انگار نه انگار این تئاتر روحوضی
جنایتبار، تماشاچی ندارد! معتادان سنتی به قانون زورگیری در عادت به خلقیات و ادب
و آداب راهزنی، از بازی با خون مردم کم نمیگذارند!
از این ستون تا ستون بعدی، فرهیختگان
با طرح دوبارهی بدوبدتر یاری رسانند به دریدن ملتی!
خودشان میبرند و می درند و میدوزند!
قالیباف رئیس مجلس بیعت با قانون جنایت
شود، لابد خروس لاری هم قرار است رئیس دولت حضرت آقا شود!
آن شارلاتان بنفشی که روزی با آن
قاطعیت از ضرورت ارتباط مردم ایران با جهان میگفت امروز گفته مردم ما با شبکه ی
داخلی اینترنت، نیازی به اینترنت جهانی ندارد! به همین راحتی!
آن شمع امنیتی هم میگوید: دزدی منابع
ملی و ریختنش به جیب سوریه وحی الهی بود! شرم هم نمیکند! آن هم در روز دشمن. انگار
باید از روی کاغذ سکانسها را یکی یکی بخوانند و از کنار جنازه ها عین ربات با
لخندی رد شوند. انگار نه انگار در هیئت آدمند این آدمکها.
زر و زور و قانون به دست مردم بیفتد،
شاید معنای وحی الهی را بفهمی! قالتاق!
از آن وحشتنانکتر سخن گفتن راجع به
تحریم آبکی و یا مشارکتگرد صندوق مارگیری است!
خودتان و مردم را دست انداختهاید
شارلاتانهای تحصیلکرده؟ و یا واقعا احمقید؟
صندوق رأی یعنی صدور مجوز سلاخی خویش
با دست خود!
آنوقت یک دلقک روزی نامه ها این روزها
خود را به روز کرده و از حرمت صندوق میگوید! که دیگر باید تحریم کرد! همین!
حرمت صندوق مارگیری و بیعت با حکم
حکومتی یعنی چه؟
و شریکان دزد و رفیقان قافله چه کسانیاند
که تنها نظاره گرند و یا بصورت جدا جدا طرحهای آبدوغ خیاری پراشکنده میدهند در فکر
وحدتی مؤثر نیستند؟
اول مطمئن شوید که بدون نظارت مردم
مستقل و حضور انتحاریون گرد صندوق، آیا رایتان را برای بیعت اکثریت با قدرت آسمانی
بند یک اصل 110 و ملتزمینش میخوانند و نقل و نبات خودشان را از آن بیرون می آورند،
بعدا دم از صندوق رای و انتخابات بزنید!
آن مطهری و صادقی و سلحشور هم برای
باور پذیری اصالت رای بود، نه بیشتر!
به آنها حقوق میلیونی میدهند که چشم
مردم را در این شامورتی بازی مسخره و عموافریبانه مسحور کنند!
براش با روش والس واژههای بیخطر
نوشتم:
آقای #مسعود_بهنود !
میگویید دیگر باید تحریم کرد!... اما
نمیگویید تحریم انفعالی و سلبی با مشارکت تمایزی ندارد!
همواره شعر را ناقص خواندن و در مصرع
اول شعر واماندن، سزاوار شان کسی نیست که ادعای مهارت در بازی با واژهها را دارد.
پس چرا حق این دوره را کامل ادا
نمیکنید؟ ( و باز کار را ناقص بیان میکنید؟)
که شترسواری دولا دولا نمیشود!
در این دوره اگر به این باور رسیده اید
که رای دادن به کسانی که به مردم التزام ندارند و تنها به قدرت مافوق التزام دارند
بیهوده است، پس باید واکنش شما به نفع اعمال اراده ی مردم برای ملتزم کردن
نمایندگان به خود معنادار باشد! نه بی معنا.( بی معنا یعنی رای شما تنها به کار
بیعت با قدرتی بیاید که از شما فرمان نمیبرد بلکه از او فرمان میبرد) پس شما باید
بتوانید با اکثریت میدانی، اقلیت صندوق را از سکهی مشروعیت قانون اساسی،
بیندازید! بدیهی است که بدون تغییر قانون اساسی خوانش رای اکثریت مردم هیچ تضمینی
ندارد و قطعی و مقدور و ممکن نیست!
پس شما منطقا اگر بخواهید واکنشتان به
نفع اعمال اراده ی خودتان به عنوان یک شهروند باشد، تنها یک راه دارید: تحریم
ایجابی و میدانی، به جای تحریم سلبی در سوراخ موش که عین همان مشارکت ابتر است!
چون خوانش صندوق به مصلحت نظام، از حقوق قانونی ولایت است!
همواره ادبیات ایجابی-جذبی، امنتر و
سریعتر و کم هزینهتر از ادبیات سلبی-حذفی در نبردی نابرابر و دیمی و هیئتی و بدون
نقشهی راه است!
پس در فکر نقشه ی راهی باشید که بتواند
مفید باشد و آب به آسیابهای قدیمی نریزد که از شما به عنوان ابزار سیاستهای کلان
غیرمردمی سوء استفاده کرده است!
خیام ابراهیمی
No comments:
Post a Comment