونه، میدم سگ شُمبولِتو
بخوره پدر سگ!
عَرّعرِ کرمعلی با شوریِ آب اشک و دماغ در دهانش در هم آمیخت و به هوا پاشید و
یکهو خود را روی هوا حس کرد... پس از تیپایی جانفزا و شوتی محکم عینِ عجلِ معلق،
عین حبابی بنفش رفت توی هوا... حالا نرو... کجا برو... تا کلهی تراشیدهاش گرومبی
خورد به ویترین مغازهی اسباب بازی فروشی و زرتی پخش شد روی زمین...
موهبتِ این اُردنگی جانانه از آقاجانش بود! که همین سحری از #حصرآزاد
شده بود و بعد از مدتها محرومیت، با عیال آمده بود به سیر آفاق و انفس تا چسب زخمی
با طعم گیلاس بخرند و بزنند روی سوراخِ سیب کرمویی که قرار بود همین امشب دوتایی
سالم گاز بزنند و جشنی بگیرند جشنا... خیام ابراهیمی
30 خرداد 97
فوتبال و جنگِ
قوایِ اسلام با اسپانیا #علم_الهدی: پیروزی
تیم ملی فوتبال پیروزی اسلام و نظام بود! چرا برخی آنرا مصادره به مطلوب میکنند...؟!
(62 استادیوم100هزارنفری در31استان=6/200 میلیون +4میلیونباطله=10میلیون پای صندوق؛
از 60میلیون واجدشرایط) یعنی90درصد گفتند: #نه! #رفراندومیعنی این! ما
در حوزههای خالی از پرنده، این را هم ندیدیم! اما قبول
و حماسهی #امیدیعنی:
این ریاست به پایان راه نخواهد رسید! پس پیش بسوی تاسیس شرکت سهامی عام(نه خاص)
ایران انسانی، در یک فصل سال.
خوشبختانه، با
واکنشِ وین، بهجای لاریجانی، رییسی از لپ لپ درآمد! و این یعنی درون قلعهی سنگی
روسپوتینچینی، ماجرای نظام سلطه کمتر کش پیدا خواهد کرد! نرخ وسط دعوای آمار
مشارکت 29میلیونی را(با آن آخآخِ پوششی که مشارکت بخاطر کوفتِ #حسن_کروناکم
شده) باور نمیکنم!(کدام 29 میلیون؟!) این ارقامِ #کدخدایی (وقتی
حفظ نظام با هر دورغِ مقدسِ حضرتِامامی، از اوجبِ واجبات است؛ با موجسواریِ
برساخته توسط مهندسین)، تنها به کارِ پیمانکاران سلبریتی و #فرخ_نگهدار_نظاممیآید!
رقم نوالهخوران در بستری سالم حتی در حدِ آن 7 درصد عینی هم نیست! کدام انسان
سالم به آشپز آن کوفت و این کوفتهی ملت و کتلتهایِ خونین و مصلحتیاش تن میدهد؟
مگر این ملت جنایت پیشهاند؟! البته که همه گروگانِ قانون جنایتند! و از کوزه همان
برون تراود که دراوست!
بر اساس عبرت
تاریخی و با خوانش میان خطوط، تقریبا شک ندارم که 4 میلیون #آمار_باطلهرا
برای باور پذیری رأی 29 میلیونی، نرخی وسط دعوی کردند و بخشی از حقیقت را میان آن
دروغ کاشتند! تا با یک تیر دو نشان بزنند: هم با دان پاشیدن، بخشی از واقعیت را
کتمان نکنند! و هم با رای حدود 50 درصدی برای قانون اساسی نظام سلطه، #مشروعیتبخرند!
یعنی از کل واجدین شرایط رای: ۵۹ میلیون و ۳۱۰ هزار و ۳۰۷ نفر
میزان مشارکت مهندسان: ۲۸ میلیون و ۹۳۳ هزار و چهار رأی
آن 4 میلیون رای سفید باطله به بوق را اگر کسر کنی، این یعنی حدود 42 درصد
مشارکت... یعنی چیزی نزدیک به همان مشروعیت #پرشکوهدلخواه
نظام با مانع کرونا.
