عذر بدتر از گناه.
پیرو #بهنود، #زیباکلام هم لطف کرده فرموده: با این خونها که بر زمین ریخت دیگر رای نمیدهد!
یعنی آن خونهای سابق که بر زمین ریخت خون نبود؟
یعنی یکبار هم شد قانون را بخوانی و بدانی که خانه از پای بست ویران است؟
با این حال عبدی که مدتها بیکار بوده چشمش ترسیده و گفته باید مشارکت کرد! و البته این عبد و عابد قانون سلطه، خوب میداند که بدون این قانون احتمال روغنی شدن نان خونینش محال است و حسابش با کرام الکاتبین میافتد!
با این حال برخی میگویند که اگر لایقی در میدان بود رای میدادم اما اصلاح طلبان رفوزه شدهاند!
یعنی به خوانش صندوق اعتماد دارید؟ اما لایقی که قدرتش بیشتر از قادر مطلق سرنوشت و سیاستهای الزام آور کلان بموجب بند یک اصل 110 باشد، سراغ ندارید؟
یعنی به قادر مطلقهی قانونی و صادقترین مقام انقلابی اعتماد ندارید که هر بار پیش از نمایش انتخابات رک و پوست کنده تاکید میکند هدف از این نمایش انتخابات، تنها #بیعت با قدرت قانونی و فراملی من است؛ نه انتخاب منتصبین ملتزم به من، که سفارششان از مردم روی دو ریل قطار من به دیار قدس کشک است و اعتباری ندارد!
او هی تاکید میکند هدف چیست، اصلاح طلبانی که امیدشان همواره به منابع قدرت و مالی در دامن قانون اوست، هی کتمان و ماستمالی میکنند تا ملت را بفریبند که نه بابا ما هم اختیاری داریم که به عنوان تدارکاتچی در قطار صدور انقلاب برای جنگ با دنیا به جای ساندیس و کیک به شما نان خشک بدهیم. یعنی اختیار تا این حد نوبر است. که عقوبتش همین بشود که آن روزها با فعالیت هسته ای پنهان از چشم دنیا و عملیات تروریسی در حوالی دیار قدس امروز شاهدیم.
آیا خاتمی در آن روزها که جیک جیک زمستانش بود، لام تا کام راجع به یک تبهکاری بین المللی حرفی زد و مقابل آن ایستاد یا تواسنت کاری کند کارستان؟ او تنها پنهانکاری کرد! چون اصولا اختیاری نداشت جز آن نمایشهای ولایی برای چنین عقوبتی. حالا میخواهد باز برای نان روغنی روی خون ملت گام بگذارد؟ از آنها توقعی نیست اما مانده ام از کاسه های داغ تر از آش.
#تاجزاده:
موشمردهها برای مردهخواری، هنوز زندهاند!
امان از کوتولههای سیاسی از فندوقشان تا گردوهایشان که اگر نیم متر روی زمینند اما 1400 متر زیر زمینند!
و حالا تاجزاده از اصلاحجلبانی است که فرموده: اگر نظام برود ما لیبی میشویم!
اربابش شمشیر از رو بسته و با تک تیرانداز جمجمه متلاشی میکند، این یکی موش مرده با پنبه سر میبرد تا کله پاچه و مغز و زبان بخورد!
قوربانت گردم...لیبی پس از قذافی برای اولین بار دارای قانون اساسی شد...آن هم یک قانون اساسی شبیه 40 سال پیش ما که قرار بود دوقطبی مؤمن و کافر مذهبی نهادینه در آن، ملتی را لت و پار کند... الان ما دوران لت و پاری را سپری کرده ایم...
کمی آدرس را درست نشان بده... حقوق بازنشستگی ات با من.
با پوزش به خاطر این ادبیات برای کسی که در سفسطه و مغلطه، دست طولای ابلیس را هم از پشت بسته:
ایشون یک موش مردهایه که هنوز هوای مردهخواری دارد و اگر مثل احمدینژاد و روحانی نیم مترش روی زمین است اما 1400 مترش زیر زمین جاسازی شده. من میشناسم تخم و ترکهی این فرقه را که چپ و راست و میانهاش سیاس و مکار است، به روایتِ ماکیاول و راهزنانش، ختم روزگار چون خاتمی که همواره نگران تقدس جنایتِ جانی است.
