پیشگویی حکم حکومتی در نظام امنیتی-نظامی (برگ آخر یک قطره):
هر کس بتواند
با اقناع تماشاچیان میدان، روی موج برساخته، با یک پرستیژ موجه بینالمللی پروژهی
نظام را پیش ببرد! بر این اساس عارف با جاهل فرقی نمیکند! اما پروژه چیست؟ جز
عوامفریبی القاء مشروعیت(حتی با مشارکت 5درصد بعلاوه 46 درصد ارفاق ولایی) توسط
مهندسین اتاق فکر، برای حفظ قانونِ نظام که از اوجب واجبات است! بر این اساس،
بهترین نتیجه شاید این باشد:
لاریجانی رییس
دولت آقا+سعید ممد معاون اول جوان دولت آقا+ محمود و رییسی و خالیباف و محسن
ترقه(رییس مافیای تجاری گروگانگیری و گروگانفروشی و گروگانکشی)، تنور داغ کنهای
بیعت با قانون آقا، بین اپوزیسیون جعلی و پوزیسیون واقعی... در نظام جمهوری
گروگانگیران مقدس.
حسن و
محمود و ابراهیم منم... آن سه حرفند؛ من سرم، من بدنم!(بیتی از مثنوی بنفش)
شورای
رهبری فردا: آن 3پیکموتوری برای ارسال نامه به روس و چین و عربستانند!
فرمتِ انتصاب
رییس دولت گروگانگیران مقدس هم همین است! برآیند موجسازی هرچه باشد، ضمن آنکه فرق
چندانی نمیکند، اما بهترین بازیگر باید دارای تجربه و پرستیژ عوامفریبانهای چون
لاریجانی باشد: پاسداری که استاد در جنگ رسانهای در صدا و سیما بوده و دیپلماسی
میدانی را بهتر از بقیه بلد است و سپس رییس مجلس میلی مافیای گروگانفروشان بوده و
قانون را بهتر میفهمد... نه آن دو موتورسوارِ تازه به دوران رسیدهی دیگر که بیشتر
اهلِ صفند... نه دیپلماسی ستادی.
فراموش
نکنیم:
محمود بعنوان توپجمعکن و تنورداغ کنی برای تمام فصول، با توجه به شخصیت ناهنجارِ
جرزنش، همواره برای یاری به ماهیگیر #میدان ، دارای نقشهای ژلهای برای گردو خاک
و گل آلود کردن آب و بحرانسازی است(که بحران زنجیرهای پمپ خون در رگِ نظام است) و
اینبار هم بفرموده مجاز است که پیروان خود را به #میدان_فاطمی بکشاند
و هیچ تک تیراندازی هم مخ ایشان را روی آسفالت نپاشد!( و البته به ضرورت میدان، با
فرمان فرمانده، برای القاء باورپذیری تماشاچیان مغزشان را هم بپاشاند... به زندان
درافکند...مثل مشائی و آن بازیچه ی دیگر و تمام سربازان و سرداران انتحاری دیروز
دیگر... از سعید امامی گرفته تا سلیمانی و فخری زاده... تا خود محمود)
او مجاز است
حتی آنقدر فحش بدهد، و برادران انتحاری و سربازان گمنام را لو دهد و با نیروهای
تازه نفس از دور بازی خارج کند، تا بالاخره خودش هم بعنوان یک #دلال_انتحاری، یا ترور شود، و یا برای دورهای بعدی اپوزیسیون باقی بماند!
در ساختار
نظام ولایی، سربازان انتحاری، همچون بسیجیان بینوا و بعدا خران قبرسی که در زمان
جنگ روی #میدان_مین میرفتند،
جملگی بازیگران نقش یک کارگردانند و همچون روحانی و ظریف و سلیمانی، جملگی هیچ
اختیار معناداری ندارند جز تدارکاتچی و آبدارجی و دلال محبت و گاه چون احمدی نژاد
بعنوان یک محلل از این ستون تا ستون بعدی!
این حکم قانون
اساسی است! مشکل از قانونمداران نیست! مشکل از بیعت اکثریتی با قانونی است که طبق
اصل 177 اصولِ بنیادی ویژه خواری مومنینش به سیاستهای کلان فرامردمی و ولایی،
غیرقابل تغییر است و ابدی است و ظاهرا قرار نیست به هیچ شکل مسالمتآمیزی از سکه
بیافتد! مگر آنکه اپوزیسیون راستین بخواهد! که البته نمیخواهد! چون از کار میافتد!
در این دوغودوشاب
و آبِ گلآلود، اگر رهبر برود به
آسمان، آنگاه قانونا شورای سه نفره با حضور لاریجانی(توسط وکیل و معاون اولی سعید
محمد که در واقع لاریجانی را در گروگان اطلاعات سپاه و فرماندهاش آقا مژدبا دارد)
و رییسی و داکتر خلبان مجلس خالیباف... بلکه آن لاری دیگر... در میدان هستند!