جل المخلوق!
که حتی در #دروغ_مقدسدلخواه
معمار خدعه هم ناشیاند این لمپنان مستضعفِ پوتین بن لیاخوفِ پرپکان!
حرف راست را شاید #دختر_قاسم_سلیمانیزد
در میان مهندسان شورای شهر تهران با 4درصد رأی مردم آگاه و همیشه در صحنهی میدان!
یعنی: حقیقت مشروعیتِ رییسان، در لختی یک میدان، یعنی 4 درصد کل کف خیابان. .
1. اعتراف:
اعتراف میکنم که سناریوی دوم پیش روی نظام، را نادیده گرفتم! که وابسته به عدم
احقاق برجام پیش از بستن شمشیر از رو بود! و دلیل آن این بود که یک نکته را کمرنگ
دیدم: نظام مرگ خود را از ته قلب سنگی خود، باور کرده است! برای بریدن سر مردم از
پنبهها دیگر کاری بر نمیآید!
و آن اینکه: نظام با قرارداد روسپوتینچینی، در واقع در راستای پروژه ی #تضمین_بیعت
از مدتها پیش یک پنبه آماده کرده بود (بنام لاریجانی) و یک شمشیر(بنام رییسی) که
هر دو را روی میز داشت.
در چند حرکت نمایشی(عدم صلاحیت و نامهی اعاده حیثیت و انتظار برای حکم حکومتی) به
اروپا فرصت داد برجام را قطعی کنند! اما نکردند! پس نهایتا لاریجانی را حذف کرد!
تا اروپا را بترساند تا به برجام تن دهند وگرنه کاملا با رییسی میرویم توی بغل
شرق! غافل از اینکه منافع اروپا وابسته به تسهیم سهام در شورای امنیت دول(ملل)
است. و سرمایه داران امریکایی مالک شرکتهای چینیاند و به عبرت تاریخی ملکه همواره
شیتیل روسیه را کنار گذاشته است! وقتی بازوان قدرت اختاپوس جهانی در شورای امنیت
دول(نه ملل) با هم ببندند، ارباب بومی حاکم بر ملت ایران، پشهای هم نیست! آنها
کاری خواهند کرد که بجای آن پشه، یک خونآشام، خون مردم ایران را بمکد و بین همه
تقسیم کند!...زکی!
نکتهای که من نادیده گرفتم، شکستِ امید نظام بود به احقاق برجام که علیرغم اعطاء
امتیازات زیرپوستی فراوان، به ناامیدی انجامید!
در واقع نظام هم خر را میخواست هم خرما را... چون قرارداد با چین را بسته بود! .
مانده بود که آیا با لاریجانی ادامهدهد؟ یا با رییسی؟! و این وابسته به واکنش #اجلاس_وینبود!
همتی این وسط اما تنها حیاط خلوت اصلاح جلبان نوالهخوار برای شلوغ کردن صفهای #بیعتبود!
تنها شلوغ کردن صف برای چشمها! و نه حتی آمارِ مهندسیِ مشروعیتی ناگزیر، فراتر از
صفهای بیرونق با حضور بالای 50 درصد امیدواران کاذب به قانون اساسی سلطه.
در این بازی شطرنج اما، با روی کار آوردن شمشیری بنام رییسی، اوضاع به نفع مردم
ایران شد، تا کاری کند کارستان! چون کش دادن فاجعهی قانون اساسی با پنبهی
لاریجانی، هزینههای بیشتری را با رفتارهای کژدارومریز و عوامفریبانه، بر مردم
تحمیل میکرد! . 2.شمشیر و پنبه
حالا با حذف پنبهی لاریجانی، شمشیر رییسی از رویِ روست! و برندهی اصلی میدان، کش
لقمهای بنام #حسن_روحانیبعنوان
امنیتیترین استراتژیست امین نظام سلطه، با #سناریوی_بنفشولایی
بود! خوشبختانه اینترنت هم قرار است چینی شود! شاید این به ضرر پیمانکاران و
کاسبان باشد! اما به نفع عموم مردم ایران خواهد بود! چون آنچه باید مردم را در یک
شرکت سهامی عام متحد کند، شفافیت از طریق #ماهوارهاست
که در دسترس مردم بیشتری است! فقط مانده چه تیمی با چه مکانیسم تصمیم سازی مبتنی
بر منافع مشترک(نه تصاد منافع) و با ادبیات ایجابی/جذبی(نه سلبی/حذفی) دارای یک
تریبون عام شود تا بتواند آن اعتماد فراگیر را برای روز میعاد فراهم آورد! وگرنه
از سوء تفاهمات دامن زده شده توسط آتشبیاران سایبری در فضای دیجیتال آبی برای مردم
گرم نخواهد شد. و از سویی با شفاف شدن مرزها، دیگر ماجرا توسط فرخ نگهدارها کش
پیدا نخواهد کرد!
