مشابهتوتمایزِ نقش ملانی و #روحانی، در راهِ اعتلاء #دلار 8000 تومانی و انقراضو ویرانی ایرانوایرانی!
1) ملانیا ترامپ*: Really don't care (واقعا غیرخودی برایم اهمیتی ندارد!) او این رجز را بر لباس خود نوشت تا به معترضین در دیدار نمایشی از کودکانی که به دستور ترامپ از والدین مهاجرشان جدا شدهاند، بگوید: شما حرصوجوش انسانی خودرا بخورید! ما هم کار قانونیِ خود را میکنیم!
2) روحانی: واقعا بیخیالِ ملتِ غیرخودیام! چون ذوب در ولایتِ مولایِ اُمّت خودیام! ملتِغیرخودی هم حرصوجوش خودش را بخورد! من حرف مفتِ خود را میزنم، تا رهبری کار خودش را بکند! چون بازی ما قانونی است!
با کمال احترام به روحانی، که بهعنوان سرباز جانباز انتحاری در راه مولا، و عروسک خیمهشببازی رویِ استیج و میدانِ مینِ صدور انقلاب به دیار قدس 40 سال گام برداشته، و بهعنوان امنیتیترین حقوقدان استراتژیست امینِ بیت رهبری در طول دههها، بهضرورتِ سناریوی اربابی، یکشبه عبای امُی را با پوستین ملی عوض کرد تا در راه سیاستهای کلان تک نفرهی قدرت مطلقه (بموجب بند یک اصل 110 قانوناساسی) بازی کند و در شرایط برجامی تنها برای گلآلود کردن آب، از هیچ مکر و دروغی برای فریب ملت غیرخودی و موجسازی و موجسواری دریغ نکند، تا برای نظام اربابی #بیعت و فرصت تاختوتاز فراملی بخرد، تا ارباب از اشک گلآلود چشم تماشاچیان، ماهی خود را بگیرد!
با سپاس از روحانی که پس از پایان سکانس اولِ پروژهی نجات سلطان، با بازیگری احمدینژاد در نقش تنورداغکنِ پیشابرجامی، وارد استیج شد تا خمیرِ سیاستهای کلی ارباب را به تنور داغ بچسباند، تا نان ارباب در دوران پسابرجامی با بازیگر ملتزم دیگری مهیا شود، و یا در صورت بیسرانجامی باز #محمودی_دگر از آبنمک و زیر آستینِ ارباب بیرونآید و... باز روز از نو روزی از نو!
بر همین رویه، علیرغم تمام شعارها و قروقمیشهای استهزاآلود و عوامفریبانه و حق به جانبانهی روحانی از این ستون تا ستون بعدی، امروز دلار 8000 تومان شد! تو گویی استادِ اعظم لژِ محمود، همین حسن بود!
فاجعه اینکه در این روحوضی خونین، امیدواران سادهدل، با غروری سنتی و گریهدار، هنوز مایلیند از خیالِ ابرِ مولا بر سراب خویش، گلِ باران بچینند و پنبه دانه بکارند و با روحانی تا 1400 رؤیایی، معرکهی ویژهخواری قانونی را گرم و #ملانی آزینش کنند!
در رجزخوانیِ ترامپ با پرچمِ ملانی، او تاکید کرد که اساسا به غیرخودیها اهمیت نمیدهد! او کار خودش را میکند! چون مردم (خواه ناخواه) به او اعتماد کردهاند و او باید تکلیفش را انجام دهد! حتی اگر تمام غیرخودیهای عالم گریبان چاک کنند!
.
این رسم اربابان حقبهجانب #ژن_برتر و مدعیِ قدرتمطلقه در عالم است که با تقسیم و پارهکردنِ جهان به مؤمن و کافر بهخویش و، نخود و لوبیا کردن جامعه به خودی و غیرخودی و دوست و دشمن، با تحقیر غیرخودی از خون ایشان در رگ خودیها تزریق کنند!
