اتاق فکرِ متمرکزت کجاست؟ بینوا مردم!
میان اتاق فکر
سواران بر مشروعیتِ ژن برترِ شاه و شیخ و همافزایی دلالان و نوالهخورانی که
جملگی دارای اتاقهای فکرند، اتاق فکرت کجاست ای بینوا مردم پریشان؟
موش دواندن از
اتاق فکر، میان مردم غیرتشکیلاتی و پراکنده میان هزار تریبون تخریبچی، و گرفتن
ماهی از آب گل آلوده، راز تداومِ منافع سلاطین عالم بواسطهی سلطان بومی است!
حداقل بیش از
یک قرن است که اتاق فکر انیران، بواسطهی دلالان خائن، میانِ مردمِ ترسو، موش
میدوانند و مردم پریشان و بینوا هم در تاریکی و ناآگاهی، بسوی یکدیگر سنگ پرتاب میکنند!
و آنگاه با یک
تاکتیک گازانبری، با مردم خرس وسط بازی میکنند! این سنتِ تاریخی روس و انگلیس بود
و البته این روزها با گازانبری ساخت کارخانجات چند ملیتی هنوز برقرار است! پوند
بانکداران ملکه در دست امریکا و دلار امریکا در چین و تمهیداتِ بروکراتیک و دیوانیاش
با فرانسه و شتیلش با آتشبیاری و نفوذ امنیتی روس و اسراییل... و نقطهی اتصال همه
و آتشبیار معرکه، همواره یک سلطان بومیِ مطلقه.
مثلا: حزب
جمهوریخواه بواسطهی دلالان حکومتی، حکومت را به جرم ترغیب میکند
و با حکمی او را تحریم و تا حد مرگ ناتوان میکند و دموکراتها از راه میرسند و آن
جرم را از حاکم مفعول، میخرند و با قراردادهایی استعماری مستقیم و بواسطه، باز در
شش بیمارش میدمند و او را نیمه جان احیاء میکنند... تا جرمی دیگر و تحریمی دیگر و
جریمهای دیگر... همه از جیبِ فرزندانِ یک مام میهن!
تداوم چنین
ساختار شبانرمهگیِ سنتی عصر قجری که مردم در آن بردهاند، در عصر مدرن، تنها با
تعبیهی قانونی انحصاری ژن برترِ یک قدرت مطلقه و نواله خورانش مقدور میشود تا
وراثتِ سلطنتی در قانون اساسی مشروطه به وراثت ایدئولوژیک با قانون اساسی مذهبی
ولایت مطلقه فقیه شیفت یابد!
در چنین
سازوکاری، همواره آدمکهای یک سیستم قدرت، میتواند خون مردم را از این ستون تا
ستون بعدی، در شیشه کرده و در دامچالههای بانکداران حاکم بر شورای امنیت سازمان
دُوَل(نه ملل) به نسبت قدرت تسهیم و هدایت نرم کند! روزی روس و روزی انگلیس و روزی
فرانسه و روزی امریکا و این روزها چین! و حکومتهای سوار بر جهل بردگان قانونی، به
جای درآویختن به قدرت هم افزایی مردم ایران، همواره آویزان به این و آن انیران!
.
1. جهان به دوربین مداربستهی آدمکها، مسلح است!
اولین بار در
بازگشت از دبیرستانی که نیمه تعطیل بود، یکدسته اعلامیه را زیر پل ورودی به شهرک
خانههای سازمانی ارتش، پنهان کردم؛ شب که برگشتم تا آنها را توزیع کنم، اعلامیهها
سر جایش نبود.
دومین بار در
سال 60 از پادگان مرخصی اضظراری گرفتم، تا بیایم در همان شهرک، کتابهای مارکس و
انگلس و لنین را در باغچه چال کنم. بگیر و ببند بود و بازارِ اعدام جوانانِ
غیرمذهبی داغ بود! نیمه شب کتابها را نایلون پیچ کردم و در صندوق فلزی فشنگ یا
شاید گلوله خمپاره، جاسازی کردم، و صندوق را در چاله گذاشتم و رویش را خاک کردم.
از همان صبح که به پادگان رفتم، تا هفته ی بعد که بازگشتم مدام دلم شور میزد نکند
بریزند خانه اسناد جنایت را در باغچه کشف کنند. تا اینکه بازگشتم و دیدم جا تر است
و بچه نیست!
.
