Tuesday, July 16, 2019

سوزاندن و جابجایی گزمه‌ها و چماقداران سایبری


سوزاندن و جابجایی زنجیره‌ای مهره‌های سایبری توسط بازیگردان

بخشی از ویدئو (سوتیِ خ:م.ر به آ:ر.خ‌م): "... نه! نگو اسمش را..."
گوئیا قرار شده این فایل صوتی محرمانه توسط دو تن از محققین پخش شود!
و چون رستم از رزم و سهراب‌کشی خلاص شود، سواری جدید سوارِ همایون و شاه و رخش شود!
...
گفت: ما دو تن ز کارِ لایوگذاران، از قضا خبر داریم
از ارتباطِ سردار محمدی و ممدلی تا کذا خبر داریم.
گفت: به دفت بشنو این گفتگوی دو در چهار نفره را
که در خیل پادشاهیخواهی ز بیتِ شاهرضا خبر داریم.
گفت: فرود فولاوند زنده در نمک‌آبرود، ویلای مستقر دارد
گفت: از جیک و پوک لایوگذارانِ پادشاهیخواهی خبر دارد
گفت: سه سال است که به عنوان یک شاه‌اللهی ولایتمدار
از کار و بار نفوذیان مجازی شاهنشاه، اطلاع مستمر دارد
گفت و گفت و گفت اما نگفت که خودش پس کیست؟
کز زیر و بالا و پایینِ کس و ناکس خبر دارد!
گویی که در پروژه‌ی تخریبِ اعتماد ساده دلان
آنکس که راز بر ملا می‌کند، خود دستِ تر دارد!
.
1) شاهزاده رضا پهلوی: "جماعت برخیزید!" (در گفتگو با فرشگرد)
2) مانوک خدابخشیان: "اگر نسل شیک پاسارگادی برخیزند...چه شود!"
....
با بوقِ هزار بوقچی، چگونه "وحدتِ مؤثر" در جماعت محقق می‌شود؟
جماعت یعنی: همین قوم سرگردان که میان بازوان اختاپوس خرس وسط می‌شود!
چو گرد شخصیتی متحد ‌شود، به یک خطا و افشاگری، دوباره پریشان و منحط می‌شود!
که بــاد می‌شود از چند جناح و بـــاز می‌ترکد و لاغر همچو خط می‌شود!
این وحدتِ پراکنده گرد بوقچی‌هاست که ارتباطشان هی بی‌ربط می‌شود!
شخصیتهایی که اعتبارشان مثل شما قابل اعتماد نیست، شاهزاده!
"و وقتی هزاربار ماهیتی غیرتشکیلاتی را شناختی #تکرار این دعوت معجزه نمی‌کند!"
این همان اصل طلایی و حلقه‌ی گمشده‌ی کشف شده توسط فیلسوفی است، که در پی‌اش بودید!

