حکومت نظامی ژلهای(قرنطینه، با توطئه
کرونا)؟ یا توهُمِ توطئه؟
کرونا، فرشته نجات؟ یا مرگ؟
دهها سال پیش "دین کونتز"
نویسنده امریکایی رمان"چشمان تاریکی" از سلاحِ بیولوژیک
"ووان400" نام برد که ویروسی مرگبار است درشهر ووان چین در حوالی سال
2020.(تحقیق و توضیح در بخش پیامها)
#برزخ جایی است بین بهشت و جهنم، که تو
آچمزی و قدرت تعیین موقعیت خود را از دست دادهای! و این همان وضعیت کنونی مردم ما
میان دروغهای زنجیرهای است، آنهم وقتی بدون امکان نظارت مستقل، دارای مکانیسم
راستی آزمایی نیستی! تا تو نتوانی وزن و موقعیت هر معنای در حال حرکت را میان ابر
و مه و دوغ و دوشاب، درست درک و فهم کنی و روی جدول مختصات ترسیم نمایی و امنیت
خویش را بسازی و به آن مطمئن شوی!
سالهاست که میان بحرانهای پیدرپی و
تحمیلی، ما از فردای خود بیخبریم! ما خسته شدهایم؛ و این بسیار طبیعی است که
مردم بینوا و خسته، در میان سایه روشنها، به هر دستآویزی برای تعادل چنگ بزنند
تا به اطمینان از موقعیت خویش برسند! و این همان راز موفقیتِ موجسواران روی
هیجانات و نیازهای مردم است! مردم در این تب دنبالهدار نمیخواهند و نمیتوانند
باور کنند که در میان توهماتشان، امیدی نیست! پس تشنهتر از هر و قت، به هر چه که
به سراب و توهمات القایی به ایشان لطمه زند، انگِ توهم میزنند! اتاق فکر نظام
سلطه، این را خوب میداند!
بنابراین تا وقتی در مناسبات قانونی
قدرت حاکم، #مکانیسم_راستی_آزمایی در دست تو نباشد، قانونا دم و بازدمت میتواند
هر دو جرم تعبیر شده و هر کنش و واکنشاَت بهانهای برای محکومیت و قربانی شدنت توسط
#فرشته_مرگ باشد!
#کرونا اما توانست #فرشته_نجات نظام
سلطه باشد: از توجیه عدم استقبال مردم در همایش #22_بهمن، تا خوانشِ
آمار42/5(؟!)درصدِ مشکوکی که به عنوان نرخ وسط دعوی، مکانیسم راستیآزماییاش در
دست تو نیست! و چون علت عدم حضور اکثریت مردم در یک عزم ایجابی واحد ثبت نشده و
بعلت قصور اپوزیسیونی پریشان، نتیجهی اکت سازمانی و یک #فراخوان_فراگیر برای #تغییر_قانون_اساسی
نبوده، لذا نمیتواند موجب #عدم_مشروعیت نظام شود! چرا که حکم شد آن کسری 8 درصدی
مشروعیت، نتیجهی طبیعی فتنهی دشمن بوده! و لابد کماکان در شک میان ادعای اکثریت
و اقلیت، باز باید بادکنک #براندازی را توی هوا تاب و کش داد، تا همچنان چون 41
سال گذشته، توان ملت غیرتشکیلاتی و پراکنده، قربانی و لاغرتر شود و منابع مالی
تریبونهای اپوزیسیون، روز به روز چاقتر.
#کرونا ویروسی است که در شهری بدنیا
آمده که بزرگترین آزمایشگاه ویروس شناسی ابرقدرتِ #چین در آن فعال است! و چین
کشوری است همجوار کره شمالی که در کنار روسیه و در 3قطبی کاذب جهان(بین پرچمدار
نئولیبراالیسم امریکا و اروپا)، رقیب اقتصادی امریکایی شده که منطقا یکسوی ثابت
معاملاتی است که در شورای امنیت سازمان ملل متحد، بین 5 کشور صورت میگیرد! با
مستعمرهها چگونه رفتار کنیم تا در تقسیم قدرت جهان، کلاهکهای اتمیمان توی هم
نرود، جوری که با یک تیر چند نشان بزنیم؟! و هم وضعیت امنیت خود را تثبیت کنیم و
هم از ثباتِ نظامِ مستعمرات وهمپیمانانِ آویزانِ خود مطمئن باشیم؟
میبینیم همانطور که روشهای استعمار
سنتی مدرن شده، روشهای استثمار سنتی هم مدرن شده! بنابراین طبیعی است که منابع
مالی، آن تریبونهایی را در اپوزیسون بو بکشند و تقویت کنند، که هنوز با روش سنتی
اندیشیده و گرد کیش شخصیت فردسالارانه مبارزه میکنند و حتی ممکن است به دلیل
معلولیتِ زبان اِدراکی، مخالفین واقعی را به جرم مزدوری قربانی کنند! بنابراین
خواه ناخواه، با عوامل اصلی توطئه، همنوا شده و با تقدس واقعگرایی حرفهای که سندش
نزد ارباب است نه رعایا، حقیقت را با انگ تئوری توطئه، سَر ببرند!
اما شرایط حکومت نظامی چیست؟
1- مرگ اختیار و اراده پس از هشدار و
دستگیری و شلیک، در صورت عدم رعایتِ مقررات حکومت نظامی.
2- محدودیت تردد و عدم ارتباطات جمعی
3- هدایت شهروندان به ماندن در خانه
برای حفظ امنیت جان خود و امنیت جامعه(تو بخوان حکومت).