2. خیانت در اتاق فکر:
خانم دکتر هما
ناطق(سلبریتی چپ و استاد تاریخ در دانشگاه تهران و سوربن در حوالی دهه ی 50 در پیش
و پس از انقلاب) ، در گفتگویی(در دو فایل صوتی یوتیوبی پیوست) که سالها بعد منتشر
شد؛ برای جبران مافات با شهامت گفت: ما خیانت کردیم! و خیانت من این بود که وقتی
چشم دانشجویان و زنان روشنفکر به من بود، به شعارهای شاعرانِ ضد امپریالیستی دل
بستیم و با قال گذاشتنشان در روزهای ابتدای تظاهرات زنان برای اعتراض به حجاب
اجباری، آنها را در میدانی نابرابر، رها کرده و بی شعار گذاشتیم! چرا که ساختن
شعار درست در میدان، وحدتبخش است و مهم و نیز میتواند ویرانگر باشد!
من روشنفکران
و زنان خیانت کردم، چون مجذوب شعارهای کاذب نظام علیه لیبرالیسم بودم! چون غافل
بودم که: آنکه میگوید چگونه بپوش! همان او روزی خواهد گفت: چگونه بیندیش!
خمینی
تقصیر نداشت! من خر بودم که نفهمیدم!
او ادامه
میدهد:
و متعاقبا با تعامل پشت پرده در اتاقهای فکر با قدرت، با موضع گیریهای بعدی،
موجبِ تثبیت مشروعیت تمامیتخواهان و مثله شدن روشنفکران و مبارزات مردمی در چنگال
گرگانِ جهانی و کفتاران همسایه و شغالان بومی و سگان محلیشان شدیم! (نقل به مضمون).
.
3. هدایت نرم و سخت سلاطین
عالم برای استحالهی ماهیت جنبشهای مردمی:
چگونه
دستِ بانکدارانِ انگلیس و امریکا همواره از آستینِ خیانتکارن در میآید؟
خانم دکتر هما ناطق که متخصص تاریخ مشروطیت بود، توضیح میدهد که:
چرا بهائیت(با پرچم عدم دخالت در سیاست) پس از سرکوب و راهاندازی جنبش بابیه(قیام
رعایا علیه اربابان) فرق میکند؟
و چرا میرزا رضای کرمانی که ناصرالدین شاه را ترور کرد، طبق مستندات و اعلامیهها،
جزو جنبش بابیه شناخته میشود؟
و چگونه بهائیت با سرکوب جنبش بابیه توسعه یافت؟
و چرا اهدافِ ابتدایی جنبش مشروطه، با فحوای قانونِ اساسی مشروطه(با متمم قانون
اساسی اش و مجلس ملی اش) فرق میکند؟
و چرا... و چگونه سلاطین عالم، در فقدانِ سیستماتیکِ قدرت مردمی، با شناسایی
پتانسیلهای بومی، روی آنها سرمایه گذاری میکنند و با هدایت نرم آنها را آلتِ اجرای
نقشههای شومِ اتاقهای فکر خود میکنند؟
.
4. هدایت نرم امنیتی ملایان، و
ائتلاف تیمور بختیار و خمینی در نجف:
دکتر هما
ناطق(استاد تاریخ در سوربن) که تخصصش در تاریخ مشروطه است نیز میگوید:
داستانِ
موجسواری بر مَکرِ چیپِ ملایان از زمان مشروطیت آغاز شد! آنجا که متممی به قانون
مشروطه وصله پینه شد و محتکران سنتی دیروزی که وابسته به ملایان بودند، آزاد
شدند!(نقل به مضمون).
لذا سواری
گرفتن از پیوند "ملا و سلطنت" که در دوران قاجار در مشت روسیه بود، پس
از اعدام شیخ فضلالله نوری و انقلابِ صغیرِ بلشویکهای سرمایهدار در روسیه تزاری،
افتاد در دستِ امریکا.
رضاشاه
تاحدودی قواعد این بازی را به هم ریخت! اما محمدرضاشاه با هدایت نرم نیروهای
امنیتی و مامورانِ امریکایی آموزش دیده در سی.آی.ای و موساد اسراییل، همواره حافظ
آخوندها بودند! از پیش از پانزده خرداد 42(حفاظت و هدایتش به ترکیه و نجف) تا بهمن
57(نامه نگاری کارتر و خمینی) تاکنون.
تیمور بختیار امریکایی که مطرود رضا شاه شد، در زمان محمدرضاشاه، در نجف با خمینی
ملاقات میکند!
