Thursday, February 6, 2020

آن که ایران را دوست دارد، چه کند؟

آن که ایران را دوست دارد، چه کند؟

چوپان دروغگو می‌گوید: اگر از قصاب خوشتان نمی‌آید، به خاطر امنیت من(ایران)، با قانون قصابی #بیعت کنید!
این "پیام" خوشامدِ چوبداران و چوپانان و سلاخان و دباغان و تاجران چرم‌وپوست‌وگوشت و کارگرانِ صعنت قصابی‌ و کسب و کار ایشان است. اما رمه چه کند؟
آن که ایران را دوست دارد باید بتواند #قانون_اساسی قصابی را از سکه بیندازد تا در فقدان نظارت مردم مستقل، به قانونِ قدرت مطلقه‌ قصاب و به صاحب‌سرنوشت ملتی مثله بین گروگانگیران بومی و جهانی میدان ندهد، تا اگر چوپان گروگانِ شغالان روس و گرگانِ انگلیس شود، ملتی گروگان شود! اما چگونه؟ آیا با #تجدید_بیعت با قانون قصابی و امید به قصابی دیگر در نهان؟ و یا با راستی‌آزماییِ مشروعیت در میدان؟
آیا پیمانکارانِ لاکچری جنون و سلبریتی‌های خون، اجازه خواهند داد؟
#راه_سوم
آن که تو را در بن‌بست و دوراهی "آری یا نه" آچمز می‌کند، تو را به حماقت گرفته و از راه سوم باز می‌دارد! آیا باید به این تحمیق رضایت داد؟
می‌گویند: ایکاش برخی از تدارکاتچیان هم مثل #نانسی_پلوسی شهامت داشتند خطبه‌ی آقا را پاره کنند! اما با قیاسی مع‌الفارق از حکم حکومتی در بستر غیردموکراتیک غافلند که این ادبیات سلبی-حذفی میان دوگانه‌های جنگ‌‌تاحذف یا تسلیم، به دلخواهِ نظام سلطه‌ای است که گروگان‌های خود را همواره آتشبیاری برای آتش‌به‌اختیاران قانونِ خود می‌خواهد!
ما نمی‌دانیم آیا جان و مالِ مالدار و آبروی چوپان و قصاب و سلبریتی‌های فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و نظامی‌اش، گروگانِ گروگانگیران و غاصبِ قصابخانه است یا نه؟ پس بیائیم با دستانی دور از آتش، دلالان و لابی‌ها را به صلابه نکشیم!
پاره کردنِ خطبه‌ی آقا پیشکش! همین‌که سخنگوی شورایی مردمی، برای آزادسازی مردم از دست قصاب و قربانیانش در چنبره‌ی اختاپوس، فراخوانی نرم بدهد برای حضوری نرم در روز سرنوشت با یک شاخه گل در یکدست و فرمان رفراندوم در کاغذی سپید در دست دیگر، کافی است و نیازی به عملیات اکشنِ پاره کردن نیست!
درست همینجاست که به‌جای امید به فرمانِ رهبریِ پرچمدارانی که آبرو و جانشان گروگان است، باید در تدارک فراخوانی توسط یک سخنگوی دارای کاریزما در یک شورای عام قابل جالش بود تا ملتی در مصلحتِ چاه‌نمایی شخصیت‌‌های حقیقی گروگان، آچمز و منحرف و قربانی نگردند!
این است هدف راه سوم، بین مشارکت و بیعت، و یا تحریم و قهر در خانه! #راه_سوم یعنی، راهی نرم بین تسلیم و وادادن و خودکشی برای دباغی شدن، و جنگ و پاره کردن و کشتار و دریدن.
وقتی مشارکت، به معنای شراکت در خونخواری است، البته تحریم خشک و خالی هم کافی نیست و نوعی جهل‌العارفین از تداوم خونخواری است! چون خوانشِ صندوق مارگیری در هر حالتی در دست لوطی است! پس نباید خوانش بیعت را به دزد اعتماد به دست چوپان دروغگو داد!
سه تصویر معنادار از انتخابات شیلات:
1) تحریم در لانه = تثبیت نظام
2)مشارکت در دام= مشروعیت نظام
3) تحریم در میدان= اثبات یا نفی مشروعیت
وقتی صندوق مارگیری در دست لوطی است و از آستین و زیر کلاه نمدی‌اش جز خرگوش و کبوتر بیرون نمی‌آید و پشیزِ جیبت تنها مایه‌ی اعتبار خون در رگ‌های اوست، تنها تحریم صندوق و کاسه‌ی گدایی بیعت‌اش در میدان و در چند قدمی دورتر از صندوق، با گلی در یکدست و کاغذی در دست دیگر برای تجدید رفراندوم 58 با نظارت تمام مردم مستقل از بندگی و برای اثباتِ مشروعیت بصورت مدنی و مسالمت‌آمیز، می‌تواند تمایزی باشد بین اقلیت تماشاچیان گرد معرکه‌اش به‌یاری سلبریتی‌ها و معرکه داغ کن‌های نواله خوار، با جماعت اکثریتی که انگشتان خود را به خون آلوده نکرده‌اند و خواستار جمع شدن این بساط و شامورتی بازی‌اند!
چرا که با حق #تقلب، نتیجه شبیه مشارکت در تداوم قانون شیلات از کارخانه‌ی کنسرو سازی تا خانه است!
که ساحل خالی از ماهی، هرگز اثبات نمی‌کند که آیا تمام ماهیان صید شده‌اند؟ و یا به دریاهای دوردست گریخته‌‌اند؟!
با چنین تصویری خوانش دروغینِ بیعتِ اکثریتی ماهیان با حق قانونی صید، تنها با کاسبان شیلات است!
می‌توان اما با تحریم ایجابی و میدانی، از #تکرار و تداوم کار چرخ گوشت این قصابی قانونی پیشگیری کرد!
ادامه در لینک:
خیام ابراهیمی
16 بهمن 1398

No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...