پرسش: آیا شرایط فعلی چنین است؟!
فرق #حکومت_نظامی و #بمباران_شیمیایی
با #سلاح_بیولوژیک، و بلایای طبیعی در این است که در حکومت نظامی، مدیریت تعداد
کشتگان با حاکم است! اما در بلایای طبیعی با حکومت نیست! اما سلاح بیولوژیک و
شیمیایی قابلیت کنترل قربانیان را در صورت کنترل دارد؛ چرا که تنها با خدماتی که
میتوان ارائه داد و یا دریغ کرد، پیچ رگلاژ شیوعِ کشتار در دستِ عامل کشتار است!
بنابراین اگر حاکمیت بتواند #کنترل بر
تعداد کشتگان را از بن بست خیابان که وابسته به واکنش مردم است به هوای غیرقابل
کنترل منتقل کند، خواهد توانست به شهروندان القاء کند که حکومت نظامی ژلهای، امری
سازماندهی شده نیست! و با این تاکتیک، طبیعی بودن یک خطر اپیدمیک و کشنده را با
برگزیدن قربانیان خود در نزد اذهان عمومی باورپذیر کند!
هدایت نرم و سخت، پس از کشتار آبان 98،
بمبارانِ "توهم کرونای واقعی" در هوایِ حلبچهی ایران.
آیا میتوان به ادعاهای متنوع نظام
سلطه اعتناء کرد؟ آیا تنوع آراء در مسئولین نظام سازماندهی شده است، یا تصادفی و
ناشی از بی بند و باری؟ ما زیر بمبارانِ اخبار گیج و بیپناهیم و دستبهدست میشویم.
تاکتیک دوغ و دوشاب
این تاکتیک با تعبیهی یک یا چند
نارنجک درون نارنج خوشبوی و خوش آب و رنگ یک هدف، میتواند نارنج خود را به
مشتریان بفروشد! با همین تاکتیک است که سربازان سایبری نفوذی در اپوزیسیون سالها
توانستهاند، متاعِ خود را به مخاطبین بفروشند، تا با هدایتِ نرم، اذهان عمومی را
به سمتِ اهداف از پیش تعیینشده توسطِ اتاق فکری بکشانند که برای هر واکنش شما،
سناریوهای متنوعی روی میز دارد!
او برای موقعیتهای متنوع آماده است! و
تنها در حیاط خلوت خود #آچمز خواهد شد!
با این حساب زیر بمباران اخبار دوغ و
دوشابی، اگر به هر ادعایِ #حکومت_نظامی_ژلهای شک کنی و یا آن را دربست بپذیری، یک
اسپره به خودی و غیرخودی، کافی است تا باور کنی که خطر مرگ میانِ همین اخبار و
اهداف دوغ و دوشابی واقعی و طبیعی است و باید جدیاش گرفت!
جنایتکار میگوید: با مرگ انسانها
شوخی نکن! اذهان عمومی را مشوش نکن! تشویش اذهان عمومی و شوخی با جان انسانها،
قانونا حق من است!
یک اسپره و حشره کش، تمام مگسها را
نمیکشد! بسیاری را فراری میدهد از گرد شیرینی به میان زبالهها!
ایضا سمپاشی شهر با مرگِموش، موشها
را از جویها به سوراخ موشها گسیل میدهد!... از این بحران تا بحران بعدی.
14 روز در خانه بمان! دید و بازدیدِ
عید تعطیل! بقالیها لقمهی فروشگاههای زنجیرهای نظام... محصولاتِ ارگانیک فدای
ژنوم تراریخته... از قدرت زندگی مستقل تحریمی اگر با ما نیایی! چون تو موی دماغ
مایی!
این همان کاری است که نئولیبرالیسم در
نظم نوین خویش با غیرخودیان روا میدارد!
روس و چین هم میتواند آن را انجام
دهد... و البته مستعمرههایش با مردم خویش و با جهان! اما آنکه چوب دوسر سوخته و
بازندهی نهایی است، مردم مستعمرهها هستند! مرغ عزا و عروسی روی سفرهی اربابان
جهانی تا بومی.
.
از شهر #ووهان چین، تا شهر سوهان #قم
تا شهر #رُم در ایتالیا با یکی دو اسپره که میتواند تصادفی نباشد و موی دماغی
باشد که باید کنده شود تا این بلای ساختگی با درد، کاملا تصادفی و باورپذیر شود!
هر جایی که مافیای پشت پرده حضوری جدی دارد تا هر شهروند، در نظم نوین جهانی یک
بنده شود!
ما راهی جز وحدت و هم افزایی گروهی در
یک نقشهی راه شفاف، گرد حق مشترک آب و خاک نداریم!
ما حق نداریم که افسار خود را به قدرتی
پیوند بزنیم که مکانیسم راستی آزماییاش در دست ما نیست!
حکومت نظامی ژلهای، چنین قدرتی است! و
راه تصاحب آن جنگ در نبردی نابرابر نیست!
پیشتر از راه و چاه در #مرامنامه_استقلال_آزادی
گفتهام.
مافیای جهانی در مقابل قدرت وحدتبخش
مردمی، گرد منافع مادی مشترک، بازنده است!
مردم پریشان اما در چنبرهی بازوان
بومی و و خارجی مافیای جهانی، گرد تضاد منافع ایدئولوژیک، بازندهاند!
ما میتوانیم برنده باشیم... اگر لابیها
و دلالان و صاحبان تریبون و رسانههای وابسته به قدرت، بگذارند!
خیام ابراهیمی
6 اسفند 98
No comments:
Post a Comment