وحدت تیمور
بختیار تبعیدی با خمینی در نجف، و بعدها اعلامیه مهندس بازرگان در اول خرداد 42
پیش از شورش خمینی در 15 خرداد 42 علیه اصلاحات شاه، بیانگر هدایتی نرم تحت حمایت
امریکا بود! که چرا امریکا از پیوند تیمور بختیار و خمینی، نهایتا از انقلابی که
پایگاه مذهبی مردمی دارد حمایت کرد؟ و وقتی مجاهدین ضد امپریالیسم امریکا، بر سر
حمایت از خمینی برآمدند، به همین دلیل خمینی به آنها گفت: شرط همراهی با من عدم
مخالفت با #تیمور_بختیار امریکایی
است!
از میان
مجاهدین خلق، #حسن_ماسالی و
#تراب_حق_شناس در
نجف با خمینی در ارتباط بودند و شاهد حمایت خمینی از تیمور بختیار بودند و اینک
شهادت میدهند!
البته در این ائتلاف معنادار، باید سراغ سرنخ ارتباط تیمور بختیار با امریکاییان
بود!
شوروی (در زمان خروشچف) معتقد بود: در مقابل قیام خمینی، باید از انقلاب سفید شاه
حمایت کند و در همین رویکرد استقلال طلبانهی شاه از سلطهی سال 32 امریکاست که
کارخانه ذوب آهن اصفهان در سال 43 احداث میشود! و وقتی خروشچف جنبش خمینی را مرتجع
میدانست، که اگر قرار باشد در ایران انقلابی شود باید انقلابی سوسیالیستی باشد؛
امریکا همواره پیرو سیاست کلان بریتانیا، در فکر حفظ نقش آخوندها در ایران بود! از
ربودن نقشِ جدی کاشانی در 28 مرداد 32 در جبههی امریکا نباید غافل بود! همین رویکرد
بعدها و پس از فروپاشی شوروی، مورد توجه روسیه قرار گرفت! و به همین دلیل حمایت از
ملایان همچون دوران تزاری، سرلوحهی سیاست روسیهی پوتین قرار گرفته است.
براستی چرا
تمام استعمارگران، در غیاب یک حکومت مردمی، همواره در بصیرت صید و حفظ قدرت مطلقهی
ملایان هستند؟
و چرا در تاریخ معاصر، همواره ملت ایران بواسطهی ملایان بین شرق و غرب دست بدست
شده است؟
.
5. ماموران امریکایی و اعلامیه
در مساجد و چریکهای لبنانی برآمده از اتاق فکر:
مردم
بینوا و رعایای ناآگاه، با چشمان وقزده تنها شعارهای چند پرچمدار را روی موج
مطالبات تهییج شده میبینند؛ اما هرگز نقشه ی راه پشت آن را که حتما دارای دهها
اتاق فکر بوده است را نمیبینند!
خانم دکتر هما
ناطق، که در سال 94 درگذشت، در سال 63 در همان گفتگوی یادشده، چند بار اشاره کرده
بود که این فایلِ اعتراف به خیانتِ آگاهانه(غافلانه؟)، 3 سال بعد(یعنی سال 66)
منتشر شود! اما او نگفت چرا سه سال بعد؟ او اعتراف کرد که در نیمه اول سال 57،
خبرنگاری بنام گیج از نیویورک تایمز امریکا با یک کتابچه در دست به ایران آمد و
نظرات بسیاری از شخصیتهای نهضت آزادی و چپ را راجع به انقلاب سفید شاه(که رویکرد
سوسیالیستی و ضد سنتی در باب آزادی زنان داشت و پس از آن ذوب آهن اصفهان توسط
خروشچف در ایران راه اندازی شد) پرسید! او در مصاحبه با من گفت: شما بعنوان نیروی
چپ، اگر با هدایتالله متیندفتری که به نقشهی راه آگاه است با نهضت آزادی همکاری
کنید، حتما بمدت یکسال نیمی از حکومت بعدی را در دست خواهید داشت! (یکسال استفاده
ابزاری از گیجهای میدان بواسطهی ماموران و گیجها... و بعد چه؟!). او گفت تصمیم
خود را با کارمندی در سفارت امریکا(احتمالا بنام جکسون) اعلام کنید! وسپس نسبت به
تنظیم یک اعلامیه با نهضت آزادی اقدام کنید، تا در تظاهرات آتی در روز عاشورا
توزیع شود! من خودم در روز تظاهرات از امریکا خواهم برگشت!
