حلقهی مفقوده در #اپویسیون
به عبرت تاریخی، حالا نخند کی بخند!
وقتی به حاجی لندنی در اپوزیسیون خارجنشین، گفتم: ملت اگر مطالبهای دارند باید از مطالبات قطرهچکانی و نخودولوبیا شدنِ قانونی در دیزی بزباش اربابی دست بردارند و بهجای کوبیده و تریت شدن در تظاهراتی بدونمجوز در کوچهپسکوچهها، خیلی محترمانه و مدنی، در یک زمان و با یک#زبان_پیشاآزادی و یک خواسته یکراست به یک مکان موجّه و دارای مجوز حضور مثل نماز جمعهها بروند و خواستشان را صریحا بیان کنند که: مایلند در کنار اقلیتِ خودی کنترل کل دریا را به دست گیرند و سیاستهایِ کلان فراملی و سرنوشت خود را خودشان بنویسند، اما قانون اساسی مانع این شراکت ملی است و ملت واحد را به مؤمن و کافر و خودی و غیرخودی پاره پاره کرده و ضروری و لازم است که برای وحدت ملی و صلح بهعنوان بزرگترین قدرت مردمی در مقابله با دشمنِ استعمار خارجی و قدرت استثمار داخلی، برای آبادانی وطن مشترک، قانون اساسی به نفع حضور تمام ملت تغییر کند! لذا چون ضروری است برای این خواست ملی اکثریت خود را بصورت عددی، زیر چشمانِ دوربینهای باز و بسته اثبات کنند! و البته نه به تکرارِ بیعت و تف سربالایِ خوانشِ مصلحنی صندوق سوراخ88 در 92 و 98 تا 1400. تا تداراکاتچیان غیرپاسخگوی الکی در دوری باطل هی وعدههای پشمکی ندهند! که در راه رسیدن به دیار قدس همه هزینهاند و اصولا نظارت ملی قانونا بر منابع ملی و سرنوشت وطن حاکم نیست و اساسا هیچ اصلاحاتِ مردمی با چنین قانونی مقدور نیست... که حاجی لبخندی زد گشاد...!
با خود گفتم شاید معنای خندهاش این باشد که در این دورهمی میلی، پس تکلیف ما چه میشود؟
با شوق ادامه دادم:
حاجی هیلارامپ پوتینِ عزیز!
لابد شما هم از چریکهای خدایی خلق و انقلابیون #منقلی_مجازی هستید که دوست دارید یک اقلیت غیرخودی برایتان انقلاب کنند تا نان شورای انقلابتان جوری روغنی شود که روغنی برای شوراهای محلی باقی نماند! برای همین است که از هر کس که آدرس را درست نشان دهد بیزارید و خندهتان گرفته که مگر آقایتان که مست قدرت است میگذارد کسی شریک قدرتش شود؟ و شما باید بنشینید و به لطایف الحیل ملت شاکی و گیج را میان راست و دروغ اخبار کانالهای ماهوارهای عدیده از قبیل نوزاد#اینترنشنال جدیده مچل کنید تا یاغی نشود! تا بدون در دستداشتن مکانیسم راستی آزمایی قانونی که بناچار بصورت دیمی و با بضاعتِ هوش هیجانی نخودی، هی بصورت زنجیرهای اعتماد کنند و در هپروت مغبون و نفله شوند و شما هم هی ایشان را از زیر کرسیهای آزادپریشی تحریک کنید تا در بنبست کوچهپسکوچههای غیرمجاز دنبال این نفوذی و آن خودفروخته سرشان به تاقِ کلاهخودِ#سرداران_الماس کوبیده و بادشان خالی شود و شما هم با دلی سیر از سفرهی دیزی اربابی، پس از قیلوله بنشینید به موشوگربهبازی مجازی و #نوریزاده پردازی و خرسوسط با ملت آگاه و همیشه در صحنه، با حالی کوک، بین اخبار و داستانهای هزار و یکشب مشکوک از قم تا دیار قدس و کرکوک، شستشو دهید چشم تراخمی این ملت مفلوک را! این وسط هربلایی که سر ملت بینوا آمد بیاید! دمشان گرم و دندشان نرم! حقشان است! دو تا سرخر کمتر، بهتر. #امت_خودی را باید از چرکِ #ملت_غیرخودی پالود!
وگرنه این حرفها که لبخند ندارد، هموطنِ غیور و ناموسگزندِ گرامی!.
آیا #راهکار امن و صریحِ من خندهدار است؟ یا رفتارِ فحاشانه و خشونتبار انقلابیونِ پادشاهیخواه ضدِ#رضا_پهلوی که در دنیای مجازی آتشبیارِ آتشبهاختیارانند و نیز مبارزین کشمدارباز و مردمسوار سرسبزِ تاجبرسرزاده و محجّبه وِزوِزی در مطالباتِ روبنایی، خندهدار است؟ که آدرس را درست نشان ندهند و هی این موضوع ساده را بپیچانند و کشدهند تا برای باز و بسته کردن گره و کورکردنش و گذران عمر، تا پایان عمر نوح سوژه ببافند و باز کنند!
این ادب و تعارفات سنتی و آداب پردهپوشی و اتلافوقت و ریاکاری مکتبی است که رعایا را کشته و ارباب را زنده کرده و راندمان کار ملت مؤدب و دروغگو و کینهتوز و ریشه زن و آدمفروش را غیرژاپنی کرده!
تعارفات الکی برای یک دورهمی و شب چلهی مفرح و پامنقلی و چای لبریز و لبپر و لبسوز و آجیل و از ژاپن تنها تخمه جاپونی... تا خوش بگذرد. اما بگذرد! همین!حاجی که خوشبختانه حسابی دقیق شدهبود به من، مفش را بالا کشد و چیزکی گفت و فید شد:
گفت: به خرمگسی زل زده و میخندم که یکساعتی که فک میجنبانی، سمج نشسته روی ریشت و جُم نمیخورد! انگار فهمیده تو هم معتادِ تقلیدی و رمق نداری که به اندازهی یک نخود تلخکی فسفر بسوزانی که میتوان با حرکتِ یکدست، مگس را پراند! چون لمس شدهای و نمی فهمی که مگس عقل دارد و میداند دارد لای ریشت چه کار میکند! همانطور که با تکان خسوخاشاک از روی سبزهزار بیتالمال نمی پرد؟! اما اگر جان داشتی، میفهمید و میپرید! امتحان کن! باز مثلِ آخرین لبخند شهید سعید اسلامی، لبخندی زد و رفت که رفت...! حتی نگفت که چون از نماز جمعه خوشش نمیآید و آلرژی دارد، لذا حاضر است یک وطن بر باد فنا رود اما قانون تغییر نکند و پایش به آن حواشی نرسد! چون نفله شدنِ هالوها در فتنهی غیرقانونی قانون فتنهها در 88 را عشق است به #تکرار و #ویژهخواری و #مردمسواری_دیمی!
خیام ابراهیمی
30 تیر 1397
No comments:
Post a Comment