فرخ نگهداری
که برای گرفتن بیعت و تداوم نظام، با مخالفت کاذب با رییسی، رفت زیر علم محسن
رضایی، تا حضور خود را باورپذیر نگاه دارد! تا القاء کند بین رییسی و رضایی و همتی
تمایزی هست! حال آنکه اینها بازیگران سناریوهای محتلف یک کارگردانند! و در این
دوران، ضرورت حضور این بازیگران، بستگی به کنشهای جهانی دارد! همچنانکه پیشتر نیز
یک محمود باید میبود تنور را داغ کند...تا یک روحانی بیاید نان را بچسباند! یکی
باید به مرگ میگرفت تا دیگران به تب راضی شوند... حال آنکه هر دو بازیگران یک
کارگردان بودند و همچنان هستند . الف زیر ب الف) لاریجانی:
اگر برجام تائید شد، لاریجانی را به میدان بفرستند! تا بتواند هم در شرق روسی/چینی
و هم در غرب انگلیسی/امریکایی تاخت و تاز کند! بازی شطرنج حتی تا نامهی لاریجانی
هم ادامه داشت تا به وین این پیام را بدهد: که هنوز وقت هست! البته به باورم حتی
پس از علم کردن شمشیر رییسی از صندوق مارگیری لوطی، این گزینه هنوز روی میز است!
جابجا کردن #معاون_اولرییس
دولت انتحاری، عین آب خوردن است! در نظام ولایی براحتی کافی است با یک معامله و یک
#عملیات_مرصادو
اجرای یک سناریوی حرم امام رضایی(بهیاری امینترین حقوقدانِ استراتژیست نظام یعنی
#حسن_بنفشو
یا اربابِ #کلید_سازاعظمش
در پشت پرده)، قفلی غیب شود و قفل دیگری ظاهر شود...
ب) رییسی: اگر برجام
محقق نشد، باید شمشیر را از رو بست! و با رییسی ادامه داد!
البته نظام امیدوار بود که کار تحریم و برجام پایان گیرد! که در آنصورت بهترین
گزینه همان #لاریجانیبود
که میتوانست با دست و دل باز، در جهان تاخت و تاز کند!
در واقع رییسی لولویی بود که با پافشاری طرفحساب برجام بر تحریم، به واقعیت
پیوست! تا نظام بگوید در گام دوم نظر دارد تا حد استحاله به #کره_شمالیپیش
رود!
آنچه در شرایط غیرتحریمی مهم بود، این بود که رییس دولت حکومت، بتواند در جهان
مانور دهد... که رییسی بدلیل سوابق حقوقیاش در دادگاههای حقوق بشری، فرد مناسبی
برای این منظور نبود. اما نکته اینجاست که #برجاممحقق
نشد! و اینک نظام بزرگترین گام خود را در #گام_دوم 40 سالی
دوم انقلاب، با قطعیت برداشته است: که با حذف لاریجانی در انتصخابات فرمایشی، تنها
گزینهی روی میز، شمشیر از رویی بنام #رییسیاست.
در واقع پروژهی #تضمین_بیعتبا
ولایت سناریوهای متنوعی روی میز دارد!
فعلا این یعنی ما رفتیم در بغل چین... و در این آغوش حاضریم کره شمالی شویم. گور
پدر اروپا.
چرا که چین ما را یاری خواهد کرد که هسته سخت قدرت قانونی، تمام توانش را بر این
اصل بگذارد: دیگی که برای ما نجوشد بگذار کلهی سگ در آن بجوشد! این یعنی ایران فدای انیران.