آن اعلامیه
بالاخره علی رغم اکراهِ مسلمانان شورای نهضت آزادی از جمله بازرگان و پدر شریعتی
با حضور یک زن چپ، توسط همه امضاء شد و چند روز بعد توسط آخوندها در تمام مساجد
کشور قرائت شد!
بعد از آن در
روز 17 شهریور، چند نفر شاهد چریکهای لبنانی در میان تظاهرات کنندگان بودند؛ از
جمله: نعمت آزرم و شفیعی کدکنی و سیمین دانشور...
بر حضور نیروهای لبنانی در شورشهای کاذب از مساجد
حالا میتوان فهمید که نقش #شهریار_آهی بین شاه و امریکا چه بود؟
.
6. نقشهی راه اتاق فکر و شعارهای پریشان پیروان تریبونها در باد:
هایزر و فردوست و قره باغی و نراقی و صدر و نیروهای امنیتی(ساواک) با هماهنگی ارتش
و شورای انقلاب، با ضمانت بازرگان و بهشتی(که زیردست فرخ رو پارسا بود) تعهد کرده
بودند که پس از تسلط خمینی، فرماندهانی چون تیمسار مقدم و خسروداد(که از طالقانی
حمایت کرده بود)، بعد از یک مدت که برای آرام کردن مردم شعارزده دستگیر میشوند،
آزاد خواهند شد! اما با توصیهی فردوست و نیروهای امنیتی ساواک امریکایی و
اسراییلی، با این منطق که اینها همه چیز را میدانند و باید حذف شوند، علی رغم آن
تعهد بلافاصله اعدام شدند! بخاطر این بدعهدی بازرگان در تلویزیون گریست!
و اینک 42 سال
است که بقایایِ همان نیروهای ساواک امریکایی و اسراییلی و روسی در خدمت منافع نظام
سلطه، در راستای سناریوهای شل کن سفت کن بین دو حزب جمهوریخواه و دموکرات، در کار
هدایت نرم سلطان بومی برای دوشیدن ملت بینوا هستند!
تاکتیکهای نظام سلطه(چه جهانی و بومی) در اشلهای متنوع، شبیه هم است!
به همین دلیل است که همان تاکتیک شل کن سفت کن بین دو جناح دموکرات و جمهوریخواه
شیطان بزرگ را در داخل مستعمره بین دو جناح اصولگرا و اصلاحجلب بومی شاهدیم.
مهم نیست که نواله خور روس باشد یا چین؟
مهم این است که قدرت از آن مردم نباشد!
تا قادر باشی تنها کدخدا را ببینی و ده را بچاپی!
شاید به همین دلیل است که حکم حکومتی چین به سلطان بومی این است:
ای فرمانبر بومی! توافقنامه را برای رعایایت رو نکن!
و حکومت نظامی خود را با دو تا شکلات به جوانان، هر چه زودتر تثبیت کن!
تریبونهای وابسته به #شهریار_آهی رعایا
را میان خود پراکنده خواهند کرد!
آنها در ناامنی سیستماتیک بین ما و شما، و گرد حقوق ثانویه و روشهای متنوع گرد
تریبونهای مختلف، آنقدر فقیر و گیج و ناامن و پریشان و جاهلند که هرگز موفق
نخواهند شد تا به تاسیس یک #شرکت_سهامی_عام_ایران انسانی
موفق شوند!
ما به یاری
منابع مادی و انسانی خود بر پریشانی تریبونهای جدا جدا خواهیم افزود!
اپوزیسیون حتی اگر بخواهند متحد شوند، اما با روشهای غیرعلمی و سنتی آنها را منحرف
خواهیم کرد! نمونههای ناموفق وحدت "همه با هم" به علتِ روشهای غیرعلمی
ایشان با میدان دادن به جاهلها و هدایت نرم و حضور خود ماست؛ تا هریک همه را گرد
خود بخواهند!
تو آنها را ناامن و فقیر و پراکنده و اتمیزه نگاه دار!
چین و روس و بایدن و اروپا، با باد کردن شما بعنوان رهبر بینوایان عالم، پشت و
پناه شماست.
خیام
ابراهیمی
18 اردیبهشت
1400
پ.ن:
تنها راه مدرن میدانی از تئوری تا عمل:
تاسیس #شرکت_سهامی_عام_ایران_انسانی
بر اساس یک روش علمی در مقابل چشم تمام مردم.
No comments:
Post a Comment