با این وصف، فرق #ارباب_جهانی با #ارباب_بومی این است که اولی با تکیه بر حقِ#ژن_برتر_تکنولوژی و سرمایه و ارادهی ملی، توسط ملت خودش قابل چالش است و به ایشان پاسخگوست؛ اما جهان را در جیب ملت خود میخواهد!
اما جوجه اربابان بومی، ناتوان و یکلاقبا بدون در دست داشتن قدرت مشروعیت ملی و تکنولوژی و سرمایهی ملی، تنها با تکیه بر #ژن_برتر ایدئولوژیکِ خودساخته، نه به ملت خویش پاسخگویند، و نه به جهان! اما کل هستی را در جیب خودیهای حاکمیت غیرپاسخگوی خویش میخواهند!
و نتیجه اینکه: قدرت ارباب جهانی واقعی است! اما قدرت ارباب بومی مجازی است.
با این اوصاف اما من از پیامی که داده این معنا را گرفتم که واقعا مخالفینش برای او اهمیت دارند که ناگزیر شده این را القاء کند که به ایشان اهمیت نمیدهد! تا هزینهها را کمتر کند! چون او یک تاجر است و رجزخوانی برایش نقش بنیادی ندارد و ابزار است! رجزخوانی از مبانی بنیادی نظامهای ایدئولوژیک برای ایجاد موج کاذب است!
اما در نظامهای واقعی، رجز نرخی است وسط دعوایی که ماجرایش بیشتر در سکوت و پشت پرده پیش میرود!
مصداقش همینکه: دیدیم که کره شمالی که تا هفتههای پیش با موشکهایش مدام شاخ و شانه میکشید، اخیرا بدون هیاهو و رجزخوانی (به شیوه ی نظام حاکم بر ایران)، ناگهان و بصورت دفعتی و بدون پس زمینهی تبلیغاتی و چالش و هیاهوی برجامگونه، ناگهان تمام فعالیتهای هسته ای چندین ساله ی خود را بصورت یکجانبه لغو کرد!
اینکه "صاحب و آقایِ ملانی" به کرده شمالی چه پیام پنهانی مفید و مختصر داده بود و چه تهدیدی را و کدام سلاحهای مخوف جدید را که از آن تاکنون رونمایی نشده را نشان داده بود که مثلا در عرض 24 ساعت تمام نیروگاههای آب و برق و گاز و انرژی را از راه دور نابود میکند آنچنان که مردم کره خودشان خودشان را جوری بخورند و نابود کنند که نیازی به دشمن خارجی نداشته باشند!
در عوض اگر عروس یا داماد بگوید بله، میتوان مردم کره شمالی را در عرض چند سال در موقعیت رفاه کره جنوبی دید!
فرق ترامپ با دیگر قلدران این است که تنها به روش دلالها بلوف نمیزند و تهدید نمیکند! بلکه به روش تاجران اگر امروز دو امتیاز میدهد و یک امتیاز بنیادی میگیرد، اما تا پس فردا صد امتیاز درو میکند!
در دنیای واقعی امروز، کسی که به امری نخواهد اهمیت بدهد، اصلا آنرا مطرح نمیکند، تا سوژه دارای اهمیت نشود! اما از سویی چنین شعاری میتواند برای اثبات عزم یک صاحب قدرت باشد به مخالفین خود که عزم من جزم است که تو را به واقعیت خود به اقرار بکشانم! چون این تویی که مزاحم منی! وگرنه مرا با تو چه کار؟
بنابراین به باورم معنای این شعار این است که من کار خودم را میکنم و تو ناگزیری خود را با من همراه کنی! چون صاحب اراده و حق ژن مرغوب و برترِ تکنولوژیک و سرمایه، منم، من! که هر چه بخواهم میکنم! و تو میتوانی با دست برداشتن از تهدید بیموردِ من، تنها خسارات خود را کمتر کنی، نه بیشتر!
خیام ابراهیمی
2 تیر 1397
*پینوشت: از بانو پاکزاد (Jila Pakzad) ممنونم که با نوشتهی خود مرا به صرافت انداختند!
No comments:
Post a Comment