منفورتر از #ترامپ کیست؟
شباهت و فرق عمو تری و رقبای الکی، با حسن جقجقه و جناحهای پفکی!
برادرِ ویژهخوار و اصلاحجَلَب، میگوید: "منفورتر از ترامپ کسی در دنیا نیست!"
گفتمش: منفورتر از ترامپ کسی است که هم ملت خود را غیرخودی میداند و هم جهان را. این قادر مطلقه و قلدرِ بینوای چهلوچهارزنهی منتخبِ مردم، لااقل ملت خود را خودی میداند!
ارباب و گزمههایِ دستاربهسرِ چپوراستِ رعایای مچل بین پلیس خوب اروپا و پلیس بد امریکا را باید با نرمشقهرمانانه خلع پوستین کرد و کویر را به ایشان سپرد تا به جبرانمافات و بهیاد نخلستانهای مدینه، برای نان خود تا آخر عمر چاه بکنند؛ شاید شبی، نیمه شبی، به آه سحری، به آب رسیدند و بلایِ خشکاندنِ وطن دفع شد!
احزاب دموکرات و جمهوریخواه امریکا همان کاری را با اربابان حاکم بر ملتهای غیرخودی میکنند که جناح چپ و راستِ بومی، با ملت غیرخودی در وطن و سایر ملل...
این ویژگیِ مشترک تمامیتخواهان و قادران مطلقهی جهانی و بومی است.
هر دو دارای حق مشروعیتِ ژن برترِ قدرتند!
اولی دارای قدرتِ حصولیِ سرمایه و تملک و حق تکنولوژیک-ایدئولوژیک+دموکراسی
دومی مدعی قدرتِ غصبیِ ایدئولوژیک+دیکتاتوری
و البته هر دو با در جیب داشتن قدرت ژن برتر ثانویه، سوار بر حق آب و گل طبیعی و اولیهی خودی و غیرخودی...
هر دو با پنداری مشترک، جهان را به خودی و غیرخودی، و مؤمن به خویش و کافر به خویش، تقسیم کردهاند و بر این حکم حکومتی و استراتژیک پای میفشارند که: یا جهان با ماست، و یا بر ما.
اما یک فرق دارند: یکی بر بستر رفتار دموکراتیک پاسخگوی ملت خویش است؛ اما دیگری بر بستر تقدسِ گفتاری، پاسخگوی خدا هم نیست! چه برسد به ملت خویش و جهان.
"ملتِ قانونا عقیم ایران" تکه گوشتی است بین چنگالِ همین اربابان جهانی و بومی.
ایران یعنی اراده ملی و "قانونِ تمام ملت"! نه قانونِ یک قدرتمطلقه.
"جهان" یعنی قانون تمام ملتها (نه اربابها)، و نه قانون یک قدرت مطلقه.
فرق دو قدرت مطلقهی جهانی و بومی در تقسیم خودی و غیرخودی در درون و بیرون از حوزهی قدرت خویش است! اما اغلب روشهای #جرزنی و غیرخودیکشیشان شبیه هم است!
جهان سرمایهداری بر اساسِ مبانی دموکراتیک، به ملت خود پاسخگو و متعهد است؛ اما جهان غیرخودی را برده میخواهد! ( به تاکتیک اقتصادی، ریختن گندم مازاد در دریا و... برای گرسنگان افریقا اشک تمساح ریختن)
نظام ایران اما، هم ملتِ غیرخودی خود را و هم جهان را برده میخواهد!
"ملت ایران" که مِردِ زبانِ "بزرگامتداران" است، یعنی قدرتِ تصمیمسازی قانونی تمام ملت (بدون حذف و انحصارگرایی ایدئولوژیکِ ملتزم به حکم حکومتی و قدرت فردی).
بدیهی است که تا قانون اساسیِ نظام قادر مطلقه، به قانون اراده ملی تغییر نیابد، ملت و کشور ایران در جهان بیاعتبار است و در استراتژی شل کن سفت کن و بازی ارباب قلعهها و شریکان اروپایی و بردههای جهانی و اسیران شرقیاش، ابزار بازی تا ویرانی منابع ملی در تنش بین قدرتهای جهانی و بومی است!
#برجام که محصول سرنوشتسازی پنهانی صاحبان قدرت فراملی بومی، برای ملت قانونا بیاختیار است، حربهی خرس وسطبازی با خون ملت قانونا عقیم، بین ارباب جهانی و نوچههایش، با ارباب بومی و آلتها و بازوان چپ و راست ویژه خوارش است.
اظهارات روبنایی مسئولین نظام و قدرتهای جهانی، هیچ ضمانت الزام آوری برای هیچکدام در قبال ملت ایران ندارد! همچنانکه منافع ناشی از آن صرف جنگ و تنش آفرینی شد و ملت فقیرتر و ناامنتر و مملکت بی ثباتتر شد... دلار 1000 تومانی پیش از رسوایی پیشابرجام کجا و دلار 7000 تومانی پسابرجام کجا؟ حالا هم که حباب ترکید ... این یعنی جان و عمر مردم باد هوا و هوی و هیجان خرس وسط بازی با هویت ملتی که هیچ دخل و تصرفی در تصمیمات کلان سرنوشت خود ندارد... در چنین وضعیتی است که بدون قدرت ملی گربه با موش، از بیرون و داخل هرگونه بازی که خواست میکند!
وقتی ارباب بومی نظام غیرملی، بتواند نسبت به تعهدات خود در مقابل مردمی که رعیت خود میداند ملتزم نباشد، ارباب جهانی هم میتواند نسبت به دیگرانی که آنان را رعایای خود میخواهد، التزامی نداشته باشد!
رفتار مدعیان اربابی و قدرت مطلقه در حوزهی جهانی و داخلی دقیقا مشابه هم است!
از وعدههای سرخرمنِ خمینی گرفته تا نقض آن در قانون اساسی ضد اراده ملی و فک جنباندن ملیح ممد و مموشی و مش حسن،... تا برجام.
اربابان و نوچهها و گزمههای جهانی و بومی تشنه به خون مفتِ ارادههای عقیم ملی و مردم غیرخودی هستند و هر دو به گفتار دروغین و بدون ضمانت قانونی، از ملت دم میزنند!
"قدرت" یعنی استقرار اراده ملی در قانون اساسی، نه ترقه و تیرکمان دوعباسی.
بدون شراکت تمام ملت در نظام تصمیمسازی، برجام یعنی کش دادن روزمرهگی اراده ملی توسط جهان.
یعنی خرس وسط اربابان جهان و ارباب بومی و دلقکهایشان، با جنازهی ملت قانونا عقیم.
بدون تغییر قانون اساسی و مشارکت تمام ملت در وزنکشی اراده ملی در تعیین سیاستهای کلی ملت ایران، جهان اعتبار لازم را برای قدرتِ کاذبِ نظام سیاسی حاکم بر ایران قائل نخواهد شد!
چون نظام یعنی: قدرت تصمیم سازیِ ملت ایران، نه قدرتِ نظامیِ سوار بر ایران!
خیام ابراهیمی
19 اردیبهشت 97
No comments:
Post a Comment