Monday, February 24, 2020

نئولیبرالیسم و حلّالش

نئولیبرالیسم و حلّالش


گروگانِ گورِ قانونِ روبه و گرگانم
لقمه‌ای در سور و سات مار و مور و کفتار و شغالانم
لایِ دست و پای عنکبوت‌ها
در بندِ تارهای تنیده از دهانِ هشت‌پای جهانم
میان بازوان خردکننده‌ به طمعِ طعمه‌‌ی امام‌بن عموسام و قطبِ زمان
بی نان و آب و نوشدارو... ناامیدی به هم‌افزایی انسانم
و در جنگی نابرابر
در چنگِ گورکنان و خوشه‌چینان و دلالان این سوی و آن سوی سنگرها
هیزمِ آتشِ باربیکیویِ مزدورانم؛
و همواره فرزندِ ناخلفِ پدرخوانده‌ی پشت دو‌قطبی کاذبِ از مابهترانم.
و میان صندوق‌های مارگیری بین لوطی و عنتران
خرمگسِ معرکه‌‌ها، گردِ شیرینی چسبیده به پشه‌کش‌هایم
و حالا درد و درمانی برای سودِ کارخانه‌ی اسپره‌ی جمهوریِ کرونایم
...
من پریشانم... بین بود و نبود
و در سایه‌روشنِ آخرین تقّلایِ برگ‌های پاییزی زیر درخت
بی تو با این مای پاره پاره در غارتِ توفان
که به‌دستِ تن‌‌فروشانِ چارفصل
از درختِ وطن‌ فرو می‌ریزند تک تک...بی صدا
نم نم بخار می‌شوم بر خاک مرگ از تنِ برگ
بینِ مرزها و آوندها...
و خشک می‌شویم در زهدانِ زاهدانِ جنگل تا مغزِ استخوان
و آتش می‌گیریم مثل چوبِ خشک در تنور یک لقمه نان
و خاکستر می‌شویم پیوسته در آتشدانِ زیر کرسی مهرویان در هر زمستان...
و باز بهار می‌آید و
نسیمی می‌وزد...
و دیگر هیچ.
در آن روز، اما
آیا تو زنده می‌مانی، در بساطِ کفن‌فروشان؟
یا در مهرِ نور و آب و هوا در هم می‌آمیزی
تا حل کنی خاک را
در آوندِ گیاه و درختان...
خیام ابراهیمی
5 اسفند 98

No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...