آیا
امریکا،روسیه،آلمان،انگلیس و فرانسه میدانند چرا بین چین و ایران، یک هندوستان
72ملیتی و افغانستان طالبانی، و پاکستان القاعدهای، از #کرونا در امانند؟
پس از حکومت نظامی روبهان به دلخواه اربابان جهان
نقشهی راه اثباتی و میدانی چیست؟
تا خوانش صندوق در دست مردم نیست، نتیجهی مشارکت با تحریم یکی است!
===
درس اخلاقی از نمایش و سناریوی 40 سالهی حکومت نظامی رنگین:
"انتخابات" صحنهیِ یک صنعت است ... پوستینی در هوایِ خلعت است!
این که سلطان را چه باشد احتیاج ... رأیِ تو شیری شود روبَه مزاج
این سَفَر از ابتدا مقصود بود ... "راه" مقصد بــــود و رأی مَـردود بود!
انتخابات صحنهی تعدیلِ ماست ... امنیت در چینشِ قندیلِ ماست!
صندوق است و الکن است و گنگ و کور ... حکمِ اربابِ قضا را تو بجور!
حکمِ اربابِ قضــــا پوشیده بــاد ... "کدخدایی" داند آنرا چون جهــــاد.
هست هشتاد و دو ده "ترکیبتان" ... میکنَد شصت و چهل، تعدیلتان!
با تو کردم من بنفش را تجزیه ... تا بخوانی متن را در حاشیه
آنچه پنداشتی: بنفش و سبز نیست ... مشکی است و رمز آن دانی که چیست؟
تـــا بگــــوید: "من گرفتم بیعتی" ... آنکه پیروز شد مَنَم، نه ملتی!
نتیجه: تا صندوق مارگیری در دست روباه بنفش است نتیجه و خوانش آن هم به دست اوست و بدون مکانیسم راستی آزمایی و بدون نظارت مردمی نتیجه همواره به نفع مردم نیست!
تنها با وحدت اپوزیسیون و فراخوان و اقبال اکثریت بصورت میدانی و با رعایت مراتب علمی یاد شده در #مرامنامه_استقلال_آزادی برای تاسیس یک #شرکت_سهامی_عام (نه بر اساس #ائتلاف_خاص) میتوان #مشروعیت اقلیت را از سکه انداخت و برای خواست اکثریت، در یک هجمهی قابل ثبت در منظر تاریخ و چشم جهان، مقبولیت و اعتباری غیرقابل کتمان خرید و سندی ساخت قطعی(نه گمانی)! و با توجه به عدم امکان حضور میدانی بدون مجوز، تنها راه باقیمانده این است که با یک حلقه گل و با لبخند به میهمانی امنِ این روباه پیر در حیاط خلوت خودش رفت و نشست و برنخاست تا با #تجدید_رفراندوم مردهی 58 با نظارت مردم زندهی 98، آن جعبه مارگیری را برای گام بعدی که تعیین آلترناتیو و قانون اساسی جدید است پس گرفت!
ابتدا اثبات خواست واحد اکثریت گرد اقلیت بصورت مسالمتآمیز، سپس گامهای بعدی برای تصمیم سازی توسط تمام مردم. البته شورای همان شرکت سهامی عام همواره باید در تعیین استراتژی و تاکتیکها و نقشه ی راه گام به گام در میدان و در کار تمرکز و هدایت کل مردم ایران باشد و تا استقرار کامل قوای سه گانه بر اساس قانون اساسی جدید از پای ننشیند!
تنها آرمان واقعی و قابل مفاهمه و وحدتبخش، برای تمام سهامداران مام میهن، امید برای مشارکت در شرکت سهامی عام ایران بر اساس امری مادی و عینی از شوراهای محلی و بومی تا ملی-میهنی و مردمی است!
خیام ابراهیمی
4 اسفند 98
پس از حکومت نظامی روبهان به دلخواه اربابان جهان
نقشهی راه اثباتی و میدانی چیست؟
تا خوانش صندوق در دست مردم نیست، نتیجهی مشارکت با تحریم یکی است!
===
درس اخلاقی از نمایش و سناریوی 40 سالهی حکومت نظامی رنگین:
"انتخابات" صحنهیِ یک صنعت است ... پوستینی در هوایِ خلعت است!
این که سلطان را چه باشد احتیاج ... رأیِ تو شیری شود روبَه مزاج
این سَفَر از ابتدا مقصود بود ... "راه" مقصد بــــود و رأی مَـردود بود!
انتخابات صحنهی تعدیلِ ماست ... امنیت در چینشِ قندیلِ ماست!
صندوق است و الکن است و گنگ و کور ... حکمِ اربابِ قضا را تو بجور!
حکمِ اربابِ قضــــا پوشیده بــاد ... "کدخدایی" داند آنرا چون جهــــاد.
هست هشتاد و دو ده "ترکیبتان" ... میکنَد شصت و چهل، تعدیلتان!
با تو کردم من بنفش را تجزیه ... تا بخوانی متن را در حاشیه
آنچه پنداشتی: بنفش و سبز نیست ... مشکی است و رمز آن دانی که چیست؟
تـــا بگــــوید: "من گرفتم بیعتی" ... آنکه پیروز شد مَنَم، نه ملتی!
نتیجه: تا صندوق مارگیری در دست روباه بنفش است نتیجه و خوانش آن هم به دست اوست و بدون مکانیسم راستی آزمایی و بدون نظارت مردمی نتیجه همواره به نفع مردم نیست!
تنها با وحدت اپوزیسیون و فراخوان و اقبال اکثریت بصورت میدانی و با رعایت مراتب علمی یاد شده در #مرامنامه_استقلال_آزادی برای تاسیس یک #شرکت_سهامی_عام (نه بر اساس #ائتلاف_خاص) میتوان #مشروعیت اقلیت را از سکه انداخت و برای خواست اکثریت، در یک هجمهی قابل ثبت در منظر تاریخ و چشم جهان، مقبولیت و اعتباری غیرقابل کتمان خرید و سندی ساخت قطعی(نه گمانی)! و با توجه به عدم امکان حضور میدانی بدون مجوز، تنها راه باقیمانده این است که با یک حلقه گل و با لبخند به میهمانی امنِ این روباه پیر در حیاط خلوت خودش رفت و نشست و برنخاست تا با #تجدید_رفراندوم مردهی 58 با نظارت مردم زندهی 98، آن جعبه مارگیری را برای گام بعدی که تعیین آلترناتیو و قانون اساسی جدید است پس گرفت!
ابتدا اثبات خواست واحد اکثریت گرد اقلیت بصورت مسالمتآمیز، سپس گامهای بعدی برای تصمیم سازی توسط تمام مردم. البته شورای همان شرکت سهامی عام همواره باید در تعیین استراتژی و تاکتیکها و نقشه ی راه گام به گام در میدان و در کار تمرکز و هدایت کل مردم ایران باشد و تا استقرار کامل قوای سه گانه بر اساس قانون اساسی جدید از پای ننشیند!
تنها آرمان واقعی و قابل مفاهمه و وحدتبخش، برای تمام سهامداران مام میهن، امید برای مشارکت در شرکت سهامی عام ایران بر اساس امری مادی و عینی از شوراهای محلی و بومی تا ملی-میهنی و مردمی است!
خیام ابراهیمی
4 اسفند 98
No comments:
Post a Comment