اما نظام
سلطه، هنوز از مقابله با یک قدرت ناتوان است! قدرتی که میتواند تمام این شامورتی
بازیها را به نفع خود بههم بزند: #شرکت_سهامی_عام(نه
خاص) ایران انسانی... که براحتی در یک فصل سال قابلیت تحقق دارد!... آن هم با
گلستانی اکثریتی، گرد اقلیت گلوله.
این تنها امید امنیت برای تمام شهروندان ایران است! که بزودی محقق خواهد شد! خیام ابراهیمی
29 خرداد 1400
.
پ.ن:
اما بخوانیم اظهارات دبیر کل سازمان عفو بینالمللی را:
اگنس کالامار، دبیر کل سازمان عفو بینالملل در واکنش به خبر اعلام ابراهیم رئیسی
به عنوان رئیس جمهور بعدی ایران، گفت: " این
که ابراهیم رئیسی به مقام ریاست جمهوری دست پیدا کرده است به جای آن که به خاطر
جنایات علیه بشریت، از جمله قتل، ناپدیدسازی قهری و شکنجه تحت تحقیقات کیفری قرار
بگیرد، نمودی فجیع از سلطهی مطلق مصونیت در ایران است. سازمان ما در سال ۱۳۹۷
مستند سازی کرد که چگونه ابراهیم رئیسی عضوی از «هیئت مرگ» شهر تهران بوده که در
سال ۱۳۶۷، چندین هزار مخالف و دگراندیش سیاسی را در زندانهای اوین و گوهردشت تحت ناپدیدسازی
قهری قرار داده و به طور فراقضایی اعدام کرده است. شرایط پیرامون سرنوشت قربانیان
و محل دفن پیکرشان تا امروز به نحو سازمانیافته توسط مقامات ایران پنهان شده
است، امری که مصداق ارتکاب ادامهدار جنایات علیه بشریت است.
ابراهیم رئیسی
در مقام رئیس قوه قضائیه، ناظر بر سرکوب شدید و فزاینده حقوق بشر در ایران بوده
است، سرکوبی که دستگیری بیضابطه صدها تن از معترضان مسالمتجو، مخالفان و
دگراندیشان، مدافعان حقوق بشر و اعضای گروههای اقلیت تحت ستم را به همراه داشته
است. قوه قضائیه تحت ریاست او، همچنین مصونیت مطلق به مسئولان دولتی و نیروهای
امنیتی اعطا کرده است که مسئول کشتار صدها مرد، زن و کودک طی اعتراضات سراسری آبان
۹۸ و نیز دستگیری گسترده هزاران معترض و ارتکاب ناپدیدسازی قهری، شکنجه یا سایر
رفتارهای بیرحمانه، غیرانسانی و ترذیلی علیه صدها تن از
آنها بودهاند.
دستیابی ابراهیم رئیسی به ریاست جمهوری، نتیجهی فرایندی انتخاباتی است که در
فضایی شدیدا سرکوبگرانه صورت گرفته و زنان، اقلیتهای دینی و کاندیداهای دارای
عقاید مخالف را از امکان نامزد شدن برای انتخابات محروم کرده است.
ما همچنان تاکید میکنیم که ابراهیم رئیسی در ارتباط با دست داشتن در جنایات بینالمللی
پیشین و ادامهدار مورد تحقیقات کیفری قرار بگیرد، از جمله توسط کشورهایی که اصل
صلاحیت قضایی جهانی را اعمال میکنند.
اکنون بیش از هر زمان دیگر ضرورت دارد که کشورهای عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل
اقداماتی مشخص برای رسیدگی به بحران مصونیت ساختاری در ایران اتخاذ نمایند، از
جمله از طریق تأسیس یک مکانیسم مستقل برای گردآوری و تحلیل اسناد و شواهد مربوط به
جدیترین جرایم بینالمللی که در ایران ارتکاب یافتهاند، تا از این طریق بتوان
زمینه دادرسیهای کیفری مستقل و عادلانه را در آینده فراهم ساخت".".".