کشف و حیات و ممات بوقچی‌های تخریبچی
ببین "چه" می‌گوید؟... نبین "که" می‌گوید؟!
...
دل‌بری از ساده‌دلان با یکی دو بوسه‌ی هوایی و یکی دو دلار پولِ بیت‌المال
چگونه باید این قوم سرگردان را در وطن پریشان‌‌تر کرد؟
چگونه می‌توان به چشمان گمشده خاک پاشید و در رگ رودخانه‌های گل‌آلوده، صید ماهی را آسان‌تر کرد؟
چگونه باید هر پتانسیلِ غیرخودی را به سمت سراب کشاند و خسته و بی‌جان‌تر کرد؟
چگونه؟
یکی را بُکُش برای چشم‌زهره از دیگری و یکی را با اسید و شکنجه در زندان کن!
یکی را ببر به دخمه‌های ایران‌بان و یکی را بگریزان به انیران و ویران کن!
بزن به چشم مردم ترسیده، داستانِ هم این و آن را و رسوای هر میدان کن!
میان دوغ و دوشاب اخبار صادراتی به دست صاحبانِ تریبون، امنیت را هراسان کن!
نفوذ بده سگ‌سیبیل‌ها را ز رشت تا واشنگتن و اروپا و استرالیا... و جهان را بیتِ سربازان کن!
بخر با دلار و قطره‌های خون شعورها را و شاعران را هیزمِ آتشبیاران کن!
بدزد پرچم غیرخودیان را و زیر آن شعارها را مال خود و سرداران کن!
بشو کاسه‌ی داغ‌تر از آش و... غیرخود را در کامِ خود و غلامان کن!
گفته بودیم پیشتر:
پرچم غیرخودی را با شعار... می‌دهند در دستِ استاد هوار
...
نشسته‌اند در اتاق فکر تا روی خشم تنلبار شده، کوره راهی را برای انفجاری بی
اثر سازند
بیابند زخمیان را و برای انتقامشان راه نجات و مرهمی بی‌خطر سازند
بوقچیان آتشین و آتشبیار را چگونه در کار آتش به اختیاران، بی اثر کنیم استاد؟
تنها آلترناتیو وحدتبخش دارای کاریزما کیست؟ ای مربی گروگانگیری در قید و انقیاد!
بیا خاطره بسازیم به قیمت کم و بعدها خاطره‌ها را بفروشیم به قیمت گزاف
میان چهره‌ها و شخصیتها مچل کنیم قوم سرگردان را و... دست آخر هم دو تا "پیف پاف"
یکی را باد کنیم چو بادکنک و یکی را بترکانیم با دو تا انگ و تهمت و شایعه
هوا کنیم بادکنکان را درآسمان و بدزدیم چشمها را در اشتیاق روز واقعه
رصد کنیم فضای مجازی را که این گمشدگان پراکنده کیستند؟
به نیتخوانی و حکم حکومتی آبروشان ببریم، که چرا چون ما دریده و فحاش نوکرمان نیستند!
چه در شخصیت دارند و در تدبیر و در بصیرتِ چیستند؟
چو پرونده‌ی هر شخص حقیقی و حقوقی را شناختی که ریشه و بته و مقصدش رو به کجاست
برو برای یاری و نوازش‌اش... بخر ناز و نوزش... بخر آگهی و سکه و پرچمش را و باد بزن به زیر بال و پرش
بدم به آتش شراره های سمبولیک و شعارهای خشونتبارِ ضدِ وحدتش
...
تا رویم نرم نرمک به حریم امنش و نازش کنیم و میدان دهیم ورا در نمایشِ تخریبگران
به پا کشیم ورا به سمت خویش و با دست پس زنیم، به تاکتیک شل کن و سفت کن هوچیگران
گهی به جنگ و دعوی با وی و گه با صلح و آشتی و گل آلوده کردن آب و گرفتن ماهی از کویر تا مازندران
ببر به اوج آسمانها بادکنگی چروکیده را در بلندیهای بادگیر با شراب و دود و دم
بکش پایین مچاله‌اش را با سوزنی که ترکاندی و لو دادی‌اش میان شادی و غم...
در این میانه چه توانی از پتانسیل این قوم سرگردان بر باد رفت؟
میان خس و خاشاک و شعارهای شورانگیر مفت، چه زندگی‌ها که در بحرِ بیداد رفت؟
.
مانوک خدابخشیان: وقتی هشت پا به زیر آب می‌رود، نوچه هایش را می‌دهد کوسه‌ها بخورند!
.
تا وقتی چشم ملت غیرتشکیلاتی به چهره هاست
اتاق فکر مدام در حال ساختن امید گرد معرکه‌ی ‌ لوطی و عنترهاست
و تخریبشان با هجمه و انگ و تخریب میان چشمان هالوهاست.
وقتی اتاق فکر، معرکه‌ها و بازیچه‌های خودش را توسط سرشاخه‌های مستقلِ خود و نوچه‌ها، باد می‌کند و می‌ترکاند و لو میدهد!
آنگاه، همان‌کس که تخریب کرده نوچه‌ها را، خودش لوطی جدیدِ میدان می‌شود و بازی همچنان ادامه دارد...
نتیجه: در فکر دل بستن به چهره ها و شخصیتهای بی‌بته‌ای چون آن و این و من و نیم‌من ماست نباش!
راه را بشناس و چون قوم سرگردان، متلاشی میانِ مقصدِ راه‌برانِ چپ و راست نباش!
رهبران و بوقچی‌ها قابلیت گروگان‌شدن و خطا دارند از چاله‌ها تا چاه ویل‌ها و به نشتری در دماغ‌ها چون موی‌اند
"اهل وحدت" اما میان خویش بصورت مستمر در چالش و نظارتند و پاسخگوی‌اند
راهی به جز وحدت تشکیلاتیِ اپوزیسیون به سخنگویی یک رهبر کاریزماتیک نیست!
مردم پراکنده اما چگونه اعتماد میکنند و به میدان می‌آیند؟
مردم پراکنده میان بوقچیهای سلطان و گروگانها، گم و گور و لت و پار شده‌اند هزاران بار
مردم به یک ستاد چالشگر که یکدیگر را به نقد می‌کشند و اجماعا به نتیجه‌ای واحد و مطمئن می‌رسند اعتماد می‌کنند و به میدان می‌آیند
پس آن #ستاد_مشترک_اپوزیسیون را فراهم آورید و سخنگوی کاریزماتیکی برای خود برگزینید
که به یک فرمان موجب وحدت تمام مردم در میدان شود!
که راهی که شخصیتها و گروهکها می‌روند قابلیت این را دارد که به ترکستان منتهی شود!
این عبرت تاریخ است!
بدون چنین وحدت مقدماتی هر شخصیتی قابلیت گروگان شدن دارد
و نیز قابلیتِ فرمانِ نادرست در سراب و چاه‌نمایی و پریشان‌شدن دارد
که: قوم سرگردان را تنها یک ستاد مشترک فراگیر، می‌تواند به اعتماد و امنیت و به سامان برساند!
پس در راه این به ساماندهی بیندیش و اقدام کن و در پی آن و این #تکروی نکن!
راه یکی است و عبرت بگیر از تاریخ و خطاهای سنتی را تکرار و وقت را منقضی نکن!
از یک سوراخ چند بار باید گزیده شد؟


گفتگوی پیمان(حسین) سلاحی و رامین پیرامون
موضوع: غلامرضا محمدی و ... عوامل

No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...