آلترناتیو میان دوست و دشمن!
در نبود مکانیسم راستی آزمایی و عدم اعتماد ملی و چهرههایِ نفوذی بین اقشار مردم غیروابسته، بدیهی است که نقابها یکی یکی از چهره ها فروخواهد ریخت! نقابهایی که بر چهره ی بازیگران و بر زبان ادبیات سیاسی صد سالهی پس از مشروطیت (بویژه جابجایی قدرت در 40 سال اخیر) همواره موجب انحراف و موج سواری بر مطالبات ملی بوده است!
به باورم ما در مقطعی گام بر میداریم که ناگزیریم مرزها را تبیین کنیم تا موجبات سوء تفاهم بیش از پیش به مردم این دیار بلازده، آسیب نزند! برای رسیدن به چنین شناختی باید بدانیم که در حال حاضر جه باید بکنیم؟ و یا چه باید بخواهیم؟ و این خواسته را ابتدا از که بخواهیم! و در صورت بن بست تمام راهها چه باید بکنیم و به کدام مقصد حرکت کنیم. برای قربانی نشدن ما با شناخت دو ماهیت جدی برای پرداختن حداقل هزینه با بیشترین فایده مواجهیم. مهمترین فایده طی نمودن مراتب شناخت راه و مقصد و چگونگی حصول به مقصد با همراهان راستین است!
1- تعیین مراتب یک آلترناتیو.
2- شناسایی دوست از دشمن.
.
1) آلترناتیو:
مسلم است که بدون شناخت و اولویت بندی در منشاء مشروعیتِ حق شهروندان نمیتوان به یک آلترناتیو معنادار بر اساس زبان مشترک حقوقی ملی، دست یافت تا ادبیات ملی و حقوقی متبوعه بر آن پایه شکل گیرد!
نگرشهای روبنایی ره به مقصود نمی برند!
برای دوختن یک لباس در قامت یک ملت، ابتدا به پارچه نیاز است! بعد اندازه گیری و طرح و برش و دوخت و پرو کردن...
به باورم همین مراحل و اولویت بندی در تعیین مراتبِ دوختن یک ساختار حقوقی در مورد تحولخواهان به عنوان یک آلترناتیو باید رعایت شود.
نمیتوان پیش از تهیه ی پارچه و طی نمودن مراحل مقدماتی آن را پرو کرد!
بنابراین اگر بخواهیم در مورد ملت ایران، گام اول را تببین کنیم به باورم تعریف ساختار جغرافیایی-سیاسی است به عنوان یک ظرف است!
کشور ایران، جدای از ویژگیهای فرهنگی و درونی و محاط و محیطی آن در خشت اولیه ی وجودی خویش یعنی مرزهای معین خاکی و زمینی با تمام منابع آن که به تمام ملت تعلق دارد!
پس گام اول در زبان مشترک ایرانیان برای طی نمودن سایر مراحل دوحت لباس حقوقی و یک آلترناتیو مردمی، این میتواند باشد:
اولویت حق آب و گل طبیعی و اولیه بر حق ایدئولوژی حصولی و ثانویه... که بدون اولی دومی محقق نخواهد شد!
این تنها شرطی است که میتواند بستری برای طی نمودن سایر مراحل در موعد مقرر فراهم آورد!
.
2) شناخت دوست از دشمن:
راه نجاتِ مسالمتآمیز
اینک جای آن است که مدعیان اصلاح طلبی ناممکن، برای اثبات برادری خود به ملت، حتی بصورت کلامی هم که شده موضعِ خود را بین ملت و امت خویش، معین کنند! و دست از سفسطه برای واریز حقوق ملت به جیب امت خود بردارند! این یک فرصت است که هر کس میتواند آنرا کتبا به اصلاح طلبان در صفحات مجازی پیشنهاد دهد! تا سیه روی شود هر که در او غش باشد!
پیام به اصلاح طلبان!
===========
هر اصلاح طلبی از خود آغاز کند!
نترسید! درخواست تغییر برای یک حق مسلم ساختاری، به معنایِ ساختارشکنی سخت و براندازانه نیست! احترام به خواست ملت است!
اصلاح طلبان از خونریزی بیشتر به نفع تثبیت ویژه خواری قانونی پیشگیری کنند، و مرز خود را با نظام مردمی روشن کنند!
اصلاح طلبان، خود را تازه کنند و به کل ملت بپیوندند! وگرنه می گندند!
اصلاح طلبی یک روح است... یک دارایی جاری است! کالبدی در چارچوب قانون اصلاح ناپذیر و یا یک دارایی ثابت با شناسنامهی ثبتی و با استهلاک معین نیست!
از کالبدها و ساختارهای کهنه که اراده ملی را مرعوب قدرت مطلقه میخواهد هر اصلاحی را قانونا مانع است، میتوان عبرت گرفت و از آن توبه کرد! اما همواره اصلاحطلب واقعی ماند!
آب وقتی جاری باشد تازه میماند... وگرنه با فرایکنی و پافشاری در چارچوب و گودالِ قوانینِ دیروزیِ چاله، آب زلال هم میگندد! حرف مرد یک کلام نیست! به اندازهیِ کشفِ جهل و اقرار به حقیقت است!
اصلاح طلبان خود را از نگاه جزمیِ قانونِ اعتماد سنتی به یک سالار بر مردم، نجات دهند!
با درخواستِ یکصدای #تغییر_ قانون_اساسی_به_نفع_حضور_همه!
با استقرار قانونِ اساسی فراگیرِ #ایران_برای_ایرانیان!
گام اول: #توبه_از_قانون_اساسی
گام دوم: جبران مافات با درخواستِ #رفراندوم و پی گیری مستمر و فراگیر مطالبات (بصورت قانونی به پیشنهاد روحانی با ثبت دادخواست و طرح در مجلس) و بصورت رسانهای تا حصول نتیجه!
خیام ابراهیمی
No comments:
Post a Comment