Monday, October 1, 2018

آلترناتیو


#آلترناتیو

رهبرانِ زورگیرِ فعلی جهان، چه قانونا پاسخگو به نظارت‌ملی باشند، و چه قانونا سلطانِ نظام بنده‌پروری و غیرپاسخگو، جملگی از خون ملت‌های غیرخودی در کامِ امتِ خودی می‌نوشند! در این بلبشوی ویرانگرِ آزادی و استقلال نوع انسان، چه باید کرد؟
در چنین روزگار سیاهی، که هر واکنشی از سوی برده‌ها و بنده‌ها، در دام شعارهای عوامفریبانه و تنش‌زا و چاه‌نمایی‌های استثماری و استعماری در پوستینِ آزادیخواهی و مطالبات روبنایی، در کام صاحبان قدرت لقمه می‌شود، کنش‌ها و واکنش‌های مردمی باید بر یک فلسفه‌ی هم‌افزایی‌انسانی متکی باشد، تا هیچ شهروند جهانی در سازوکار آن، قربانی و حذف نشود!
#هم_افزایی_انسانی ماهیتی زنده و امروزی دارد، نه مرده و دیروزی و مطابق با مناسبات حقوقی عصرحجری!
در سه روشِ مدیریت جامعه با ساختارِ ایدئولوژیِ مدرن (شبهه‌علمی) و ایدئولوژی سنتی (شبهه دینی)، و قدرت سرمایه و تکنولوژی (کاپیتالیسم)، در مسابقه‌ی سرعت صاحبان قدرت و ژن‌برترِ ایدئولوژیک، تکنولوژیک، سرمایه، تملک و نژاد و...، رقابت آزاد برای حفظ قدرت، و برای بردگی تکنولوژیک و بندگی ایدئولوژیک، بر اساس تقسیم جهان به خودی‌وغیرخودی (مؤمن و کافر)، نهایتا به قربانی‌شدن انسانی منجر می‌شود که قربانیِ مکانیسمِ نفیِ هم‌افزایی‌انسانی و همزیستی مسالمت‌آمیز در نبردی نابرابر برای پیروزی و برتری است!
در این بلبشوی فلسفی، ساختارهایِ موروثی تحتِ عنوانِ تمدن‌هایِ تاریخی، مانعی جدی برای زنده‌بودن و بالندگی نوع انسان امروزی، فارغ از کلیشه‌های مرده و سنتی هستند!
گویا در مدنیت گورستانیِ شهر مردگان، با هر گرایش مدرن و سنتی، همه فراموش کرده‌اند که انسان زنده است؛ و بدون اکسیژنِ #هم_افزایی و پرداخت هزینه‌های آن، قادر به حیات بالنده نیست و ناگزیر از کم کردن نرخ سرعت رقابت برای حفظِ بقاست!
جهان برای حفظ بالندگی نوع انسان، ناگزیر است در این رقابت نابرابر و سوء‌تفاهم برانگیز، از نرخ سرعت خود به نفع همراهی با معلولینِ جامانده از رقابتی کشنده ناشی از #جبرجغرافیایی بکاهد!
"اصل رقابت" در اجتماعیات و مدنیت، به‌عنوان عنصر انگیزشی برای حرکت و رشد و توسعه، اگر مهم است، ناگزیر است به‌جای حذف غیرخودی، وابسته به رشدِ #هم_افزایی_انسانی و #همزیستی_مسالمت_آمیز، باشد!
مانیفستِ ماهوی اپوزیسیون‌ها و هر حزب و گروهی، و قانون‌اساسی هر کشوری اگر بر چنین سنگ بنای زاینده و اولیه استوار نباشد، اعضاء خود را لقمه‌ای در کام سلطه‌یِ اربابانِ قدرتِ برترِ محیطی خواهد کرد!
بدیهی‌است که در چنبره‌ی مناسباتِ قدرتِ موروثی و کلیشه‌های مدیریتی، که ناقضِ استقلال و آزادی نوع انسان امروزی از سلطه‌ی گذشته است، و نیز در دروانِ پیشاآزادی، جامعه‌ی بشری نیازمند زبان مشترک حقوقیِ روزآمد برایِ ارتباطی انسانی، زاینده و زنده‌اند! و این زبان مشترک بر اساس حداقل منافع مشترکِ انسانی، باید بر اولویتِ حقِ آب‌وگل طبیعی و اولیه بر هر حقِ ثانویه و حصولیِ ژن برتر از قبیل ایدئولوژی و تکنولوژی، مالکیت و سرمایه و نژاد و ...باشد!
پس سزاست که نظام و زبان حقوقی و قوانینِ حاکمه در هر مناسبات گروهی را با این اصلِ بنیادی محک زد! تا بر نسلِ نیامده که قربانیِ زورگیری قدرت ایدئولوژیک و مالکیت برای سلب اختیارِ انتخاب و آزادی اراده و استقلال رأی مردم زنده است، باری تحمیل نشود! بدیهی است که #زبان_پیشاآزادی با#زبان_پساآزادی متفاوت است و کاربرد آن پیش از تثبیت استقلال و آزادی، جز تنش و جنگ به‌نام توده‌ها و به کام سلاطین قدرت، ثمری ندارد!
بنابراین هر نوع فعالیتِ معنادارِ اپوزیسیون در صورتی که رویکردی بدون خشونت را طالب باشد، بدون تغییر قوانین حاکمه به نفع هم‌افزایی‌انسانی و همزیستی‌مسالمت‌آمیز، ناممکن است! این تغییر، به معنای #براندازی نیست! بلکه به معنای استرداد #اراده_ملی_براندازی_شده در قوانینِ جاری‌است!
خیام ابراهیمی
13 خرداد 1397



No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...