خیام ابراهیمی
18 آذرستان 98
پیرو #بهنود، #زیباکلام هم لطف کرده فرموده: با این خونها که بر زمین ریخت دیگر رای نمیدهد!
یعنی آن خونهای سابق که بر زمین ریخت خون نبود؟
یعنی یکبار هم شد قانون را بخوانی و بدانی که خانه از پای بست ویران است؟
با این حال عبدی که مدتها بیکار بوده چشمش ترسیده و گفته باید مشارکت کرد! و البته این عبد و عابد قانون سلطه، خوب میداند که بدون این قانون احتمال روغنی شدن نان خونینش محال است و حسابش با کرام الکاتبین میافتد!
با این حال برخی میگویند که اگر لایقی در میدان بود رای میدادم اما اصلاح طلبان رفوزه شدهاند!
یعنی به خوانش صندوق اعتماد دارید؟ اما لایقی که قدرتش بیشتر از قادر مطلق سرنوشت و سیاستهای الزام آور کلان بموجب بند یک اصل 110 باشد، سراغ ندارید؟
یعنی به قادر مطلقهی قانونی و صادقترین مقام انقلابی اعتماد ندارید که هر بار پیش از نمایش انتخابات رک و پوست کنده تاکید میکند هدف از این نمایش انتخابات، تنها #بیعت با قدرت قانونی و فراملی من است؛ نه انتخاب منتصبین ملتزم به من، که سفارششان از مردم روی دو ریل قطار من به دیار قدس کشک است و اعتباری ندارد!
او هی تاکید میکند هدف چیست، اصلاح طلبانی که امیدشان همواره به منابع قدرت و مالی در دامن قانون اوست، هی کتمان و ماستمالی میکنند تا ملت را بفریبند که نه بابا ما هم اختیاری داریم که به عنوان تدارکاتچی در قطار صدور انقلاب برای جنگ با دنیا به جای ساندیس و کیک به شما نان خشک بدهیم. یعنی اختیار تا این حد نوبر است. که عقوبتش همین بشود که آن روزها با فعالیت هسته ای پنهان از چشم دنیا و عملیات تروریسی در حوالی دیار قدس امروز شاهدیم.
آیا خاتمی در آن روزها که جیک جیک زمستانش بود، لام تا کام راجع به یک تبهکاری بین المللی حرفی زد و مقابل آن ایستاد یا تواسنت کاری کند کارستان؟ او تنها پنهانکاری کرد! چون اصولا اختیاری نداشت جز آن نمایشهای ولایی برای چنین عقوبتی. حالا میخواهد باز برای نان روغنی روی خون ملت گام بگذارد؟ از آنها توقعی نیست اما مانده ام از کاسه های داغ تر از آش.
#تاجزاده:
موشمردهها برای مردهخواری، هنوز زندهاند!
امان از کوتولههای سیاسی از فندوقشان تا گردوهایشان که اگر نیم متر روی زمینند اما 1400 متر زیر زمینند!
و حالا تاجزاده از اصلاحجلبانی است که فرموده: اگر نظام برود ما لیبی میشویم!
اربابش شمشیر از رو بسته و با تک تیرانداز جمجمه متلاشی میکند، این یکی موش مرده با پنبه سر میبرد تا کله پاچه و مغز و زبان بخورد!
قوربانت گردم...لیبی پس از قذافی برای اولین بار دارای قانون اساسی شد...آن هم یک قانون اساسی شبیه 40 سال پیش ما که قرار بود دوقطبی مؤمن و کافر مذهبی نهادینه در آن، ملتی را لت و پار کند... الان ما دوران لت و پاری را سپری کرده ایم...
کمی آدرس را درست نشان بده... حقوق بازنشستگی ات با من.
با پوزش به خاطر این ادبیات برای کسی که در سفسطه و مغلطه، دست طولای ابلیس را هم از پشت بسته:
ایشون یک موش مردهایه که هنوز هوای مردهخواری دارد و اگر مثل احمدینژاد و روحانی نیم مترش روی زمین است اما 1400 مترش زیر زمین جاسازی شده. من میشناسم تخم و ترکهی این فرقه را که چپ و راست و میانهاش سیاس و مکار است، به روایتِ ماکیاول و راهزنانش، ختم روزگار چون خاتمی که همواره نگران تقدس جنایتِ جانی است.
خیام ابراهیمی
18 آذرستان 98
No comments:
Post a Comment