.
و اما: سکانس امروزِ سناریوی نظام امنیتی نظامی از ولرم تا داغ:
در 42 سال
گذشته همواره ساختار حکومت قانونی کاملا امنیتی-نظامی بوده(البته بصورت ولرم)، و
حالا در اوج بحران، کمی داغتر میشود! شما یک نفر را نشان دهید که سپاهی و یا
امنیتی نباشد! یکی از استراتژیستهای این شامورتی بازی مش حسن روحانی است! که چهار
سال پیش در مثنوی بنفش از نقش او رونمایی شد و اینک شاهدیم که مو بمو سکانسهای پیش
بینی شده به نمایش گذارده شده است!
اگر
#سعید_محمد بچه سپاهی است! البته که #لاریجانی عموی بزرگ اوست! روحانی آن عموی
دیگر...و جملگی فرزندان یک امام همام.
بارها در سالهای پیش عرض شد: برای پرستیژ #لاریجانیِ خرج
شده است! او سپاهچشیده و مجلسدیده و ملکهپسند است و همواره به کارِ ولایتی تشنهی
#اقتدار میآید!
او یک سرمایهی میلی برخاسته از #قانون_اساسی سلطه
است!
بفرموده اگر به ضرورت و نیاز #میدان، لحظاتی برای #ریکاوری کنار
میکشد، اما بفرموده با ناز پیش میآید تا عمق میدان!
#اقتدار
در مناسبات جهانی باید دارای اقتدار بود، وگرنه باید شاهد فروپاشی شد!
نظام سلطه بر عالم اما در راستای اجرای سناریوهای بانکداران ملکه کدخدا، برای
اتمیزه کردن مردم جهان، در سرزمینهای غیرخودی همواره نیازمند یک مقتدر لرزان است!
اقتدار میتواند با یکی و یا مجموعهای از عناصر ذیل تامین گردد:
1. همافزایی و وحدتِ آزاد مردمی، بصورت قانونی، در یک شرکت سهامی
عام انسانی.
2. وحدت
چکشی بصورت قانونی یا غیرقانونی با بیعتی نمادین!
3. تمرکز
زور و زر و تزویر قانونی یا غیرقانونی در یک فرقه یا فرد. در ملغمهای از سوء تفاهمات
قانونی و دیمی و هیئتی.... البته همواره با آمار اکثریتی و بیعتی مهندسی شده.
.
در سناریویِ حکومت نظامی امنیتی روسپوتین چینی:
1. آیا نوشداروی پس از مرگ
سهراب با خون مردم را دوست دارید؟ تا بدست دلالان نایاکی و پیمانکاران دانشگاه مریلند(که
برای سناتورهای امریکایی، آمارهای جعلی مشروعیت برای نظام میسازند)، در قطار صدور
انقلاب تا قدس سوخت شوید؟
2. و یا پیشگیری قبل از درمان با #رفراندوم دوست
دارید؟
آن هم با
تاسیس یک شرکت سهامی عام(نه خاص) از دوران پیشاآزادی تا گذار و پساآزادی با هدف #آچمز فراگیر
و مسالمت آمیز میدانی با یک خواسته.
.
با همین دغدهغهها، مدتهاست هی شبانه روز خواب میبینم:
حکم حکومتی نظام قانونا امنیتی-نظامی، به سعی زر و زور و تزویر شرعی، این است:
1. رییس دولت ولایت بشود:
سرکار استوار #لاریجانی
(امربرِ توافقنامه #چین و
امیدِ بانکدارانِ ملکه با سرمایه گذاری امریکا در چین)
2. معاون اول دولت ولایت بشود:
سرکار گروهبان #سعید_محمد (آتشبیارِ
حرکت ناپلئونی و گازانبری دموکرات و جمهوریخواه در #میدان)
چرا؟
چون: تا
ضیافتِ شورای امنیت سازمان دُوَل(نه ملل) با تسهیم توافق شدهی منابع ایران، بین
صاحبان حق وتو، بواسطهی یک ارباب بومی، محقق گردد!
پس با شل کن سفت کن دو نیش گازِ گازانبر دموکرات و جمهوریخواه، خوش خوشکتان نشود!
چرا که در تاکتیک شل کن سفت کن، یکی شل میکند و یکی سفت. دقیقا عین اصلاح جلبان و
اصولگرایان. این فرمت نظام سلطه با هر غیرخودی است.
به همین سادگی.
خیام
ابراهیمی
22 اردیبهشت 1400
No comments:
Post a Comment