Wednesday, July 24, 2019

شاهزاده گرامی

#شاهزاده گرامی!

حیف نیست که در دامان مام میهن، لقمه‌ی چپ مرصادیان حکومتی با نارنجکِ سلطنت‌نمایانِ صادراتی شوید؟
سلطان گروگان نظام پیران، در 40 سالگی ویرانی ایران، نویدِ تغییرات ساختاری با #دولت_جوان را داد! این رهنمود روسی دستِ پیشی بود برای تداوم نقشه‌ی راه #راکفلر که شاه غافل از #هم_افزایی ملت را برد و خمینی را با امت زورگیرش آورد! نظامی که با قربانی کردن مهره‌های قدیمی و انتقال دلارها با پوشش اختلاس به بانک‌های بریتانیا، با یک تیر دو نشان می‌زند!
امروز #بوریس_جانسون برادر دوقلوی #ترامپ و رفیق #روحانی_انقلابی ، به‌جای #ترزا_می روی کار آمد!
راکفلر مُرد! اما #راه_امام تا آخرین قطره خون ایران، با شل‌کن سفت‌کن از چپ و راست ویژه‌خواران، ادامه دارد!
آیا وقت آن نیست که شاهزاده با تاسیس یک #ستاد_مشترک_اپوزیسیون به‌عنوان سخنگوی این شورا موجب وحدتی شود که مردم پراکنده را دلگرم ومتحد کند تا با یک شاخه گل سرخ، در میدانی میلیونی به میهمانی ارباب رود تا "قدرت" بصورت مسالمت آمیز به نسل زنده و واقعی منتقل شود؟ پیش از آنکه نظام در جنونی بنیادی خود را با واکنش قطعی ارباب عالم مواجه کند، تا منابع ملی به غارت رود و مردم را به کشتن دهد؟
خدای‌تان مُـــرد ای ناخدایان!
کامپیوترم میان دزدان دریادار سوخت و حرفی تازه نمانده ای کدخدایان!
دیشب که خرناسه می‌کشیدید در آغوش خوابِ خوشِ جهانتان
قهوه‌ام تمام شد و آب و برقم قطع شد و چون ظریف نواله‌خوار در ونزوئلای بی آب و برق و دارو، ولگردِ کوچه‌ها شدم... او برای تهدیدِ غیرخود و من از تحدیدِ دم و بازدم خود بی‌هوا شدم.
این عقوبت فردای شماست ای همه ساحل‌نشینان
خانه‌ها بر سرم ویران و قدم به قدم بیابانگردِ هقت خیابان شدم
کجا دانند حال ما سبکبالان ساحل‌ها؟
کدامتان در قلعه‌هایتان
در قبیله‌ای میان قوم تبهکار و بیت آقاهایتان
کنار کاسه‌ها‌ی گداییِ توالتِ طلای ترامپتان
شب از درد شریکان خاک، میان زباله‌ها خوابتان می‌برد و صبح بی‌دردید؟
آیا در شرکت سهامی عام ایران در صرافت تصاحب سهامی خاصید؟
و یا در بصیرت نابرابری انسان، از پایه و اساسید؟
کدامتان چون مادر عاریه‌ای آوانگاردتان "آنجلا مرکل"
از بقالی سر محله‌تان، بی گزمه و بادیگارد خرید می‌کنید؟
بادیگاردِ کدامتان چون ترامپ دست‌های مصنوعی‌اش را نشان می‌دهد و
دستان واقعی‌اش زیر عبا آماده‌ی شلیک است؟
کدامتان برای رهایی از وحدت با بینوایان
وقتی به خلق‌های جهان لبخند می‌زنید، در ذهن خود طناب دار غیرخود را نمی‌بافید؟
کدامتان آفتابه دارِ بیت مکرمید؟
من اهل کوچه باغ‌های امنِ شمایان نیستیم و هرگز برای معشوقی درون غزل‌ها نگریستم در عافیت و حرفی از جنس زمان نشنیدم
جانم به لب آمد و کس مرامنامه‌ام نخرید و خوش‌خوشان خرامید و رفت
یکایکشان از توبره‌ی شریکان آب و خاک مشترک، حال خودش را خرید و به شعاری غیرخود را درید، تا متحد نشود!
با هر فحش و رجز که در خاک مشترک می‌سرایی ای شاعرالشعرا
خشتی طلا از خون ما به قصر ترامپ و برج ناخدایان می‌بری از بیت‌الفقراء
حالیا باز هم شعار بده و #تکرار ‌کن دامچاله‌ی 2 خرداد را
و یا #براندازی کن با جیب خالی و پُزِ عالی، 25 یا 28 مرداد را
هیچ می‌دانی آیا:
اگر به پشتگرمی تریبون‌های هم متحد نشوید
و یکصدا میدان میلیونی را فتح نکنید و در شوراهای هم افزایی پاسدارِ مخالف خود نشوید... آنگاه کارتان تمام است؟!
پس چرا متحد نمی‌شوید ای صاحبان سرقفلی و کیش شخصیت؟
تا کی باید طعمه‌ی مرصادیان و سرداران الماس شوید؟
نکند شما هم گروگانید؟!
خیام ابراهیمی
1 مرداد 1398


No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...